confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اصولیون نام آن دسته از فقهای شیعه است که در علم اصول فقه صاحب نظرند. این واژه در برابر اخباری ها به کار گرفته می شود که تعریف خاص خود را دارد.اصولی گری از زمان افول اخباری گری در قرن هجدهم، مکتب مسلط در تشیع اثنی عشری بوده و هماکنون در مذهب شیعه اکثریت قریب به اتفاق را تشکیل میدهد. | اصولیون نام آن دسته از [[فقهای شیعه]] است که در علم [[اصول فقه]] صاحب نظرند. این واژه در برابر [[اخباری ها]] به کار گرفته می شود که تعریف خاص خود را دارد.اصولی گری از زمان افول اخباری گری در قرن هجدهم، مکتب مسلط در تشیع اثنی عشری بوده و هماکنون در مذهب شیعه اکثریت قریب به اتفاق را تشکیل میدهد. | ||
==منابع مورد اعتنای فقهی نزد اصولیون== | ==منابع مورد اعتنای فقهی نزد اصولیون== | ||
نزد اصولیون | |||
نزد اصولیون برای استنباط احکام فقهی چهار منبع شناخته شده است. 1.[[كتاب خدا]] ([[قرآن]]). 2. [[سنت]]، یعنی قول و فعل و تقریر [[پیامبر]] ـ صلوات الله علیه ـ یا امام. 3. [[اجماع]]. 4. [[عقل]]. این چهار منبع در اصطلاح فقها و اصولیون «ادله اربعه» خوانده می شوند. اما اخباری ها فقط سنت را منبع اصلی فقه می دانند. اصولی ها بعد از قرآن سنت را از ادله اربعه می دانند و معتقدند كه تنها حدیث صحیح و موثق، قابل اعتماد است و راوی حدیث باید عادل و شخص مورد اعتمادی باشد. در غیر این صورت، احادیث قابل اعتماد نیست. بنا بر این، «علم رجال» یعنی علم راوی شناسی، در میان مسلمین به وجود آمد. این دسته «قياس» و «اجتهاد» و «راى» را از اصول فقه می دانند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64</ref> | |||
==تفاوت اصولیون شیعه و اهل سنت== | ==تفاوت اصولیون شیعه و اهل سنت== | ||
در برخی از منابع آمده است: اصوليين شيعه به قياس و رأى قايل نيستند و در برابر اخباریون هستند اما اصوليون اهل سنت در مقابل حشويه اند نه در مقابل اخباريون. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64</ref> | در برخی از منابع آمده است: اصوليين شيعه به قياس و رأى قايل نيستند و در برابر اخباریون هستند اما اصوليون اهل سنت در مقابل حشويه اند نه در مقابل اخباريون. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64</ref> |