پرش به محتوا

شریعت، طریقت، حقیقت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:


آنها گاه این سه مرحله را تشبیه به پوست رویین بادام و سپس پوست زیرین و بعد از آن مغز بادام مى‌کنند. شریعت را پوست مى‌دانند و طریقت را پوست دوم و حقیقت را مغز خالص. و گاه شریعت را مانند صدف و حقیقت را مانند گوهرى که در درون صدف است و طریقت را راه وصول به آن مى‌ دانند.
آنها گاه این سه مرحله را تشبیه به پوست رویین بادام و سپس پوست زیرین و بعد از آن مغز بادام مى‌کنند. شریعت را پوست مى‌دانند و طریقت را پوست دوم و حقیقت را مغز خالص. و گاه شریعت را مانند صدف و حقیقت را مانند گوهرى که در درون صدف است و طریقت را راه وصول به آن مى‌ دانند.
==استدلال بر این سه مرحله==
گاه طرفداران این تقسیم سه‌ گانه به این حدیث که مرحوم محدث نورى در مستدرک الوسائل از عوالى اللئالى نقل کرده استناد مى ‌جویند که پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله) مى ‌فرمایند: «الشَّرِیعَةُ أَقْوَالِى و َالطَّرِیقَةُ أَفْعَالِى وَ الْحَقِیقَةُ أحْوالى...».
در حالى که این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آن‌ها دلالت دارد زیرا افعال پیغمبر(صل الله علیه و آله) به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌اى است که برگرفته از کتاب‌الله مى ‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز مى ‌گردد.


=راه های پیمایش این مراحل=
=راه های پیمایش این مراحل=
خط ۶۰: خط ۶۵:
====روش پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم====
====روش پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم====
اضافه بر این همه مى ‌دانیم که صاحبان اصلى شریعت یعنى پیغمبر اکرم و امامان معصوم: که از آغاز به مقام یقین رسیده بودند تا پایان عمر به تمام احکام شرع حتى مستحبات و مکروهات مقید بودند و همگان را نیز به آن دعوت مى‌ کردند. پیغمبر(صل الله علیه آله) در آخرین ساعات عمرش دستور داد او را به هر زحمتى که هست مسجد ببرند و نماز جماعت را در حالى که به شدت بیمار بود اقامه کرد. على(علیه السلام) در محراب عبادت شهید شد و امام حسین(علیه السلام) روز عاشورا در برابر تیرباران دشمن نماز جماعت به ‌پا داشت. آیا کسى مى ‌تواند بگوید این معصومان بزرگوار به مقام یقین نرسیده بودند و لذا همچنان به عبادت ‌هاى خالصانه خود ادامه مى‌ دادند؟
اضافه بر این همه مى ‌دانیم که صاحبان اصلى شریعت یعنى پیغمبر اکرم و امامان معصوم: که از آغاز به مقام یقین رسیده بودند تا پایان عمر به تمام احکام شرع حتى مستحبات و مکروهات مقید بودند و همگان را نیز به آن دعوت مى‌ کردند. پیغمبر(صل الله علیه آله) در آخرین ساعات عمرش دستور داد او را به هر زحمتى که هست مسجد ببرند و نماز جماعت را در حالى که به شدت بیمار بود اقامه کرد. على(علیه السلام) در محراب عبادت شهید شد و امام حسین(علیه السلام) روز عاشورا در برابر تیرباران دشمن نماز جماعت به ‌پا داشت. آیا کسى مى ‌تواند بگوید این معصومان بزرگوار به مقام یقین نرسیده بودند و لذا همچنان به عبادت ‌هاى خالصانه خود ادامه مى‌ دادند؟
====بطلان استدلال به روایت====
استناد به روایتی که پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله) مى ‌فرمایند: «الشَّرِیعَةُ أَقْوَالِى و َالطَّرِیقَةُ أَفْعَالِى وَ الْحَقِیقَةُ أحْوالى...». باطل است؛ زیرا:
این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آن‌ها دلالت دارد زیرا افعال پیغمبر(صل الله علیه و آله) به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌اى است که برگرفته از کتاب‌الله مى ‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز مى ‌گردد.


====امام خمینی(ره)====
====امام خمینی(ره)====
خط ۸۰: خط ۹۰:
به تعبیر دیگر، جوهره دین که همان اخلاق و صفات برجسته انسانى است با انجام فرائض و مستحبات و پرهیز از معاصى و مکروهات در انسان رشد مى‌ کند و او را به مسیر کمال مى ‌برد بنابراین تقسیم سه‌ گانه مزبور در واقع درهم ادغام مى ‌شود.
به تعبیر دیگر، جوهره دین که همان اخلاق و صفات برجسته انسانى است با انجام فرائض و مستحبات و پرهیز از معاصى و مکروهات در انسان رشد مى‌ کند و او را به مسیر کمال مى ‌برد بنابراین تقسیم سه‌ گانه مزبور در واقع درهم ادغام مى ‌شود.


