پرش به محتوا

طریقت تیجانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
تیجانیّه، یکی از طریقه‌های رایج تصوف در افریقای مرکزی و غربی که به وسیلۀ ابوالعباس احمد بن محمد تیجانی (تجانی) حسنی (۱۱۵۰- ۱۷ شوال ۱۲۳۰ق/ ۱۷۳۷-۲۲ سپتامبر ۱۸۱۵م) ایجاد گردید.
تیجانیّه، یکی از طریقه‌های رایج تصوف در افریقای مرکزی و غربی که به وسیلۀ ابوالعباس احمد بن محمد تیجانی (تجانی) حسنی (۱۱۵۰- ۱۷ شوال ۱۲۳۰ق/ ۱۷۳۷-۲۲ سپتامبر ۱۸۱۵م) ایجاد گردید.


نام دقیق
[ویرایش]


=نام دقیق=
نام دقیق‌تر این فرقه «تِجانیه» است و به اعتبار نام کوچک مؤسس آن، به «احمدیه» نیز شهرت دارد. [۱]
نام دقیق‌تر این فرقه «تِجانیه» است و به اعتبار نام کوچک مؤسس آن، به «احمدیه» نیز شهرت دارد. [۱]


بنیان‌گذار
=بنیان‌گذار=
[ویرایش]
 
احمد بن محمد تجانی، بنیان‌گذار این طریقه، در روستای عین ماضی ــ در جنوب الجزایر کنونی ــ به دنیا آمد و به سبب وصلت یکی از پدرانش با خانواده‌ای از قبیلۀ «بنی توجین» مغرب به «تجانی» شهرت یافت. او خود را جزو سادات حسنی (شرفا) می‌دانست و نسبت سیادت خود را از طریق نفس زکیه به امام حسن (علیه‌السلام) می‌رساند. [۲][۳][۴]
احمد بن محمد تجانی، بنیان‌گذار این طریقه، در روستای عین ماضی ــ در جنوب الجزایر کنونی ــ به دنیا آمد و به سبب وصلت یکی از پدرانش با خانواده‌ای از قبیلۀ «بنی توجین» مغرب به «تجانی» شهرت یافت. او خود را جزو سادات حسنی (شرفا) می‌دانست و نسبت سیادت خود را از طریق نفس زکیه به امام حسن (علیه‌السلام) می‌رساند. [۲][۳][۴]


شرح حال
==شرح حال==


تجانی در کودکی قرآن کریم را حفظ کرد و تا سن ۲۰ سالگی، آثار اندیشمندانی چون ابن رشد را فرا گرفت. او در ۱۱۷۱ق/ ۱۷۵۸م، به فاس مهاجرت کرد و با دو تن از مشایخ بزرگ تصوف مغرب، یعنی شیخ طیب وزانی و شیخ احمد صقلی دیدار نمود؛ سپس با طریقۀ قادریه آشنا شد و پس از آن، اصول طریقۀ ناصریه را نزد محمد بن عبدالله تزانی آموخت. او در ۱۱۸۶ق عازم مکه گردید و در میان راه به دیدار محمد بن عبدالرحمان ازهری شتافت تا مبانی طریقۀ خلوتیه را فراگیرد. [۵][۶][۷] وی همچنین با شیخ دیگری از همین طریقه به نام محمود کردی (د ۱۲۰۸ق) نیز ملاقات نمود. [۸][۹]
تجانی در کودکی قرآن کریم را حفظ کرد و تا سن ۲۰ سالگی، آثار اندیشمندانی چون ابن رشد را فرا گرفت. او در ۱۱۷۱ق/ ۱۷۵۸م، به فاس مهاجرت کرد و با دو تن از مشایخ بزرگ تصوف مغرب، یعنی شیخ طیب وزانی و شیخ احمد صقلی دیدار نمود؛ سپس با طریقۀ قادریه آشنا شد و پس از آن، اصول طریقۀ ناصریه را نزد محمد بن عبدالله تزانی آموخت. او در ۱۱۸۶ق عازم مکه گردید و در میان راه به دیدار محمد بن عبدالرحمان ازهری شتافت تا مبانی طریقۀ خلوتیه را فراگیرد. [۵][۶][۷] وی همچنین با شیخ دیگری از همین طریقه به نام محمود کردی (د ۱۲۰۸ق) نیز ملاقات نمود. [۸][۹]


اقامت در مکه
==اقامت در مکه==
 
تجانی در کمتر از دو سالی که در مکه و مدینه اقامت داشت، از محضر صوفیانی چون محمد بن عبدالکریم سمان و ابوالعباس هندی بهره برد و در ۱۱۸۸ق/ ۱۷۷۴م، به قاهره بازگشت تا دوباره با شیخ محمود کردی دیدار نماید. گویا شیخ در این ملاقات به تجانی اجازۀ ارشاد داد و بر همین مبنا، برخی سلسلۀ طریقه تجانی را از جانب شیخ محمد کردی به ابونجیب سهروردی و در نهایت به علی (علیه‌السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) می‌رسانند. [۱۰][۱۱]
تجانی در کمتر از دو سالی که در مکه و مدینه اقامت داشت، از محضر صوفیانی چون محمد بن عبدالکریم سمان و ابوالعباس هندی بهره برد و در ۱۱۸۸ق/ ۱۷۷۴م، به قاهره بازگشت تا دوباره با شیخ محمود کردی دیدار نماید. گویا شیخ در این ملاقات به تجانی اجازۀ ارشاد داد و بر همین مبنا، برخی سلسلۀ طریقه تجانی را از جانب شیخ محمد کردی به ابونجیب سهروردی و در نهایت به علی (علیه‌السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) می‌رسانند. [۱۰][۱۱]


سفر به فاس
==سفر به فاس==
 
وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابی‌سمغون رفت و در آن‌جا ساکن شد. ظاهراً مهم‌ترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعه‌ای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکل‌گیری طریقۀ تیجانیه است. [۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان عثمانی به شهر فاس پناه برد و در آن‌جا با استقبال گستردۀ مردم روبه‌رو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در فاس دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. [۱۷] [۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]
وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابی‌سمغون رفت و در آن‌جا ساکن شد. ظاهراً مهم‌ترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعه‌ای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکل‌گیری طریقۀ تیجانیه است. [۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان عثمانی به شهر فاس پناه برد و در آن‌جا با استقبال گستردۀ مردم روبه‌رو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در فاس دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. [۱۷] [۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]


آشنا به طریقه های زمان خود
==آشنا به طریقه های زمان خود==
 
تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیش‌تر طریقه‌های زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم شاذلیـه به شمـار می‌رود ــ تدریس می‌نمود. نوشته‌های مختلفی را به او منتسب می‌دارند که اغلب توسط مریدان وی جمع‌آوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامه‌هایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیه‌هایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آن‌ها هم‌اکنون در خزانۀ رباط موجود‌ است. [۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]
تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیش‌تر طریقه‌های زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم شاذلیـه به شمـار می‌رود ــ تدریس می‌نمود. نوشته‌های مختلفی را به او منتسب می‌دارند که اغلب توسط مریدان وی جمع‌آوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامه‌هایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیه‌هایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آن‌ها هم‌اکنون در خزانۀ رباط موجود‌ است. [۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]


مریدان
==مریدان==
 
تجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آن‌ها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان می‌توان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. [۳۳] اما حاج‌علی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهم‌ترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و سودان، تیجانیه را وسعت و قدرت بسیار بخشید.پس از وی، محمد عید بن علی بن عیسی (د ۱۲۹۱ق/ ۱۸۷۴م) رهبری طریقه را عهده‌دار شد، ولی در این زمان اختلافهای عین ماضی و تماسین به حدی رسید که هر گروه برای خود خلیفۀ جداگانه‌ای معین کرد. به این ترتیب، از شاخۀ عین ماضی (یعنی خاندان تجانی) نخست دو پسر محمد صغیر، به نامهای احمد (د‌۱۳۱۴ق/ ۱۸۹۶م) و بشیر (د ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م) و پس از آنها، پسر احمد یعنی علی، زمام امور را به دست گرفتند. در شاخۀ تماسین نیز نوۀ علی بن عیسی به نام محمد صغیر (د ۱۳۰۹ق) بر جای پدر نشست. از آن هنگام به بعد، طریقۀ تیجانیه رهبری واحدی نداشته است و در هر منطقه خلیفه‌ای مستقل که معمولاً به طور موروثی به خلافت می‌رسد، رهبری طریقه را برعهده دارد. [۳۴]
تجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آن‌ها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان می‌توان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. [۳۳] اما حاج‌علی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهم‌ترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و سودان، تیجانیه را وسعت و قدرت بسیار بخشید.پس از وی، محمد عید بن علی بن عیسی (د ۱۲۹۱ق/ ۱۸۷۴م) رهبری طریقه را عهده‌دار شد، ولی در این زمان اختلافهای عین ماضی و تماسین به حدی رسید که هر گروه برای خود خلیفۀ جداگانه‌ای معین کرد. به این ترتیب، از شاخۀ عین ماضی (یعنی خاندان تجانی) نخست دو پسر محمد صغیر، به نامهای احمد (د‌۱۳۱۴ق/ ۱۸۹۶م) و بشیر (د ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م) و پس از آنها، پسر احمد یعنی علی، زمام امور را به دست گرفتند. در شاخۀ تماسین نیز نوۀ علی بن عیسی به نام محمد صغیر (د ۱۳۰۹ق) بر جای پدر نشست. از آن هنگام به بعد، طریقۀ تیجانیه رهبری واحدی نداشته است و در هر منطقه خلیفه‌ای مستقل که معمولاً به طور موروثی به خلافت می‌رسد، رهبری طریقه را برعهده دارد. [۳۴]
محمد حفیظ (د ۱۲۳۵ق) از دیگر مریدان تجانی بود که به عنوان خلیفۀ او در موریتانی انتخاب گردید و این طریقه را در جنوب مغرب گسترش داد. [۳۵] اما در اواخر سدۀ ۱۳ق شریف الاحذر، یکی از خلیفه‌های این منطقه، مبانی اصلاح نوینی را مطرح ساخت که توسط شاگردش یعنی شیخ حملّه (د ۱۳۶۱ق/ ۱۹۴۲م) مورد تأکید قرار گرفت. اختلاف آن‌ها با دیگران بر سر شمار اذکار و اوراد بود و این اختلافات سرانجام به انشعاب فرقۀ حملّیه انجامید. این طریقه علاوه بر موریتانی و ولتای شمالی، در سنگال، نیجر و گینه‌ نیز پیروانی دارد.
محمد حفیظ (د ۱۲۳۵ق) از دیگر مریدان تجانی بود که به عنوان خلیفۀ او در موریتانی انتخاب گردید و این طریقه را در جنوب مغرب گسترش داد. [۳۵] اما در اواخر سدۀ ۱۳ق شریف الاحذر، یکی از خلیفه‌های این منطقه، مبانی اصلاح نوینی را مطرح ساخت که توسط شاگردش یعنی شیخ حملّه (د ۱۳۶۱ق/ ۱۹۴۲م) مورد تأکید قرار گرفت. اختلاف آن‌ها با دیگران بر سر شمار اذکار و اوراد بود و این اختلافات سرانجام به انشعاب فرقۀ حملّیه انجامید. این طریقه علاوه بر موریتانی و ولتای شمالی، در سنگال، نیجر و گینه‌ نیز پیروانی دارد.


مهم‌ترین رهبر شاخۀ سودانی
=مهم‌ترین رهبر شاخۀ سودانی=
[ویرایش]
 
حاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهم‌ترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در حجاز و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار فرانسه و تصورات موعود باورانه‌ای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و حرکتهای نظامی چندی را سامان دهد. حاج عمر حکومتی به نام «توکولور» را در سودان غربی، نیجریه، گینه و مالی به وجود آورد و پس از وی فرزندش یعنی احمد شیخ (ه‌ م) یا احمدو سیکو حکومت او را در دست گرفت. طومار ۳۰ سالۀ این جنبش با حملۀ فرانسویها درهم پیچیده شد، اما طی آن بسیاری از غیرمسلمانان سرزمین هوسا به وسیلۀ طریقۀ تیجانیه با اسلام آشنا شدند. [۳۶][۳۷][۳۸] به دنبال این حرکت، محمدالامین (ممدولمین، د ۱۳۰۵ق) خود را جانشین حاج عمر معرفی کرد و مدعی زعامت تیجانیه در غرب افریقا گردید. پس از وی، الفا هاشم (د ۱۳۴۹ق)، برادرزادۀ عمر تال نیز همین داعیه را در قلمرو احمدو مطرح کرد. این روند با ظهور فردی از شاخۀ تماسینی تیجانیه به نام عمر جنبو (د ۱۳۳۶ق) تداوم یافت. او این طریقه را در کردفان و دارفور تقویت کرد. [۳۹] محمد المختار (د ۱۲۹۹ق/ ۱۸۸۲م) نیز که خود شاگرد یکی از مریدان تجانی به نام محمدالسقاف بود، طریقۀ تیجانیه را در مصر و افریقای شرقی گسترش داد. به رغم فضای نامساعدی که در این ناحیه وجود داشت، فعالیتهای او توسط عبدالمؤمن بن احمد بن سلامه (د ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵م) دنبال گردید.
حاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهم‌ترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در حجاز و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار فرانسه و تصورات موعود باورانه‌ای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و حرکتهای نظامی چندی را سامان دهد. حاج عمر حکومتی به نام «توکولور» را در سودان غربی، نیجریه، گینه و مالی به وجود آورد و پس از وی فرزندش یعنی احمد شیخ (ه‌ م) یا احمدو سیکو حکومت او را در دست گرفت. طومار ۳۰ سالۀ این جنبش با حملۀ فرانسویها درهم پیچیده شد، اما طی آن بسیاری از غیرمسلمانان سرزمین هوسا به وسیلۀ طریقۀ تیجانیه با اسلام آشنا شدند. [۳۶][۳۷][۳۸] به دنبال این حرکت، محمدالامین (ممدولمین، د ۱۳۰۵ق) خود را جانشین حاج عمر معرفی کرد و مدعی زعامت تیجانیه در غرب افریقا گردید. پس از وی، الفا هاشم (د ۱۳۴۹ق)، برادرزادۀ عمر تال نیز همین داعیه را در قلمرو احمدو مطرح کرد. این روند با ظهور فردی از شاخۀ تماسینی تیجانیه به نام عمر جنبو (د ۱۳۳۶ق) تداوم یافت. او این طریقه را در کردفان و دارفور تقویت کرد. [۳۹] محمد المختار (د ۱۲۹۹ق/ ۱۸۸۲م) نیز که خود شاگرد یکی از مریدان تجانی به نام محمدالسقاف بود، طریقۀ تیجانیه را در مصر و افریقای شرقی گسترش داد. به رغم فضای نامساعدی که در این ناحیه وجود داشت، فعالیتهای او توسط عبدالمؤمن بن احمد بن سلامه (د ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵م) دنبال گردید.