confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ابن ندیم نیز رسالهای با نام اصول الدین به ابوموسی مردار نسبت داده است .<ref> ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۰۷</ref> | ابن ندیم نیز رسالهای با نام اصول الدین به ابوموسی مردار نسبت داده است .<ref> ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۰۷</ref> | ||
و این امر نشان میدهد که این اصطلاح در اوایل قرن ۳ق/۹م تعبیری آشنا و جاافتاده بوده است. | و این امر نشان میدهد که این اصطلاح در اوایل قرن ۳ق/۹م تعبیری آشنا و جاافتاده بوده است. | ||
=اصول و فروع دین در قرآن= | |||
این نوع از تقسیم ریشۀ قرآنی دارد؛ زیرا اصل دیانت که معتقداتی چون توحید، وحی، رسالت و نبوّت، امامت، عدالت، برزخ، قیامت و ... همان خطوط کلی است که [[قرآن]] کریم از آن تحت عنوان واحدی به نام "دین" یاد میکند و برای همه پیامبران به ویژه پیامبران اولواالعزم تشریع شده و فرستاده شده است: ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ﴾<ref>سوره شوری، آیه ۱۳</ref>؛ و در سه اصل کلی و مشترک همه ادیان و شرایع آسمانی یعنی توحید، نبوت و معاد متبلور است.<ref>راز اینکه قرآن کریم پیوسته دین را به صورت مفرد میآورد و به جمع و به صورت «ادیان»، در همین نهفته است که حقیقتش از آدم تا خاتم ثابت است.</ref> | |||
اما قرآن زمانی که از فروع عملی دین یعنی احکام، مناسک و شرایع ادیان یاد میکند، از تعدد، تفاوت و تغییر سخن میگوید: ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا﴾<ref>سوره مائده، آیه ۴۸</ref> که در هر دینی نسبت به دین دیگر تفاوتهایی دارد، برخلاف اصول کلی دین که در همه ادیان از آدم تا خاتم ماهیت یکسان و واحدی دارد <ref>شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی، ص۱۰۰-۱۰۱؛ معالم النبوّة فی القرآن، جعفر سبحانی، ج۳، ص۱۱۹-۱۲۰</ref>.<ref>ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۷۲-۷۷</ref> | |||
=معنای اصول دین= | =معنای اصول دین= |