به‌عنوان مثال مى ‌توان نماز را مطرح کرد که هم معراج مؤمن است، هم [[امر به معروف و نهی از منکر|ناهى از فحشا و منکر]] و هم سبب ذکرالله: «الصلاة معراج المؤمن»<ref>سفینة البحار، محدث قمی، عباس، ج 2، 268.</ref>، «اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ و َالْمُنْکَرِ»<ref>قرآن کریم، سوره، عنکبوت، آیه 45 .</ref> و«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرى».<ref>قرآن کریم، سوره، طه، آیه 14 .</ref>
به‌عنوان مثال مى ‌توان نماز را مطرح کرد که هم معراج مؤمن است، هم [[امر به معروف و نهی از منکر|ناهى از فحشا و منکر]] و هم سبب ذکرالله: «الصلاة معراج المؤمن»<ref>سفینة البحار، محدث قمی، عباس، ج 2، 268.</ref>، «اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ و َالْمُنْکَرِ»<ref>قرآن کریم، سوره، عنکبوت، آیه 45 .</ref> و«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرى».<ref>قرآن کریم، سوره، طه، آیه 14 .</ref> روشن است که اگر نماز با تمام آداب انجام شود، از جمله حضور قلب کامل، تمام این آثار را در بردارد.
 
روشن است که اگر نماز با تمام آداب انجام شود، از جمله حضور قلب کامل، تمام این آثار را در بردارد.
 


جمعى از بزرگان کتاب‌هایى درباره آداب الصلاة و اسرارالصلاة نوشته‌اند که اولى ظاهر شریعت است و دومى باطن شریعت که مى ‌توان نام آن را طریقت نهاد و نتیجه همه رسیدن به قرب پروردگار و معرفت اسماء و صفات اوست که حقیقت نامیده مى‌ شود.
جمعى از بزرگان کتاب‌هایى درباره آداب الصلاة و اسرارالصلاة نوشته‌اند که اولى ظاهر شریعت است و دومى باطن شریعت که مى ‌توان نام آن را طریقت نهاد و نتیجه همه رسیدن به قرب پروردگار و معرفت اسماء و صفات اوست که حقیقت نامیده مى‌ شود.
خط ۸۹: خط ۹۶:
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى ‌خوانیم: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ»<ref>بحارالانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‌، محقق/ مصحح: جمعى از محققان‌، ج 79، ص 198.</ref>؛ (کسى که دوست دارد بداند نمازش مقبول درگاه خدا شده یا نه، نگاه کند ببینید آیا نمازش او را از فحشا و منکر بازداشته است؟ به ‌همان مقدارى که باز داشته مقبول درگاه پروردگار شده است).
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى ‌خوانیم: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ»<ref>بحارالانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‌، محقق/ مصحح: جمعى از محققان‌، ج 79، ص 198.</ref>؛ (کسى که دوست دارد بداند نمازش مقبول درگاه خدا شده یا نه، نگاه کند ببینید آیا نمازش او را از فحشا و منکر بازداشته است؟ به ‌همان مقدارى که باز داشته مقبول درگاه پروردگار شده است).


گاه طرفداران این تقسیم سه‌ گانه به این حدیث که مرحوم محدث نورى در مستدرک الوسائل از عوالى اللئالى نقل کرده استناد مى ‌جویند که پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله) مى ‌فرمایند: «الشَّرِیعَةُ أَقْوَالِى و َالطَّرِیقَةُ أَفْعَالِى وَ الْحَقِیقَةُ أحْوالى...».
در حالى که این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آن‌ها دلالت دارد زیرا افعال پیغمبر(صل الله علیه و آله) به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌اى است که برگرفته از کتاب‌الله مى ‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز مى ‌گردد.
کوتاه‌ سخن این که به نظر مى‌ رسد طرفداران این تقسیم سه ‌گانه که غالباً متصوفه هستند سه منظور از آن داشته‌اند:
نخست این که نیاز پیروان را به خودشان در مرحله طریقت حفظ کنند دربرابر نیاز آنها به فقها در مرحله شریعت.


دوم این که راه را براى دستورات اضافى از شریعت هموار سازند و بتوانند پیروان خود را به انجام آن دستورات ملزم کنند.


سوم، عملاً خود را برتر از فقها نشان دهند، فقها را حافظان مرحله قشر و پوسته وخود را حافظان مرحله مغز و حقیقت بشمرند.


=کلام مرحوم آخوند ملاحسین قلی همدانی==
این کلام را با سخنى پرمعنا از مرحوم آخوند ملا حسین ‌قلى همدانى که از عارفان متشرع عصر ماست پایان مى‌ دهیم:
این کلام را با سخنى پرمعنا از مرحوم آخوند ملا حسین ‌قلى همدانى که از عارفان متشرع عصر ماست پایان مى‌ دهیم: