confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
در مقابل [[شیعه]]، فضایلی را که منابع اهل سنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴</ref> بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(ص) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند.<ref> العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱</ref> | در مقابل [[شیعه]]، فضایلی را که منابع اهل سنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴</ref> بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(ص) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند.<ref> العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱</ref> | ||
= | =پیشگویی پیامبر (ص) از عاقبت عایشه= | ||
و چه زیبا پیامبر اکرم (ص) فرمود: قام النبی صلی الله علیه وسلم خَطِیبًا فَاَشَارَ نحو مَسْکَنِ عَایشَةَ فقال هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ. | |||
حضرت ایستاد و اشاره به خانه عایشه نمود و سه بار فرمود: فتنه از آنجا آغاز میشود بدینجهت که از آنجا پیروانِ شیطان بیرون میآیند. <ref> بخاری جعفی، ابوعبدالله محمد، صحیح البخاری، ج۴، ص۸۲. </ref> | |||
=زمان و چگونگی مرگ عایشه= | |||
سرانجام وی در سال ۵۷ یا ۵۸ در مدینه به دست معاویه به قتل رسید. | |||
در کتاب تاریخ حبیب السیر (از کتابهای اهل سنت) به نقل از تاریخ حافظ ابرو از علمای اهل سنت در مورد قتل عایشه توسط معاویه چنین نقل میکند: | |||
در تاریخ حافظ ابرو از ربیع الابرار و کامل السفینه منقول است که : | |||
در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابیسفیان جهت بیعت یزید به مدینه رفته، حسین بن علی المرتضی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابنابیبکر و عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید، صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را به خاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه به مکه رفت. <ref>حسینی خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین، تاریخ حبیب السیر، ج۱، ص۴۲۵، انتشارت خیام، بی جا، بی تا</ref> | |||
بعد از مرگ وی [[ابوهریره]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد. <ref> بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۸۶، طبق برنامه الجامع الکبیر</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |