۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=== سید مرتضی === | === سید مرتضی === | ||
ایشان در کتاب " الموضح عن وجه إعجاز القرآن "- طبق نقل طبرسي در مجمع البيان - می فرماید- : | ایشان در کتاب " الموضح عن وجه إعجاز القرآن "- طبق نقل طبرسي در مجمع البيان - می فرماید- : | ||
قطعیت ، صحت و سلامت قران موجود – از تحریف – همانند قطعیت و علم به وجود شهرها ، حوادث مهم تاریخی ، کتب مشهور و... می باشد. این امر معلول عوامل زیادی است که سبب حفظ قران از تحریف گردیده است نظیر اعجاز قران در اثبات رسالت و نیز مرجعیت قران برای مسلمانان در زندگی فردی و اجتماعی و ....که سبب عنایت ویژه مسلمانان در ممارست بر حفظ قران می گردید . مجمع البیان ج 1ص 42 | قطعیت ، صحت و سلامت قران موجود – از تحریف – همانند قطعیت و علم به وجود شهرها ، حوادث مهم تاریخی ، کتب مشهور و... می باشد. این امر معلول عوامل زیادی است که سبب حفظ قران از تحریف گردیده است نظیر اعجاز قران در اثبات رسالت و نیز مرجعیت قران برای مسلمانان در زندگی فردی و اجتماعی و ....که سبب عنایت ویژه مسلمانان در ممارست بر حفظ قران می گردید . <ref>مجمع البیان ج 1ص 42</ref> | ||
شیخ طبرسی در مجمع البیان در گفتاری دیگر از سید مرتضی نقل می کند که : | شیخ طبرسی در مجمع البیان در گفتاری دیگر از سید مرتضی نقل می کند که : | ||
قران موجود همان قرانی است که در عصر پیامبر به همین گونه تالیف یافت و بر این امر دلائل متعددی اقامه شده است . <ref>همان ص 43</ref> | قران موجود همان قرانی است که در عصر پیامبر به همین گونه تالیف یافت و بر این امر دلائل متعددی اقامه شده است . <ref>همان ص 43</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ایشان در کتاب التبیان می نویسد : | ایشان در کتاب التبیان می نویسد : | ||
بحث زیادتی یا نقصان در قران از امور باطلی است که شایسته نیست پیرامون ان بحث شود ؛ چون درنفی زیادتی قران اجماع اقامه شده است و در زمینه احتمال نقصان قران موجود نسبت به قران حقیقی باید گفت: ظاهراین است که از منظر همه مسلمانان این احتمال نیز منفی است و شایسته تر ان است که این دیدگاه – قول به عدم احتمال نقصان در قران - به امامیه نسبت داده شود چنانکه بر این امر روایات نیز دلالت می کند . هر چند روایات زیادی از فریقین بر نقصان قران وارد شده است اما همه این روایات از اخبار احاد بوده و مفید علم نخواهد بود از اینرو شایسته است که از انها اعراض گردد .التبيان في تفسير القرآن ج 1ص 3 | بحث زیادتی یا نقصان در قران از امور باطلی است که شایسته نیست پیرامون ان بحث شود ؛ چون درنفی زیادتی قران اجماع اقامه شده است و در زمینه احتمال نقصان قران موجود نسبت به قران حقیقی باید گفت: ظاهراین است که از منظر همه مسلمانان این احتمال نیز منفی است و شایسته تر ان است که این دیدگاه – قول به عدم احتمال نقصان در قران - به امامیه نسبت داده شود چنانکه بر این امر روایات نیز دلالت می کند . هر چند روایات زیادی از فریقین بر نقصان قران وارد شده است اما همه این روایات از اخبار احاد بوده و مفید علم نخواهد بود از اینرو شایسته است که از انها اعراض گردد .<ref>التبيان في تفسير القرآن ج 1ص 3</ref> | ||
=== علامه حلی === | === علامه حلی === | ||
ایشان در پاسخ به این سئوال که " ایا در کتاب خدا تحریفی صورت گرفته است یا خیر ؟ " می فرماید : | ایشان در پاسخ به این سئوال که " ایا در کتاب خدا تحریفی صورت گرفته است یا خیر ؟ " می فرماید : | ||
هیچ نوع تحریفی در قران صورت نگرفته است و این امر به تواتر ثابت شده است .و احتمال وجود تحریف در قران سبب بروز تزلزل و شبهه در معجزه پیامبر ص می گردد | هیچ نوع تحریفی در قران صورت نگرفته است و این امر به تواتر ثابت شده است .و احتمال وجود تحریف در قران سبب بروز تزلزل و شبهه در معجزه پیامبر ص می گردد ا<ref>جوبة المسائل المهنائية : 121 ، المسألة 13ص 121.</ref> | ||
=== طبرسی === | === طبرسی === | ||
ایشان در مجمع البیان می نویسد : | ایشان در مجمع البیان می نویسد : | ||
سزاوار نیست در علم تفسیر بحث در احتمال زیادتی و نقیصه در قران مطرح گردد چون بر بطلان زیادتی قران اجماع اقامه شده است و نسبت به احتمال نقیصه در قران نیز گرچه روایاتی وارد شده است اما مذهب حق ان است که این امر مخالف با واقع است . مجمع البیان ج 1ص 43 | سزاوار نیست در علم تفسیر بحث در احتمال زیادتی و نقیصه در قران مطرح گردد چون بر بطلان زیادتی قران اجماع اقامه شده است و نسبت به احتمال نقیصه در قران نیز گرچه روایاتی وارد شده است اما مذهب حق ان است که این امر مخالف با واقع است . <ref>مجمع البیان ج 1ص 43</ref> | ||
=== علامه طباطبائی === | === علامه طباطبائی === | ||
خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
قران از تاریخ روشنی برخوردار است و قرائت ایات و سوره هایش در بین مردم تاکنون متداول بوده است و همه ما می دانیم که قران موجود همان قرانی است که بصورت تدریجی بر پیامبر اکرم ص نازل گردید . | قران از تاریخ روشنی برخوردار است و قرائت ایات و سوره هایش در بین مردم تاکنون متداول بوده است و همه ما می دانیم که قران موجود همان قرانی است که بصورت تدریجی بر پیامبر اکرم ص نازل گردید . | ||
ایشان در ادامه می فرماید : | ایشان در ادامه می فرماید : | ||
در اعتبار قران موجود حتی نیازی به اثبات تاریخی ان نیست بلکه در تحریف ناپذیری ان اعلام تحدی قران مبنی بر اینکه مخالفین اگر انرا کتابی از ناحیه غیر خداوند می دانند همانندش را بیاورند، کافی است . القران فی الاسلام ص 138-139 | در اعتبار قران موجود حتی نیازی به اثبات تاریخی ان نیست بلکه در تحریف ناپذیری ان اعلام تحدی قران مبنی بر اینکه مخالفین اگر انرا کتابی از ناحیه غیر خداوند می دانند همانندش را بیاورند، کافی است . <ref>القران فی الاسلام ص 138-139</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۳: | ||
ایشان در کتاب "البیان فی علوم القران "تحت عنوان : رأي المسلمين في التحريف :می نویسد : | ایشان در کتاب "البیان فی علوم القران "تحت عنوان : رأي المسلمين في التحريف :می نویسد : | ||
معروف بین مسلمین عدم وقوع تحریف در قران بوده و همگی معتقدند به اینکه قران موجود همان قرانی است که بر پیامبر ص نازل گردیده است و جمع زیادی از اعلام شیعه به این امر تصریح نموده اند . بنابر این قول به عدم تحریف قران را می توان از معتقدات پیروان مذهب امامیه دانست .. البیان فی تفسیر القران ص 200-201 | معروف بین مسلمین عدم وقوع تحریف در قران بوده و همگی معتقدند به اینکه قران موجود همان قرانی است که بر پیامبر ص نازل گردیده است و جمع زیادی از اعلام شیعه به این امر تصریح نموده اند . بنابر این قول به عدم تحریف قران را می توان از معتقدات پیروان مذهب امامیه دانست .. البیان فی تفسیر القران ص 200-201 | ||
ایشان در ادامه ضمن اشاره به خرافی و بی پایه دانستن گفتار برخی از جهال در تحریف در قران می نویسد : تنها کسانی که قاقد اندیشه و تامل در مساله تحریف قران برخوردارهستند چنین گفتاری را مطرح کرده اند و انسانهای عاقل و منصف به بطلان این دیدگاه اذعان دارند . البیان فی تفسیر القران ص 259 | ایشان در ادامه ضمن اشاره به خرافی و بی پایه دانستن گفتار برخی از جهال در تحریف در قران می نویسد : تنها کسانی که قاقد اندیشه و تامل در مساله تحریف قران برخوردارهستند چنین گفتاری را مطرح کرده اند و انسانهای عاقل و منصف به بطلان این دیدگاه اذعان دارند . <ref>البیان فی تفسیر القران ص 259</ref> | ||
=== امام خمینی ره === | === امام خمینی ره === | ||
ایشان نیز عنایت و توجه عمیق مسلمانان به جمع و حفظ قران را دلیل بر بطلان ادعای تحریف قران دانسته و معتقد است نباید به چنین گفتار بی پایه ای اعتماد نمود و اخبار تحریف نیز مشتمل بر ضعف های جدی بوده و اخبار صحیح در این زمینه هم دلالت بر تحریف اصل قران نداشته بلکه تنها بر این امر دلالت می کند که تفسیر و تاویل برخی از ایات بمرور زمان از منابع روائی حذف شده است . رسائل و مقالات ایه الله سبحانی ص 44 | ایشان نیز عنایت و توجه عمیق مسلمانان به جمع و حفظ قران را دلیل بر بطلان ادعای تحریف قران دانسته و معتقد است نباید به چنین گفتار بی پایه ای اعتماد نمود و اخبار تحریف نیز مشتمل بر ضعف های جدی بوده و اخبار صحیح در این زمینه هم دلالت بر تحریف اصل قران نداشته بلکه تنها بر این امر دلالت می کند که تفسیر و تاویل برخی از ایات بمرور زمان از منابع روائی حذف شده است . <ref>رسائل و مقالات ایه الله سبحانی ص 44</ref> | ||
ایه الله سبحانی بعد از نقل گفتار امام می نویسد : | ایه الله سبحانی بعد از نقل گفتار امام می نویسد : | ||
اری عده ای کمی از اخباریین و حشویه منتسب به فریقین قائل به تحریف قران بوده که اقوالشان بدلیل اجماع امت بر مخالفت قطعی انها با قران ، فاقد ارزش بررسی می باشد . رسائل و مقالات ایه الله سبحانی ص 44 | اری عده ای کمی از اخباریین و حشویه منتسب به فریقین قائل به تحریف قران بوده که اقوالشان بدلیل اجماع امت بر مخالفت قطعی انها با قران ، فاقد ارزش بررسی می باشد . <ref>رسائل و مقالات ایه الله سبحانی ص 44</ref> | ||
=== اتهام تحریف قران به امامیه === | === اتهام تحریف قران به امامیه === | ||
برغم اجماع امامیه بر عدم تحریف قران برخی از عالمان اهل سنت ، نسبت تحریف به علمای امامیه داده بلکه قول به تحریف قران را از موارد وفاق بین همه شیعیان می دانند . علامه سید جعفر مرتضی ضمن اظهارشگفتی خود از ادعای بی پایه چنین عالمانی اینچنین ابراز می دارد : | برغم اجماع امامیه بر عدم تحریف قران برخی از عالمان اهل سنت ، نسبت تحریف به علمای امامیه داده بلکه قول به تحریف قران را از موارد وفاق بین همه شیعیان می دانند . علامه سید جعفر مرتضی ضمن اظهارشگفتی خود از ادعای بی پایه چنین عالمانی اینچنین ابراز می دارد : | ||
از جمله دلائلی که اینان را وادار به اظهارات سخیف وسست در زمینه نسبت تحریف قران به اعلام شیعه کرده است وجود برخی روایاتی است که درکتب روائی شیعیان وارد شده است در حالی که همه این روایات مورد بحث عالمان شیعی قرار گرفته و شبهات مربوط به ان پاسخ داده شده است از جمله انکه برخی از این روایات در صدد تفسیر و تاویل ایات بوده است و در برخی دیگر واژه تحریف بمعنای دیگری – غیر از معنای مصطلح – بکار رفته است. حقائق هامه حول القران الکریم ص 20 | از جمله دلائلی که اینان را وادار به اظهارات سخیف وسست در زمینه نسبت تحریف قران به اعلام شیعه کرده است وجود برخی روایاتی است که درکتب روائی شیعیان وارد شده است در حالی که همه این روایات مورد بحث عالمان شیعی قرار گرفته و شبهات مربوط به ان پاسخ داده شده است از جمله انکه برخی از این روایات در صدد تفسیر و تاویل ایات بوده است و در برخی دیگر واژه تحریف بمعنای دیگری – غیر از معنای مصطلح – بکار رفته است. <ref>حقائق هامه حول القران الکریم ص 20</ref> | ||
باید گفت در برابر اینان برخی از عالمان منصف و غیر متعصب اهل سنت دیدگاه افراطی گروه مذکور را بشدت انکار کرده و ان را بر خلاف واقعیت موجود می دانند . در اینجا گفتار انان را بیان می کنیم : | باید گفت در برابر اینان برخی از عالمان منصف و غیر متعصب اهل سنت دیدگاه افراطی گروه مذکور را بشدت انکار کرده و ان را بر خلاف واقعیت موجود می دانند . در اینجا گفتار انان را بیان می کنیم : | ||
خط ۹۰: | خط ۹۲: | ||
=== ابوزهره === | === ابوزهره === | ||
ایشان اظهار می دارد برادران شیعه ما نظیر سید مرتضی و ...قول به تحریف قران را مستلزم تشکیک در معجزه پیامبر ص و انکار ضروری دین دانسته اند بنابر این انتساب قول به تحریف قران به همه شیعیان افترائی بیش نیست - کتاب الامام الصادق ع ص 329 | ایشان اظهار می دارد برادران شیعه ما نظیر سید مرتضی و ...قول به تحریف قران را مستلزم تشکیک در معجزه پیامبر ص و انکار ضروری دین دانسته اند بنابر این انتساب قول به تحریف قران به همه شیعیان افترائی بیش نیست - <ref>کتاب الامام الصادق ع ص 329</ref> | ||
=== امام محمد غزالی === | === امام محمد غزالی === | ||
ایشان در رد اتهام قول به تحریف به شیعیان اظهار می دارد : در مجلسی که مخالفین شیعه در ان حضور داشتند ادعا شد که قران شیعه با قران های موجود بین مسلمانان متفاوت است از انان خواستم اگر چنین است ان را بمن نشان دهید .چرا تا کنون کسی ان نسخه تحریف شده را مشاهده ننموده است ؟ ادعای کذبی که در طی مدت طولانی به شیعیان نسبت داده شده و هیچگاه اثبات نشده است . الشيعه في المملكة العربية السعوديه، ج 2 ص414 | ایشان در رد اتهام قول به تحریف به شیعیان اظهار می دارد : در مجلسی که مخالفین شیعه در ان حضور داشتند ادعا شد که قران شیعه با قران های موجود بین مسلمانان متفاوت است از انان خواستم اگر چنین است ان را بمن نشان دهید .چرا تا کنون کسی ان نسخه تحریف شده را مشاهده ننموده است ؟ ادعای کذبی که در طی مدت طولانی به شیعیان نسبت داده شده و هیچگاه اثبات نشده است . <ref>الشيعه في المملكة العربية السعوديه، ج 2 ص414 </ref> | ||
== گفتار اعلام اهل سنت در عدم تحریف قران == | == گفتار اعلام اهل سنت در عدم تحریف قران == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
هر چند اقلیتی در اهل سنت نظیر اقلیت در بین شیعیان ، قائل به تحریف قران هستند | هر چند اقلیتی در اهل سنت نظیر اقلیت در بین شیعیان ، قائل به تحریف قران هستند | ||
اما قاطبه اهل سنت و اعلام انان قائل به عدم تحریف قران می باشند چنانکه الوسی در "روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم " ادعای برخی در نسبت تحریف قران به اهل سنت را بشدت نفی کرده و در زمینه اجماع اهل سنت بر عدم تحریف قران اظهار می دارد : | اما قاطبه اهل سنت و اعلام انان قائل به عدم تحریف قران می باشند چنانکه الوسی در "روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم " ادعای برخی در نسبت تحریف قران به اهل سنت را بشدت نفی کرده و در زمینه اجماع اهل سنت بر عدم تحریف قران اظهار می دارد : | ||
...لأنهم أجمعوا على عدم وقوع النقص فيما تواتر قرآنا كما هو موجود بين الدفتين اليوم، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 ص 26 | ...لأنهم أجمعوا على عدم وقوع النقص فيما تواتر قرآنا كما هو موجود بين الدفتين اليوم، <ref>روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 ص 26</ref> | ||
در اینجا گفتار برخی از اعلام اهل سنت را در عدم تحریف قران -که غالبا در کتب تفسیری شان ذکر گردیده است - بیان می کنیم : | در اینجا گفتار برخی از اعلام اهل سنت را در عدم تحریف قران -که غالبا در کتب تفسیری شان ذکر گردیده است - بیان می کنیم : | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۱: | ||
ایشان در تفسیر جامع البيان فى تفسير القرآن ذیل ایه :" إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ " می نویسد : | ایشان در تفسیر جامع البيان فى تفسير القرآن ذیل ایه :" إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ " می نویسد : | ||
بر اساس ایه مذکور قران بدلیل حفظ الهی از عروض هر نقص و زیادتی بران مصون بوده و بر اساس ایه نفی باطل در قران "لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ "و الباطل شیطان قدرت ایجاد زیادت و نقیصه در قران رادارا نخواهد بود . جامع البيان فى تفسير القرآن، ج14، ص: 7 | بر اساس ایه مذکور قران بدلیل حفظ الهی از عروض هر نقص و زیادتی بران مصون بوده و بر اساس ایه نفی باطل در قران "لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ "و الباطل شیطان قدرت ایجاد زیادت و نقیصه در قران رادارا نخواهد بود . <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن، ج14، ص: 7</ref> | ||
=== علی بن محمد ماوردی – قرن پنجم هجری - === | === علی بن محمد ماوردی – قرن پنجم هجری - === | ||
ایشان در کتاب النكت و العيون ذیل ایه شریفه : إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ با بیان سه وجه برای کلمه حفظ اظهار می دارد بنابر قول قتاده قران کریم از دسترسی شیطان به تحریف ان – ایجاد کمی و زیادتی در قران – بدور است . النكت و العيون ج3 149 | ایشان در کتاب النكت و العيون ذیل ایه شریفه : إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ با بیان سه وجه برای کلمه حفظ اظهار می دارد بنابر قول قتاده قران کریم از دسترسی شیطان به تحریف ان – ایجاد کمی و زیادتی در قران – بدور است . <ref>النكت و العيون ج3 149</ref> | ||
=== ابو حیان محمد بن یوسف – قرن هشتم هجری – === | === ابو حیان محمد بن یوسف – قرن هشتم هجری – === | ||
ایشان نیزذیل ایه شریفه حفظ می نویسد: قران کریم بدلیل محافظت الهی در تمامی زمانها از خطر تحریف مصون بوده و امکان عروض زیادت یا نقصان در ان از طریق شیاطین وجود ندارد . تفسير النهر المارد من البحر المحيط | ایشان نیزذیل ایه شریفه حفظ می نویسد: قران کریم بدلیل محافظت الهی در تمامی زمانها از خطر تحریف مصون بوده و امکان عروض زیادت یا نقصان در ان از طریق شیاطین وجود ندارد . <ref>تفسير النهر المارد من البحر المحيط القسم الاول ج2 ص 215</ref> | ||
=== سید محمد طنطاوی –معاصر - === | === سید محمد طنطاوی –معاصر - === | ||
ایشان در "التفسير الوسيط للقرآن الكريم "ذیل ایه "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ."می نویسد : | ایشان در "التفسير الوسيط للقرآن الكريم "ذیل ایه "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ."می نویسد : | ||
قران به قدرت و شان عظیم الهی برقلب پیامبر ص نازل گردیده از اینرو به حفظ الهی از عروض هر نوع تحریفی مصونیت خواهد داشت . هیچکس را قدرت مقابله با قران نیست و تا استقرار کامل توحید در جهان همچنان محفوظ خواهدبود . التفسير الوسيط للقرآن الكريم ج8 | قران به قدرت و شان عظیم الهی برقلب پیامبر ص نازل گردیده از اینرو به حفظ الهی از عروض هر نوع تحریفی مصونیت خواهد داشت . هیچکس را قدرت مقابله با قران نیست و تا استقرار کامل توحید در جهان همچنان محفوظ خواهدبود . <ref>التفسير الوسيط للقرآن الكريم ج8 ص 20</ref> | ||
=== وهبه زحیلی – معاصر - === | === وهبه زحیلی – معاصر - === | ||
ایشان ذیل ایه : إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ می نویسد : | ایشان ذیل ایه : إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ می نویسد : | ||
ایه مذکور با ایه نفی باطل "لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ [فصّلت: 42"]مضمون مشترک داشته و در صدد بیان این معناست که قران برخلاف کتب اسمانی دیگر مصون از هر نوع تحریفی خواهد بود. تفسير الوسيط، ج2، ص: 1214 | ایه مذکور با ایه نفی باطل "لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ [فصّلت: 42"]مضمون مشترک داشته و در صدد بیان این معناست که قران برخلاف کتب اسمانی دیگر مصون از هر نوع تحریفی خواهد بود. <ref>تفسير الوسيط، ج2، ص: 1214</ref> | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۱: | ||
ایشان دربیان انواع نسخ می نویسد : | ایشان دربیان انواع نسخ می نویسد : | ||
1-نسخ تلاوت و حکم 2-نسخ حکم بدون نسخ تلاوت 3-نسخ تلاوت بدون نسخ حکم | 1-نسخ تلاوت و حکم 2-نسخ حکم بدون نسخ تلاوت 3-نسخ تلاوت بدون نسخ حکم | ||
ایشان در پاسخ این سئوال که فلسفه نسخ تلاوت بدون نسخ حکم- نوع سوم نسخ- چیست از قول صاحب الفنون نقل می کند که : غرض از نوع سوم نسخ اشکار شدن مقدار اطاعت پذیری و تسلیم انسان در برابر خداوند می باشد بدین معنا که وقتی انسان بمجرد ظن به محبوبیت عملی در نزد خداوند به سرعت در مقام انجام ان بر می اید – بدون اینکه نصی بران دلالت کند – میزان تسلیم او در مقابل خداوند معلوم می گردد نظیر اقدام ابراهیم ع در ذبح فرزند الاتقان ج 2ص 58-66 | ایشان در پاسخ این سئوال که فلسفه نسخ تلاوت بدون نسخ حکم- نوع سوم نسخ- چیست از قول صاحب الفنون نقل می کند که : غرض از نوع سوم نسخ اشکار شدن مقدار اطاعت پذیری و تسلیم انسان در برابر خداوند می باشد بدین معنا که وقتی انسان بمجرد ظن به محبوبیت عملی در نزد خداوند به سرعت در مقام انجام ان بر می اید – بدون اینکه نصی بران دلالت کند – میزان تسلیم او در مقابل خداوند معلوم می گردد نظیر اقدام ابراهیم ع در ذبح فرزند <ref>الاتقان ج 2ص 58-66</ref> | ||
باید گفت لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم وقوع تحریف در قران می باشد . تفصیل این امر و نقد و بررسی گفتار سیوطی در ادامه مباحث خواهد بود . | باید گفت لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم وقوع تحریف در قران می باشد . تفصیل این امر و نقد و بررسی گفتار سیوطی در ادامه مباحث خواهد بود . | ||
باید گفت گرچه برخی از اعلام اهل سنت نظیر الوسی و سیوطی از قول به تحریف قران استیحاش داشته و غالبا شیعه را متهم به پذیرش تحریف قران می کنند اما گفتار انان در زمینه نسخ تلاوت ایات و سور- که در توجیه روایات تحریف ان را بیان می کنند –مستلزم پذیرش تحریف می باشد چون - همانطور که تبیین شد - پذیرش نسخ تلاوت و ثبوت حکم نظیر ایه ای که در زمینه رجم شیخ و شیخه ادعا شده است مفهوی جز تحریف نخواهد داشت . تبیین این امر در مبحث پاسخ اهل سنت نسبت به وجود روایات تحریف در منابع روائی شان خواهد بود . | |||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۷: | ||
تبیین گفتار شیخ مفید ره : | تبیین گفتار شیخ مفید ره : | ||
ایشان در پاسخ این سئوال که: ایا قران موجود بین مسلمانان همان قران نازل شده بر پیامبر ص بوده و نیز هماهنگ با قرانی که علی ع به جمع ان اقدام فرمود می باشد یا خیر ؟ می نویسد: | ایشان در پاسخ این سئوال که: ایا قران موجود بین مسلمانان همان قران نازل شده بر پیامبر ص بوده و نیز هماهنگ با قرانی که علی ع به جمع ان اقدام فرمود می باشد یا خیر ؟ می نویسد: | ||
شکی نیست که قران موجود کلام خدا بوده و مطلبی از کلام بشر در ان وجود ندارد . البته برخی از ایات نازل شده در نزد اخرین حجت الهی بوده و با حضورش در اختیار مردم قرار خواهد گرفت . لازم به ذکر است قران موجود توسط کسانی جمع اوری گردید که فاقد معرفت لازم به قران بودند ازاینرو با قرانی که امیر المومنین به جمع ان اقدام نمود تفاوت دارد.چنانکه امام صادق ع فرمود هرگاه قران به همانگونه که نازل شده بود در اختیار مردم قرار می گرفت اسامی اهل بیت را در ان مشاهد می کردید . المسائل السرویه ص 78- 80 | شکی نیست که قران موجود کلام خدا بوده و مطلبی از کلام بشر در ان وجود ندارد . البته برخی از ایات نازل شده در نزد اخرین حجت الهی بوده و با حضورش در اختیار مردم قرار خواهد گرفت . لازم به ذکر است قران موجود توسط کسانی جمع اوری گردید که فاقد معرفت لازم به قران بودند ازاینرو با قرانی که امیر المومنین به جمع ان اقدام نمود تفاوت دارد.چنانکه امام صادق ع فرمود هرگاه قران به همانگونه که نازل شده بود در اختیار مردم قرار می گرفت اسامی اهل بیت را در ان مشاهد می کردید . <ref>المسائل السرویه ص 78- 80</ref> | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۷: | ||
ایشان در ادامه می نویسد : | ایشان در ادامه می نویسد : | ||
همه اينها كه گفتيم امورى است كه احدى در آن ترديد ندارد ، مگر كسى كه فهمش آسيب ديده باشد . حتى موافق و مخالف در مساله تحريف و عدم آن نيز در هيچ يك آنها احتمال خلاف نداده است . | همه اينها كه گفتيم امورى است كه احدى در آن ترديد ندارد ، مگر كسى كه فهمش آسيب ديده باشد . حتى موافق و مخالف در مساله تحريف و عدم آن نيز در هيچ يك آنها احتمال خلاف نداده است . | ||
تنها چيزى كه بعضى از مخالفين و موافقين احتمال دادهاند اين است كه جملات مختصرى و يا آيه اى در آن زياد و يا از آن كم شده و يا جا بجا و يا تغييرى در كلمات و يا اعراب آن رخ داده باشد و اما اصل كتاب الهى ، به همان وضع و اسلوبى كه در زمان رسول خدا ( ص ) بوده باقى مانده است ، و به كلى از بين نرفته است . المیزان ج 12ص 104 | تنها چيزى كه بعضى از مخالفين و موافقين احتمال دادهاند اين است كه جملات مختصرى و يا آيه اى در آن زياد و يا از آن كم شده و يا جا بجا و يا تغييرى در كلمات و يا اعراب آن رخ داده باشد و اما اصل كتاب الهى ، به همان وضع و اسلوبى كه در زمان رسول خدا ( ص ) بوده باقى مانده است ، و به كلى از بين نرفته است . <ref>المیزان ج 12ص 132-104:</ref> | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۵: | ||
علامه محمد تقی حکیم | علامه محمد تقی حکیم | ||
علامه محمد تقی حکیم در کتاب" الاصول العامه للفقه المقارن " دلیل نخست بر عدم تحریف قران را مهمترین دلیل عدم تحریف قران می داند . ایشان تواتر قران را از ادوار گذشته تا کنون امری قطعی دانسته و می نویسد : | علامه محمد تقی حکیم در کتاب" الاصول العامه للفقه المقارن " دلیل نخست بر عدم تحریف قران را مهمترین دلیل عدم تحریف قران می داند . ایشان تواتر قران را از ادوار گذشته تا کنون امری قطعی دانسته و می نویسد : | ||
متواتربودن قران بدلیل وضوح، بی نیاز از بحث می باشد همانگونه که سید مرتضی بخوبی و زیبائی فرمود : علم به صحت نقل قران همانندعلم به شهرها و حوادث قطعی تاریخی است . این امر بدان جهت است که مسلمانان و علمای اسلام به حفظ و قرائت قران مراقبت و ممارست زیادی داشتند بگونه ای که حتی در جزئیات کلمات از جهت اعراب و ...دقت های زیادی داشتند . این امر سبب حفظ قران از تحریف گردید . الاصول العامه للفقه المقارن ص 116-117 | متواتربودن قران بدلیل وضوح، بی نیاز از بحث می باشد همانگونه که سید مرتضی بخوبی و زیبائی فرمود : علم به صحت نقل قران همانندعلم به شهرها و حوادث قطعی تاریخی است . این امر بدان جهت است که مسلمانان و علمای اسلام به حفظ و قرائت قران مراقبت و ممارست زیادی داشتند بگونه ای که حتی در جزئیات کلمات از جهت اعراب و ...دقت های زیادی داشتند . این امر سبب حفظ قران از تحریف گردید . <ref>الاصول العامه للفقه المقارن ص 116-117</ref> | ||
ایشان دلیل مذکور – تواتر قران – را جامع و کافی در اثبات عدم تحریف قران دانسته و استناد به ایاتی نظیر انا نحن نزلنا الذکر و ... را – در اثبات عدم تحریف قران - بدلیل مناقشاتی که در انها وجود دارد لازم نمی داند . همان | ایشان دلیل مذکور – تواتر قران – را جامع و کافی در اثبات عدم تحریف قران دانسته و استناد به ایاتی نظیر انا نحن نزلنا الذکر و ... را – در اثبات عدم تحریف قران - بدلیل مناقشاتی که در انها وجود دارد لازم نمی داند . <ref>همان</ref> | ||
ایشان استدلال به ایه ذکر و ...را – در اثبات عدم تحریف قران - فقط در صورتی که پشتوانه انرا امضا و تایید اهل بیت ع در صحت استناد به قران موجود بدانیم تمام می داند . الاصول العامه للفقه المقارن ص 116-117 | ایشان استدلال به ایه ذکر و ...را – در اثبات عدم تحریف قران - فقط در صورتی که پشتوانه انرا امضا و تایید اهل بیت ع در صحت استناد به قران موجود بدانیم تمام می داند . <ref>الاصول العامه للفقه المقارن ص 116-117</ref> | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۴: | ||
در تبیین نکته مذکور باید گفت : مضامین متعالی و حقائق گسترده معرفتی و تربیتی و بیان مسائل گوناگون به زیباترین شکل و هماهنگی در مجموعه ایات قرانی راه تحریف گران را مسدود نموده است . | در تبیین نکته مذکور باید گفت : مضامین متعالی و حقائق گسترده معرفتی و تربیتی و بیان مسائل گوناگون به زیباترین شکل و هماهنگی در مجموعه ایات قرانی راه تحریف گران را مسدود نموده است . | ||
برغم انکه در قران کریم از مسائل متنوعی سخن بمیان امده است اما این امر سبب بروز تناقض و تنافی بین ایات نگردیده و توحید بر سراسر ان حکفرماست | برغم انکه در قران کریم از مسائل متنوعی سخن بمیان امده است اما این امر سبب بروز تناقض و تنافی بین ایات نگردیده و توحید بر سراسر ان حکفرماست | ||
. المیزان ج 12ص 105 | <ref>. المیزان ج 12ص 105</ref> | ||
بر این اساس کثرتهای قران- مسائل گوناگونی که در قران ذکر شده است - به وحدت – توحید – منتهی می گردد . | بر این اساس کثرتهای قران- مسائل گوناگونی که در قران ذکر شده است - به وحدت – توحید – منتهی می گردد . | ||
نکته مهم : باید گفت ظرفیت استدلال مذکور در تحریف ناپذیری قران محدود به عجز بشر از اوردن کتابی همانند قران یا سوره ای نظیران می باشد .بدیهی است نافی احتمال وجود تحریف در نقصان یا زیادتی یک یا چند ایه و نیز تغییرات جزئی و عجز بشر از تصرفاتی اینچنین در قران نمی باشد . | نکته مهم : باید گفت ظرفیت استدلال مذکور در تحریف ناپذیری قران محدود به عجز بشر از اوردن کتابی همانند قران یا سوره ای نظیران می باشد .بدیهی است نافی احتمال وجود تحریف در نقصان یا زیادتی یک یا چند ایه و نیز تغییرات جزئی و عجز بشر از تصرفاتی اینچنین در قران نمی باشد . | ||
خط ۲۸۵: | خط ۲۹۱: | ||
علامه طباطبائی در تبیین جایگاه وصف ذکر برای قران و نقش ان در تحریف ناپذیری این کتاب اسمانی می نویسد : | علامه طباطبائی در تبیین جایگاه وصف ذکر برای قران و نقش ان در تحریف ناپذیری این کتاب اسمانی می نویسد : | ||
از جامعترين اوصافى كه براى خود قائل شده صفت يادآورى خداست و اينكه در راهنمايى به سوى خدا هميشه زنده است ، و همه جا از اسماى حسنى و صفات علياى خدا اسم مىبرد ، و سنت او را در صنع و ايجاد وصف مىكند ، و اوصاف ملائكه و كتب و رسل خدا را ذكر مىنمايد ، شرايع و احكام خدا را وصف مىكند ، منتهى اليه و سرانجام امر خلقت يعنى معاد و برگشت به سوى خدا و جزئيات سعادت و شقاوت و آتش و بهشت را بيان مىكند . | از جامعترين اوصافى كه براى خود قائل شده صفت يادآورى خداست و اينكه در راهنمايى به سوى خدا هميشه زنده است ، و همه جا از اسماى حسنى و صفات علياى خدا اسم مىبرد ، و سنت او را در صنع و ايجاد وصف مىكند ، و اوصاف ملائكه و كتب و رسل خدا را ذكر مىنمايد ، شرايع و احكام خدا را وصف مىكند ، منتهى اليه و سرانجام امر خلقت يعنى معاد و برگشت به سوى خدا و جزئيات سعادت و شقاوت و آتش و بهشت را بيان مىكند . | ||
و همه اينها ذكر و ياد خداست ، و همانست كه قرآن كريم به قول مطلق ، خود را بدان ناميده است . همان | و همه اينها ذكر و ياد خداست ، و همانست كه قرآن كريم به قول مطلق ، خود را بدان ناميده است . <ref>همان</ref> | ||
خط ۲۹۲: | خط ۲۹۸: | ||
و نيز در آيات مورد بحث ذكر را به طور مطلق بر قرآن كريم اطلاق نموده ، و نيز به طور مطلق آن را محفوظ به حفظ خداى تعالى دانسته و فرموده : « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَه لَحافِظُونَ » كه از آن دو اطلاق اين معنا استفاده مىشود كه گفتيم قرآن كريم از هر زياده و نقصان و تغيير لفظى و يا ترتيبى كه ذكر بودن آن را از بين ببرد محفوظ خواهد بود .همان | و نيز در آيات مورد بحث ذكر را به طور مطلق بر قرآن كريم اطلاق نموده ، و نيز به طور مطلق آن را محفوظ به حفظ خداى تعالى دانسته و فرموده : « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَه لَحافِظُونَ » كه از آن دو اطلاق اين معنا استفاده مىشود كه گفتيم قرآن كريم از هر زياده و نقصان و تغيير لفظى و يا ترتيبى كه ذكر بودن آن را از بين ببرد محفوظ خواهد بود .<ref>همان</ref> | ||
نتیجه انکه ایشان استدلال به ایه "انا نحن نزلنا الذکر" را بر تحریف ناپذیری قران تمام دانسته و قول کسانی را که مرجع ضمیر در " وانا له لحافظون" را پیامبر ص می دانند سخیف و سست می داند . المیزان ج 12ص 106 | نتیجه انکه ایشان استدلال به ایه "انا نحن نزلنا الذکر" را بر تحریف ناپذیری قران تمام دانسته و قول کسانی را که مرجع ضمیر در " وانا له لحافظون" را پیامبر ص می دانند سخیف و سست می داند . <ref>المیزان ج 12ص 106</ref> | ||
ایه الله خوئی | ایه الله خوئی | ||
ایه الله خوئی در استدلال بر ایه شریفه" انا نحن نزلنا الذکر "بر تحریف ناپذیری قران می فرماید : این ایه نیز بر حقظ قران از تحریف دلالت داشته و بیانگر ان است که هیچ قدرت جائری را یارای تحریف و تلاعب با قران نیست . البیان فی تفسیر القران ص 207 | ایه الله خوئی در استدلال بر ایه شریفه" انا نحن نزلنا الذکر "بر تحریف ناپذیری قران می فرماید : این ایه نیز بر حقظ قران از تحریف دلالت داشته و بیانگر ان است که هیچ قدرت جائری را یارای تحریف و تلاعب با قران نیست . <ref>البیان فی تفسیر القران ص 207</ref> | ||
خط ۳۰۶: | خط ۳۱۲: | ||
ایشان ذیل ایه لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ می نویسد : | ایشان ذیل ایه لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ می نویسد : | ||
فقره " وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ" بیانگر اتقان و غلبه محتوای قران بر همه اندیشه ها می باشد و نیز بیانگر ان است که هیچکس را توان تحریف ان نخواهد بود چون قران حق خالص است و باطل نمی تواند دران نفوذ کند . من وحى القرآن، ج20، ص126 | فقره " وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ" بیانگر اتقان و غلبه محتوای قران بر همه اندیشه ها می باشد و نیز بیانگر ان است که هیچکس را توان تحریف ان نخواهد بود چون قران حق خالص است و باطل نمی تواند دران نفوذ کند . <ref>من وحى القرآن، ج20، ص126</ref> | ||
خط ۳۱۴: | خط ۳۲۰: | ||
ایشان در تبیین دلالت ایه مذکور - إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ - بر نفی تحریف قران می نویسد : | ایشان در تبیین دلالت ایه مذکور - إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ - بر نفی تحریف قران می نویسد : | ||
خداوند متعال در این ایه از مقام شامخ ربوبی اش نزول قران را بر پبامبر بیان نموده و مصونیت انرا از هر نوع تحریفی – زیاده یا نقصان و ...- متعهد شده است بگونه ای که حتی اگر نقطه ای از ان تغییر یابد مورد اعتراض کودکان – که حافظ قران هستند - قرار خواهد گرفت . | خداوند متعال در این ایه از مقام شامخ ربوبی اش نزول قران را بر پبامبر بیان نموده و مصونیت انرا از هر نوع تحریفی – زیاده یا نقصان و ...- متعهد شده است بگونه ای که حتی اگر نقطه ای از ان تغییر یابد مورد اعتراض کودکان – که حافظ قران هستند - قرار خواهد گرفت . | ||
ایشان در تبیین بیشتر دلالت ایه برتحریف ناپذیری قران به گفتار برخی از عالمان اهل سنت نیز استناد می کند . روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج7 | ایشان در تبیین بیشتر دلالت ایه برتحریف ناپذیری قران به گفتار برخی از عالمان اهل سنت نیز استناد می کند . <ref>روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج7 ص 263 </ref> | ||
سید قطب در تفسیر فی ظلال القران | سید قطب در تفسیر فی ظلال القران | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۶: | ||
بر اساس ایه مذکور قران در همه زمانها از گزند هر نوع تحریف و تبدیلی محفوظ بوده و راهنمای کسانی است که جویای حقیقت هستند . | بر اساس ایه مذکور قران در همه زمانها از گزند هر نوع تحریف و تبدیلی محفوظ بوده و راهنمای کسانی است که جویای حقیقت هستند . | ||
ایشان در ادامه نسبت به تحریف ناپذیری قران از قرون گذشته تا کنون می نویسد : | ایشان در ادامه نسبت به تحریف ناپذیری قران از قرون گذشته تا کنون می نویسد : | ||
مطالعه تاریخ قرون گذشته گواهی می دهد که وعده الهی در حفظ قران همچنان محقق شد ه است و نیز بیانگر ان است که در تمامی این دوران برغم حوادث سنگین و شرائط پیچیده ای که در جهان اسلام واقع شده است دشمنان اسلام هنوز نتوانسته اند کلمه ای از ان را تغییر دهند . فی ظلال القران ج 4ص 2128-2129 | مطالعه تاریخ قرون گذشته گواهی می دهد که وعده الهی در حفظ قران همچنان محقق شد ه است و نیز بیانگر ان است که در تمامی این دوران برغم حوادث سنگین و شرائط پیچیده ای که در جهان اسلام واقع شده است دشمنان اسلام هنوز نتوانسته اند کلمه ای از ان را تغییر دهند . <ref>فی ظلال القران ج 4ص 2128-2129 | ||
</ref> | |||
ایشان در ادامه به وقوع برخی از بحرانها و فتنه های اجتماعی در جوامع اسلامی که سبب پیدایش فرقه های گوناگونی گردید اشاره نموده و با اذعان به توانائی و اقدام عملی دشمنان در تحریف برخی روایات اظهار می دارد : اینان برغم تلاش گسترده شان در تحریف قران همچنان عاجز از این هدف شومشان بوده اند که این امرحاکی از اعجاز قران می باشد. | ایشان در ادامه به وقوع برخی از بحرانها و فتنه های اجتماعی در جوامع اسلامی که سبب پیدایش فرقه های گوناگونی گردید اشاره نموده و با اذعان به توانائی و اقدام عملی دشمنان در تحریف برخی روایات اظهار می دارد : اینان برغم تلاش گسترده شان در تحریف قران همچنان عاجز از این هدف شومشان بوده اند که این امرحاکی از اعجاز قران می باشد. | ||
خط ۳۲۹: | خط ۳۳۴: | ||
طبری در "جامع البيان فى تفسير القرآن" | طبری در "جامع البيان فى تفسير القرآن" | ||
ایشان ذیل ایه "وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ "می نویسد : | ایشان ذیل ایه "وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ "می نویسد : | ||
بر اساس ایه مذکور قران از هر نوع تحریفی که بخواهد توسط شیاطین جنی یا انسی در ان صورت بگیرد محفوظ است چون انان عاجز از دسترسی به چنین هدفی هستند . جامع البيان فى تفسير القرآن ج24 79-80 | بر اساس ایه مذکور قران از هر نوع تحریفی که بخواهد توسط شیاطین جنی یا انسی در ان صورت بگیرد محفوظ است چون انان عاجز از دسترسی به چنین هدفی هستند . جامع <ref>البيان فى تفسير القرآن ج24 79-80</ref> | ||
خط ۳۴۷: | خط ۳۵۲: | ||
و همچنين اخبار بسيارى كه از طريق رسول خدا و ائمه اهل بيت ( ع ) رسيده ، دستور دادهاند اخبار و احاديثشان را به قرآن عرضه كنند ، زيرا اگر كتاب الهى تحريف شده بود معنايى براى اين گونه اخبار نبود المیزان ج 12ص 107 | و همچنين اخبار بسيارى كه از طريق رسول خدا و ائمه اهل بيت ( ع ) رسيده ، دستور دادهاند اخبار و احاديثشان را به قرآن عرضه كنند ، زيرا اگر كتاب الهى تحريف شده بود معنايى براى اين گونه اخبار نبود <ref>المیزان ج 12ص 107 </ref> | ||
ایشان در دفع این احتمال که روایات مذکور –روایات عرض احادیث بر قران – مربوط به ایات الاحکام است و شامل ایات دیگر نمی شود می فرماید : | ایشان در دفع این احتمال که روایات مذکور –روایات عرض احادیث بر قران – مربوط به ایات الاحکام است و شامل ایات دیگر نمی شود می فرماید : | ||
و اينكه بعضى گفتهاند « مقصود از اين دستور تنها در اخبار فقهى است كه بايد عرضه به آيات احكام شود و ممكن است قبول كنيم كه آيات احكام تحريف نشده ، اما دليل بر اين نيست كه اصل قرآن تحريف نشده باشد » صحيح نيست ، زيرا دستور مذكور مطلق است و زيرنويسى ندارد كه تنها اخبار فقهى را به قرآن عرضه كنيد | و اينكه بعضى گفتهاند « مقصود از اين دستور تنها در اخبار فقهى است كه بايد عرضه به آيات احكام شود و ممكن است قبول كنيم كه آيات احكام تحريف نشده ، اما دليل بر اين نيست كه اصل قرآن تحريف نشده باشد » صحيح نيست ، زيرا دستور مذكور مطلق است و زيرنويسى ندارد كه تنها اخبار فقهى را به قرآن عرضه كنيد و اختصاص دادنش به اخبار فقهى تخصيص بدون مخصص است . | ||
علاوه بر اينكه زبان اخبار عرضه به قرآن صريح و يا دست كم نزديك به صريح است در اينكه دستور عرضه مزبور به منظور تشخيص راست از دروغ و حق از باطل است ، و معلوم است كه اگر در روايات دسيسه و دستبردى شده باشد تنها در اخبار مربوط به فقه و احكام نبوده بلكه اگر دشمن داعى به دسيسه در اخبار داشته داعيش در اخبار مربوط به اصول و معارف اعتقادى و قصص انبياء و امم گذشته ، و همچنين اوصاف مبدأ و معاد قوىتر و بيشتر بوده است . و لذا مىبينيم روايات اسرائيلى كه يهود داخل در روايات ما كردهاند و همچنين نظائر آن غالبا در مسائل اعتقادى است نه فقهى . المیزان ج 12ص 107-108 | علاوه بر اينكه زبان اخبار عرضه به قرآن صريح و يا دست كم نزديك به صريح است در اينكه دستور عرضه مزبور به منظور تشخيص راست از دروغ و حق از باطل است ، و معلوم است كه اگر در روايات دسيسه و دستبردى شده باشد تنها در اخبار مربوط به فقه و احكام نبوده بلكه اگر دشمن داعى به دسيسه در اخبار داشته داعيش در اخبار مربوط به اصول و معارف اعتقادى و قصص انبياء و امم گذشته ، و همچنين اوصاف مبدأ و معاد قوىتر و بيشتر بوده است . و لذا مىبينيم روايات اسرائيلى كه يهود داخل در روايات ما كردهاند و همچنين نظائر آن غالبا در مسائل اعتقادى است نه فقهى . <ref>المیزان ج 12ص 107-108</ref> | ||
ایشان در ادامه به روایات دیگری تمسک می کند که بیانگر سیره اهل بیت ع در تمسک به قران موجود و معیار قرار دادن ان در مواجهه با احادیث دیگر می باشد : | ایشان در ادامه به روایات دیگری تمسک می کند که بیانگر سیره اهل بیت ع در تمسک به قران موجود و معیار قرار دادن ان در مواجهه با احادیث دیگر می باشد : | ||
دليل ديگر عدم تحريف از نظر روايات ، رواياتى است كه در آنها امامان اهل بيت ( ع ) آيات كريمه قرآن را در هر باب موافق و هماهنگ با آنچه در قرآن موجود در عصر کنونی قرائت كردهاند ، حتى در آن روايات ، اخبار آحادى كه مىخواهند قرآن را تحريف شده معرفى كنند آيه را آن طور كه در قرآن عصر کنونی است تلاوت كردهاند و اين بهترين شاهد است بر اينكه مراد در بسيارى از آنها كه دارد آيه فلان جور نازل شده است تفسير بر حسب تنزيل و در مقابل بطن و تاويل استدليل ديگر ، رواياتى است كه از امير المؤمنين و سائر ائمه معصومين ( ع ) وارد شده كه قرآن موجود در دست مردم همان قرآنى است كه از ناحيه خدا نازل شده ، اگر چه غير آن قرآنى است كه على ( ع ) آن را به خط خود تنظيم نموده است ، و در زمان ابو بكر و همچنين در زمان عثمان كه به تنظيم و كتابت قرآن پرداختند آن حضرت را مشاركت ندادند . و از همين باب است اينكه به شيعيان خود فرمودهاند « اقرؤا كما قرء الناس - قرآن را همانطور كه مردم مىخوانند بخوانيد » ترجمه المیزان ج 12ص 157 | دليل ديگر عدم تحريف از نظر روايات ، رواياتى است كه در آنها امامان اهل بيت ( ع ) آيات كريمه قرآن را در هر باب موافق و هماهنگ با آنچه در قرآن موجود در عصر کنونی قرائت كردهاند ، حتى در آن روايات ، اخبار آحادى كه مىخواهند قرآن را تحريف شده معرفى كنند آيه را آن طور كه در قرآن عصر کنونی است تلاوت كردهاند و اين بهترين شاهد است بر اينكه مراد در بسيارى از آنها كه دارد آيه فلان جور نازل شده است تفسير بر حسب تنزيل و در مقابل بطن و تاويل استدليل ديگر ، رواياتى است كه از امير المؤمنين و سائر ائمه معصومين ( ع ) وارد شده كه قرآن موجود در دست مردم همان قرآنى است كه از ناحيه خدا نازل شده ، اگر چه غير آن قرآنى است كه على ( ع ) آن را به خط خود تنظيم نموده است ، و در زمان ابو بكر و همچنين در زمان عثمان كه به تنظيم و كتابت قرآن پرداختند آن حضرت را مشاركت ندادند . و از همين باب است اينكه به شيعيان خود فرمودهاند « اقرؤا كما قرء الناس - قرآن را همانطور كه مردم مىخوانند بخوانيد » <ref>ترجمه المیزان ج 12ص 157</ref> | ||
خط ۳۷۳: | خط ۳۷۷: | ||
روایات تحریف در کتب اهل سنت : | روایات تحریف در کتب اهل سنت : | ||
در کتب معتبر اهل سنت مفاد بسیاری از روایات ان است که قران کریم مورد تحریف قرار گرفته است بگونه ای که آلوسي-متوفاي1270- صاحب كتاب روح المعاني، از مفسران بنام أهل سنت اظهار می دارد روایات در تحریف قران قابل شمارش نیست . روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 25 | در کتب معتبر اهل سنت مفاد بسیاری از روایات ان است که قران کریم مورد تحریف قرار گرفته است بگونه ای که آلوسي-متوفاي1270- صاحب كتاب روح المعاني، از مفسران بنام أهل سنت اظهار می دارد روایات در تحریف قران قابل شمارش نیست . <ref>روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 25</ref> | ||
گفتار الوسی در روح المعانى | گفتار الوسی در روح المعانى | ||
ایشان بعد از بیان اجماع اهل سنت بر عدم تحریف قران - ....لأنهم أجمعوا على عدم وقوع النقص فيما تواتر قرآنا كما هو موجود بين الدفتين اليوم،-می نویسد : | ایشان بعد از بیان اجماع اهل سنت بر عدم تحریف قران - ....لأنهم أجمعوا على عدم وقوع النقص فيما تواتر قرآنا كما هو موجود بين الدفتين اليوم،-می نویسد : | ||
اری در زمان ابو بکر ایات غیر متواتر و نیز ایاتی که تلاوت انها نسخ گردید از قران موجود حذف شد گرچه این کار – حذف ایات مذکور - بصورت رسمی در عهد عثمان انجام شد اما قبل از او بصورت غیر رسمی انجام گرفته بود . روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 26-25 | اری در زمان ابو بکر ایات غیر متواتر و نیز ایاتی که تلاوت انها نسخ گردید از قران موجود حذف شد گرچه این کار – حذف ایات مذکور - بصورت رسمی در عهد عثمان انجام شد اما قبل از او بصورت غیر رسمی انجام گرفته بود . <ref>روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 26-25</ref> | ||
انگاه روایات زیادی را که بیانگر وقوع تحریف درقران می باشد نقل می کند . روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 26-25 | انگاه روایات زیادی را که بیانگر وقوع تحریف درقران می باشد نقل می کند . <ref>روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم ج1 26-25</ref> | ||
خط ۳۸۹: | خط ۳۹۳: | ||
عمر بن خطاب از قول پیامبر ص نقل می کند که ان حضرت فرمود : قرآن مشتمل بر یک میلیون و بیست و هفت هزار حرف است . مجمع الزوائد ج 7 ص 163 ، المعجم الاوسط ج 6ص 361/-کنز العمال ج 1 ص 517 و541 | عمر بن خطاب از قول پیامبر ص نقل می کند که ان حضرت فرمود : قرآن مشتمل بر یک میلیون و بیست و هفت هزار حرف است . <ref>مجمع الزوائد ج 7 ص 163 ، المعجم الاوسط ج 6ص 361/-کنز العمال ج 1 ص 517 و541</ref> | ||
بدیهی است ادعای مذکور با قران موجود که تعداد حروفش بمراتب کمتر از عدد ذکر شده است تفاوت زیادی خواهد داشت . | بدیهی است ادعای مذکور با قران موجود که تعداد حروفش بمراتب کمتر از عدد ذکر شده است تفاوت زیادی خواهد داشت . | ||
2- روایاتی که مفادشان حذف بیشتر ایات سوره احزاب می باشد: | 2- روایاتی که مفادشان حذف بیشتر ایات سوره احزاب می باشد: | ||
ابی بن کعب می گوید : سوره احزاب معادل سوره بقره بود و در ان ایه رجم شیخ و شیخه وجود داشت که حذف گردیده است . كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال ج2 ص480 | ابی بن کعب می گوید : سوره احزاب معادل سوره بقره بود و در ان ایه رجم شیخ و شیخه وجود داشت که حذف گردیده است . <ref>كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال ج2 ص480</ref> | ||
3- روایاتی که مفادشان حذف آیاتی از سوره توبه می باشد: | 3- روایاتی که مفادشان حذف آیاتی از سوره توبه می باشد: | ||
از حذیفه روایت شده که ایات سوره برائت - کنونی -یک چهارم سوره برائتی است که نازل شده است : ... ما تقرأون ربعها - يعني براءة المصنف ابن ابی شیبه ج 7ص 178 | از حذیفه روایت شده که ایات سوره برائت - کنونی -یک چهارم سوره برائتی است که نازل شده است : ... ما تقرأون ربعها - يعني براءة <ref>المصنف ابن ابی شیبه ج 7ص 178</ref> | ||
4- روایاتی که بیانگر حذف دو سوره از قران به نامهای : (( خلع )) و (( حفد )) می باشد : | 4- روایاتی که بیانگر حذف دو سوره از قران به نامهای : (( خلع )) و (( حفد )) می باشد : | ||
طبق روایات متعددی که از اهل سنت وارد شده است این دو سوره در بعضی قرآنها وجود داشته و عمر ابن خطاب پیش از رکوع آنها را می خوانده است. | طبق روایات متعددی که از اهل سنت وارد شده است این دو سوره در بعضی قرآنها وجود داشته و عمر ابن خطاب پیش از رکوع آنها را می خوانده است. | ||
عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه أنه قنت بهاتين السورتين ( اللهم إنا نستعينك ونستغفرك ونثني عليك الخير نشكرك ولا نكفرك ونخلع ونترك من يفجرك اللهم إياك نعبد ولك نصلي ونسجد وإليك نسعى ونحفد نرجو رحمتك ونخشى عذابك إن عذابك بالكفار ملحق ) وكان يحدث عن ابن عباس رضي الله عنهما عن عمر رضي الله عنه بهذا الحديث ويحدث عن علي رضي الله عنه أنه قنت معرفه السنن و الاثار ج 2ص 170 | عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه أنه قنت بهاتين السورتين ( اللهم إنا نستعينك ونستغفرك ونثني عليك الخير نشكرك ولا نكفرك ونخلع ونترك من يفجرك اللهم إياك نعبد ولك نصلي ونسجد وإليك نسعى ونحفد نرجو رحمتك ونخشى عذابك إن عذابك بالكفار ملحق ) وكان يحدث عن ابن عباس رضي الله عنهما عن عمر رضي الله عنه بهذا الحديث ويحدث عن علي رضي الله عنه أنه قنت معرفه <ref>السنن و الاثار ج 2ص 170</ref> | ||
5- روایاتی که بیانگر حذف سوره های فلق و ناس از قران می باشد : | 5- روایاتی که بیانگر حذف سوره های فلق و ناس از قران می باشد : | ||
در روایات اهل سنت به مواردی برمی خوریم که این دو سوره را تنها دو تعویذ و دعا برای جلوگیری از چشم زخم و آسیب دیگران به افراد می دانند. | در روایات اهل سنت به مواردی برمی خوریم که این دو سوره را تنها دو تعویذ و دعا برای جلوگیری از چشم زخم و آسیب دیگران به افراد می دانند. | ||
عبدالرحمن بن یزید از عبدالله –بن مسعود- نقل می کند که معوذتین را از مصاحفش حذف نموده و می گفت این دو از سور قران نیستند . مسند احمد ج 5ص 130 -مجمع الزوائد ومنبع الفوائد - ج7 ص149 | عبدالرحمن بن یزید از عبدالله –بن مسعود- نقل می کند که معوذتین را از مصاحفش حذف نموده و می گفت این دو از سور قران نیستند . <ref>مسند احمد ج 5ص 130 -مجمع الزوائد ومنبع الفوائد - ج7 ص149</ref> | ||
ابی نیز می گفت معوذتین در مصحف ابن مسعود ثبت نشده است و پیامبر ص ایندو را بعنوان تعویذ برای حسنین بکار می برد و هیچگاه دیده نشد که پیامبر ص انرا در نمازش قرائت کند . مسند احمد ج 5ص130 | ابی نیز می گفت معوذتین در مصحف ابن مسعود ثبت نشده است و پیامبر ص ایندو را بعنوان تعویذ برای حسنین بکار می برد و هیچگاه دیده نشد که پیامبر ص انرا در نمازش قرائت کند . <ref>مسند احمد ج 5ص130</ref> | ||
6 -روایاتی که مفادشان نابود شدن برخی از ایات قران توسط بزغاله می باشد : | 6 -روایاتی که مفادشان نابود شدن برخی از ایات قران توسط بزغاله می باشد : | ||
از مطالب عجیبی که دربرخی از منابع روائی اهل سنت آمده است آن است که آیه ای از قرآن که درباره محرم شدن بزرگسالان از طریق شیرخوردن – بگونه خاصی که در روایت ذکر شده است - نازل شده بود از قرآن حذف گردیده است و دلیل حذف آن را اینگونه بیان کرده اند که" عایشه آن آیه را روی کاغذ نوشته بودو زیر بالش خود نهاده بود که بزغاله ای آن را خورد و از بین برد":!!! سنن ابن ماجه ج1 ص625، | از مطالب عجیبی که دربرخی از منابع روائی اهل سنت آمده است آن است که آیه ای از قرآن که درباره محرم شدن بزرگسالان از طریق شیرخوردن – بگونه خاصی که در روایت ذکر شده است - نازل شده بود از قرآن حذف گردیده است و دلیل حذف آن را اینگونه بیان کرده اند که" عایشه آن آیه را روی کاغذ نوشته بودو زیر بالش خود نهاده بود که بزغاله ای آن را خورد و از بین برد":!!! <ref>سنن ابن ماجه ج1 ص625،</ref> | ||
گویا قرآن نازل شده تنها نزد وی بوده است و سایر نویسندگان وحی از آن بی خبر بودند. | گویا قرآن نازل شده تنها نزد وی بوده است و سایر نویسندگان وحی از آن بی خبر بودند. | ||
متن حکم حذف شده از قران -در مورد رضاعه الکبیر عشرا – در کتاب سنن ابی داوود نقل شده است . سنن أبي داود – ج1 ص457 | متن حکم حذف شده از قران -در مورد رضاعه الکبیر عشرا – در کتاب سنن ابی داوود نقل شده است . <ref>سنن أبي داود – ج1 ص457</ref> | ||
در این کتاب - سنن ابی داوود - بعد از ذکر روایت مذکور امده است : | در این کتاب - سنن ابی داوود - بعد از ذکر روایت مذکور امده است : | ||
....عائشه به دختران خواهر و دختران برادرش دستور مىداد به مردانى كه عائشه دوست داشت، آن مردان وى را ببيند و بر او وارد شوند؛ پنج بار شير بدهند؛ اگر چه آن مردان بزرگسال بودند. صحیح البخاری ج 3ص 150 | ....عائشه به دختران خواهر و دختران برادرش دستور مىداد به مردانى كه عائشه دوست داشت، آن مردان وى را ببيند و بر او وارد شوند؛ پنج بار شير بدهند؛ اگر چه آن مردان بزرگسال بودند. <ref>صحیح البخاری ج 3ص 150</ref> | ||
خط ۴۳۴: | خط ۴۳۷: | ||
از مسوربن مخرمه روایت شده که عمرابن خطاب به عبدالرحمن بن عوف گفت: | از مسوربن مخرمه روایت شده که عمرابن خطاب به عبدالرحمن بن عوف گفت: | ||
آیا قبلا آیه ای به این صورت نبود؟ ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره؟ ما چنین ایه ای را در قران مشاهده نکردیم. )) و عبدالرحمن پاسخ داد: این ایه از قرآن حذف شده است. الدرالمنثور ج 1ص 106 | آیا قبلا آیه ای به این صورت نبود؟ ان جاهدوا کما جاهدتم اول مره؟ ما چنین ایه ای را در قران مشاهده نکردیم. )) و عبدالرحمن پاسخ داد: این ایه از قرآن حذف شده است. <ref>الدرالمنثور ج 1ص 106</ref> | ||
8-روایاتی که بیانگر حذف آیات (( ان انتفائکم . . )) و آیه (( الولد للفراش . . )) از قرآن می باشد : | 8-روایاتی که بیانگر حذف آیات (( ان انتفائکم . . )) و آیه (( الولد للفراش . . )) از قرآن می باشد : | ||
عدی بن عدی بن عمیره بن فروه از پدرش از جدش روایت می کند که عمر از ابی ابن کعب پرسید: آیا این آیه از قرآن نبود: ان انتفائکم من آبائکم کفر بکم ؟ پاسخ داد: آری. پرسید: آیا این آیه از قرآن نبود: الولد للفراش و للعاهر الحجر که با مقداری از آیات از بین رفته است؟ جواب داد: بله. الدرالمنثورج 1ص 106 | عدی بن عدی بن عمیره بن فروه از پدرش از جدش روایت می کند که عمر از ابی ابن کعب پرسید: آیا این آیه از قرآن نبود: ان انتفائکم من آبائکم کفر بکم ؟ پاسخ داد: آری. پرسید: آیا این آیه از قرآن نبود: الولد للفراش و للعاهر الحجر که با مقداری از آیات از بین رفته است؟ جواب داد: بله. <ref>الدرالمنثورج 1ص 106 </ref> | ||
9-روایاتی که بیانگر حذف ایات (( رجم )) از قرآن می باشد : | 9-روایاتی که بیانگر حذف ایات (( رجم )) از قرآن می باشد : | ||
بخاری در کتاب خود ضمن حدیثی از ابن عباس روایت کرده است که عمر پس از آخرین حج خود و بازگشت به مدینه به منبر رفت واظهار داشت : | بخاری در کتاب خود ضمن حدیثی از ابن عباس روایت کرده است که عمر پس از آخرین حج خود و بازگشت به مدینه به منبر رفت واظهار داشت : | ||
می ترسم زمانی بگذرد و طول زمان سبب شود عده ای بگویند به خدا قسم ما آیه رجم را در کتاب خدا ندیدیم و گمراه شوند و به حکم خدا عمل نکنند در حالی که رجم در کتاب خدا حق زنان و مردان متاهلی است که زنا کنند و بینه بر آن قائم شود یا خود اعتراف کنند یا زن از زنا حامله شود. صحیح البخاری ج8 ص26 | می ترسم زمانی بگذرد و طول زمان سبب شود عده ای بگویند به خدا قسم ما آیه رجم را در کتاب خدا ندیدیم و گمراه شوند و به حکم خدا عمل نکنند در حالی که رجم در کتاب خدا حق زنان و مردان متاهلی است که زنا کنند و بینه بر آن قائم شود یا خود اعتراف کنند یا زن از زنا حامله شود. <ref>صحیح البخاری ج8 ص26 | ||
</ref> | |||
10- حذف ایه "أن لا ترغبوا عن آبائكم فإنه كفر بكم ان ترغبوا عن آبائكم" از قران : | 10- حذف ایه "أن لا ترغبوا عن آبائكم فإنه كفر بكم ان ترغبوا عن آبائكم" از قران : | ||
از عمر نقل شده که در خطبه ای برای مردم اظهار داشت : | از عمر نقل شده که در خطبه ای برای مردم اظهار داشت : | ||
از جمله آیاتی که در قرآن آنرا می خواندیم این آیه است. و سپس خواند: أَنْ لاَ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ صحیح البخاری ج8 ص26 | از جمله آیاتی که در قرآن آنرا می خواندیم این آیه است. و سپس خواند: أَنْ لاَ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ، أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ <ref>صحیح البخاری ج8 ص26</ref> | ||
خط ۴۶۰: | خط ۴۶۳: | ||
از امام صادق ع نقل شده است که قرانی که از طریق جبرئیل بر پیامبر ص نازل شد مشتمل بر هفده هزار ایه بود . الکافی ج2ص 634 | از امام صادق ع نقل شده است که قرانی که از طریق جبرئیل بر پیامبر ص نازل شد مشتمل بر هفده هزار ایه بود . <ref>الکافی ج2ص 634</ref> | ||
بدیهی است مفاد روایت مذکور با قران موجود که مشتمل بر شش هزار و اندی ایه می باشد منافات دارد . | بدیهی است مفاد روایت مذکور با قران موجود که مشتمل بر شش هزار و اندی ایه می باشد منافات دارد . | ||
2- روایاتی که بیانگر حذف بسیاری ایات از قران است : | 2- روایاتی که بیانگر حذف بسیاری ایات از قران است : | ||
حبیب سجستانی می گوید : از امام باقر علیه السلام در زمینه ایه " وإذ أخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتكم من كتاب وحكمة ثم جاءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه " سئوال کردم که چگونه پیامبری که رسول و نبی بعد از خودش را ندیده است می تواند بدو ایمان داشته و در یاری او تلاش نماید . امام ع فرمود : ایات بسیاری از قران – نظیر ایه مذکور – حذف و یا حروفی به خطا در قران وارد شده است که این امرسبب ابهاماتی برای مردم گردیده است .، تفسیر العیاشی ج 1ص180 | حبیب سجستانی می گوید : از امام باقر علیه السلام در زمینه ایه " وإذ أخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتكم من كتاب وحكمة ثم جاءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه " سئوال کردم که چگونه پیامبری که رسول و نبی بعد از خودش را ندیده است می تواند بدو ایمان داشته و در یاری او تلاش نماید . امام ع فرمود : ایات بسیاری از قران – نظیر ایه مذکور – حذف و یا حروفی به خطا در قران وارد شده است که این امرسبب ابهاماتی برای مردم گردیده است .، <ref>تفسیر العیاشی ج 1ص180 </ref> | ||
3-روایاتی که قران واقعی را – که نزد اهل بیت ع می باشد - متفاوت با قران موجود می داند : | 3-روایاتی که قران واقعی را – که نزد اهل بیت ع می باشد - متفاوت با قران موجود می داند : | ||
محمد بن سلیمان از برخی اصحاب امام رضا ع نقل می کند که از امام ع سئوال کردم گاه از برخی افراد ، ایاتی - از قران- را می شنویم که با قرانی که از شما به ما رسیده است متفاوت است – و چنین ایاتی در ان یافت نمی شود - اما نمی توانیم همانند قران شما ان را قرائت کنیم ایا چنین عملی گناه محسوب می گردد ؟ امام ع فرمود : انگونه که به شما اموزش داده شده است قران را تلاوت کنید بزودی حجت الهی بسوی شما خواهد امد و قران حقیقی را به شما تعلیم خواهد داد . الکافی ج2ص 619 | محمد بن سلیمان از برخی اصحاب امام رضا ع نقل می کند که از امام ع سئوال کردم گاه از برخی افراد ، ایاتی - از قران- را می شنویم که با قرانی که از شما به ما رسیده است متفاوت است – و چنین ایاتی در ان یافت نمی شود - اما نمی توانیم همانند قران شما ان را قرائت کنیم ایا چنین عملی گناه محسوب می گردد ؟ امام ع فرمود : انگونه که به شما اموزش داده شده است قران را تلاوت کنید بزودی حجت الهی بسوی شما خواهد امد و قران حقیقی را به شما تعلیم خواهد داد . <ref>الکافی ج2ص 619 </ref> | ||
در روایتی دیگر امده است : شخصی در نزد امام صادق ع ایاتی از قران را تلاوت نمود در حالی که قرائتش باقرانی که در بین مردم تلاوت می گردید متفاوت بود . امام ع فرمود : | در روایتی دیگر امده است : شخصی در نزد امام صادق ع ایاتی از قران را تلاوت نمود در حالی که قرائتش باقرانی که در بین مردم تلاوت می گردید متفاوت بود . امام ع فرمود : | ||
این نوع قرائت را ترک بنما و قران را بگونه ای که دیگران می خوانند تلاوت نما تا اینکه حجت نهائی خداوند ظهور نموده و قران حقیقی را به مردم ارائه خواهد کرد انگاه حضرت مصحف امام علی ع را به ان شخص نشان داد . الکافی ج2ص 633 | این نوع قرائت را ترک بنما و قران را بگونه ای که دیگران می خوانند تلاوت نما تا اینکه حجت نهائی خداوند ظهور نموده و قران حقیقی را به مردم ارائه خواهد کرد انگاه حضرت مصحف امام علی ع را به ان شخص نشان داد . <ref>الکافی ج2ص 633</ref> | ||
در روایتی از احمد بن محمد بن ابی نصر امده است که : امام کاظم ع مصحفی از قران را بمن داده و فرمود : به درون ان منگر . انگاه قران را گشوده و مشاهده کردم که در ذیل ایه: " لم يكن الذين كفروا " اسامی هفتاد نفر بهمراه اسماءپدرانشان در قران امده است . امام ع فرمود : مصحف را بمن برگردان . الکافی ج2ص 631 | |||
در روایتی از احمد بن محمد بن ابی نصر امده است که : امام کاظم ع مصحفی از قران را بمن داده و فرمود : به درون ان منگر . انگاه قران را گشوده و مشاهده کردم که در ذیل ایه: " لم يكن الذين كفروا " اسامی هفتاد نفر بهمراه اسماءپدرانشان در قران امده است . امام ع فرمود : مصحف را بمن برگردان . <ref>الکافی ج2ص 631</ref> | |||
4-روایاتی که بیانگر حذف ایاتی است که در شان اهلبیت ع نازل شده است : | 4-روایاتی که بیانگر حذف ایاتی است که در شان اهلبیت ع نازل شده است : | ||
امام باقر ع فرمود : اگر قران حقیقی موجود می بود حق ما اهل بیت ع در بین مردم مخفی نمی گردید . هر گاه قائم ما ظهور کند قران واقعی که همراه اوست ان را تصدیق خواهد کرد تفسیر العیاشی ج 1ص 13 | امام باقر ع فرمود : اگر قران حقیقی موجود می بود حق ما اهل بیت ع در بین مردم مخفی نمی گردید . هر گاه قائم ما ظهور کند قران واقعی که همراه اوست ان را تصدیق خواهد کرد <ref>تفسیر العیاشی ج 1ص 13</ref> | ||
درروایتی دیگر از امام صادق ع می خوانیم : هرگاه قران حقیقی انگونه که نازل گردیده است در بین مردم قرائت می شد اسامی ما را در ان بوضوح می یافتید . <ref>تفسیر العیاشی ج 1ص 13</ref> | |||
در روایتی دیگر از امام صادق ع نقل شده است که : در قران امور گذشته و مسائل اینده و حال وجود دارد .در قران اسامی شخصیت هائی وجود داشت که حذف گردید <ref>تفسیر العیاشی ج 1ص 12</ref> | |||
و در روایتی از امام باقر ع نقل شده است که فرمود: قران در چهار موضوع نازل شده است : یک چهارم ان در فضائل ما ، یک چهارم ان در اوصاف دشمنان ما، یک چهارم ان در فرائض و احکام و یک چهارم دیگرش در سنن و امثال می باشد و کرامتهای قران –گزیده های ان - درباره ما می باشد. <ref>تفسیر العیاشی ج 1ص 9 | |||
</ref> | |||
5- روایاتی که مصحف امام علی ع را متفاوت با مصاحف دیگرصحابه می داند : | 5- روایاتی که مصحف امام علی ع را متفاوت با مصاحف دیگرصحابه می داند : | ||
سالم بن سلمه نقل می کند که شخصی در نزد امام صادق ع ایاتی از قران را قرائت نمود که با قران موجود بین مردم متفاوت بود . امام ع اورا از ادامه چنین قرائتی باز داشت . سپس مصحف امام علی ع را بیرون اورد و فرمود : امام علی ع بعد از انکه از کتابت مصحف خویش فارغ شد انرا به مردم ارائه داد و خطاب به انان فرمود : این مصحف، همان قرانی است که بر پیامبر ص نازل گردید و من انرا بصورت کامل جمع کردم . اما مردم گفتند در نزد ما مصحف جامع وجود دارد و ما نیازی به مصحف شما نداریم . امام ع نیز فرمود من بعنوان وظیفه مصحف واقعی را به شما عرضه کردم که بر اساس ان قرائت کنند حال که نمی پذیرید بدانید دیگر برای همیشه این مصحف را نخواهید دید. الکافی ج2ص 633 | سالم بن سلمه نقل می کند که شخصی در نزد امام صادق ع ایاتی از قران را قرائت نمود که با قران موجود بین مردم متفاوت بود . امام ع اورا از ادامه چنین قرائتی باز داشت . سپس مصحف امام علی ع را بیرون اورد و فرمود : امام علی ع بعد از انکه از کتابت مصحف خویش فارغ شد انرا به مردم ارائه داد و خطاب به انان فرمود : این مصحف، همان قرانی است که بر پیامبر ص نازل گردید و من انرا بصورت کامل جمع کردم . اما مردم گفتند در نزد ما مصحف جامع وجود دارد و ما نیازی به مصحف شما نداریم . امام ع نیز فرمود من بعنوان وظیفه مصحف واقعی را به شما عرضه کردم که بر اساس ان قرائت کنند حال که نمی پذیرید بدانید دیگر برای همیشه این مصحف را نخواهید دید. <ref>الکافی ج2ص 633</ref> | ||
در زمینه مصحف امام علی ع روایات دیگری نیز ذکر شده است که به جزئیات ان پرداخته شده است . | در زمینه مصحف امام علی ع روایات دیگری نیز ذکر شده است که به جزئیات ان پرداخته شده است . | ||
لازم به ذکر است در این روایات برغم تایید برخی تحریفات در قران ، همچنان قران کنونی حجت بوده و عمل به ان مایه نجات از دوزخ و ورود در بهشت دانسته شده است . الاحتجاج ج 1ص 222-225 | لازم به ذکر است در این روایات برغم تایید برخی تحریفات در قران ، همچنان قران کنونی حجت بوده و عمل به ان مایه نجات از دوزخ و ورود در بهشت دانسته شده است . <ref>الاحتجاج ج 1ص 222-225</ref> | ||
خط ۵۰۳: | خط ۵۰۶: | ||
مصداق دیگر در تحریف قران از نوع حذف یا تبدیل، ایه ( الذين يقولون ربنا هب لنا من أزواجنا وذريتنا قرة أعين واجعلنا للمتقين إماما ) می باشد که وقتی قاری این ایه را در نزد امام ع خواند ان حضرت فرمود : در خواست بزرگی – که در شانشان نیست - از خدا کردند . در حالی که اصل ایه اینچنین است : : واجعل لنا من المتقين إماما . | مصداق دیگر در تحریف قران از نوع حذف یا تبدیل، ایه ( الذين يقولون ربنا هب لنا من أزواجنا وذريتنا قرة أعين واجعلنا للمتقين إماما ) می باشد که وقتی قاری این ایه را در نزد امام ع خواند ان حضرت فرمود : در خواست بزرگی – که در شانشان نیست - از خدا کردند . در حالی که اصل ایه اینچنین است : : واجعل لنا من المتقين إماما . | ||
