پرش به محتوا

انتقاد متفکران صوفیه به برخی صوفیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
==انتقادها در قرن دوم==
==انتقادها در قرن دوم==
در قرن دوم، پیش از آن‌که نامی از تصوف در میان باشد، مشایخ زاهدان، گفتار و کردار یکدیگر را نقد می‌کردند.
در قرن دوم، پیش از آن‌که نامی از تصوف در میان باشد، مشایخ زاهدان، گفتار و کردار یکدیگر را نقد می‌کردند.
شواهد این امر عمدتاً گفتگوهای انتقادآمیزی است که برخی مضامین آن‌ها بعدها موضوعِ مناقشات و انتقادهای صوفیه از یکدیگر شد؛ از جمله گفتگوی حسن بصری با رابعه عَدَویه [۱] و حبیب عجمی [۲][۳] و گفتگوی سفیان ثوری (متوفی ۱۶۱) با ابراهیم ادهم. [۴]
شواهد این امر عمدتاً گفتگوهای انتقادآمیزی است که برخی مضامین آن‌ها بعدها موضوعِ مناقشات و انتقادهای صوفیه از یکدیگر شد؛ از جمله گفتگوی حسن بصری با رابعه عَدَویه<ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۷۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> و حبیب عجمی<ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش. - محمد بن ابراهیم عطار، الهی نامه، بیت ۳۳۶۱ـ ۳۳۶۸، چاپ فاد روحانی، تهران ۱۳۶۴ ش.</ref> و گفتگوی سفیان ثوری (متوفی ۱۶۱) با ابراهیم ادهم.<ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۱۱۳، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref>
دامنه این گفتگوهای انتقادی به قرن‌های بعد نیز کشیده شد.
دامنه این گفتگوهای انتقادی به قرن‌های بعد نیز کشیده شد.


==انتقادها در قرن سوم==
==انتقادها در قرن سوم==
در قرن سوم، با افزایش تعداد مشایخ بزرگ در میان گروه‌های مختلفِ صوفیه، گفتگوهای انتقادی رواج بیشتری یافت، ولی نقدها بیش‌تر متوجه افراد بود نه جریان کلیِ تصوف.
در قرن سوم، با افزایش تعداد مشایخ بزرگ در میان گروه‌های مختلفِ صوفیه، گفتگوهای انتقادی رواج بیشتری یافت، ولی نقدها بیش‌تر متوجه افراد بود نه جریان کلیِ تصوف.
نمونه‌های این قبیل انتقادها را می‌توان در کلام فاطمه نیسابوریه ( نیشابوری )، [۵] ابوالحسن باروسی ، [۶] بایزید بسطامی ، [۷] ابوحفص حدّاد [۸] و محمد قصاب [۹] یافت.
نمونه‌های این قبیل انتقادها را می‌توان در کلام فاطمه نیسابوریه ( نیشابوری )،<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۶۱۸ـ۶۱۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> ابوالحسن باروسی ،<ref>عبداللّه بن محمد انصاری، طبقات الصوفیّة، ج۱، ص۱۲۲، چاپ محمد سرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref> بایزید بسطامی ،<ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۱۹۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> ابوحفص حدّاد<ref>محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۳۹۳ـ۳۹۴، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.</ref> و محمد قصاب [۹] یافت.
جُنید بغدادی (متوفی ۲۹۷ یا ۲۹۸)، که از مشایخ عصر خود خرده می‌گرفت، [۱۰][۱۱][۱۲] خود نیز مورد انتقاد کسانی چون ابوالحسین نوری [۱۳] و شِبْلی [۱۴][۱۵] بود.
جُنید بغدادی (متوفی ۲۹۷ یا ۲۹۸)، که از مشایخ عصر خود خرده می‌گرفت، [۱۰][۱۱][۱۲] خود نیز مورد انتقاد کسانی چون ابوالحسین نوری [۱۳] و شِبْلی [۱۴][۱۵] بود.