۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'فاس' به 'فاس') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نسب او در برخی منابع به صورت محمد بن سلیمان بن داوود بن بِشر آمده <ref> رجوع کنید به [[سخاوی]]، ج 7، ص 258؛ [[بابا تنبكتی]]، ج 2، ص 545</ref> ولی سركیس <ref>ج 1، ستون 697</ref> نسب او را محمد بن عبدالرحمان بن ابیبكر سلیمان ذكر كرده است. وی احتمالاً در 806 در قبیله جزوله از طوایف بربر، در سوس [[مراكش]] به دنیا آمده است <ref> رجوع کنید به سخاوی، همانجا</ref>. | نسب او در برخی منابع به صورت محمد بن سلیمان بن داوود بن بِشر آمده <ref> رجوع کنید به [[سخاوی]]، ج 7، ص 258؛ [[بابا تنبكتی]]، ج 2، ص 545</ref> ولی سركیس <ref>ج 1، ستون 697</ref> نسب او را محمد بن عبدالرحمان بن ابیبكر سلیمان ذكر كرده است. وی احتمالاً در 806 در قبیله جزوله از طوایف بربر، در سوس [[مراكش]] به دنیا آمده است <ref> رجوع کنید به سخاوی، همانجا</ref>. | ||
==هجرت از مراکش== | ==هجرت از مراکش== | ||
جزولی همراه برادرش به حفظ [[قرآن]] و تحصیل [[فقه]] [[مالكی]] و عربی و حساب پرداخت <ref>همان، ج 7، ص 258ـ259</ref>. در 35 سالگی به [[فاس| | جزولی همراه برادرش به حفظ [[قرآن]] و تحصیل [[فقه]] [[مالكی]] و عربی و حساب پرداخت <ref>همان، ج 7، ص 258ـ259</ref>. در 35 سالگی به [[فاس|فاس]] رفت و وارد مدرسه صفّارین شد. در آن زمان، در پی نزاعی بین دو گروه از قبیله او، قتلی صورت گرفت كه هیچكس مسئولیت آن را نپذیرفت و نزدیك بود نزاعی دیگر درگیرد. جزولی، برای جلوگیری از این امر، خود را قاتل معرفی نمود و مطابق عرفشان نفی بلد شد. وی به قصد [[طنجه]] از شهر بیرون رفت و از راه دریا به شرق مسافرت نمود و احتمالاً چهل سال در [[مكه]]، [[مدینه]] و [[بیت المقدّس]] به سر برد <ref>تنبكتی، همانجا؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref>. در مكه ازدواج كرد و به تدریس و افتا پرداخت <ref>سخاوی، ج 7، ص 259</ref>، | ||
==بازگشت به مراکش== | ==بازگشت به مراکش== | ||
سپس به [[مراكش]] بازگشت و با استفاده از كتابهای [[كتابخانه قرویین]]، كتاب دلایل الخیرات را نوشت. آنگاه وارد طریقت شاذلیه شد، خلوت گزید و چهارده سال در آن طریقت به سیروسلوك پرداخت <ref> د. اسلام ، همانجا</ref>. وی در آخرین سفرش به اَسفی/ سفی ، بندری در مغرب، پیروان بسیاری پیدا كرد، بهگونهای كه حاكم شهر نگران شد و او را از شهر بیرون راند. گفتهاند كه حاكم شهر، با این گمان كه جزولی خود را همان مهدی موعود خوانده است، وی را مسموم كرد. درباره تاریخ وفات او اختلافنظر وجود دارد <ref>همانجا</ref> اما غالباً آن را 870 دانستهاند <ref> رجوع کنید به تنبكتی؛ مدرس تبریزی، همانجاها</ref>. | سپس به [[مراكش]] بازگشت و با استفاده از كتابهای [[كتابخانه قرویین]]، كتاب دلایل الخیرات را نوشت. آنگاه وارد طریقت شاذلیه شد، خلوت گزید و چهارده سال در آن طریقت به سیروسلوك پرداخت <ref> د. اسلام ، همانجا</ref>. وی در آخرین سفرش به اَسفی/ سفی ، بندری در مغرب، پیروان بسیاری پیدا كرد، بهگونهای كه حاكم شهر نگران شد و او را از شهر بیرون راند. گفتهاند كه حاكم شهر، با این گمان كه جزولی خود را همان مهدی موعود خوانده است، وی را مسموم كرد. درباره تاریخ وفات او اختلافنظر وجود دارد <ref>همانجا</ref> اما غالباً آن را 870 دانستهاند <ref> رجوع کنید به تنبكتی؛ مدرس تبریزی، همانجاها</ref>. |