۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عيسى' به 'عیسی') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم (ع) مشابه دانسته است <ref>سوره آل عمران، آیه ۵۲</ref> از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم (ع) بدون پدر متولد شد. <ref>المیزان، ج۳، ص۲۱۲</ref> | قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم (ع) مشابه دانسته است <ref>سوره آل عمران، آیه ۵۲</ref> از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم (ع) بدون پدر متولد شد. <ref>المیزان، ج۳، ص۲۱۲</ref> | ||
=تاريخ تولد حضرت | =تاريخ تولد حضرت عیسی(ع)= | ||
در ابتدا چنين به نظر مى رسد كه تاريخ تولد حضرت | در ابتدا چنين به نظر مى رسد كه تاريخ تولد حضرت عیسی كاملا روشن است، چرا كه خود مبدأ تاريخ گرديده و ساير حوادث تاريخى را با ميلاد وى مى سنجند، اما واقعيت اين است كه اين [[تاريخ ميلادى]] در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقيق نيست. | ||
به نظر عجيب مى آيد اگر بگوييم كه | به نظر عجيب مى آيد اگر بگوييم كه عیسی در سال 4 قبل از ميلاد، يا يكى دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در اين وقت <big>هرودس كبير</big> هم چنان بر تخت سلطنت يهود نشسته بود و اين معنا به ضميمه ى قراينى چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در انجيل كه مى گويد: عیسی در سال يازدهم سلطنت <big>تيبريوس قيصر</big> متولد شد، ما را ناگزير مى سازد كه تاريخ ميلاد واقعى او را چند سال به عقب ببريم. <ref>جان بى. ناس، تاريخ جامع اديان، ص 582</ref> | ||
هم چنين گزارش متى در مورد بازگشت يوسف و مريم به ناصره در زمان آركلائوس <ref>انجيل متى، 2: 22</ref> با مدارك تاريخى منطبق نيست و او پس از هرودس به سلطنت نرسيد. <ref>جلال الدين آشتيانى، تحقيقى در دين مسيح، ص 147</ref> | هم چنين گزارش متى در مورد بازگشت يوسف و مريم به ناصره در زمان آركلائوس <ref>انجيل متى، 2: 22</ref> با مدارك تاريخى منطبق نيست و او پس از هرودس به سلطنت نرسيد. <ref>جلال الدين آشتيانى، تحقيقى در دين مسيح، ص 147</ref> | ||
به هر حال روايات اناجيل در مورد تاريخ تولد حضرت | به هر حال روايات اناجيل در مورد تاريخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاريخى است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نيز خبر مستندى در دست نيست و آن چه سنت مسيحى بر آن قرار گرفته است (كه روز 25 دسامبر تاريخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصميم كليساهاى [[روم]] و غرب در سال 354 ميلادى است و بيشتر جنبه ى سياسى دارد: | ||
در پاره اى از كشورهاى اروپايى به ويژه روم، آيين مهرپرستى <ref>Mithraism</ref> بسيار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلى آيين مهرپرستى، يعنى <big>روز زايش آفتاب شكست ناپذير</big> بود. در چنين روزى جشن هاى بسيارى بر پا مى شد و گرايندگان بسيارى به انجام مراسم و شعايرى مى پرداختند. [[كشيشان]] و [[كليسا]] از اين موقعيت استفاده كردند و بدون توجه به مخالفت هاى بسيار كه ابراز شد، <ref>مسيحيان ابتدا ششم ژانويه را به عنوان تولد مسيح جشن مى گرفتند و كليساى شرق، كليساى غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد | در پاره اى از كشورهاى اروپايى به ويژه روم، آيين مهرپرستى <ref>Mithraism</ref> بسيار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلى آيين مهرپرستى، يعنى <big>روز زايش آفتاب شكست ناپذير</big> بود. در چنين روزى جشن هاى بسيارى بر پا مى شد و گرايندگان بسيارى به انجام مراسم و شعايرى مى پرداختند. [[كشيشان]] و [[كليسا]] از اين موقعيت استفاده كردند و بدون توجه به مخالفت هاى بسيار كه ابراز شد، <ref>مسيحيان ابتدا ششم ژانويه را به عنوان تولد مسيح جشن مى گرفتند و كليساى شرق، كليساى غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محكوم و به خورشيدپرستى متهم كرد. همان، ص 148</ref> اين روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدين وسيله، از جريانى مخالف جلوگيرى كردند. <ref>هاشم رضى، اديان بزرگ جهان، ص 471</ref> | ||
