۸٬۱۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
تفسیر از واژة "فَسَرَ" به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است و در اصطلاح، عبارت است از: زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. همین نکته مرز بین تفسیر و ترجمه است؛ زیرا ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ را روشن نیست. ولی تفسیر آن است که در عین روشن بودن معنای لغت، هم چنان هالهای از ابهام بر چهرهٔ آن نشسته است. <ref>معرفت، محمّد هادی، تفسیر و مفسّران، ج 1، قم: موسسه التمهید، اوّل، 1379، ص 15.</ref> | تفسیر از واژة "فَسَرَ" به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است و در اصطلاح، عبارت است از: زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. | ||
=تفاوت تفسیر با ترجمه= | |||
همین نکته مرز بین تفسیر و ترجمه است؛ زیرا ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ را روشن نیست. ولی تفسیر آن است که در عین روشن بودن معنای لغت، هم چنان هالهای از ابهام بر چهرهٔ آن نشسته است. <ref>معرفت، محمّد هادی، تفسیر و مفسّران، ج 1، قم: موسسه التمهید، اوّل، 1379، ص 15.</ref> | |||
[[علّامه طباطبایی]] فرمود: تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی [[آیات]] [[قرآن کریم]] و کشف مراد و مدلول آنها. <ref>طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1417، ص 4.</ref> | [[علّامه طباطبایی]] فرمود: تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی [[آیات]] [[قرآن کریم]] و کشف مراد و مدلول آنها. <ref>طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1417، ص 4.</ref> | ||
=اهمیت و جایگاه علم تفسیر= | |||
'''اهمیت و جایگاه علم تفسیر:''' علم تفسیر در مقایسه با علوم دیگر، میتواند چنین باشد: | '''اهمیت و جایگاه علم تفسیر:''' علم تفسیر در مقایسه با علوم دیگر، میتواند چنین باشد: | ||
خط ۱۱: | خط ۱۳: | ||
'''ج. به خاطر شدّت نیاز:''' هر کمال دنیوی و دینی، دور یا نزدیک، به علوم شرع نیازمند است و به معارف دینی احتیاج دارد و آن نیز متوقّف بر کتاب خدا میباشد. <ref>جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج 2، ص 555.</ref> | '''ج. به خاطر شدّت نیاز:''' هر کمال دنیوی و دینی، دور یا نزدیک، به علوم شرع نیازمند است و به معارف دینی احتیاج دارد و آن نیز متوقّف بر کتاب خدا میباشد. <ref>جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج 2، ص 555.</ref> | ||
=علل نیازمندی به تفسیر= | |||
علل نیازمندی به تفسیر را میتوان در چند مورد خلاصه نمود: | علل نیازمندی به تفسیر را میتوان در چند مورد خلاصه نمود: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
این مسائل بخش مهمّی از [[روح]] و جان آنها را اشغال کرده است. امّا طبیعی است که همهٔ اینها به صورت استفهام است و برای جواب گویی به این خواستهها، نخستین گام، برگرداندن میراث علمی و فرهنگی [[اسلام]] به زبان روز و پیاده کردن همهٔ آن معانی عالی از طریق زبان عصری در [[روح]] و جان و [[عقل]] نسل کنونی است و گام دیگر استنباط نیازها و تقاضاهای ویژه این زمان و مکان از اصول کلّی [[اسلام]] است. <ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 1، تهران: دار الکتب الاسلامیه، بیست و هشتم، 1371، ص 23.</ref> | این مسائل بخش مهمّی از [[روح]] و جان آنها را اشغال کرده است. امّا طبیعی است که همهٔ اینها به صورت استفهام است و برای جواب گویی به این خواستهها، نخستین گام، برگرداندن میراث علمی و فرهنگی [[اسلام]] به زبان روز و پیاده کردن همهٔ آن معانی عالی از طریق زبان عصری در [[روح]] و جان و [[عقل]] نسل کنونی است و گام دیگر استنباط نیازها و تقاضاهای ویژه این زمان و مکان از اصول کلّی [[اسلام]] است. <ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 1، تهران: دار الکتب الاسلامیه، بیست و هشتم، 1371، ص 23.</ref> | ||
=پانویس= | |||
{{پانویس|1}} | {{پانویس|1}} | ||
[[رده: علوم قرآن]] | [[رده: علوم قرآن]] | ||
[[رده: معارف قرآن]] | [[رده: معارف قرآن]] |