پرش به محتوا

زکات: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۲: خط ۹۲:
'''زکات قرین نماز'''
'''زکات قرین نماز'''


از [[امام باقر(ع)]] نقل شده است که خداوند تبارک و تعالى نماز و زکات را قرین یکدیگر ساخته و فرموده است: وَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ؛ به یاد دارید نماز را و بپردازید زکات را، پس آن کس که نماز را به پا مى دارد ولى زکات را نمى پردازد، گویى که نماز را هم به پا نداشته است. <ref>وسائل الشیعه، محمد بن حسن، حر عاملى، ج ۹، ص ۲۲</ref>
از [[امام باقر(ع)]] <ref>ر.ک:مقاله امام باقر (ع)</ref> نقل شده است که خداوند تبارک و تعالى نماز و زکات را قرین یکدیگر ساخته و فرموده است: وَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ؛ به یاد دارید نماز را و بپردازید زکات را، پس آن کس که نماز را به پا مى دارد ولى زکات را نمى پردازد، گویى که نماز را هم به پا نداشته است. <ref>وسائل الشیعه، محمد بن حسن، حر عاملى، ج ۹، ص ۲۲</ref>


'''زکات مایه آزمایش ثروتمندان'''
'''زکات مایه آزمایش ثروتمندان'''


[[امام صادق (ع)]] درباره زکات مى فرماید: همانا خداوند زکات را جهت آزمایش ثروتمندان و یارى فقیران قرار داد و اگر مردم زکات اموال خود را بپردازند، مسلمانى فقیر و نیازمند باقى نخواهد ماند و به آنچه که خداوند واجب نموده بى نیاز خواهد شد؛ و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و عریان نمى شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان. <ref>وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴</ref>
[[امام صادق(ع)]] <ref>ر.ک:مقاله امام صادق(ع)</ref> درباره زکات مى فرماید: همانا خداوند زکات را جهت آزمایش ثروتمندان و یارى فقیران قرار داد و اگر مردم زکات اموال خود را بپردازند، مسلمانى فقیر و نیازمند باقى نخواهد ماند و به آنچه که خداوند واجب نموده بى نیاز خواهد شد؛ و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و عریان نمى شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان. <ref>وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴</ref>


'''نپرداختن زکات موجب هلاکت'''
'''نپرداختن زکات موجب هلاکت'''
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


در روایت هاى دیگرى آمده است که پرداختن زکات نشان بخشندگى، و خوددارى از آن، نشانه بخل ورزیدن است. همچنین بر این نکته تأکید شده است که پرداختن زکات هیچ گاه موجب کاستى مال زکات دهنده نمى شود و بر مال کسى هم که از دادن آن خوددارى مى ورزد چیزى افزوده نمى گردد. از این بالاتر، ثروتمندان با پرداختن زکات، اموال شان را بیمه مى کنند و طبق یک روایت، اگر مالى در دریا یا خشکى تلف گردد، دلیلش را باید در خوددارى از پرداخت زکات جستجو کرد. <ref>براى آگاهى بیشتر ر.ک وسایل الشیعه، ج ۹، باب «زکات»</ref>  
در روایت هاى دیگرى آمده است که پرداختن زکات نشان بخشندگى، و خوددارى از آن، نشانه بخل ورزیدن است. همچنین بر این نکته تأکید شده است که پرداختن زکات هیچ گاه موجب کاستى مال زکات دهنده نمى شود و بر مال کسى هم که از دادن آن خوددارى مى ورزد چیزى افزوده نمى گردد. از این بالاتر، ثروتمندان با پرداختن زکات، اموال شان را بیمه مى کنند و طبق یک روایت، اگر مالى در دریا یا خشکى تلف گردد، دلیلش را باید در خوددارى از پرداخت زکات جستجو کرد. <ref>براى آگاهى بیشتر ر.ک وسایل الشیعه، ج ۹، باب «زکات»</ref>  
=چرا زکات واجب=
زکات از جمله ضروریات [[دین]] است و در اهمیت آن همین بس که در قرآن کریم به طور مکرر به وجوب آن در ردیف نماز تصریح شده است. <ref> سوره بقره(۲)، آیات ۴۳، ۸۳، ۱۱۰ و ۱۷۷؛ سوره نساء(۴)، آیه ۷۷؛ سوره نور(۲۴)، آیه ۵۶؛ سوره حج(۲۲)، آیه ۷۸ و...</ref> در روایات معصومین (ع) نیز نسبت به آن بسیار سفارش شده است و کسانى که زکات مال خود را نمى پردازند بى دین شمرده شده اند. <ref> بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۱</ref>
فلسفه پرداخت زکات ریشه کنى فقر از جامعه اسلامى است و به راستى اگر مسلمانان به این دستور حیات‌بخش به خوبى عمل کنند در جامعه اسلامى فقیرى باقى نخواهد ماند.
[[عبداللّٰه بن سنان]] از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: خداوند عزّ و جلّ زکات را بمانند نماز فرض و مقرّر فرموده است، و از این رو اگر کسى زکات را حمل کند و آشکارا و بر ملا عطا نماید، باکى بر او نیست، و این بدان‌ جهت است که خداى عزّ و جلّ مقدار تأمین نیازمندی هاى فقرا را در اموال اغنیا مقدّر و مقرّر نموده است. و اگر می دانست که آن مقدار مفروض و معین ایشان را کفایت نمی کند، هر آینه آن را براى ایشان مى‌افزود، و هر گونه تنگدستى و صعوبت معیشتى که متوجّه فقرا شود، از جهت خوددارى اغنیا از پرداخت حقوق ایشان است، نه از جهت مقدار زکات و نارسائى آن.
و مبارک عقرقوفى از موسى بن جعفر (ع) روایت کرده است که فرمود: همانا که زکات به عنوان روزى فقرا و افزایش اموال اغنیا برقرار شده است. <ref> قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابویه - مترجم: غفارى، على اکبر و محم، من لا یحضره الفقیه - ترجمه، ۶ جلد، نشر صدوق، تهران - ایران، اول، ۱۴۰۹ ه‍ ق ، چ۲ ، ص ۳۰۱</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۱

ویرایش