۸٬۱۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
وى مأمون را به عقيده «معتزله» تبليغ كرد. و مىگفت: خداوند بندهاى را مجبور به شناختن خود نكند و او را نتواند از كفر بازدارد و آدمى مانند ديگر جانوران تكليفى ندارد، از اين رو زنديقان و عوام و دهريه و ترسايان در روز بازپسين خاك خواهند شد و كودكى كه به خردى مرده و بناچار خداى را نشناخته تكليفى كه سزاوار كيفر باشد ندارد و در روز بازپسين خاك خواهد گشت. | |||
ديگر اين كه مىگفت: افعال متولده را فاعلى نيست. | ديگر اين كه مىگفت: افعال متولده را فاعلى نيست. | ||
همچنين مىگفت: سراى اسلام، سراى شرك است و اسير گرفتن در آن حرام است. زيرا در نزد او اسير هرگاه آقاى خود را نشناسد به وى نافرمانى كرده است. | همچنين مىگفت: سراى اسلام، سراى شرك است و اسير گرفتن در آن حرام است. زيرا در نزد او اسير هرگاه آقاى خود را نشناسد به وى نافرمانى كرده است. | ||
گناهكار كسى است كه به ناچار پرودگار خود را شناخته و سپس وى را منكر و نافرمان شود. | گناهكار كسى است كه به ناچار پرودگار خود را شناخته و سپس وى را منكر و نافرمان شود. | ||
مسلم بن قتيبه در كتاب «مختلف الحديث» آورده كه: ثمامه بن اشترس در روز آدينه مردمان را ديد كه از بيم آن كه مبادا نماز جمعه ايشان فوت شود بسوى مسجد مىدويدند، از ديدن آن حالت، روى به دوستش كرد و گفت: آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت: ببين اين مرد تازى با مردمان چه كرده است. | مسلم بن قتيبه در كتاب «مختلف الحديث» آورده كه: ثمامه بن اشترس در روز آدينه مردمان را ديد كه از بيم آن كه مبادا نماز جمعه ايشان فوت شود بسوى مسجد مىدويدند، از ديدن آن حالت، روى به دوستش كرد و گفت: آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت: ببين اين مرد تازى با مردمان چه كرده است. | ||
<ref>فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 131</ref> | |||
ابن المرتضى در كتاب «المنية و الامل» نام او را ابو عبد اللّه احمد بن ابى داوود ثمامة بن اشرس و مكنى به ابو معين نميرى در طبقه هفتم از «معتزله» آورده و گويد كه او در علم و ادب در عصر خود يكتا بود. وى از شاگردان ابو الهذيل علّاف به شمار مىرفت. | ابن المرتضى در كتاب «المنية و الامل» نام او را ابو عبد اللّه احمد بن ابى داوود ثمامة بن اشرس و مكنى به ابو معين نميرى در طبقه هفتم از «معتزله» آورده و گويد كه او در علم و ادب در عصر خود يكتا بود. وى از شاگردان ابو الهذيل علّاف به شمار مىرفت. | ||
شهرستانى گويد كه: ثمامه جامع بين سخافت دين و خلاعت نفس بود و مىگفت كه: فاسق هرگاه بدون توبه بميرد در آتش جاودان خواهد ماند. | شهرستانى گويد كه: ثمامه جامع بين سخافت دين و خلاعت نفس بود و مىگفت كه: فاسق هرگاه بدون توبه بميرد در آتش جاودان خواهد ماند. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
همچنين مىگفت: انسان را فعلى جز اراده نيست و چيزهاى ديگر پديدهاى است كه براى آن پديدآورندهاى نمىباشد. | همچنين مىگفت: انسان را فعلى جز اراده نيست و چيزهاى ديگر پديدهاى است كه براى آن پديدآورندهاى نمىباشد. | ||
ابن راوندى گفته است: «ثمامه» مىگفت كه عالم از جهت طبيعت فعل خداى تعالى است و اين همان قولى است كه فلاسفه گويند. | ابن راوندى گفته است: «ثمامه» مىگفت كه عالم از جهت طبيعت فعل خداى تعالى است و اين همان قولى است كه فلاسفه گويند. | ||
الفرق بين الفرق، ص 103. | <ref>الفرق بين الفرق، ص 103.</ref> | ||
المنيه و الامل، ص 159. | <ref>المنيه و الامل، ص 159.</ref> | ||
ملل و نحل، شهرستانى، ج 1، ص 68. | <ref>ملل و نحل، شهرستانى، ج 1، ص 68.</ref> |