پرش به محتوا

جنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
جنگ دارای ریشه‏‌های مادی دیگری هم هست که به برخی از آنها به اختصار اشاره می‌شود.
جنگ دارای ریشه‏‌های مادی دیگری هم هست که به برخی از آنها به اختصار اشاره می‌شود.


'''الف) علل زیستی جنگ''':
=== علل زیستی جنگ ===
این نظریه به چند صورت مطرح شده است:
این نظریه به چند صورت مطرح شده است:
اوّل این که جمعیت جهانی در مقایسه با منابع غذایی، از رشد بیشتری برخوردار است. بنابراین برای برقراری تعادل بین این دو، چاره‌‏ای جز جنگ نیست. این نظر نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که مواد غذایی موجود در زمین، برای تغذیه پانصد برابر جمعیت فعلی کافی است<ref>همایون الهی، امپریالیسم و عقب ماندگی، اندیشه، تهران، 1376، ص58.</ref>. دیگر آن که، تلاش در جهت دستیابی به فضای بیشتر به منظور بهره‏‌مندی از امکانات افزون‌تر منجر به جنگ می‌شود. این نظریه که ناشی از افکار برتری طلبی نژادی است، یک دلیل عقلی و منطقی برای شروع جنگ محسوب نمی‌شود. چنان که تعداد کمی از کشورهای جهان مانند [[آلمان نازی]]، [[اسرائیل]] غاصب، نژادپرستان سابق [[آفریقای جنوبی]] به چنین اصلی اعتقاد دارند.
اوّل این که جمعیت جهانی در مقایسه با منابع غذایی، از رشد بیشتری برخوردار است. بنابراین برای برقراری تعادل بین این دو، چاره‌‏ای جز جنگ نیست. این نظر نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که مواد غذایی موجود در زمین، برای تغذیه پانصد برابر جمعیت فعلی کافی است<ref>همایون الهی، امپریالیسم و عقب ماندگی، اندیشه، تهران، 1376، ص58.</ref>. دیگر آن که، تلاش در جهت دستیابی به فضای بیشتر به منظور بهره‏‌مندی از امکانات افزون‌تر منجر به جنگ می‌شود. این نظریه که ناشی از افکار برتری طلبی نژادی است، یک دلیل عقلی و منطقی برای شروع جنگ محسوب نمی‌شود. چنان که تعداد کمی از کشورهای جهان مانند [[آلمان نازی]]، [[اسرائیل]] غاصب، نژادپرستان سابق [[آفریقای جنوبی]] به چنین اصلی اعتقاد دارند.


'''ب) امپریالیسم''':
=== امپریالیسم ===
امپریالیسم هم در بعضی موارد به عنوان عامل اصلی برای آغاز جنگ معرفی شده است. در این دیدگاه، امپریالسیم در دو صورت، علت جنگ محسوب می‌شود.
امپریالیسم هم در بعضی موارد به عنوان عامل اصلی برای آغاز جنگ معرفی شده است. در این دیدگاه، امپریالسیم در دو صورت، علت جنگ محسوب می‌شود.


خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
# در سطح خارجی، امپریالیسم برای بهره‌برداری از مواد اوّلیه ارزان و بازارهای وسیع به جنگ دست می‏زند. این نظریه، علل جنگ‌های سودجویانه و استعماری را نشان می‏دهد؛ امّا انگیزه جنگ‌هایی که غیر امپریالیست‌ها در نقاط دیگر جهان انجام می‏دهند را روشن نمی‌‏سازد.
# در سطح خارجی، امپریالیسم برای بهره‌برداری از مواد اوّلیه ارزان و بازارهای وسیع به جنگ دست می‏زند. این نظریه، علل جنگ‌های سودجویانه و استعماری را نشان می‏دهد؛ امّا انگیزه جنگ‌هایی که غیر امپریالیست‌ها در نقاط دیگر جهان انجام می‏دهند را روشن نمی‌‏سازد.


'''ج) دو نظریه دیگر''':
=== دو نظریه دیگر ===
نظریه‏‌های دیگری درباره علل مادی جنگ وجود دارد. به عنوان مثال، یکی از این دو نظریه‏‌ها، مربوط به هرکلیوس یا هراکلیت دانشمند یونانی است. به اعتقاد وی، جنگ بذر ترقی را می‌افشاند؛ امّا چنین نظری‌ه‏ای فقط به یک رویه جنگ توجّه دارد. در واقع جنگ دو رویه دارد. یک رویه آن، سازندگی و رویه دیگر آن بدبختی، و فلاکت و کشتار است<ref> بازشناسی جنبه‏های تجاوز و دفاع، پیشین، ص 59.</ref>. نظریه دیگری که در این مورد قابل توجّه است، از سوی [[هگل]] دانشمند آلمانی ابراز شده است. به عقیده او، جنگ سرنوشت جهان را مشخص می‌کند.
نظریه‏‌های دیگری درباره علل مادی جنگ وجود دارد. به عنوان مثال، یکی از این دو نظریه‏‌ها، مربوط به هرکلیوس یا هراکلیت دانشمند یونانی است. به اعتقاد وی، جنگ بذر ترقی را می‌افشاند؛ امّا چنین نظری‌ه‏ای فقط به یک رویه جنگ توجّه دارد. در واقع جنگ دو رویه دارد. یک رویه آن، سازندگی و رویه دیگر آن بدبختی، و فلاکت و کشتار است<ref> بازشناسی جنبه‏های تجاوز و دفاع، پیشین، ص 59.</ref>. نظریه دیگری که در این مورد قابل توجّه است، از سوی [[هگل]] دانشمند آلمانی ابراز شده است. به عقیده او، جنگ سرنوشت جهان را مشخص می‌کند.
این نظر هگل درست نیست؛ زیرا آنچه سرنوشت عالم را تعیین می‌کند، جنگ نیست، بلکه قدرت است و جنگ یکی از ابزارهای آن به حساب می‌آید. به بیان دیگر، هر کشوری قدرتمندتر است، برای تعیین سرنوشت دنیا امکانات بیشتری در اختیار خواهد داشت.  
این نظر هگل درست نیست؛ زیرا آنچه سرنوشت عالم را تعیین می‌کند، جنگ نیست، بلکه قدرت است و جنگ یکی از ابزارهای آن به حساب می‌آید. به بیان دیگر، هر کشوری قدرتمندتر است، برای تعیین سرنوشت دنیا امکانات بیشتری در اختیار خواهد داشت.  


'''د) ریشه جنگ از نظر سازمان‌های بین‌المللی''':
=== ریشه جنگ از نظر سازمان‌های بین‌المللی ===
در میثاق جامعه ملل و همچنین در منشور [[سازمان ملل متحد]] که هر یک بر تأمین صلح و امنیت جهانی تأکید دارند، فقط به صورت اشاره‏‌ای، عواملی را که موجب بروز جنگ می‌شود، بر شمرده‌‏اند. از جمله این عوامل می‌توان، به عدم احترام به حق حاکمیت ملل دیگر، زیر پا گذاشتن اصل تساوی کشورها، نقض یک‏طرفه قراردادها، آشنا نبودن با حقوق و اعتقادات سایر ملل و نظایر آن اشاره کرد<ref>محمود مسائلی و عالیه ارفعی، جنگ و صلح از دیدگاه حقوق و روابط بین الملل، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1371، ص46.</ref>. هر یک از این موارد، همانند سایر نظریه‌‏هایی که در این بخش مطرح شده است فقط به بخشی از علل اصلی جنگ توجّه دارد و به ریشه‏‌های روانی و معنوی جنگ بی توجّه است.  
در میثاق جامعه ملل و همچنین در منشور [[سازمان ملل متحد]] که هر یک بر تأمین صلح و امنیت جهانی تأکید دارند، فقط به صورت اشاره‏‌ای، عواملی را که موجب بروز جنگ می‌شود، بر شمرده‌‏اند. از جمله این عوامل می‌توان، به عدم احترام به حق حاکمیت ملل دیگر، زیر پا گذاشتن اصل تساوی کشورها، نقض یک‏طرفه قراردادها، آشنا نبودن با حقوق و اعتقادات سایر ملل و نظایر آن اشاره کرد<ref>محمود مسائلی و عالیه ارفعی، جنگ و صلح از دیدگاه حقوق و روابط بین الملل، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1371، ص46.</ref>. هر یک از این موارد، همانند سایر نظریه‌‏هایی که در این بخش مطرح شده است فقط به بخشی از علل اصلی جنگ توجّه دارد و به ریشه‏‌های روانی و معنوی جنگ بی توجّه است.


=== علل معنوی جنگ ===
=== علل معنوی جنگ ===
confirmed
۴۱٬۴۶۲

ویرایش