۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابی طالب بن أبیطالب (ع)' به '[[علی بن ابی طالب') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| محل تولد = باغ عدن | | محل تولد = باغ عدن | ||
| تاریخ وفات = 930 | | تاریخ وفات = 930 | ||
| مدفن = | | مدفن = نجف | ||
| لقب = | | لقب = ابوالبشر | ||
| کنیه = | | کنیه = | ||
| پدر = | | پدر = | ||
| مادر = | | مادر = | ||
}} | }} | ||
'''حضرت آدم ( | '''حضرت آدم (علیهالسّلام)''' نخستین پیامبر الهی و پدر بشر است. که مطابق با [[قرآن|قرآن،]] [[خداوند]] او را از خاک بیافرید و اسماء را به او تعلیم نمود و آنگاه به فرشتگان دستور داد که بر آدم [[سجده]] کنند. ماجرای [[هبوط]] آدم و همسرش از [[بهشت]] نیز مورد دیگری است که قرآن بدان اشاره نموده است. | ||
موضوع آدم و آفرینش وی در [[دین اسلام]] از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون [[مسلمانان]] بخواهند آغاز و پایان [[نبوت]] را نشان دهند عبارت <big>از آدم تا خاتم</big> را به کار میبرند. آنچه درباره آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآن است. در قرآن کریم ۲۵ بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء، طه و ص ذکر شده است. | موضوع آدم و آفرینش وی در [[دین اسلام]] از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون [[مسلمانان]] بخواهند آغاز و پایان [[نبوت]] را نشان دهند عبارت <big>از آدم تا خاتم</big> را به کار میبرند. آنچه درباره آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآن است. در قرآن کریم ۲۵ بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء، طه و ص ذکر شده است. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
<big>آدم</big> یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید. <big>أداما</big> لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است<ref>(تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغی)، جلد دوم تعلیقه، ص 541</ref>. | <big>آدم</big> یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید. <big>أداما</big> لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است<ref>(تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغی)، جلد دوم تعلیقه، ص 541</ref>. | ||
در حدیثی از [[علی بن ابی طالب|امام علی ( | در حدیثی از [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسّلام)]] در پاسخ به پرسش از علت نامگذاری آدم و [[حوا]] آمده است: | ||
«إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ<ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 11، ص 102</ref>». آدم را آدم نامیدهاند، چون از اَدیم(پوسته) زمین آفریده شد. | «إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ<ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 11، ص 102</ref>». آدم را آدم نامیدهاند، چون از اَدیم(پوسته) زمین آفریده شد. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# فرشتگان صرفاً از روی استفهام چنین گفتهاند یعنی اینکه: پروردگارا، آیا امکان تبهکاری و خونریزی هم برای تبار آدمی در میان خواهد بود یا نه؟ | # فرشتگان صرفاً از روی استفهام چنین گفتهاند یعنی اینکه: پروردگارا، آیا امکان تبهکاری و خونریزی هم برای تبار آدمی در میان خواهد بود یا نه؟ | ||
# خدا خود به ایشان گفته بود که چنین خواهد شد، لیکن بقیه فواید آفرینش آدم را از ایشان پوشیده داشته بود تا به حکمت و علم خدا یقین بیشتری پیدا کنند<ref>شیخ طوسی، ج۱، ص ۷۴</ref>. | # خدا خود به ایشان گفته بود که چنین خواهد شد، لیکن بقیه فواید آفرینش آدم را از ایشان پوشیده داشته بود تا به حکمت و علم خدا یقین بیشتری پیدا کنند<ref>شیخ طوسی، ج۱، ص ۷۴</ref>. | ||
== دمیدن روح خدا در کالبد حضرت آدم == | == دمیدن روح خدا در کالبد حضرت آدم == | ||
خط ۴۹: | خط ۴۸: | ||
==هبوط حضرت آدم == | ==هبوط حضرت آدم == | ||
آدم ( | آدم (علیهالسّلام) و همسرش [[حوّا]] پس از خوردن میوه ممنوع، همراه [[شیطان]]<ref>ر. ک:مقاله شیطان</ref> از [[بهشت]] به زمین [[هبوط]] (فرودآمدن از بالا) کردند. درباره نوع [[بهشت]] آدم و شیوه هبوط و فلسفه خوردن از میوه ممنوع، آرای گوناگون مطرح شده است. در قرآن و [[تورات]]، مکان هبوط مشخص نیست. در روایات اسلامی چندین دیدگاه دراینباره ارائه شده است. بر پایه روایتی منسوب به [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسّلام)]] آدم در کوه سراندیب [[هندوستان]] و حوّا در [[جده]] هبوط کردند<ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۹۵؛ کشفالاسرار، ج۱، ص۱۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۷؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۱۱۱؛ ج۶۱، ص۲۷۴</ref>. در گزارشی دیگر آمده که آدم بر [[کوه صفا]] و حوّا بر [[مروه|کوه مروه]] فرود آمد و نامگذاری صفا به مناسبت لقب آدم <big>صفی الله</big> و نامگذاری مروه به مناسبت هبوط همین زن (مرأه) بر آن است<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۰؛ المیزان، ج۱، ص۱۳۹</ref>. مشهورترین گزارش در روایات آن است که آدم و حوا در سرزمین [[مکه]] هبوط کردند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۶-۳۹؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱، ص۸۸؛ الکافی، ج۴، ص۱۹۰</ref>. گروهی نیز برای جمع میان روایات، هبوط را دارای دو مرحله دانستهاند: نخست در سراندیب و سپس در مکه<ref> المیزان، ج۱، ص۱۵۰</ref>. | ||
در برخی روایات، از هبوط [[حجرالاسود]] از بهشت همراه هبوط آدم (علیهالسلام) یاد شده است | در برخی روایات، از هبوط [[حجرالاسود]] از بهشت همراه هبوط آدم (علیهالسلام) یاد شده است<ref>کمال الدین، ص۲۹۴، ۲۹۸؛ تفسیر العز بن عبدالسلام، ج۳، ص۲۸۹</ref>. دیگر روایات به صورت مطلق از هبوط حجرالاسود برای آدم (علیهالسلام) یاد میکنند<ref>الکافی، ج۴، ص۱۸۵.علل الشرایع، ج۲، ص۳۱۸</ref>. درباره پذیرش توبه آدم نیز از نزول [[جبرئیل]] در خانه خدا سخن رفته که نورش سراسر حرم را فراگرفت و سپس از آدم خواسته شد که [[روز ترویه]] [[غسل]] کند و [[احرام]] بندد و در [[منا]] بیتوته کند. سرانجام در [[عرفات]]، کلماتی را از جبرئیل دریافت که با گفتن آنها توبهاش پذیرفته شد و آنگاه دیگر [[اعمال حج]] را به جا آورد<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۴۴-۴۵</ref>. | ||
== مرگ حضرت آدم و حوا == | == مرگ حضرت آدم و حوا == | ||
طبق برخی از نقلها، آدم از مرگ [[هابیل]] به شدت متأثر شد و چهل شبانه روز بر مرگ او گریست. خداوند به او [[وحی]] کرد که من به جای هابیل پسر دیگری به تو خواهم داد؛ پس از آن حوا حامله شد و پسر پاک و زیبایی آورد که او را شیث یا [[هبة الله]] (یعنی بخشش خدا) نامید. برخی هبه الله را ترجمه عربی کلمه شیث که عبری است دانستهاند. | طبق برخی از نقلها، آدم از مرگ [[هابیل]] به شدت متأثر شد و چهل شبانه روز بر مرگ او گریست. خداوند به او [[وحی]] کرد که من به جای هابیل پسر دیگری به تو خواهم داد؛ پس از آن حوا حامله شد و پسر پاک و زیبایی آورد که او را شیث یا [[هبة الله|هبةالله]] (یعنی بخشش خدا) نامید. برخی هبه الله را ترجمه عربی کلمه شیث که عبری است دانستهاند. | ||
هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات [[انبیا]] را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت: چون من از دنیا رفتم مرا [[غسل]] بده و کفن کن و بر من [[نماز]] بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار. | هنگامی که شیث بزرگ شد طبق دستور خداوند، آدم او را وصی خود کرد و اسرار نبوت را به وی سپرد و مختصات [[انبیا]] را نزد او گذارد، درباره دفن و کفن خود به او سفارش کرد و گفت: چون من از دنیا رفتم مرا [[غسل]] بده و کفن کن و بر من [[نماز]] بگذار و بدنم را در تابوتی قرار ده. تو نیز هنگامی که مرگت فرا رسید آنچه را که به تو آموختم و نزدت گذاشتم به بهترین فرزندانت بسپار. | ||
در مدت عمر حضرت آدم ( | در مدت عمر حضرت آدم (علیهالسّلام) اختلاف است، اقوام از نهصد و سی سال، نهصد و سی و شش سال، هزار سال، هزار و بیست سال و هزار و چهل سال گفتهاند. جنازه آدم (علیهالسّلام) را در سرزمین مکه و در غار کوه ابوقبیس (کنار [[کعبه]]) دفن کردند و پس از هزار و پانصد سال، [[حضرت نوح |حضرت نوح (علیهالسّلام)]] هنگام طوفان جنازه آدم را از غار کوه ابوقبیس بیرون آورد و همراه خود به [[کوفه]]<ref>ر. ک:مقاله کوفه</ref> برد و در غری (شهر [[نجف]] کنونی) به خاک سپرد چنانکه در [[زیارتنامه]] [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)]] چنین میخوانیم: | ||
<big>ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح</big>؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شدهاند». | <big>ألسلام علیک و علی ضجیعیک آدم و نوح</big>؛ سلام بر تو و بر آدم و نوح که در کنار تو به خاک سپرده شدهاند». | ||
پس از فوت آدم، حوا به مدت یکسال و پانزده روز بیمار شد و از دنیا رفت و در کنار آدم مدفون شد<ref> آنچه که بین برخی از مردم معروف است که حوا در جده مدفون است، به همین سب آن شهر به جده موسوم گردیده ظاهرا بی اساس است؛ زیرا جده در لغت به معنی کنار دریا و نهر است. بلکه سبب نامیدن شهر جده به این لفظ کنار دریا بودن آن است.</ref> | پس از فوت آدم، حوا به مدت یکسال و پانزده روز بیمار شد و از دنیا رفت و در کنار آدم مدفون شد<ref> آنچه که بین برخی از مردم معروف است که حوا در جده مدفون است، به همین سب آن شهر به جده موسوم گردیده ظاهرا بی اساس است؛ زیرا جده در لغت به معنی کنار دریا و نهر است. بلکه سبب نامیدن شهر جده به این لفظ کنار دریا بودن آن است.</ref><ref> سعدالسعود، ص ۳۷</ref>. در برخی از کتب تاریخی مدت بیماری حوا پانزده روز ذکر شده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == |