۸٬۲۰۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «علم اصول را علم دستور استنباط خواندهاند و گفتهاند مجموعه قواعد و روشهایی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اصول فقه''' را علم دستور استنباط خوانده اند و گفته اند مجموعه قواعد و روش هایی است که استنباط احکام جزئی و فرعی از منابع فقه را ممکن می سازد. | |||
=تعریف علم اصول= | |||
شهید آیتالله محمدباقر صدر (رض) در تعریف علم اصول میگویند: «العلم بالعناصر المشترکه فی عملیته الاستنباط الحکم الشرعی».(1) | |||
از مجموع تعاریفی که راجع به علم اصول شده، این نتیجه حاصل میگردد که: | از مجموع تعاریفی که راجع به علم اصول شده، این نتیجه حاصل میگردد که: | ||
علم اصول در حقیقت روش صحیح استنباط را از منابع فقه، در فقه به ما میآموزد. از این رو، علم اصول مانند علم منطق از جمله علوم «دستوری» است و به تعبیر شهید مطهری (ره) به «فن» نزدیکتر است تا «علم»، یعنی در این علم درباره یک سلسله «بایدها» سخن میرود و نه درباره یک سلسله «است»ها.(2) بر این اساس، باید گفت فقه و اصول دو علم به هم وابستهاند و این بستگی و پیوستگی مانند وابستگی فلسفه و منطق است و به قول شهید آیتالله صدر (ره) بهتر و صحیحتر آن است که علم اصول را «منطق فقه »بنامیم، زیرا نسبت اصول و فقه مانند نسبت منطق به فلسفه(3) است. به | علم اصول در حقیقت روش صحیح استنباط را از منابع فقه، در فقه به ما میآموزد. از این رو، علم اصول مانند علم منطق از جمله علوم «دستوری» است و به تعبیر شهید مطهری (ره) به «فن» نزدیکتر است تا «علم»، یعنی در این علم درباره یک سلسله «بایدها» سخن میرود و نه درباره یک سلسله «است»ها.(2) بر این اساس، باید گفت فقه و اصول دو علم به هم وابستهاند و این بستگی و پیوستگی مانند وابستگی فلسفه و منطق است و به قول شهید آیتالله صدر (ره) بهتر و صحیحتر آن است که علم اصول را «منطق فقه »بنامیم، زیرا نسبت اصول و فقه مانند نسبت منطق به فلسفه(3) است. به |