پرش به محتوا

جهمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۷: خط ۱۷:


== جهم بن صفوان ==
== جهم بن صفوان ==
جهم بن صفوان در [[بلخ]] و در سال 128 هجری قمری به دنیا آمد. البته از جزییات مربوط به خانواده وی اطلاعات دقیقی در دست نیست. کنیه وی ابومُحرِز، از موالی‌ بنی‌‌رایب‌ از قبیله‌ اَزْد است و چون مدتی را در [[سمرقند]] و نیز ترمذ سکونت کرد، به نام جهم بن صفوان ترمذی یا سمرقندی نیز معروف شد<ref>ابن ‌کثیر، البدایه‌ و النهایه، بیروت، نشر علی شیری، سال ۱۴۰۸/۱۹۸۸، ج‌ ۱۰، ص‌ ۲۹</ref> .<ref>عسقلانی‌ ابن حجر، لسان‌ المیزان، حیدر آباد دکن، سال ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱، ج‌ ۲، ص‌ ۱۴۲</ref>.
جهم بن صفوان در [[بلخ]] و در سال 128 هجری قمری به دنیا آمد. البته از جزییات مربوط به خانواده وی اطلاعات دقیقی در دست نیست. کنیه وی ابومُحرِز، از موالی‌ بنی‌‌رایب‌ از قبیله‌ اَزْد است و چون مدتی را در [[سمرقند]] و نیز ترمذ سکونت کرد، به نام جهم بن صفوان ترمذی یا سمرقندی نیز معروف شد<ref>ابن ‌کثیر، البدایه‌ و النهایه، بیروت، نشر علی شیری، سال ۱۴۰۸/۱۹۸۸، ج‌ ۱۰، ص‌ ۲۹</ref><ref>عسقلانی‌ ابن حجر، لسان‌ المیزان، حیدر آباد دکن، سال ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱، ج‌ ۲، ص‌ ۱۴۲</ref>.


== متاثر از اندیشه‌های جعد بن درهم ==
== متاثر از اندیشه‌های جعد بن درهم ==
جهم بن صفوان در [[کوفه]] با شخصی به نام [[جعد بن درهم]] آشنا شد. این آشنایی موجب شد تا عقاید جعد بن درهم بدون واسطه بر وی اثر بگذارد<ref>محمد بن اسماعیل‌ بخاری‌، خلق‌ افعال‌ العباد، ج۱، ص‌۳۰، چاپ‌ عبدالرحمان‌ عمیره‌، بیروت‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> .<ref>ابن‌تیمیه‌، بیان‌ تلبیس‌ الجهمیة فی‌ تأسیس‌ بدعهم‌ الکلامیة، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴۸، چاپ‌ محمد بن عبدالرحمان‌ بن قاسم‌، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲</ref> .<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج‌ ۹، ص‌ ۳۸۲.</ref> .<ref> سمعانی‌ عبدالکریم، الانساب، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۳.</ref> .<ref>بن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج‌ ۹، ص‌ ۲۴۶.</ref> .<ref> ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج‌ ۹، ص‌ ۳۸۲ </ref>. جهم در اعتقاد به تنزیه و خلق‌قرآن، پیرو [[جعدبن درهم]] بوده است، اما در زمینه قدر از او پیروی نکرده و از مُجَبِّره‌ (گروهی‌ که‌ به‌ [[جبر و اختیار در لغت و اصطلاح|جبر]] انسان‌ معتقد بودند) محسوب‌ می‌‌شده‌ است‌.
جهم بن صفوان در [[کوفه]] با شخصی به نام [[جعد بن درهم]] آشنا شد. این آشنایی موجب شد تا عقاید جعد بن درهم بدون واسطه بر وی اثر بگذارد<ref>محمد بن اسماعیل‌ بخاری‌، خلق‌ افعال‌ العباد، ج۱، ص‌۳۰، چاپ‌ عبدالرحمان‌ عمیره‌، بیروت‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref><ref>ابن‌تیمیه‌، بیان‌ تلبیس‌ الجهمیة فی‌ تأسیس‌ بدعهم‌ الکلامیة، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴۸، چاپ‌ محمد بن عبدالرحمان‌ بن قاسم‌، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲</ref><ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج‌ ۹، ص‌ ۳۸۲.</ref><ref> سمعانی‌ عبدالکریم، الانساب، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۳.</ref><ref>بن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج‌ ۹، ص‌ ۲۴۶.</ref><ref> ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج‌ ۹، ص‌ ۳۸۲ </ref>. جهم در اعتقاد به تنزیه و خلق قرآن، پیرو [[جعدبن درهم]] بوده است، اما در زمینه قدر از او پیروی نکرده و از مُجَبِّره‌ (گروهی‌ که‌ به‌ [[جبر و اختیار در لغت و اصطلاح|جبر]] انسان‌ معتقد بودند) محسوب‌ می‌‌شده‌ است‌.


== آشنایی با برخی از عقاید جهمیه ==
== آشنایی با برخی از عقاید جهمیه ==
خط ۳۵: خط ۳۵:


=== علم خدا حادث است ===
=== علم خدا حادث است ===
این فرقه معتقدند که علم [[خدا]] به اشیاء، حادث است (به این معنا که خدا از قبل عالم به احوال موجودات نبوده است) در این صورت، یا علم خدا پس از حدوث اشیاء هم چنان باقی می‌ماند یا دچار تغییر می‌شود. اگر صورت اول را بپذیریم در حق خدا قائل به جهل شده‌ایم چون متعلق علم پیشین این است که اشیاء به وجود خواهند آمد و متعلق علم پسین این است که اشیاء به وجود آمده‌اند بنابراین اگر با وجود تفاوت در متعلق علم، در خود علم تفاوتی به وجود نیاید، علم با معلوم مطابقت نخواهد کرد و این مستلزم جهل خواهد شد. اما در صورت دوم که علم خدا به اشیاء از نوع حادث باشد، پس چون لازمه حدوث تغییر است، با این حساب مشکلی در فهم علم خدا که حادث است، ایجاد نخواهد<ref>بغدادی، عبدالقاهربن الطاهربن محمد، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ هجری، چاپ۲، ص۱۹۴</ref> .<ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۰ هجری، چاپ اول، ج۱، ص۹۸،</ref>.
این فرقه معتقدند که علم [[خدا]] به اشیاء، حادث است (به این معنا که خدا از قبل عالم به احوال موجودات نبوده است) در این صورت، یا علم خدا پس از حدوث اشیاء هم چنان باقی می‌ماند یا دچار تغییر می‌شود. اگر صورت اول را بپذیریم در حق خدا قائل به جهل شده‌ایم چون متعلق علم پیشین این است که اشیاء به وجود خواهند آمد و متعلق علم پسین این است که اشیاء به وجود آمده‌اند بنابراین اگر با وجود تفاوت در متعلق علم، در خود علم تفاوتی به وجود نیاید، علم با معلوم مطابقت نخواهد کرد و این مستلزم جهل خواهد شد. اما در صورت دوم که علم خدا به اشیاء از نوع حادث باشد، پس چون لازمه حدوث تغییر است، با این حساب مشکلی در فهم علم خدا که حادث است، ایجاد نخواهد<ref>بغدادی، عبدالقاهربن الطاهربن محمد، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ هجری، چاپ۲، ص۱۹۴</ref><ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۰ هجری، چاپ اول، ج۱، ص۹۸،</ref>.


=== خداوند دیده نمی‌شود ===
=== خداوند دیده نمی‌شود ===
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش