۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
به نوشته مامقانی در کتاب مقباس الهدایة محدث کسی است که راههای اثبات حدیث، نام راویان و عدالت آنان را بداند و نیز بداند که چیزی به حدیث اضافه یا کم شده است یا نه | به نوشته مامقانی در کتاب مقباس الهدایة محدث کسی است که راههای اثبات حدیث، نام راویان و عدالت آنان را بداند و نیز بداند که چیزی به حدیث اضافه یا کم شده است یا نه | ||
<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹.</ref> | <ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹.</ref> | ||
محمدرضا مامقانی در تعلیقه خود بر مقباس الهدایه میگوید که محدث کسی است که علم حدیث و اصطلاحات آن را بداند و الفاظ غریب الحدیث و نیز انواع حدیث را بشناسد.<ref>مامقانی، محمدرضا، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۵۰.</ref> او همچنین به نقل از کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، شنیدن، نوشتن، قرائت کردن و حفظ کردن حدیث و سفر به شهرهای مختلف برای شنیدن حدیث را جزو ویژگیهای محدث ذکر کرده است.<ref>مامقانی، محمدرضا، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۲۸.</ref> شهید ثانی محدث را کسی میداند که از نظر علمی مشغول سنت پیامبر و امامان باشد. | محمدرضا مامقانی در تعلیقه خود بر مقباس الهدایه میگوید که محدث کسی است که علم حدیث و اصطلاحات آن را بداند و الفاظ غریب الحدیث و نیز انواع حدیث را بشناسد.<ref>مامقانی، محمدرضا، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۵۰.</ref> او همچنین به نقل از کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، شنیدن، نوشتن، قرائت کردن و حفظ کردن حدیث و سفر به شهرهای مختلف برای شنیدن حدیث را جزو ویژگیهای محدث ذکر کرده است.<ref>مامقانی، محمدرضا، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۲۸.</ref> شهید ثانی محدث را کسی میداند که از نظر علمی مشغول سنت پیامبر و امامان باشد.<ref>شهید ثانی، الرعایة، ۱۴۳۳ق، ص۵۰.</ref> | ||
به گفته مامقانی اگر در کتابهای رجالی کسی را با عنوان محدث توصیف کنند این توصیف مدح او محسوب میشود. هر چند نمیتوان این تعبیر را توثیق او حساب کرد.[۵] | به گفته مامقانی اگر در کتابهای رجالی کسی را با عنوان محدث توصیف کنند این توصیف مدح او محسوب میشود. هر چند نمیتوان این تعبیر را توثیق او حساب کرد.[۵] | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۴۸. | مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۴۸. | ||
مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹-۵۰. | مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹-۵۰. |