و مصادیق دیگری که در کتاب تفسیر قمی و ...ذکر شده است . التفسیر الصافی ج 1ص 50-51 | و مصادیق دیگری که در کتاب تفسیر قمی و ...ذکر شده است . <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 50-51</ref> | ||
خط ۵۰۹: | خط ۵۱۲: | ||
در تفسیر قمی نسبت به این نوع از تحریف امده است : | در تفسیر قمی نسبت به این نوع از تحریف امده است : | ||
ایه ای که مفادش بیان مدت عده زنان به چهارماه و ده روز می باشد . قاعده ان است که ایه مذکور بعد از ایه ای که مدت عده را یکسال ذکر کرده است قرار گیرد چون ایه نخست ناسخ ایه بعدی می باشد . | ایه ای که مفادش بیان مدت عده زنان به چهارماه و ده روز می باشد . قاعده ان است که ایه مذکور بعد از ایه ای که مدت عده را یکسال ذکر کرده است قرار گیرد چون ایه نخست ناسخ ایه بعدی می باشد . | ||
و نیز ایه "أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه ومن قبله كتاب موسى إماما ورحمة" ،که در اصل اینگونه بوده است : "ويتلوه شاهد منه إماما ورحمة ومن قبله كتاب موسى "، و ایه دیگر: "وما هي إلا حياتنا الدنيا نموت ونحيا " که در اصل اینگونه بوده است : "...نحيي ونموت" بدلیل انکه منکرین قیامت قائل به مبعوث شدن بعد از مرگ نیستند. التفسیر الصافی ج 1ص 50-51 | و نیز ایه "أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه ومن قبله كتاب موسى إماما ورحمة" ،که در اصل اینگونه بوده است : "ويتلوه شاهد منه إماما ورحمة ومن قبله كتاب موسى "، و ایه دیگر: "وما هي إلا حياتنا الدنيا نموت ونحيا " که در اصل اینگونه بوده است : "...نحيي ونموت" بدلیل انکه منکرین قیامت قائل به مبعوث شدن بعد از مرگ نیستند. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 50-51</ref> | ||
8-روایاتی که بیانگر جابجائی برخی از ایات در سور قران می باشد : | 8-روایاتی که بیانگر جابجائی برخی از ایات در سور قران می باشد : | ||
در تفسیر قمی امده است : | در تفسیر قمی امده است : | ||
ایاتی که برخی از فقراتش در یک سوره و همه ان در سوره دیگر ذکر شده است عبارتند از : ایه "أتستبدلون الذي هو أدنى بالذي هو خير اهبطوا مصر فإن لكم ما سألتم فقالوا : يا موسى إن فيها قوما جبارين وإنا لن ندخلها حتى يخرجوا منها فإن يخرجوا منها فإنا داخلون "،که نصف این ایه در سوره بقره و نصف دیگرش در سوره مائده ذکر شده است . التفسیر الصافی ج 1ص 50-51.... | ایاتی که برخی از فقراتش در یک سوره و همه ان در سوره دیگر ذکر شده است عبارتند از : ایه "أتستبدلون الذي هو أدنى بالذي هو خير اهبطوا مصر فإن لكم ما سألتم فقالوا : يا موسى إن فيها قوما جبارين وإنا لن ندخلها حتى يخرجوا منها فإن يخرجوا منها فإنا داخلون "،که نصف این ایه در سوره بقره و نصف دیگرش در سوره مائده ذکر شده است . <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 50-51.</ref>... | ||
ایه دیگر :"... اكتتبها فهي تملى عليه بكرة وأصيلا "، که خداوند در مقام رد این ادعا فرمود : وما كنت تتلو من قبله من كتاب ولا تخطه بيمينك إذا لارتاب المبطلون ، که نصف ایه در سوره فرقان و نصف دیگرش در سوره عنکبوت ذکر شده است . التفسیر الصافی ج 1ص 50-51 | ایه دیگر :"... اكتتبها فهي تملى عليه بكرة وأصيلا "، که خداوند در مقام رد این ادعا فرمود : وما كنت تتلو من قبله من كتاب ولا تخطه بيمينك إذا لارتاب المبطلون ، که نصف ایه در سوره فرقان و نصف دیگرش در سوره عنکبوت ذکر شده است . <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 50-51</ref> | ||
و امثال این ایات که در منابع روائی ذکر شده است . | و امثال این ایات که در منابع روائی ذکر شده است . | ||
خط ۵۲۷: | خط ۵۳۰: | ||
انگاه در پاسخ به شبهه مطرح شده نسبت به تحریف قران می فرماید : | انگاه در پاسخ به شبهه مطرح شده نسبت به تحریف قران می فرماید : | ||
لازمه پذیرش این روایات عدم اعتماد به مجموعه قران بوده بگونه ای که به هیچ ایه ای از قران نمی توان استناد نمود و در نتیجه قران کریم از معرض استفاده مردم خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از روایات این است که قران برای همیشه مرجع مسلمانان بوده و لازم است انان صحت و سقم روایات را با معیار مطابقت و مخالفت قران مورد سنجش قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر ایه حفظ و نفی باطل و ... مصونیت قران از خطر تحریف می باشد . | لازمه پذیرش این روایات عدم اعتماد به مجموعه قران بوده بگونه ای که به هیچ ایه ای از قران نمی توان استناد نمود و در نتیجه قران کریم از معرض استفاده مردم خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از روایات این است که قران برای همیشه مرجع مسلمانان بوده و لازم است انان صحت و سقم روایات را با معیار مطابقت و مخالفت قران مورد سنجش قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر ایه حفظ و نفی باطل و ... مصونیت قران از خطر تحریف می باشد . | ||
التفسیر الصافی ج 1ص 51 | <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ||
ایشان راهکار مشکل مطرح شده را این می داند که بگوئیم تحریف صورت گرفته بگونه ای نیست که به هدف اصلی قران – هدایت انسانها- لطمه ای وارد سازد بدین معنا که حذف برخی از اسامی در قران و تحریفهائی نظیر ان با وجود اهل بیت ع جبران شده است از اینرو عمل به قران موجود نیز انسان را به هدایت مطلوب نائل خواهد کرد . التفسیر الصافی ج 1ص 51 | ایشان راهکار مشکل مطرح شده را این می داند که بگوئیم تحریف صورت گرفته بگونه ای نیست که به هدف اصلی قران – هدایت انسانها- لطمه ای وارد سازد بدین معنا که حذف برخی از اسامی در قران و تحریفهائی نظیر ان با وجود اهل بیت ع جبران شده است از اینرو عمل به قران موجود نیز انسان را به هدایت مطلوب نائل خواهد کرد . <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ||
ایشان شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه می داند که امام ع عمل به قران موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند : | ایشان شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه می داند که امام ع عمل به قران موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند : | ||
ويدل على هذا قوله ( عليه السلام ) في حديث طلحة : إن أخذتم بما فيه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فيه حجتنا وبيان حقنا وفرض طاعتنا . | ويدل على هذا قوله ( عليه السلام ) في حديث طلحة : إن أخذتم بما فيه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فيه حجتنا وبيان حقنا وفرض طاعتنا . | ||
ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قران ، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان می کند از جمله انکه در روایتی از امام باقر ع امده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. التفسیر الصافی ج 1ص 52-51 | ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قران ، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان می کند از جمله انکه در روایتی از امام باقر ع امده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref> | ||
خط ۵۴۴: | خط ۵۴۷: | ||
1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است : | 1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است : | ||
گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که : | گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که : | ||
اما اولا فبأن التمسك بالاخبار بما انها حجة شرعية يشتمل من الدور المیزان ج 12ص 112 | اما اولا فبأن التمسك بالاخبار بما انها حجة شرعية يشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref> | ||
در تبیین دور مذکور باید گفت : تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قران است بنابر این احتمال وجود تحریف در قران سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود . | |||
خط ۵۵۳: | خط ۵۵۶: | ||
علامه در این زمینه می نویسد : | علامه در این زمینه می نویسد : | ||
به روایات تحریف تنها بعنوان اسناد تاریخی می توان استناد نمود چون در بین انها حدیث متواتر یا اخباری که محفوف به قرائن قطعیه باشد دیده نمی شود و بندرت می توان در بین انها حدیث صحیح که دلالت تام بر تحریف داشته باشند یافت . | به روایات تحریف تنها بعنوان اسناد تاریخی می توان استناد نمود چون در بین انها حدیث متواتر یا اخباری که محفوف به قرائن قطعیه باشد دیده نمی شود و بندرت می توان در بین انها حدیث صحیح که دلالت تام بر تحریف داشته باشند یافت . | ||
ایشان معتقد است حتی اخبار صحیح نیز در این زمینه – اثبات تحریف قران – قابل استناد نیست چون احتمال جعل در انها وجود دارد . المیزان ج 12ص | ایشان معتقد است حتی اخبار صحیح نیز در این زمینه – اثبات تحریف قران – قابل استناد نیست چون احتمال جعل در انها وجود دارد . <ref>المیزان ج 12ص </ref> | ||
خط ۵۵۹: | خط ۵۶۲: | ||
گفتار علامه در این زمینه بشرح ذیل می باشد : | گفتار علامه در این زمینه بشرح ذیل می باشد : | ||
روایات تحریف با قطع نظر از ایراد دور، مشتمل بر ایات و سوری است که سیاق و نظمشان شباهتی با قران ندارند . المیزان ج 12ص 112. | روایات تحریف با قطع نظر از ایراد دور، مشتمل بر ایات و سوری است که سیاق و نظمشان شباهتی با قران ندارند . المیزان ج 12ص 112. | ||
ایشان در بخش دیگری از گفتارشان به برخی از سور ادعا نظیر سوره خلع و سوره حفد در روایات تحریف اشاره نموده و انها را در مقایسه با قران در سطح بسیار نازل و فاقد هر نوع شباهتی می داند . المیزان ج 12ص 115 | ایشان در بخش دیگری از گفتارشان به برخی از سور ادعا نظیر سوره خلع و سوره حفد در روایات تحریف اشاره نموده و انها را در مقایسه با قران در سطح بسیار نازل و فاقد هر نوع شباهتی می داند . <ref>المیزان ج 12ص 115</ref> | ||
خط ۵۶۷: | خط ۵۷۰: | ||
4-مخالفت روایات تحریف با قران | 4-مخالفت روایات تحریف با قران | ||
متن گفتار ایشان در این زمینه عبارتست از : ومع الغض عن جميع ذلك فإنها مخالفة للكتاب مردودة المیزان ج 12ص 112. | متن گفتار ایشان در این زمینه عبارتست از : ومع الغض عن جميع ذلك فإنها مخالفة للكتاب مردودة <ref>المیزان ج 12ص 112.</ref> | ||
خط ۵۷۴: | خط ۵۷۷: | ||
و چطور ممكن است در اين دلالت خدشه كرد ، و حال آنكه قرآنى كه در دست ما هست اجزايش در نظم بديع ، و معجزه بودن نظير يكديگرند و خودش در دفع اختلافاتى كه در به دو نظر به ذهن مىرسد كافى است . نه در دفع آن اختلافات نقصى دارد ، و نه در افاده معارف حقيقى و علوم الهى كلى و جزئيش قصورى ، معارفش همه به هم مربوط و فروعش بر اصولش مترتب ، و اطرافش بر اوساطش منعطف است ، و اين خصوصيات كه در نظم قرآنى است و خداوند آن را به آن خصوصيات ، وصف نموده در همه جاى اين كتاب مشهود است . المیزان ج 12ص 115-116 | و چطور ممكن است در اين دلالت خدشه كرد ، و حال آنكه قرآنى كه در دست ما هست اجزايش در نظم بديع ، و معجزه بودن نظير يكديگرند و خودش در دفع اختلافاتى كه در به دو نظر به ذهن مىرسد كافى است . نه در دفع آن اختلافات نقصى دارد ، و نه در افاده معارف حقيقى و علوم الهى كلى و جزئيش قصورى ، معارفش همه به هم مربوط و فروعش بر اصولش مترتب ، و اطرافش بر اوساطش منعطف است ، و اين خصوصيات كه در نظم قرآنى است و خداوند آن را به آن خصوصيات ، وصف نموده در همه جاى اين كتاب مشهود است . <ref>المیزان ج 12ص 115-116</ref> | ||
5-عدم امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از ایات قران می کند : | 5-عدم امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از ایات قران می کند : | ||
علامه در نقد دیدگاه کسانی که قائل به حذف بسیاری از ایات قران - بر اساس روایات تحریف - می باشند می فرماید : | علامه در نقد دیدگاه کسانی که قائل به حذف بسیاری از ایات قران - بر اساس روایات تحریف - می باشند می فرماید : | ||
چگونه می توان پذیرفت که قران برغم دواعی فراوان مسلمانان در محافظت از ان و تلاش گسترده پیامبر ص در تعلیم و تبیین ان، هزاران ایه – بر اساس روایات مرسل - از ان حذف شده باشد .. المیزان ج 12ص 116 | چگونه می توان پذیرفت که قران برغم دواعی فراوان مسلمانان در محافظت از ان و تلاش گسترده پیامبر ص در تعلیم و تبیین ان، هزاران ایه – بر اساس روایات مرسل - از ان حذف شده باشد .. <ref>المیزان ج 12ص 116 </ref> | ||
6- ضعف سندی روایات تحریف | 6- ضعف سندی روایات تحریف | ||
ایشان معتقد است با مراجعه به اسناد روایات تحریف معلوم می گردد که بیشتر انها فاقد سند بوده یا اسنادشان ضعیف می باشد المیزان ج 12ص 112 | ایشان معتقد است با مراجعه به اسناد روایات تحریف معلوم می گردد که بیشتر انها فاقد سند بوده یا اسنادشان ضعیف می باشد <ref>المیزان ج 12ص 112</ref> | ||
7-ضعف دلالتی روایات تحریف | 7-ضعف دلالتی روایات تحریف | ||
علامه طباطبائی مفاد در این زمینه می فرماید : | علامه طباطبائی مفاد در این زمینه می فرماید : | ||
بسیاری ازروایاتی که قائلین به تحریف قران بدان استناد نموده اند در مقام بیان مفهوم ، تفسیر و تطبیق ایه بر مصادیق خارجی ایه بوده و ارتباطی به تحریف لفظی قران ندارند . همان | بسیاری ازروایاتی که قائلین به تحریف قران بدان استناد نموده اند در مقام بیان مفهوم ، تفسیر و تطبیق ایه بر مصادیق خارجی ایه بوده و ارتباطی به تحریف لفظی قران ندارند . <ref>همان </ref> | ||
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر شان نزول برخی ایات می باشد از قبیل موارد فوق دانسته و می فرماید : روایتی که ایه شریفه "يا أيها الرسول بلغ ما انزل إليك " را بدینگونه ذکر کرده است : "يا أيها الرسول بلغ ما انزل إليك في علي " در حالی که روایت بیانگر ان است که ایه مذکور در شان امام علی ع ذکر شده است نه اینکه "فی علی "جزء ایه باشد و همینطور روایتی که ایه شریفه" إن الذين ينادونك من وراء الحجرات " را اینگونه ذکر کرده است : "إن الذين ينادونك من وراء الحجرات بنو تميم أكثرهم لا يعقلون " در حالی که ذیل روایت بیان شان نزول ایه بوده و برخی بدون دلیل انرا جزء ایه پنداشته اند . | ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر شان نزول برخی ایات می باشد از قبیل موارد فوق دانسته و می فرماید : روایتی که ایه شریفه "يا أيها الرسول بلغ ما انزل إليك " را بدینگونه ذکر کرده است : "يا أيها الرسول بلغ ما انزل إليك في علي " در حالی که روایت بیانگر ان است که ایه مذکور در شان امام علی ع ذکر شده است نه اینکه "فی علی "جزء ایه باشد و همینطور روایتی که ایه شریفه" إن الذين ينادونك من وراء الحجرات " را اینگونه ذکر کرده است : "إن الذين ينادونك من وراء الحجرات بنو تميم أكثرهم لا يعقلون " در حالی که ذیل روایت بیان شان نزول ایه بوده و برخی بدون دلیل انرا جزء ایه پنداشته اند . | ||
توضیح انکه گروهی از قبیله بنی تمیم بهنگام دیدار با پیامبر ص کناردرب خانه حضرت ایستاده وبی ادبانه به ان حضرت ندا دادند که : اخرج الینا که در این هنگام ایه مذکور نازل گردید و انها را نسبت به رفتار زشت شان متنبه نمود. المیزان ج 12ص 113 | توضیح انکه گروهی از قبیله بنی تمیم بهنگام دیدار با پیامبر ص کناردرب خانه حضرت ایستاده وبی ادبانه به ان حضرت ندا دادند که : اخرج الینا که در این هنگام ایه مذکور نازل گردید و انها را نسبت به رفتار زشت شان متنبه نمود. <ref>المیزان ج 12ص 113</ref> | ||
ایشان روایاتی را که از باب جری و تطبیق برخی موارد را بیان نموده اند نیز از موارد مذکور می داند نظیر روایتی که ایه شریفه : وسيعلم الذين ظلموا را این | ایشان روایاتی را که از باب جری و تطبیق برخی موارد را بیان نموده اند نیز از موارد مذکور می داند نظیر روایتی که ایه شریفه : وسيعلم الذين ظلموا را این | ||
گونه ذکر کرده است : وسيعلم الذين ظلموا آل محمد حقهم و یا ایه شریفه : ومن يطع الله ورسوله " را اینگونه بیان کرده است : ومن يطع الله ورسوله في ولاية على والأئمة من بعده فقد فاز فوزا عظيما | گونه ذکر کرده است : وسيعلم الذين ظلموا آل محمد حقهم و یا ایه شریفه : ومن يطع الله ورسوله " را اینگونه بیان کرده است : ومن يطع الله ورسوله في ولاية على والأئمة من بعده فقد فاز فوزا عظيما <ref>همان</ref> | ||
همان | |||
ایشان در ادامه برخی از روایات را که امام ع در ان کلمه ای را نظیر: كذلك الله ربى كذلك الله ربى که امام ع ذیل سوره توحید تلفظ نموده است عده ای بعنوان روایت پنداشته را بیان می کند | |||
المیزان ج 12ص 114 | ایشان در ادامه برخی از روایات را که امام ع در ان کلمه ای را نظیر: كذلك الله ربى كذلك الله ربى که امام ع ذیل سوره توحید تلفظ نموده است عده ای بعنوان روایت پنداشته را بیان می کند <ref>المیزان ج 12ص 114</ref> | ||
8- تعارض اخبار تحریف با یکدیگر در مواردی که ادعای حذف برخی ایات شده است : | 8- تعارض اخبار تحریف با یکدیگر در مواردی که ادعای حذف برخی ایات شده است : | ||
علامه بخشی از روایات تحریف را معارض یکدیگر دانسته که لازمه اش تساقط می باشد بعنوان نمونه در روایات تحریف امده است که ایه ای بعنوان ایه رجم شیخ و شیخه در قران وجود داشته که ساقط شده است اما در روایات نسبت به چگونگی ان اختلاف می باشد. در برخی امده است که ایه مذکور اینگونه می باشد : إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة فإنهما قضيا الشهوة و در برخی دیگر : الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة فإنهما قضيا الشهوة و در برخی : بما قضيا من اللذة ودر بعضی دیگر ... نكالا من الله والله عليم حكيم و در برخی دیگر : نكالا من الله والله عزيز حكيم ذکر شده است . | علامه بخشی از روایات تحریف را معارض یکدیگر دانسته که لازمه اش تساقط می باشد بعنوان نمونه در روایات تحریف امده است که ایه ای بعنوان ایه رجم شیخ و شیخه در قران وجود داشته که ساقط شده است اما در روایات نسبت به چگونگی ان اختلاف می باشد. در برخی امده است که ایه مذکور اینگونه می باشد : إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة فإنهما قضيا الشهوة و در برخی دیگر : الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة فإنهما قضيا الشهوة و در برخی : بما قضيا من اللذة ودر بعضی دیگر ... نكالا من الله والله عليم حكيم و در برخی دیگر : نكالا من الله والله عزيز حكيم ذکر شده است . | ||
بنابر این تعارض این روایات با یکدیگر دلیل دیگری بر عدم اعتبار و سقوطشان خواهد بود . المیزان ج 12ص -113- 114 | بنابر این تعارض این روایات با یکدیگر دلیل دیگری بر عدم اعتبار و سقوطشان خواهد بود . <ref>المیزان ج 12ص -113- 114</ref> | ||
دفع توهم : بطلان سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قران می دانند : | دفع توهم : بطلان سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قران می دانند : | ||
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان فوق الذکر می فرماید : | علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان فوق الذکر می فرماید : | ||
اينكه بعضى از محدثين گفتهاند كه « اختلاف روايات در آياتى كه نقل شد ضرر به جايى نمىرساند چون اين روايات در اصل تحريف قرآن اتفاق دارند » مردود و غلط است . چون اتفاق روايات مذكور در تحريف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمىكند و هر يك از آنها ديگرى را دفع مىكند المیزان ج 12ص 114 | اينكه بعضى از محدثين گفتهاند كه « اختلاف روايات در آياتى كه نقل شد ضرر به جايى نمىرساند چون اين روايات در اصل تحريف قرآن اتفاق دارند » مردود و غلط است . چون اتفاق روايات مذكور در تحريف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمىكند و هر يك از آنها ديگرى را دفع مىكند <ref>المیزان ج 12ص 114</ref> | ||
خط ۶۱۵: | خط ۶۱۷: | ||
علامه طباطبائی بعد از نفی اعتبار روایات تحریف شگفتی خویش را از کسانی که روایات تحریف را پذیرفته اند اظهار داشته و می فرماید : | علامه طباطبائی بعد از نفی اعتبار روایات تحریف شگفتی خویش را از کسانی که روایات تحریف را پذیرفته اند اظهار داشته و می فرماید : | ||
و عجب از اين گونه علماى دينى است كه در مقام استدلال بر تحريف شدن قرآن بر مىآيند و آن گاه به رواياتى كه به صحابه و يا به ائمه اهل بيت منسوب شده احتجاج مىكنند و هيچ فكر نمىكنند كه چه مىكنند . اگر حجيت قرآن باطل گردد ، نبوت خاتم الأنبياء باطل شده ، و معارف دينى لغو و بى اثر مىشود ، و در چنين فرضى اين سخن به كجا مىرسد كه در فلان تاريخ مردى دعوى نبوت نموده و قرآنى به عنوان معجزه آورد ، خودش از دنيا رفت ، و قرآنش هم دستخورده شد ، و از او چيزى باقى نماند مگر اجماع مؤمنين به وى ، بر اينكه او به راستى پيغمبر بوده ، و قرآنش هم به راستى معجزه اى بر نبوت او بوده است ، و چون اجماع حجت است - زيرا همان پيغمبر آن را حجت قرار داده ، و يا از اجماع مجمعين كشف مىكنيم كه قول يكى از جانشينانش در آن هست | و عجب از اين گونه علماى دينى است كه در مقام استدلال بر تحريف شدن قرآن بر مىآيند و آن گاه به رواياتى كه به صحابه و يا به ائمه اهل بيت منسوب شده احتجاج مىكنند و هيچ فكر نمىكنند كه چه مىكنند . اگر حجيت قرآن باطل گردد ، نبوت خاتم الأنبياء باطل شده ، و معارف دينى لغو و بى اثر مىشود ، و در چنين فرضى اين سخن به كجا مىرسد كه در فلان تاريخ مردى دعوى نبوت نموده و قرآنى به عنوان معجزه آورد ، خودش از دنيا رفت ، و قرآنش هم دستخورده شد ، و از او چيزى باقى نماند مگر اجماع مؤمنين به وى ، بر اينكه او به راستى پيغمبر بوده ، و قرآنش هم به راستى معجزه اى بر نبوت او بوده است ، و چون اجماع حجت است - زيرا همان پيغمبر آن را حجت قرار داده ، و يا از اجماع مجمعين كشف مىكنيم كه قول يكى از جانشينانش در آن هست- پس بايد نبوت او و قرآنش را قبول كنيم ؟ ! ! <ref>المیزان ج 12ص 114</ref> | ||
ایشان احتمال جعل روایات تحریف را قوی دانسته و انرا موید به شواهدی می دانند : | ایشان احتمال جعل روایات تحریف را قوی دانسته و انرا موید به شواهدی می دانند : | ||
و كوتاه سخن انکه احتمال دسيسه و جعل حديث كه احتمال قوى هم هست و شواهد و قرائن آن را تاييد مىكند ، وقعى و اعتبارى براى روايات مذكور باقى نمىگذارد ، و با در نظر گرفتن آن ، ديگر نه حجيت شرعى بر آن اخبار باقى مىماند ، و نه حجيت عقلانى ، حتى صحيح السندترين آنها هم از اعتبار ساقط مىگردد .زيرا حجيت سند ، معنايش اين است كه رجال حديث دروغ عمدى نمىگويند ، و اما اينكه فريب نمىخورند ، و در اصول روايتى آنان هم دست برده نمىشود ، ربطى به صحت سند ندارد . المیزان ج 12ص- 114-115 | و كوتاه سخن انکه احتمال دسيسه و جعل حديث كه احتمال قوى هم هست و شواهد و قرائن آن را تاييد مىكند ، وقعى و اعتبارى براى روايات مذكور باقى نمىگذارد ، و با در نظر گرفتن آن ، ديگر نه حجيت شرعى بر آن اخبار باقى مىماند ، و نه حجيت عقلانى ، حتى صحيح السندترين آنها هم از اعتبار ساقط مىگردد .زيرا حجيت سند ، معنايش اين است كه رجال حديث دروغ عمدى نمىگويند ، و اما اينكه فريب نمىخورند ، و در اصول روايتى آنان هم دست برده نمىشود ، ربطى به صحت سند ندارد . <ref>المیزان ج 12ص- 114-115</ref> | ||
خط ۶۲۸: | خط ۶۳۰: | ||
از طرفی ایشان سورو ایاتی را که برخی ادعای حذف ان را از قران دارند در مقایسه با قران موجود بسیار سخیف می داند . الاصول العامه للفقه المقارن ص 116. | از طرفی ایشان سورو ایاتی را که برخی ادعای حذف ان را از قران دارند در مقایسه با قران موجود بسیار سخیف می داند . الاصول العامه للفقه المقارن ص 116. | ||
ایشان معتقد است بر فرض مفاد روایاتی که بیانگر وجود تحریف به نقیصه در قران است را بپذیریم طبعا مسئولیت این عمل بعهده عثمان خواهد بود چون در عصر عثمان این عمل – توحید مصاحف - صورت گرفته است در این صورت سکوت مسلمانان دیگر را در برابر عمل عثمان چگونه پاسخ خواهیم داد درحالی که تاریخ هیچگونه اعتراضی از صحابه و مسلمانان را در برابر عمل عثمان ثبت نکرده است . الاصول العامه ص 116- 117 | ایشان معتقد است بر فرض مفاد روایاتی که بیانگر وجود تحریف به نقیصه در قران است را بپذیریم طبعا مسئولیت این عمل بعهده عثمان خواهد بود چون در عصر عثمان این عمل – توحید مصاحف - صورت گرفته است در این صورت سکوت مسلمانان دیگر را در برابر عمل عثمان چگونه پاسخ خواهیم داد درحالی که تاریخ هیچگونه اعتراضی از صحابه و مسلمانان را در برابر عمل عثمان ثبت نکرده است . <ref>الاصول العامه ص 116- 117</ref> | ||
ایشان عمل عثمان را در تجمیع مردم بر مصحف واحد مورد تایید مسلمانان ان عصر دانسته و می نویسد : بنظر می رسد بسیاری از این روایات تحریف در صدد مخالفت و بدجلوه دادن عمل عثمان در توحید مصاحف باشد . الاصول العامه ص 116- 117 | ایشان عمل عثمان را در تجمیع مردم بر مصحف واحد مورد تایید مسلمانان ان عصر دانسته و می نویسد : بنظر می رسد بسیاری از این روایات تحریف در صدد مخالفت و بدجلوه دادن عمل عثمان در توحید مصاحف باشد . <ref>الاصول العامه ص 116- 117</ref> | ||
خط ۶۴۱: | خط ۶۴۳: | ||
مولف الاتقان در زمینه نوع دوم نسخ – نسخ حکم بدون نسخ تلاوت – می نویسد : بسیاری از مواردی را که برخی از مصادیق این نوع نسخ شمرده اند نمی توان از این نوع دانست نظیر انکه ادعا شده است که ایه شریفه( ومما رزقناهم ينفقون ) و ( أنفقوا من ما رزقناكم ) با ایه تشریع زکات نسخ شده است در حالی که این دو ایه ارتباطی با نسخ ندارند بدین معنا که ایه دوم را می توان تفسیر ایه نخست قرار داد . | مولف الاتقان در زمینه نوع دوم نسخ – نسخ حکم بدون نسخ تلاوت – می نویسد : بسیاری از مواردی را که برخی از مصادیق این نوع نسخ شمرده اند نمی توان از این نوع دانست نظیر انکه ادعا شده است که ایه شریفه( ومما رزقناهم ينفقون ) و ( أنفقوا من ما رزقناكم ) با ایه تشریع زکات نسخ شده است در حالی که این دو ایه ارتباطی با نسخ ندارند بدین معنا که ایه دوم را می توان تفسیر ایه نخست قرار داد . | ||
ایشان در زمینه حکمت نوع سوم نسخ– نسخ تلاوت بدون نسخ حکم – به نقل از صاحب الفنون می نویسد : این امر بجهت ان است که میزان طاعت و تعبد مکلف نسبت به فرامین الهی مشخص گردد نظیر اقدام ابراهیم ع در ذبح فرزندش الاتقان ج 2ص 58-66. | ایشان در زمینه حکمت نوع سوم نسخ– نسخ تلاوت بدون نسخ حکم – به نقل از صاحب الفنون می نویسد : این امر بجهت ان است که میزان طاعت و تعبد مکلف نسبت به فرامین الهی مشخص گردد نظیر اقدام ابراهیم ع در ذبح فرزندش <ref>الاتقان ج 2ص 58-66.</ref> | ||
باید گفت اغلب مولفان علوم قران اهل سنت نظیر سیوطی در کتب خویش نوع سوم نسخ را تایید نموده و روایات زیادی را در اثبات این نوع نسخ – نسخ تلاوت بدون نسخ حکم - بیان نموده اند که برخی از انها را دراینجا از الاتقان فی علوم القران بیان می کنیم : | باید گفت اغلب مولفان علوم قران اهل سنت نظیر سیوطی در کتب خویش نوع سوم نسخ را تایید نموده و روایات زیادی را در اثبات این نوع نسخ – نسخ تلاوت بدون نسخ حکم - بیان نموده اند که برخی از انها را دراینجا از الاتقان فی علوم القران بیان می کنیم : | ||
در روایتی از عبدالله بن عمر نقل شده است که هیچگاه فردی از شما ادعا نکند که تمام قران در اختیار من است چون بسیاری از ایات و سور قرانی که از جانب خداوند نازل شده است در قران موجود وجود ندارد . الاتقان ج 2ص 66 | در روایتی از عبدالله بن عمر نقل شده است که هیچگاه فردی از شما ادعا نکند که تمام قران در اختیار من است چون بسیاری از ایات و سور قرانی که از جانب خداوند نازل شده است در قران موجود وجود ندارد . <ref>الاتقان ج 2ص 66</ref> | ||
از عائشه نقل شده است که سوره احزابی که در زمان پیامبر ص قرائت می شد 200ایه بود در حالی که در زمان عثمان تعداد ایات فقط بمقدار قران کنونی ثبت گردید | از عائشه نقل شده است که سوره احزابی که در زمان پیامبر ص قرائت می شد 200ایه بود در حالی که در زمان عثمان تعداد ایات فقط بمقدار قران کنونی ثبت گردید .. <ref>الاتقان فی علوم القران ج 2ص 66-67</ref> | ||
در روایتی دیگر از ابی بن کعب نقل شده است که سوره احزاب بمقدار سوره بقره بود و ما در ان ایه رجم را ( إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة نكالا من الله والله عزيز حكيم ) قرائت می کردیم. الاتقان فی علوم القران ج 2ص 66 | در روایتی دیگر از ابی بن کعب نقل شده است که سوره احزاب بمقدار سوره بقره بود و ما در ان ایه رجم را ( إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة نكالا من الله والله عزيز حكيم ) قرائت می کردیم. الاتقان فی علوم القران ج 2ص 66 | ||
سیوطی روایت دیگری را بعنوان ایه الرجم که از نوع سوم نسخ انرا می شمرد نقل کرده است . الاتقان فی علوم القران ج 2ص 66- این روایت در سائر منابع اهل سنت نیز با اندک تفاوتی نقل شده است السنن الکبری ج 4ص 272- | سیوطی روایت دیگری را بعنوان ایه الرجم که از نوع سوم نسخ انرا می شمرد نقل کرده است . الاتقان فی علوم القران ج 2ص 66- این روایت در سائر منابع اهل سنت نیز با اندک تفاوتی نقل شده است <ref>السنن الکبری ج 4ص 272-</ref> | ||
از خلیفه دوم در زمینه ایه رجم شیخ و شیخه نقل گردیده است که می گفت : اگر مردم اتهام زیادتی قران را بمن نمی زدند بدست خودم ایه رجم را در قران وارد می کردم صحیح البخاری ج 8ص 113 | از خلیفه دوم در زمینه ایه رجم شیخ و شیخه نقل گردیده است که می گفت : اگر مردم اتهام زیادتی قران را بمن نمی زدند بدست خودم ایه رجم را در قران وارد می کردم <ref>صحیح البخاری ج 8ص 113</ref> | ||
باید گفت نظیر مباحث مطرح شده در الاتقان در سائر کتب دیگر اهل سنت نظیر : البرها ن ، زرکشی و ....نیز بیان شده است . | باید گفت نظیر مباحث مطرح شده در الاتقان در سائر کتب دیگر اهل سنت نظیر : البرها ن ، زرکشی و ....نیز بیان شده است . | ||
گفتار علامه طباطبائی در نقد دیدگاه مذکور- نسخ تلاوت - : | گفتار علامه طباطبائی در نقد دیدگاه مذکور- نسخ تلاوت - : | ||
علامه در نقد و بررسی چنین دیدگاهی می فرماید لازمه این دیدگاه پذیرش وقوع تحریف در قران می باشد : | علامه در نقد و بررسی چنین دیدگاهی می فرماید لازمه این دیدگاه پذیرش وقوع تحریف در قران می باشد : | ||
خط ۶۷۶: | خط ۶۸۰: | ||
و يا مىگوييد منسوخ التلاوه شدن و فراموش شدن بطلان نيست ؟ چطور بطلان نيست ؟ مگر بطلان غير از اين است كه كلام ناقصى از اثر و خاصيت بيفتد و هيچ چيز نتواند آن را اصلاح نموده و براى ابد از كار بيفتد ؟ و آيا با اينكه براى ابد از كار افتاده باز هم ذكر و ياد آورنده خداست . | و يا مىگوييد منسوخ التلاوه شدن و فراموش شدن بطلان نيست ؟ چطور بطلان نيست ؟ مگر بطلان غير از اين است كه كلام ناقصى از اثر و خاصيت بيفتد و هيچ چيز نتواند آن را اصلاح نموده و براى ابد از كار بيفتد ؟ و آيا با اينكه براى ابد از كار افتاده باز هم ذكر و ياد آورنده خداست . | ||
پس حق همين است كه به خود جرأت داده براى رهايى از اين همه اشتباه بگوييم رواياتى كه از طرق شيعه و سنى در تحريف و يا نسخ تلاوت رسيده بخاطر مخالفتش با كتاب خدا ، مردود است . المیزان ج 12ص 117-116 | پس حق همين است كه به خود جرأت داده براى رهايى از اين همه اشتباه بگوييم رواياتى كه از طرق شيعه و سنى در تحريف و يا نسخ تلاوت رسيده بخاطر مخالفتش با كتاب خدا ، مردود است . <ref>المیزان ج 12ص 117-116</ref> | ||
. | . | ||
نقد و بررسی مباحث مطرح شده درالاتقان : | نقد و بررسی مباحث مطرح شده درالاتقان : | ||
خط ۷۰۱: | خط ۷۰۵: | ||
ایشان در ادامه می نویسد : | ایشان در ادامه می نویسد : | ||
پذیرش ملازمه فوق – جواز کتابت حدیث رجم بعنوان قران و نسخ تلاوت ان – مشکل است بنابر این با حدیث مذکور نمی توان نسخ تلاوت را ثابت نمود و در توجیه گفتار عمر نسبت به خودداری او از کتابت ایه رجم در قران می توان گفت : از انجا که اثبات قرانیت ایه یا سوره فقط با خبر متواتر قابل اثبات است او بدلیل انکه حدیث رجم خبرواحد بود از اینرو از کتابت ان خودداری نمود . البرهان ج 2ص 36.. | پذیرش ملازمه فوق – جواز کتابت حدیث رجم بعنوان قران و نسخ تلاوت ان – مشکل است بنابر این با حدیث مذکور نمی توان نسخ تلاوت را ثابت نمود و در توجیه گفتار عمر نسبت به خودداری او از کتابت ایه رجم در قران می توان گفت : از انجا که اثبات قرانیت ایه یا سوره فقط با خبر متواتر قابل اثبات است او بدلیل انکه حدیث رجم خبرواحد بود از اینرو از کتابت ان خودداری نمود . <ref>البرهان ج 2ص 36..</ref> | ||
نتیجه انکه چون لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم ، وقوع تحریف در قران می باشد دلیل نخست قائلین به تحریف در تمسک به روایات تحریف و نسخ تلاوت تمام نمی باشد . | نتیجه انکه چون لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم ، وقوع تحریف در قران می باشد دلیل نخست قائلین به تحریف در تمسک به روایات تحریف و نسخ تلاوت تمام نمی باشد . | ||
خط ۷۱۱: | خط ۷۱۷: | ||
تبیین | تبیین | ||
علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف می فرماید : | علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف می فرماید : | ||
وقتی قران متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در ان وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه ان موافق با قر ان واقعی باشد .. المیزان ج 12ص116 | وقتی قران متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در ان وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه ان موافق با قر ان واقعی باشد .. <ref>المیزان ج 12ص116</ref> | ||
نقد علامه به دلیل دوم قائلین به تحریف – تعدد مصاحف - | نقد علامه به دلیل دوم قائلین به تحریف – تعدد مصاحف - | ||
خط ۷۲۰: | خط ۷۲۶: | ||
تبیین | تبیین | ||
علامه طباطبائی در تبیین دلیل سوم قائلین به تحریف در نقیصه می فرماید : | علامه طباطبائی در تبیین دلیل سوم قائلین به تحریف در نقیصه می فرماید : | ||
بدون شک امام علی ع بعد از رحلت پیامبر ص سعی در جمع اوری قران داشت و بعد از انمام ان قرانش را به مردم عرضه کرد اما حاکمان وقت انرا نپذیرفته و به جمع زیدبن ثابت روی اوردند بنابراین بین قرانی که امام ع انرا جمع نمود با قران زیدبن ثابت قطعا اختلافاتی وجود داشت چون در غیر اینصورت امام ع هیچگاه قران خودش را به مردم عرضه نمی نمود . المیزان ج 12ص 109-110 | بدون شک امام علی ع بعد از رحلت پیامبر ص سعی در جمع اوری قران داشت و بعد از انمام ان قرانش را به مردم عرضه کرد اما حاکمان وقت انرا نپذیرفته و به جمع زیدبن ثابت روی اوردند بنابراین بین قرانی که امام ع انرا جمع نمود با قران زیدبن ثابت قطعا اختلافاتی وجود داشت چون در غیر اینصورت امام ع هیچگاه قران خودش را به مردم عرضه نمی نمود . <ref>المیزان ج 12ص 109-110 </ref> | ||
نقد دلیل سوم | نقد دلیل سوم | ||
علامه در نقد دلیل سوم قائلین به تحریف قران -تفاوت قران جمع شده امام علی با مصاحف دیگر - اظهار می دارد مصحف امام علی ع تفاوت جدی با مصاحف دیگر نداشته و تنها تمایزش این بوده که این مصحف بر خلاف مصاحف دیگر مشتمل بر بیان برخی تغییرات در ترتیب سور و ایات بوده است | علامه در نقد دلیل سوم قائلین به تحریف قران -تفاوت قران جمع شده امام علی با مصاحف دیگر - اظهار می دارد مصحف امام علی ع تفاوت جدی با مصاحف دیگر نداشته و تنها تمایزش این بوده که این مصحف بر خلاف مصاحف دیگر مشتمل بر بیان برخی تغییرات در ترتیب سور و ایات بوده است | ||
... اگر امام علی ع مصحف خود را مخالف مصاحف دیگر می دانست قطعا در برابر انها به معارضه برخاسته و لا اقل در دوران حکومت خویش مصحف خود را معیار قرار می داد . المیزان ج 12ص 116- | ... اگر امام علی ع مصحف خود را مخالف مصاحف دیگر می دانست قطعا در برابر انها به معارضه برخاسته و لا اقل در دوران حکومت خویش مصحف خود را معیار قرار می داد . <ref>المیزان ج 12ص 116- | ||
</ref> | |||
دلیل چهارم : روایاتی که مفادشان اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام می باشد که از جمله انها تحریف کتب اسمانی انان بود . | دلیل چهارم : روایاتی که مفادشان اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام می باشد که از جمله انها تحریف کتب اسمانی انان بود . | ||
خط ۷۳۲: | خط ۷۳۷: | ||
علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قران می نویسد : | علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قران می نویسد : | ||
در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع می گردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی انها بود بنابر این در قران نیز چنین اتفاقی واقع شده است . | در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع می گردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی انها بود بنابر این در قران نیز چنین اتفاقی واقع شده است . | ||
ایشان انگاه روایاتی را از کتب فریقین نقل می کند المیزان ج 12ص 117 | ایشان انگاه روایاتی را از کتب فریقین نقل می کند <ref>المیزان ج 12ص 117</ref> | ||
خط ۷۳۹: | خط ۷۴۴: | ||
ایشان عامل مهم انشعابات مذهبی بین مسلمانان را - که مفاد روایات فوق می باشد - عدم عرضه احادیث با قران و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قران دانسته و برخی از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام - را مخالف با قران می داند . | ایشان عامل مهم انشعابات مذهبی بین مسلمانان را - که مفاد روایات فوق می باشد - عدم عرضه احادیث با قران و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قران دانسته و برخی از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام - را مخالف با قران می داند . | ||
نکته مهم : عدم تمامیت استناد به اجماع بر نفی تحریف در قران | نکته مهم : عدم تمامیت استناد به اجماع بر نفی تحریف در قران | ||
در اثبات عدم تحریف زیاده قران نمی توان به اجماع تمسک نمودچون حجیت اجماع مبتنی بر صحت نبوت و ان نیز مبتنی بر عدم تحریف قران است واز طرفی مفروض این است که ادعای مذکور مبتنی بر اجماع است بنابر این ادعای اجماع بر عدم تحریف قران مستلزم دور است . المیزان ج 12ص 110-111 | |||
در اثبات عدم تحریف زیاده قران نمی توان به اجماع تمسک نمودچون حجیت اجماع مبتنی بر صحت نبوت و ان نیز مبتنی بر عدم تحریف قران است واز طرفی مفروض این است که ادعای مذکور مبتنی بر اجماع است بنابر این ادعای اجماع بر عدم تحریف قران مستلزم دور است . <ref>المیزان ج 12ص 110-111</ref> | |||
ویرایش