=نسب حضرت عیسی (ع)= | =نسب حضرت عیسی (ع)= | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به [[حضرت سلیمان]] و از طریق ایشان به [[حضرت یعقوب]] (ع) می رسد.<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳</ref> حضرت عیسی (ع) نیز از انبیاء [[بنی اسرائیل]] (فرزندان حضرت یعقوب (ع) محسوب می شود. | از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به [[حضرت سلیمان]] و از طریق ایشان به [[حضرت یعقوب]] (ع) می رسد.<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳</ref> حضرت عیسی (ع) نیز از انبیاء [[بنی اسرائیل]] (فرزندان حضرت یعقوب (ع) محسوب می شود. | ||
=محل تولد و زندگى حضرت | =محل تولد و زندگى حضرت عیسی(ع)= | ||
از عهد جديد برمى آيد كه حضرت مريم در شهرى به نام [[ناصره]] در [[استان جليل]] از فرشته ى وحى باردار شد، ولى فرزندش را در [[بيت لحم]] به دنيا آورد: | از عهد جديد برمى آيد كه حضرت مريم در شهرى به نام [[ناصره]] در [[استان جليل]] از فرشته ى وحى باردار شد، ولى فرزندش را در [[بيت لحم]] به دنيا آورد: | ||
در ماه ششم [[جبرائيل]] فرشته از جانب خدا به شهرى به نام ناصره كه در استان جليل واقع است به نزد دخترى كه در عقد مردى به نام يوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام اين دختر مريم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... اى كسى كه مورد لطف هستى، خدا با تو است... . اى مريم; نترس زيرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهى شد و پسرى خواهى زاييد و نام او را | در ماه ششم [[جبرائيل]] فرشته از جانب خدا به شهرى به نام ناصره كه در استان جليل واقع است به نزد دخترى كه در عقد مردى به نام يوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام اين دختر مريم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... اى كسى كه مورد لطف هستى، خدا با تو است... . اى مريم; نترس زيرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهى شد و پسرى خواهى زاييد و نام او را عیسی خواهى گذارد...<ref>انجيل لوقا، 1: 26 ـ 32</ref> | ||
در آن روزها به منظور يك سرشمارى عمومى در سراسر دنياى مردم، فرمانى از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتى دور اول اين سرشمارى انجام گرفت، كرينيوس فرماندار كل [[سوريه]] بود. پس براى سرشمارى هر كس به شهر خود مى رفت و يوسف نيز از شهر ناصره ى جليل به يهوديه آمد تا در شهر داود كه بيت لحم نام داشت، نام نويسى كند، زيرا او از خاندان داود بود. او مريم را كه در اين موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامى كه در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسيد و مريم اولين فرزند خود را كه پسر بود به دنيا آورد. اورا در قنداق پيچيد و در آخورى خوابانيد، زيرا در مسافرخانه جايى براى آنان نبود. <ref>انجيل لوقا، 2: 1 ـ </ref> | در آن روزها به منظور يك سرشمارى عمومى در سراسر دنياى مردم، فرمانى از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتى دور اول اين سرشمارى انجام گرفت، كرينيوس فرماندار كل [[سوريه]] بود. پس براى سرشمارى هر كس به شهر خود مى رفت و يوسف نيز از شهر ناصره ى جليل به يهوديه آمد تا در شهر داود كه بيت لحم نام داشت، نام نويسى كند، زيرا او از خاندان داود بود. او مريم را كه در اين موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامى كه در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسيد و مريم اولين فرزند خود را كه پسر بود به دنيا آورد. اورا در قنداق پيچيد و در آخورى خوابانيد، زيرا در مسافرخانه جايى براى آنان نبود. <ref>انجيل لوقا، 2: 1 ـ </ref> | ||
مسيحيان، بر اساس تعاليم [[كتاب مقدس]]، اصرار دارند كه محل تولد | مسيحيان، بر اساس تعاليم [[كتاب مقدس]]، اصرار دارند كه محل تولد عیسی را بيت لحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند; زيرا مى خواهند بشارات و پيش گويى ها در مورد رهبر بنى اسرائيل و مسيح موعود را بر حضرت عیسی تطبيق نمايند. | ||
هيروديس پادشاه، از ستاره شناسان مى پرسد: طبق پيشگويى پيامبران، مسيح در كجا بايد به دنيا آيد؟ ايشان پاسخ دادند: بايد در بيت لحم متولد شود; زيرا [[ميكال نبى]] چنين پيش گويى كرده است: اى بيت لحم، اى شهر كوچك، تو در يهوديه دهكده اى بى ارزش نيستى، زيرا از تو پيشوايى ظهور خواهد كرد كه قوم بنى اسرائيل را رهبرى خواهد نمود. | هيروديس پادشاه، از ستاره شناسان مى پرسد: طبق پيشگويى پيامبران، مسيح در كجا بايد به دنيا آيد؟ ايشان پاسخ دادند: بايد در بيت لحم متولد شود; زيرا [[ميكال نبى]] چنين پيش گويى كرده است: اى بيت لحم، اى شهر كوچك، تو در يهوديه دهكده اى بى ارزش نيستى، زيرا از تو پيشوايى ظهور خواهد كرد كه قوم بنى اسرائيل را رهبرى خواهد نمود. | ||
<ref>انجيل متى، 2: 5 و 6</ref> | <ref>انجيل متى، 2: 5 و 6</ref> | ||
[[انجيل متى]] وقتى كه از سكونت | [[انجيل متى]] وقتى كه از سكونت عیسی و والدينش در ناصره خبر مى دهد، اضافه مى كند: | ||
باز در اينجا پيشگويى [[انبيا]] جامه ى عمل پوشيد كه: او ناصرى خوانده خواهد شد. <ref>انجيل متى، 23</ref> | باز در اينجا پيشگويى [[انبيا]] جامه ى عمل پوشيد كه: او ناصرى خوانده خواهد شد. <ref>انجيل متى، 23</ref> | ||
لكن تطبيق آن اخبار بنى اسرائيل بر حضرت | لكن تطبيق آن اخبار بنى اسرائيل بر حضرت عیسی دشوار مى نمايد، زيرا: | ||
<big>اولاً</big>، [[مجوسيان]] يا [[زرتشتيان]] پارسى، آدم پرست نبودند تا براى پرستش كودكى از شرق به بيت لحم سفر كنند. اين در حالى است كه متى مى نويسد: | <big>اولاً</big>، [[مجوسيان]] يا [[زرتشتيان]] پارسى، آدم پرست نبودند تا براى پرستش كودكى از شرق به بيت لحم سفر كنند. اين در حالى است كه متى مى نويسد: | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
<big>ثانياً</big>، مشخص نيست هنگامى كه آنها اين كودك را يافتند، چرا او را ترك گفتند و نه بشارت او را به مجوسيان ديگر دادند و نه خود آنها در زمره ى حواريون آن حضرت قرار گرفتند. | <big>ثانياً</big>، مشخص نيست هنگامى كه آنها اين كودك را يافتند، چرا او را ترك گفتند و نه بشارت او را به مجوسيان ديگر دادند و نه خود آنها در زمره ى حواريون آن حضرت قرار گرفتند. | ||
<big>ثالثاً</big>، نه تنها | <big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی(ع) به تشكيل دولت [[اسرائيل]] نپرداخت و اسرائيليان پراكنده را جمع نكرد، بلكه پس از تولد و آغاز فعاليت او، يهوديان پراكنده تر شده، و اورشليم نابود و [[فلسطين]] منهدم گرديد. | ||
<big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره ى سرشمارى و اجبار والدين | <big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره ى سرشمارى و اجبار والدين عیسی به حضور در بيت لحم، نه از نظر تاريخى صحيح است و نه از نظر منطقى. در تاريخ هيچ اثرى از اين سرشمارى وجود ندارد. | ||
در مورد [[ناصرى]] بودن حضرت | در مورد [[ناصرى]] بودن حضرت عیسی نيز ملاحظاتى وجود دارد: | ||
<big>اولاً</big>، اين پيش گويى از انبيا در دست نيست كه شخصى ناصرى ظهور خواهد كرد. | <big>اولاً</big>، اين پيش گويى از انبيا در دست نيست كه شخصى ناصرى ظهور خواهد كرد. | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
# به عیسی بن مریم (ع) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم. <ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref> | # به عیسی بن مریم (ع) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم. <ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref> | ||
= | =عیسی(ع) از نظر كتاب مقدس= | ||
قديمى ترين منبع موجود در مورد هويت حضرت | قديمى ترين منبع موجود در مورد هويت حضرت عیسی(ع) [[كتاب عهد جديد]] است. در رساله هاى پولس و انجيل مرقس كه نخستين نوشته هاى مسيحى اند سخنى از اصل و نسب آن حضرت نيست، كه اين مطلب مى تواند دليلى بر ناآشنايى اين دو نويسنده با گذشته ى تاريخى وى باشد. | ||
در نامه هاى پولس، | در نامه هاى پولس، عیسی(ع) نه يك بشر، بلكه خداوندى است كه براى آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمين نزول كرده و پس از [[مصلوب]] شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراين او نيازى به تاريخ و گذشته و خانواده ندارد. | ||
اما نويسندگان اناجيل متى و لوقا براى پر كردن خلأ موجود در انجيل مرقس شجره نامه اى از حضرت | اما نويسندگان اناجيل متى و لوقا براى پر كردن خلأ موجود در انجيل مرقس شجره نامه اى از حضرت عیسی ذكر مى كنند. <ref>انجيل متى، 1: 1 ـ 18; انجيل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref> | ||
