confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[ابومسلمیه]] فرقه هايى منسوب به [[ابو مسلم خراسانى]] بودند كه او را زنده و جاودان می شمردند و به رجعت و بازگشت او اعتقاد داشتند. | |||
ابومسلمیه فرقه هايى منسوب به ابو مسلم خراسانى بودند كه او را زنده و جاودان می شمردند و به رجعت و بازگشت او اعتقاد داشتند. | اكثر اين فرق از طوايف [[حلوليه]] اند، [[اسحاقيه]]، [[راونديه]]، [[سناذيه]]، [[ابلقيه]]، [[مبيضّه]]، [[بابكيه]]، [[بركوكيه]] و [[رزاميه]] از جمله ايشان هستند و از ابو مسلميه به شمار می روند. ظاهرا خود ابو مسلم پيش از آن كه به ابراهيم امام پيوندد با «[[كيسانيه]]» و «[[مغيريه]]» كه دو فرقه از غلاة شيعه بودند، روابط نزديك داشت و عقايد تناسخى ايشان در افكار وى تأثير كرده بود و عقيده داشت كه ارواح پس از مفارقت از اجساد خود به بدن هاى ديگر منتقل مى شوند، اگر چه آن اجساد ما سواى نوع سابق خود باشند.نوبختى مى نويسد كه ابو مسلميه مى گفتند: ابو مسلم نمرده و زنده است، و كردن هر كارى را روا مى داشتند و همه واجبات را فرو مى گذاشتند، ايشان تنهاايمان را شناختن امام مى دانند و چون بنيان گذار كيش ايشان خرميان بودند اينان را خرم دينان مى خوانند. | ||
اكثر اين فرق از طوايف | [[محمد بن اسحاق النديم]] در كتاب «الفهرست» مى نويسد: از جمله اعتقاداتى كه پس از اسلام در [[خراسان]] پيدا شد مسيلمه پيروان ابو مسلم است، كه عقيده به امامت او داشتند و گويند او زنده و جاودان است، و در وقت معينى كه خود مى داند ظهور خواهد كرد، و «اسحاقيه» از ابو مسلميه بودند و اسحاق ترك به [[تركستان]] و بلاد [[ما وراء النهر]] رفت و در آنجا مردم را دعوت به ابو مسلم مى كرد و مى گفت كه ابو مسلم در كوه هاى رى زندانى است و به زودى ظهور خواهد كرد. | ||
محمد بن اسحاق النديم در كتاب «الفهرست» مى نويسد: از جمله اعتقاداتى كه پس از اسلام در خراسان پيدا شد مسيلمه پيروان ابو مسلم است، كه عقيده به امامت او داشتند و گويند او زنده و جاودان است، و در وقت معينى كه خود مى داند ظهور خواهد كرد، و «اسحاقيه» از ابو مسلميه بودند و اسحاق ترك به تركستان و بلاد ما وراء النهر رفت و در آنجا مردم را دعوت به ابو مسلم مى كرد و مى گفت كه ابو مسلم در كوه هاى رى زندانى است و به زودى ظهور خواهد كرد. | [[ابو القاسم بلخى]] گويد: گروهى از مسلميه را «خرم دينيه» نامند و شنيده ام كه در نزد ما فرقه اى از ايشان هستند كه در دهكده خرمباد (كذا، شايد خرم آباد) زندگى مى كنند و از مسلمانان در حال ترس و بيم هستند. | ||
ابو القاسم بلخى گويد: گروهى از مسلميه را «خرم دينيه» نامند و شنيده ام كه در نزد ما فرقه اى از ايشان هستند كه در دهكده خرمباد (كذا، شايد خرم آباد) زندگى مى كنند و از مسلمانان در حال ترس و بيم هستند. | مسعودى مى نويسد: «[[حريانيه]]» فرقه اى بودند كه نخست قايل به امامت محمد بن حنفيه بودند و پس به «راونديه» پيوستند و پس از آن از جمله ابو مسلميه گشتند، و گويند كه ابو مسلم صاحب دعوت بنى عباس ملقّب به حريان بودند و از اين جهت اين فرقه را «حريانيه» گفته اند. | ||
مسعودى مى نويسد: | |||
ظاهرا كلمه حريانيه بايد تصحيف حيانيّه باشد كه اصحاب حيّان سراج بودند كه از «كيسانيه» و طرفداران امامت محمد بن حنفيه به شمار مى رفتند و براى حسن (ع) و حسين بن على (ع) حقى در امامت قايل نبودند. | ظاهرا كلمه حريانيه بايد تصحيف حيانيّه باشد كه اصحاب حيّان سراج بودند كه از «كيسانيه» و طرفداران امامت محمد بن حنفيه به شمار مى رفتند و براى حسن (ع) و حسين بن على (ع) حقى در امامت قايل نبودند. | ||
عبد القاهر بغدادى گويد: ابو مسلميه درباره ابو مسلم سخن به گزاف گفته اند، و پنداشتند كه او در اندر آمدن روح خدا در وى خدا باشد، و او را به از جبرئيل و ميكائيل و ديگر فرشتگان دانند و گفتند كه ابو مسلم زنده است و نمرده و چشم به راه اويند. ايشان را در مرو و هرات «بركوكيه» خوانند و هرگاه از ايشان از آن كسى كه منصور او را كشته است پرسند گويند كه: او شيطان بود كه به صورت ابو مسلم به دست منصور كشته شد. | عبد القاهر بغدادى گويد: ابو مسلميه درباره ابو مسلم سخن به گزاف گفته اند، و پنداشتند كه او در اندر آمدن روح خدا در وى خدا باشد، و او را به از جبرئيل و ميكائيل و ديگر فرشتگان دانند و گفتند كه ابو مسلم زنده است و نمرده و چشم به راه اويند. ايشان را در مرو و هرات «بركوكيه» خوانند و هرگاه از ايشان از آن كسى كه منصور او را كشته است پرسند گويند كه: او شيطان بود كه به صورت ابو مسلم به دست منصور كشته شد. |