پرش به محتوا

جمهوری عربی مصر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جریان‌شناسی جهان اسلام' به 'جریان‌ شناسی جهان اسلام')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:


==پیشینه تمدنی مصر==
==پیشینه تمدنی مصر==
مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان است و تمدن آن - که در حاشیه رود نیل شکل گرفته - در زمره کهن‌ترین تمدنها به شمار آمده و تا سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد قدمت دارد. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. بسیاری از پیامبران بزرگ مانند حضرت یوسف و حضرت موسی (علیهما السلام) نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال 524 قبل از میلاد به دست ایرانیان سقوط کرد. در سال 332 قبل از میلاد اسکندر این سرزمین را تصرف کرد و تا سال‌ها بعد [[سلسله بطاسه]] که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرانی کرده‌اند.
مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان است و تمدن آن - که در حاشیه رود نیل شکل گرفته - در زمره کهن‌ترین تمدنها به شمار آمده و تا سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد قدمت دارد. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. بسیاری از پیامبران بزرگ مانند حضرت یوسف و حضرت موسی (علیهما السلام) نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال 524 قبل از میلاد به دست ایرانیان سقوط کرد. در سال 332 قبل از میلاد اسکندر این سرزمین را تصرف کرد و تا سال‌ها بعد سلسله بطاسه که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرانی کرده‌اند.


==پیشینه اسلامی مصر==
==پیشینه اسلامی مصر==
مسلمانان در سال 641 میلادی (20هجری قمری) در زمان [[خلیفه دوم عمر]]، و به فرماندهی [[عمرو بن‌عاص]] این کشور را فتح کردند. از آن زمان مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. با گسترش اسلام در مصر و کوچ جمعیت‌های بزرگی از قبایل عرب به این سرزمین، مصریان فرهنگ یونانی‌ [[مآب]] را کنار گذاشته و فرهنگ اسلامی و زبان عربی را پذیرفتند. در دوره امویان و سده‌های نخست خلافت عباسی، مصر یکی از ایالات اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب می‌شد. نخستین بار [[ابن طولون]] فرمانداری که در زمان خلافت [[معتز عباسی]] به مصر فرستاد شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، شامات را نیز به قلمرو خود افزود. بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰هجری فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲هجری بار دیگر عباسیان بر مصر غلبه یافتنند. حکومت مستقل بعدی را [[محمد بن طغج]] معروف به اخشید که در آغاز کار در سال ۳۲۳هـ به عنوان فرماندار عباسیان به مصر آمد، تأسیس کرد. هنگامی که اخشید در سال ۳۳۴ درگذشت [[ابوالمسک کافور]] ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷هجری در دست داشت. با مرگ کافور، فاطمیان اسماعیلی که پیش‌تر در افریقیه (تونس امروزی) حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ بر مصر غلبه کردند. [[سلسله فاطمیان]]، حدود دویست سال بعد، به دست [[صلاح‌الدین ایوبی]] در سال ۵۶۷هجری از میان رفت. ایوبیان که مصر و شام را زیر سلطه داشتند و به ویژه به دلیل پیکارهایشان با صلیبیان، در تاریخ اسلام اهمیت دارند، در سال ۶۴۸هـ جای خود را به حکومت ممالیک دادند. ممالیک در آغاز، به عنوان غلامان نظامی در خدمت سلاطین ایوبی بودند، ولی کم کم با دامن زدن به اختلافات سیاسی ایوبیان، بر اوضاع مصر مسلط شدند. چندی بعد شاخه‌ای دیگر از ممالیک که به ممالیک چرکسی یا بُرجیه نامیده می‌شدند، حکومت مصر را بر عهده گرفتند. ممالیک به دست [[سلطان سلیم عثمانی]] در سال ۹۲۳ شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.
مسلمانان در سال 641 میلادی (20هجری قمری) در زمان [[خلیفه دوم عمر]]، و به فرماندهی [[عمرو بن‌عاص]] این کشور را فتح کردند. از آن زمان مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. با گسترش اسلام در مصر و کوچ جمعیت‌های بزرگی از قبایل عرب به این سرزمین، مصریان فرهنگ یونانی‌ [[مآب]] را کنار گذاشته و فرهنگ اسلامی و زبان عربی را پذیرفتند. در دوره امویان و سده‌های نخست خلافت عباسی، مصر یکی از ایالات اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب می‌شد. نخستین بار ابن طولون فرمانداری که در زمان خلافت [[معتز عباسی]] به مصر فرستاد شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، شامات را نیز به قلمرو خود افزود. بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰هجری فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲هجری بار دیگر عباسیان بر مصر غلبه یافتنند. حکومت مستقل بعدی را محمد بن طغج معروف به اخشید که در آغاز کار در سال ۳۲۳هـ به عنوان فرماندار عباسیان به مصر آمد، تأسیس کرد. هنگامی که اخشید در سال ۳۳۴ درگذشت ابوالمسک کافور ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷هجری در دست داشت. با مرگ کافور، فاطمیان اسماعیلی که پیش‌تر در افریقیه (تونس امروزی) حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ بر مصر غلبه کردند. [[سلسله فاطمیان]]، حدود دویست سال بعد، به دست [[صلاح‌الدین ایوبی]] در سال ۵۶۷هجری از میان رفت. ایوبیان که مصر و شام را زیر سلطه داشتند و به ویژه به دلیل پیکارهایشان با صلیبیان، در تاریخ اسلام اهمیت دارند، در سال ۶۴۸هـ جای خود را به حکومت ممالیک دادند. ممالیک در آغاز، به عنوان غلامان نظامی در خدمت سلاطین ایوبی بودند، ولی کم کم با دامن زدن به اختلافات سیاسی ایوبیان، بر اوضاع مصر مسلط شدند. چندی بعد شاخه‌ای دیگر از ممالیک که به ممالیک چرکسی یا بُرجیه نامیده می‌شدند، حکومت مصر را بر عهده گرفتند. ممالیک به دست [[سلطان سلیم عثمانی]] در سال ۹۲۳ شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.
حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایب السلطنه‌هایی بودند که از سوی سلطان عثمانی به کار گماشته می‌شدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند. در سال ۱۷۹۸م./۱۲۱۳ق. ناپلئون بناپارت (۱۷۶۹-۱۸۲۱م.) به مصر حمله کرد تا با دسترسی به دریای سرخ به متصرفات بریتانیا در هندوستان و شرق آسیا نزدیک شود، اما بعد از مدتی، از نیروهای عثمانی و انگلیس که ضد فرانسه متحد شده‌ بودند، شکست خورد. در دوره هرج و مرجی که بعد از این واقعه ایجاد شد، محمد علی فرمانده یکی از واحدهای نظامی آلبانیایی که از سوی سلطان عثمانی برای مقابله با فرانسه به مصر فرستاده شده بود، بر سایر رقبا پیروز شد و قدرت را در مصر در اختیار خود گرفت. از این پس مصر در عمل خودمختار بود هر چند بخشی از امپراتوری عثمانی به حساب می‌آمد. بعد از محمد علی فرزندان وی بر حکومت مصر نشستند تا اینکه در سال ۱۹۵۲م فاروق، آخرین فرد این خاندان با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست‌ [[جمال عبدالناصر]](۱۹۱۸-۱۹۷۰م.) انجامید، از حکومت برکنار شد.
حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایب السلطنه‌هایی بودند که از سوی سلطان عثمانی به کار گماشته می‌شدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند. در سال ۱۷۹۸م./۱۲۱۳ق. ناپلئون بناپارت (۱۷۶۹-۱۸۲۱م.) به مصر حمله کرد تا با دسترسی به دریای سرخ به متصرفات بریتانیا در هندوستان و شرق آسیا نزدیک شود، اما بعد از مدتی، از نیروهای عثمانی و انگلیس که ضد فرانسه متحد شده‌ بودند، شکست خورد. در دوره هرج و مرجی که بعد از این واقعه ایجاد شد، محمد علی فرمانده یکی از واحدهای نظامی آلبانیایی که از سوی سلطان عثمانی برای مقابله با فرانسه به مصر فرستاده شده بود، بر سایر رقبا پیروز شد و قدرت را در مصر در اختیار خود گرفت. از این پس مصر در عمل خودمختار بود هر چند بخشی از امپراتوری عثمانی به حساب می‌آمد. بعد از محمد علی فرزندان وی بر حکومت مصر نشستند تا اینکه در سال ۱۹۵۲م فاروق، آخرین فرد این خاندان با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست‌ [[جمال عبدالناصر]](۱۹۱۸-۱۹۷۰م.) انجامید، از حکومت برکنار شد.
==جنگ شش روزه==
==جنگ شش روزه==
خط ۴۵: خط ۴۵:
شناخت [[جریان های مذهبی مصر|جریان‌های مذهبی]] و [[جریان های فکری مصر|جریان‌های فکری]] در مصر به عنوان مهم‌ترین کشور عربی و یکی از تأثیرگذارترین کشورهای اسلامی در حوزه تفکر و اندیشه برای تعیین راهکار و راهبرد وحدت در جهان اسلام امری ضروری است. جریانات متعدد تأثیرگذار در مصر، برخاسته از نبوغ فکری است. اهمیت فضای فکری مصر، چنان است که مهم‌ترین و عظیم‌ترین تمدن در عرصه فرهنگ و اندیشه را در خود جای داده است. از این‌رو بحث در باره جریانات فکری مصر و شناخت آن‌ها یکی از مباحث لازم در حوزه فرهنگ سیاسی و اعتقادی است.
شناخت [[جریان های مذهبی مصر|جریان‌های مذهبی]] و [[جریان های فکری مصر|جریان‌های فکری]] در مصر به عنوان مهم‌ترین کشور عربی و یکی از تأثیرگذارترین کشورهای اسلامی در حوزه تفکر و اندیشه برای تعیین راهکار و راهبرد وحدت در جهان اسلام امری ضروری است. جریانات متعدد تأثیرگذار در مصر، برخاسته از نبوغ فکری است. اهمیت فضای فکری مصر، چنان است که مهم‌ترین و عظیم‌ترین تمدن در عرصه فرهنگ و اندیشه را در خود جای داده است. از این‌رو بحث در باره جریانات فکری مصر و شناخت آن‌ها یکی از مباحث لازم در حوزه فرهنگ سیاسی و اعتقادی است.
==شخصیت‌های علمی مصر==
==شخصیت‌های علمی مصر==
مصر یکی از مهم‌ترین کشورها از دیدگاه علمی و فرهنگی در جهان عرب و قاره آفریقاست. بسیاری از چهره‌های علمی این کشور از دانشگاه الازهر فارغ التحصیل شده‌اند. رهبران و رؤسای این دانشگاه از برجستگان جامعه علمی به شمار می‌آیند. کسانی چون [[شیخ محمدبن عبدالله خرسئی مالکی]]، [[شیخ ابراهیم بن محمد برمادی]]، [[شیخ محمد نشرتی]] و دیگران از نخستین رهبران دانشگاه الازهر و از دانشمندان زمان خود بوده‌اند. اما از میان رهبران و شیوخ الازهر دو تن به روشنی درخشیدند. یکی [[شیخ محمدمصطفی مراغی]] بود که اصلاحات گسترده ایجاد کرد و رشته‌های متعددی را در دانشگاه الازهر بر پا نمود. و دیگری [[شیخ محمود شلتوت]] بود که از رؤسای اخیر الازهر به شمار می‌آید. روابط خوب او با [[سید حسین بروجردی|آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی]] موجب انسجام و وحدت امت اسلامی گشت و همچنین زمینه‌ای شد تا رشته [[فقه شیعه جعفری]] در آن دانشگاه تأسیس شود.
مصر یکی از مهم‌ترین کشورها از دیدگاه علمی و فرهنگی در جهان عرب و قاره آفریقاست. بسیاری از چهره‌های علمی این کشور از دانشگاه الازهر فارغ التحصیل شده‌اند. رهبران و رؤسای این دانشگاه از برجستگان جامعه علمی به شمار می‌آیند. کسانی چون شیخ محمدبن عبدالله خرسئی مالکی، شیخ ابراهیم بن محمد برمادی، شیخ محمد نشرتی  و دیگران از نخستین رهبران دانشگاه الازهر و از دانشمندان زمان خود بوده‌اند. اما از میان رهبران و شیوخ الازهر دو تن به روشنی درخشیدند. یکی شیخ محمدمصطفی مراغی بود که اصلاحات گسترده ایجاد کرد و رشته‌های متعددی را در دانشگاه الازهر بر پا نمود. و دیگری [[شیخ محمود شلتوت]] بود که از رؤسای اخیر الازهر به شمار می‌آید. روابط خوب او با [[سید حسین بروجردی|آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی]] موجب انسجام و وحدت امت اسلامی گشت و همچنین زمینه‌ای شد تا رشته [[فقه شیعه جعفری]] در آن دانشگاه تأسیس شود.
برخی دیگر از چهره‌های شاخص علم و فرهنگ مصر، که در سیاست نیز دستی داشتند، به جایگاه‌های مهمی در سطح بین‌المللی دست یافتند که از جمله آنها: [[پطرس غالی]] دبیرکل [[سازمان ملل متحد]] از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷، [[محمد البرادعی]] دبیرکل آژانس بین‌المللی اتمی، و [[عمرو موسی]] دبیرکل [[اتحادیه عرب]] هستند.
برخی دیگر از چهره‌های شاخص علم و فرهنگ مصر، که در سیاست نیز دستی داشتند، به جایگاه‌های مهمی در سطح بین‌المللی دست یافتند که از جمله آنها: پطرس غالی دبیرکل [[سازمان ملل متحد]] از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷، محمد البرادعی دبیرکل آژانس بین‌المللی اتمی، و عمرو موسی دبیرکل [[اتحادیه عرب]] هستند.


[[رده: کشورهای اسلامی]]
[[رده: کشورهای اسلامی]]
   
   
[[رده: جریان‌ شناسی جهان اسلام]]
[[رده: جریان‌ شناسی جهان اسلام]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش