۸٬۲۰۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «بِدْعَت وارد کردن چیزی در دین پس از پیامبر اسلام(ص) که از آن نهی شده یا درخصوص...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
عالمان مسلمان درباره بدعت آثاری نوشتهاند؛ کتاب الاِعتصام اثر ابواسحاق ابراهیم شاطبی و البدعه نوشته آیتالله سبحانی از این موارد است. | عالمان مسلمان درباره بدعت آثاری نوشتهاند؛ کتاب الاِعتصام اثر ابواسحاق ابراهیم شاطبی و البدعه نوشته آیتالله سبحانی از این موارد است. | ||
=مفهومشناسی= | |||
مفهومشناسی | |||
تعاریف مختلفی از بدعت ارائه شده است.[۱] در کتاب البِدعَه، ۲۲ تعریف از علمای شیعه و سنی نقل شده است.[۲] برای مثال ابنحَجَر عَسقلانی بدعت را چیزی دانسته است که در مقابل سنت باشد.[۳] همچنین سَیِّدِ مرتَضی، بدعت را افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن، تعریف کرده است.[۴] | تعاریف مختلفی از بدعت ارائه شده است.[۱] در کتاب البِدعَه، ۲۲ تعریف از علمای شیعه و سنی نقل شده است.[۲] برای مثال ابنحَجَر عَسقلانی بدعت را چیزی دانسته است که در مقابل سنت باشد.[۳] همچنین سَیِّدِ مرتَضی، بدعت را افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن، تعریف کرده است.[۴] | ||
خط ۳۰: | خط ۱۹: | ||
در متون فقهی از بدعت با نام «تشریع» هم یاد شده[۱۱] و تعریف یکسانی برای این دو ارائه شده است.[۱۲] | در متون فقهی از بدعت با نام «تشریع» هم یاد شده[۱۱] و تعریف یکسانی برای این دو ارائه شده است.[۱۲] | ||
بدعت، گناه کبیره | =بدعت، گناه کبیره= | ||
در روایات شیعه و اهل سنت، احادیث بسیاری در نکوهش بدعت آمده است.[۱۳] در کتاب البدعه سی روایت در این زمینه نقل شده است.[۱۴] برای مثال طبق حدیثی در مُسنَد احمد بن حنبل و سُنَن ابنماجه قزوینی، پیامبر(ص) هر بدعتی را گمراهی شمرده است.[۱۵] ابنماجه به نقل از پیامبر(ص) گفته است: روزه، نماز، صدقه، حج، عمره و جهادِ اهل بدعت پذیرفته نمیشود.[۱۶] همچنین کُلینی در کتاب کافی، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است که هر بدعتی گمراهی است و سرانجامِ هر گمراهی جهنم است.[۱۷] | در روایات شیعه و اهل سنت، احادیث بسیاری در نکوهش بدعت آمده است.[۱۳] در کتاب البدعه سی روایت در این زمینه نقل شده است.[۱۴] برای مثال طبق حدیثی در مُسنَد احمد بن حنبل و سُنَن ابنماجه قزوینی، پیامبر(ص) هر بدعتی را گمراهی شمرده است.[۱۵] ابنماجه به نقل از پیامبر(ص) گفته است: روزه، نماز، صدقه، حج، عمره و جهادِ اهل بدعت پذیرفته نمیشود.[۱۶] همچنین کُلینی در کتاب کافی، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است که هر بدعتی گمراهی است و سرانجامِ هر گمراهی جهنم است.[۱۷] | ||
آیتالله سبحانی بدعت را از گناهان کبیره دانسته است.[۱۸] شیخ صدوق هم در کتاب مَن لا یَحضُرُه الفقیه، احادیث مربوط به بدعت را در بخش گناهان کبیره آورده است.[۱۹] به گزارش وی، امام باقر(ع) بدعت را از مصادیق کفر و شرک شمرده است.[۲۰] | آیتالله سبحانی بدعت را از گناهان کبیره دانسته است.[۱۸] شیخ صدوق هم در کتاب مَن لا یَحضُرُه الفقیه، احادیث مربوط به بدعت را در بخش گناهان کبیره آورده است.[۱۹] به گزارش وی، امام باقر(ع) بدعت را از مصادیق کفر و شرک شمرده است.[۲۰] | ||
نکوهش بدعت در قرآن | =نکوهش بدعت در قرآن= | ||
به باور مفسران و فقیهان مسلمان، طبق آیات قرآن بدعت حرام است.[۲۱] ازجمله آیاتی که در این زمینه به آن استناد میشود، آیات ۲۷ سوره حدید، ۱۱۶ سوره نحل،[۲۲] ۶۵ و ۱۵۹ سوره انعام و ۳۱ سوره توبه است.[۲۳] | به باور مفسران و فقیهان مسلمان، طبق آیات قرآن بدعت حرام است.[۲۱] ازجمله آیاتی که در این زمینه به آن استناد میشود، آیات ۲۷ سوره حدید، ۱۱۶ سوره نحل،[۲۲] ۶۵ و ۱۵۹ سوره انعام و ۳۱ سوره توبه است.[۲۳] | ||
برپایه آیه ۲۷ سوره حدید، خداوند رَهبانیت را برای مسیحیان تشریع نکرده و این رسم بدعتی از جانب خود آنان بوده است.[۲۴] همچنین در آیه ۱۱۶ سوره نحل، آمده است: «شما نباید از پیش خود چیزى را حلال و چیزى را حرام كنید و به خدا نسبت دروغ بدهید».[۲۵] بهگفته سید محمدحسین طباطبایی، سیاق آیه نشان میدهد که در آن مؤمنان از بدعت در دین نهی شدهاند.[۲۶] | برپایه آیه ۲۷ سوره حدید، خداوند رَهبانیت را برای مسیحیان تشریع نکرده و این رسم بدعتی از جانب خود آنان بوده است.[۲۴] همچنین در آیه ۱۱۶ سوره نحل، آمده است: «شما نباید از پیش خود چیزى را حلال و چیزى را حرام كنید و به خدا نسبت دروغ بدهید».[۲۵] بهگفته سید محمدحسین طباطبایی، سیاق آیه نشان میدهد که در آن مؤمنان از بدعت در دین نهی شدهاند.[۲۶] | ||