درباره ى [[شجره نامه]] ى حضرت | درباره ى [[شجره نامه]] ى حضرت عیسی(ع) لازم است به نكاتى توجه شود: | ||
# شجره نامه ى متى منشأ تاريخى و دقت لازم را ندارد و از درون سسست است; مثلا اجداد حضرت | # شجره نامه ى متى منشأ تاريخى و دقت لازم را ندارد و از درون سسست است; مثلا اجداد حضرت عیسی را به سه دسته ى چهارده نفرى تقسيم نموده است، در حالى كه در دسته ى سوم سيزده نفر ذكر شده اند; بنابراين افتادگى يا اشتباهى صورت گرفته است. | ||
# | # | ||
# اين شجره نامه با شجره نامه اى كه لوقا ذكر مى كند تفاوت هايى دارد و معلوم نمى شود كدام يك صحيح اند. البته شجره نامه اى كه لوقا ذكر مى كند نسبت حضرت | # اين شجره نامه با شجره نامه اى كه لوقا ذكر مى كند تفاوت هايى دارد و معلوم نمى شود كدام يك صحيح اند. البته شجره نامه اى كه لوقا ذكر مى كند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بيان مى كند كه بيشتر شبيه تخيّل است و محققان به خود اجازه ى تأييد آن را نمى دهند. | ||
# | # | ||
# شجره نامه ى مذبور اگر هم صحيح باشد، شجره نامه ى يوسف، شوهر مريم است، نه شجره نامه ى | # شجره نامه ى مذبور اگر هم صحيح باشد، شجره نامه ى يوسف، شوهر مريم است، نه شجره نامه ى عیسی; زيرا مسيحيان معتقدند كه عیسی از روح القدس است، نه از يوسف. <ref>انجيل لوقا، 1: 26 ـ 37; انجيل متى، 1: 18 ـ 22</ref> | ||
# | # | ||
مسيحيان اصرار دارند كه در شجره نامه بر دو مطلب تأكيد گردد: | مسيحيان اصرار دارند كه در شجره نامه بر دو مطلب تأكيد گردد: | ||
يكى رساندن نسب | يكى رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پيش گويى عهد عتيق را در مورد [[منجى]] و مصلحى كه از نسل داود خواهد آمد و پادشاهى او را زنده خواهد كرد، <ref>اشعياء، 11: 1، و 2: 4</ref> بر حضرت عیسی تطبيق دهند; و ديگرى، رساندن نسب وى به اسحاق; زيرا در كتاب مقدس آمده است: | ||
«ابراهيم، اسحاق را براى قربانى به قربانگاه برد و خداوند گوسفندى فديه ى او كرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانى از نسل او پديد آيد.» <ref>برگرفته از: پيدايش، 22: 1، يهوديان و مسيحيان معتقدند كه حضرت ابراهيم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان كه معتقدند حضرت اسماعيل، ذبيح الله است</ref> | «ابراهيم، اسحاق را براى قربانى به قربانگاه برد و خداوند گوسفندى فديه ى او كرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانى از نسل او پديد آيد.» <ref>برگرفته از: پيدايش، 22: 1، يهوديان و مسيحيان معتقدند كه حضرت ابراهيم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان كه معتقدند حضرت اسماعيل، ذبيح الله است</ref> | ||
ولى طبق آن شجره نامه، اين دو پيامبر از اجداد يوسف، شوهر مريم مى شوند، نه خود | ولى طبق آن شجره نامه، اين دو پيامبر از اجداد يوسف، شوهر مريم مى شوند، نه خود عیسی; مگر اين كه به سبب قرابت خانوادگى يوسف و مريم، آن دو را از اجداد مريم هم به حساب آوريم. | ||
در انجيل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او | در انجيل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او عیسی- پسر يوسف بن هالى...». <ref>انجيل لوقا 3 : 23</ref> | ||
معلوم نيست كه عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذكر كرده است، يا آن چنان كه برخى محققين معتقدند، از اضافاتى است كه بعدها وارد انجيل شده است. <ref>كارل كائوتسكى، بنيادهاى مسيحيت، ص 35; به نقل از: محمد رضا زيبايى نژاد، مسيحيت شناسى مقايسه اى، ص 43</ref> در هر حال اين تعارض وجود دارد كه بالاخره آيا | معلوم نيست كه عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذكر كرده است، يا آن چنان كه برخى محققين معتقدند، از اضافاتى است كه بعدها وارد انجيل شده است. <ref>كارل كائوتسكى، بنيادهاى مسيحيت، ص 35; به نقل از: محمد رضا زيبايى نژاد، مسيحيت شناسى مقايسه اى، ص 43</ref> در هر حال اين تعارض وجود دارد كه بالاخره آيا عیسی پسر يوسف است، يا چنان كه در جاى ديگر كتاب مقدس به آن تصريح شده، <ref> انجيل لوقا، 1: 35; انجيل متى، 1: 21</ref> عیسی متولد از روح القدس است؟ | ||
=عروج حضرت عیسی (ع)= | =عروج حضرت عیسی (ع)= |