۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== موقعیت و حدود جغرافیائی == | == موقعیت و حدود جغرافیائی == | ||
این کشور سرزمینی کهن در مشرق قاره [[آفریقا]] است. از طرف باختر محدود است به [[سودان]] و از جنوب به [[کنیا]] و از خاور به [[اریتره]] ایتالیائی و [[جیبوتی]] و [[سومالی]] که در کنار دریای سرخ و خلیج عدن امتداد یافتهاند | این کشور سرزمینی کهن در مشرق قاره [[آفریقا]] است. از طرف باختر محدود است به [[سودان]] و از جنوب به [[کنیا]] و از خاور به [[اریتره]] ایتالیائی و [[جیبوتی]] و [[سومالی]] که در کنار دریای سرخ و خلیج عدن امتداد یافتهاند<ref> لغت نامه دهخدا، ذیل واژه حبشه قابل دسترس در سایت واژه یاب</ref>. | ||
این کشور سابقه هزاران ساله دارد. یونانیان از همان زمانها آن را اتیوپی مینامیدند و در نزد مسلمانان حبشه نام داشت<ref>آشنایی با کشور اتیوپی (حبشه)، سایت دانش آن لاین</ref> | این کشور سابقه هزاران ساله دارد. یونانیان از همان زمانها آن را اتیوپی مینامیدند و در نزد مسلمانان حبشه نام داشت<ref>آشنایی با کشور اتیوپی (حبشه)، سایت دانش آن لاین</ref>. | ||
== تاریخچه == | ==تاریخچه== | ||
ظاهراً نام حبش بر قومی در جنوب سرزمین اعراب اطلاق میشد که به قسمت غربی یمن (تهامه) و از آنجا به آفریقا رفتند و با | ظاهراً نام حبش بر قومی در جنوب سرزمین اعراب اطلاق میشد که به قسمت غربی یمن (تهامه) و از آنجا به آفریقا رفتند و با کوشیهای جنوب آفریقا ــ که در هزاره دوم قبل از میلاد از طریق حبشه به قسمت هایی که امروزه کنیا و [[تانزانیا]] خوانده میشود وارد شده بودند ــ درآمیختند<ref> دانشنامه جهان اسلام، مدخل حبشه از بهزاد لاهوتی.</ref>. آداب و اساطیر آنها نشان میدهد که تأسیس امپراطوری حبشه در زمان منلیک اول پسر سالومون (سلیمان) و ملکه سبا است.<ref>لغت نامه دهخدا، ذیل واژه حبشه قابل دسترس در سایت واژه یاب</ref>. | ||
در 341 میلادی عزانا یا عیزنا، از پادشاهان معروف اکسوم، پس از آن که مسیحی شد، دین [[مسیحیت]] را در مملکت خود رسمی کرد. میتوان گفت: حبشه اولین کشور آفریقایی بود که در آن مسیحیت دین رسمی شد؛ سکههای یافته شده در حبشه نیز حاکی از رواج مسیحیت در نیمه اول قرن چهارم است..<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل حبشه از بهزاد لاهوتی | در 341 میلادی عزانا یا عیزنا، از پادشاهان معروف اکسوم، پس از آن که مسیحی شد، دین [[مسیحیت]] را در مملکت خود رسمی کرد. میتوان گفت: حبشه اولین کشور آفریقایی بود که در آن مسیحیت دین رسمی شد؛ سکههای یافته شده در حبشه نیز حاکی از رواج مسیحیت در نیمه اول قرن چهارم است..<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل حبشه از بهزاد لاهوتی</ref>. | ||
== سلطه حبشی ها بر یمن == | ==سلطه حبشی ها بر یمن== | ||
به دستور "کنستانتین دوم"، "نجاشی عیزان" در سال 378م. به [[یمن|یمن]] حمله برد و توانست به سرعت آن را تصرف کرده، خود را شاه «اکسوم»، «حمیر»، «ریدان»، «سبأ» و «سلحن» بنامد؛ اما این پیروزی چندان طول نکشید و یمنیها توانستند در سال 387م. به رهبری "تبع کرب" و "یهأمن" حبشیها را شکست داده و از یمن بیرون کنند. | به دستور "کنستانتین دوم"، "نجاشی عیزان" در سال 378م. به [[یمن|یمن]] حمله برد و توانست به سرعت آن را تصرف کرده، خود را شاه «اکسوم»، «حمیر»، «ریدان»، «سبأ» و «سلحن» بنامد؛ اما این پیروزی چندان طول نکشید و یمنیها توانستند در سال 387م. به رهبری "تبع کرب" و "یهأمن" حبشیها را شکست داده و از یمن بیرون کنند. | ||
در سال 523م. نیز یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنیها بود. در این سال "نجاشی کالب"(کلب) در پی واقعه «اخدود» به دستور "یوستینیوس اول" امپراطور روم که به شدت از عمل "ذونواس" حاکم یهودی یمن در کشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سلطه حبشیها بر یمن هفتاد و دو سال به درازا کشید | در سال 523م. نیز یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنیها بود. در این سال "نجاشی کالب"(کلب) در پی واقعه «اخدود» به دستور "یوستینیوس اول" امپراطور روم که به شدت از عمل "ذونواس" حاکم یهودی یمن در کشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سلطه حبشیها بر یمن هفتاد و دو سال به درازا کشید<ref>سید علی اکبر حسینی، حبشه، دانشنامه پژوهه</ref>. | ||
== روابط اسلام با حبشه == | ==روابط اسلام با حبشه== | ||
نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه [[مسیحی]] حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بتپرست جزیرةالعرب به نظر احترام مینگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بتپرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت | نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه [[مسیحی]] حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بتپرست جزیرةالعرب به نظر احترام مینگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بتپرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت<ref>لغت نامه دخدا، ذیل واژه حبشه</ref>. | ||
در سال پنجم بعثت، زمانی که آزار و اذیت به اصحاب پیامبر شدت گرفت، آن حضرت گروهی از آنان را به همراه پسرعموی خود، جعفر بن | در سال پنجم بعثت، زمانی که آزار و اذیت به اصحاب پیامبر (صلّیالله علیه وآله) شدت گرفت، آن حضرت گروهی از آنان را به همراه پسرعموی خود، [[جعفر طیار|جعفر بن ابیطالب]]، به حبشه فرستاد. این واقعه به «مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است. مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به [[مدینه]] به وقوع پیوست؛ تعداد مسلمانان در هجرت نخست یازده مرد و چهار زن و در نوبت دیگر 82 و به قولی 83 مرد بود که عمار نیز با آنان به حبشه رفت <ref>تاریخ توصیفی - تحلیلی صدر اسلام، ابراهیم سید علوی، ص 122 </ref>. | ||
در سال ششم هجری پیامبر نامهای برای اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتوای نامه پیامبر اکرم | در سال ششم هجری پیامبر (صلّیالله علیه وآله) نامهای برای اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتوای نامه پیامبر اکرم (صلّیالله علیه وآله) به پادشاه حبشه چنین بود: | ||
به نام خداوند بخشایشگر مهربان از محمد رسول خدا به نجاشی بزرگ حبشه، درود بر هر کسی که از هدایت پیروی کند من برای تو نخست خداوندی را ستایش میکنم که خدایی جز او نیست، پادشاه پاک و منزه و اماندهنده و نگهبان و گواهی میدهم که عیسی بن مریم روح و کلمه خداست که آن را به مریم باکره پاکدامن القاء فرموده است، مریم از روح و نفخه الهی به او باردار شد همچنان که خداوند آدم را به قدرت خویش آفرید. | به نام خداوند بخشایشگر مهربان از محمد رسول خدا به نجاشی بزرگ حبشه، درود بر هر کسی که از هدایت پیروی کند من برای تو نخست خداوندی را ستایش میکنم که خدایی جز او نیست، پادشاه پاک و منزه و اماندهنده و نگهبان و گواهی میدهم که عیسی بن مریم روح و کلمه خداست که آن را به مریم باکره پاکدامن القاء فرموده است، مریم از روح و نفخه الهی به او باردار شد همچنان که خداوند آدم را به قدرت خویش آفرید. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
و سپس تو را به سوی خداوند یکتا که شریکی ندارد و به فرمانبری او فرامیخوانم و از تو دعوت میکنم که از من پیروی کنی و به آنچه به من وحی شده است، یقین پیدا کنی که من رسول خدایم و تو و سپاهیانت را به خدای عزوجل فرامیخوانم، همانا تبلیغ و خیرخواهی کردم. اندرزم را بپذیر. درود بر هر کس که هدایت را پیروی کند. محمد رسول الله | و سپس تو را به سوی خداوند یکتا که شریکی ندارد و به فرمانبری او فرامیخوانم و از تو دعوت میکنم که از من پیروی کنی و به آنچه به من وحی شده است، یقین پیدا کنی که من رسول خدایم و تو و سپاهیانت را به خدای عزوجل فرامیخوانم، همانا تبلیغ و خیرخواهی کردم. اندرزم را بپذیر. درود بر هر کس که هدایت را پیروی کند. محمد رسول الله | ||
نجاشی نامه پیامبر را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و به نشانه تواضع از تخت پایین آمد و به یگانگی خدا و رسالت پیامبر | نجاشی نامه پیامبر را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و به نشانه تواضع از تخت پایین آمد و به یگانگی خدا و رسالت پیامبر (صلّیالله علیه وآله) شهادت داد<ref> باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، عبدالکریم بی آزار شیرازی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1380، ص 474 </ref>. | ||
مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر | مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر (صلّیالله علیه وآله) در مدینه برو نماز غایب کرد و حق تعالی حجاب از پیش برداشت تا صحابه در مدینه او را در حبشه خفته دیدند <ref> لغت نامه دهخدا ذیل واژه حبشه به نقل از تاریخ گزیده </ref>. | ||
==جستارهای وابسته== | |||
*[[اتیوپی]] | |||
*[[آفریقا]] | |||
== پانویس == | |||
== پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | {{شهرها}} | ||
[[رده:شهرها]] | |||
[[رده:شهرهای اسلامی]] | [[رده:شهرهای اسلامی]] | ||
[[آفریقا]] |