confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
سفیان بن سیعد ثوری از آن جهت ثوری خوانده شده است که یکى از اجداد او ثور بن عبد منات نام داشت او را ثورى مى خواندند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 132 | |||
او مردى زاهد و | </ref> | ||
==زندگی نامه== | |||
ثوری در سال 96 در كوفه متولد شد و در همان جا علم حديث را آموخت.او مردى زاهد و بى اعتناى به خلفا و درباريان بود بنا بر این، مورد تعقيب دو خليفه عباسى منصور و مهدى قرار گرفت و ناچار به ترک وطن شد و مدتى در يمن و حجاز بسر برد. در مكّه بر وى سخت گرفتند و به بصره رفت و در آنجا ساکن شد و در شعبان سال 161 هجرى در حالی که 64 سال عمر کرد، درگذشت و در همان جا به خاك سپرده شد. | |||
وى تفسيرى بر قرآن | |||
امّا در علم كلام سفيان از «صفاتيه» بود و صفاتى را كه براى خداوند در قرآن كريم آمده از خصائص ذات او | ==آرای فقهی و کلامی سفیان ثوری== | ||
او در روايات فقهى غالبا استناد به رويه شيخين | ثوری در فقه از پيروان اهل حديث بود و از ثقات آن طايفه به شمار مى رفت. بعضى او را برتر از مالك بن انس دانسته اند. | ||
وى | ابن ندیم از بعضى از مؤلفات او ياد كرده كه از جمله آن ها «الجامع الكبير و الجامع الصغير» و «كتاب الفرائض» و دو رساله ديگر است. | ||
با | وى تفسيرى بر قرآن نوشته است كه ابو اسحاق ثعلبى به آن استشهاد كرده است.امّا در علم كلام سفيان ثوری از «صفاتيه» بود و صفاتى را كه براى خداوند در قرآن كريم آمده از خصائص ذات او مى دانست.او در روايات فقهى غالبا استناد به رويه شيخين مى كرد. وى مسح بر خفين را به مسح بر موزه باشد به جاى مسح بر دو پنجه پا جايز مى دانست و ترجيح مى داد كه بسمله را به بانگى خفيف تلاوت كنند و جهاد را تا روز قيامت باقى و واجب مى دانست. وى مى گفت يك مسلمان بايد اطاعت از اولو الامر نمايد، خواه متّصف به عدل يا به جور باشد. با این حال او تمايل به شيعه داشت و به قول صاحب كتاب «طبقات الحفاظ» امام جعفر صادق (ع) يكى از شيوخ او بود.البته بعضى گفته اند كه او زيدى مذهب بود و چون مردى زاهد و گوشه گير بود صوفيه او را از پيشوايان پيشين خود شمرده اند. چنان كه شيخ فريد الدين عطّار نيشابورى در كتاب «تذكرة الاولياء» او را از بزرگان صوفيه دانسته است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 132 با ویرایش و دخل و تصرف در عبارات</ref> | ||
بعضى | |||