۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'امام موسى كاظم' به 'امام موسی کاظم') |
||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
"""چگونگی آشکار شدن قبر علی(ع)""" | """چگونگی آشکار شدن قبر علی(ع)""" | ||
در باره چگونگي آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علي(ع) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشيد در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقيب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقيب آنها باز مى ايستادند. هارون الرشيد دريافت كه بايد در اين مكان، سرّى نهفته باشد. پيرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پيرمرد جويا شد. پيرمرد گفت: براى گفتن سرّ اين تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نيز امانش داد. پير مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اينجا آمدم و پدرم در اين مكان زيارت نامه مى خواند و نماز مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زيارت خواندن در اينجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق عليه السلام براى زيارت به اينجا مى آمدم و ايشان فرمود: اينجا قبر جدش على بن ابىطالب عليه السلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسيدند و لوحى در آنجا پيدا شد كه بر روى آن با خط سريانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنين است: «اين قبرى است كه نوح پيغمبر آن را براى على عليه السلام وصى محمد صلى الله عليه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود ». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاكها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به امام | در باره چگونگي آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علي(ع) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشيد در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقيب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقيب آنها باز مى ايستادند. هارون الرشيد دريافت كه بايد در اين مكان، سرّى نهفته باشد. پيرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پيرمرد جويا شد. پيرمرد گفت: براى گفتن سرّ اين تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نيز امانش داد. پير مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اينجا آمدم و پدرم در اين مكان زيارت نامه مى خواند و نماز مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زيارت خواندن در اينجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق عليه السلام براى زيارت به اينجا مى آمدم و ايشان فرمود: اينجا قبر جدش على بن ابىطالب عليه السلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسيدند و لوحى در آنجا پيدا شد كه بر روى آن با خط سريانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنين است: «اين قبرى است كه نوح پيغمبر آن را براى على عليه السلام وصى محمد صلى الله عليه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود ». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاكها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به امام موسی کاظم عليه السلام در مدينه نوشت و صحت اين مطلب را از امام موسى عليه السلام سؤال كرد. ايشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابىطالب عليه السلام تأييد كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنايى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجير هارونى» معروف شد.<ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref> | ||
=حرم امام علی= | =حرم امام علی= |