حکم فقهی | =حکم فقهی= | ||
فقیهان هرچه را مصداق بدعت باشد، حرام میدانند.[۲۷] برای مثال محقق حِلّی در مسئله چگونگی قسمخوردن بَیِّنه (شهود) در دادگاه، گفته است: قسمخوردن به غیر نام خدا مانند قسم به کتابهای مقدس و پیامبر اسلام(ص) و امامان جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.[۲۸] همچنین در کتاب جواهرالکلام به نقل از فقیهان امامیه آمده است که در وضو شستن صورت و دستها برای بار سوم، بدعت و حرام است.[۲۹] | فقیهان هرچه را مصداق بدعت باشد، حرام میدانند.[۲۷] برای مثال محقق حِلّی در مسئله چگونگی قسمخوردن بَیِّنه (شهود) در دادگاه، گفته است: قسمخوردن به غیر نام خدا مانند قسم به کتابهای مقدس و پیامبر اسلام(ص) و امامان جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.[۲۸] همچنین در کتاب جواهرالکلام به نقل از فقیهان امامیه آمده است که در وضو شستن صورت و دستها برای بار سوم، بدعت و حرام است.[۲۹] | ||
به گفته ملااحمد نراقی مسلمانان درخصوص حُرمت بدعت، اِجماع دارند.[۳۰] او حرامبودن بدعت را از ضروریات (احکام مُسَلَّم) دین اسلام دانسته است.[۳۱] | به گفته ملااحمد نراقی مسلمانان درخصوص حُرمت بدعت، اِجماع دارند.[۳۰] او حرامبودن بدعت را از ضروریات (احکام مُسَلَّم) دین اسلام دانسته است.[۳۱] | ||
رواج اتهام بدعت میان مسلمانان | =رواج اتهام بدعت میان مسلمانان= | ||
مسلمانان همواره درباره اینکه چه چیزهایی بدعت است، اختلافنظر داشتهاند.[۳۲] به گفته ابنرشد، هریک از مذاهب اسلامی مذاهب دیگر را به بدعت متهم میکند.[۳۳] برای مثال حنبلیها و وهابیان همه فلاسفه چون فارابی، ابنسینا و متکلمان شیعه، معتزله، اشاعره و خوارج را اهل بدعت میدانند.[۳۴] | مسلمانان همواره درباره اینکه چه چیزهایی بدعت است، اختلافنظر داشتهاند.[۳۲] به گفته ابنرشد، هریک از مذاهب اسلامی مذاهب دیگر را به بدعت متهم میکند.[۳۳] برای مثال حنبلیها و وهابیان همه فلاسفه چون فارابی، ابنسینا و متکلمان شیعه، معتزله، اشاعره و خوارج را اهل بدعت میدانند.[۳۴] | ||
خط ۵۴: | خط ۴۳: | ||
شیعیان امامی، رویهم گذاشتن دستها در نماز،[۳۹] اقامه نماز تراویح به جماعت،[۴۰] گفتن آمین در نماز[۴۱] و جایزبودن سهطلاقهکردن در یک جلسه[۴۲] را از مصداقهای بدعت میدانند.[۴۳] | شیعیان امامی، رویهم گذاشتن دستها در نماز،[۳۹] اقامه نماز تراویح به جماعت،[۴۰] گفتن آمین در نماز[۴۱] و جایزبودن سهطلاقهکردن در یک جلسه[۴۲] را از مصداقهای بدعت میدانند.[۴۳] | ||
تقسیم بدعتها به خوب و بد | =تقسیم بدعتها به خوب و بد= | ||
برخی از علمای اهل سنت چون شافعی، ابنحزم، غزالی و ابناثیر[۴۴] هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعتهای نیک هم سخن به میان آوردهاند.[۴۵] استناد آنان به سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب درخصوص سفارش به بهجماعتخواندن نماز تراویح است که آن را بدعتی خوب نامید.[۴۶] به نوشته غزالی تنها بدعتی حرام است که با سنت در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.[۴۷] برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه احکام خمسه، به پنج دستهٔ واجب، حرام، مستحب، مکروه و مُباح تقسیم کردهاند.[۴۸] | برخی از علمای اهل سنت چون شافعی، ابنحزم، غزالی و ابناثیر[۴۴] هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعتهای نیک هم سخن به میان آوردهاند.[۴۵] استناد آنان به سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب درخصوص سفارش به بهجماعتخواندن نماز تراویح است که آن را بدعتی خوب نامید.[۴۶] به نوشته غزالی تنها بدعتی حرام است که با سنت در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.[۴۷] برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه احکام خمسه، به پنج دستهٔ واجب، حرام، مستحب، مکروه و مُباح تقسیم کردهاند.[۴۸] | ||