پرش به محتوا

حلاجیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
==عقاید==
==عقاید==
حلّاج به اداى فرايض دين اعتقاد نداشت و از نظر كلامى خداوند را منزه از حدود خلق يعنى طول و عرض مى ‏دانست و مى‏ گفت روح ناطقه غير مخلوق است و متحد با روح خداوند مى‏باشد و حلول لاهوت در ناسوت است، و از اين جهت چون قايل به «حلول» روح خداوندى در انسان بود، دعوى انا الحقى مى‏ كرد.وى مى ‏گفت از طريق «شوق» و «رياضت» ممكن است كه اراده صوفى با اراده خداوند متحد گردد و هر گونه رنج و عذابى را تحمل كند و آن را «عين الجمع» مى‏ خواند.او سخنان غريب مى‏ گفت و كتاب هاى عجيب تصنيف كرد كه از آن جمله:«طس الازل» و «قرآن القرآن» و «كبريت الاحمر» و اشعارى نيز در «وحدت وجود» از او باقى است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 163</ref>و اما برخی دیگر از عقاید حلاج به فهرست زیر است.نقل شده است که در پنجاه سالگی می گفت که هنوز هیچ مذهبی را بر نگزیده ام اما از  هر مذهبی چیزی برگرفته ام. <ref>عطار نیشابوری، تذکره الاولیا، ص۵۸۷.</ref>معتقد بود که همه ادیان الهی و غیر الهی بر حق است و ترسا و جهودی و مسلمان  و دین های دیگر فقط لقب و نام است یعنی پوسته ای است که مغز همه آن ها یکی است و هیچ  اختلافی بین آن ها وجود ندارد. <ref>علی بن انجب ساعی، اخبار الحلاج، ص۶۹-۷۰.</ref> جملاتی که در پی می آید، عقاید سخیف و کفر گویی او را ثابت می کند.انا الحق، و ما فی الجبه الا الله، به دین خداوند کافر شدم و این کفر نزد من از واجبات است در حالی که نزد مسلمانان قبیح است، در نامهای به دوستش چنین نوشته بود: من الرحمن الرحیم الی فلان بن فلان که در دادگاه بر او عرضه کردند و او منکر نشد، برخی مریدانش او را اینگونه خطاب می‌کردند:ای حقیقت ذات وای نهایت خواسته ها، گواهی می‌دهم بر اینکه تو همان کسی هستی که در هر زمان به صورتی در می‌آیی و در زمان ما به صورت حلاج درآمدهای و ما به تو پناه می‌بریم و به رحمت تو امیدواریم. ‌ای دانای پنهانی ها،  شخصی به او گفت که ادعای پیامبری داری؟ حلاج گفت اف برشما باد! که قدر مرا تنزل دادی! کسی که خانه ما را نظافت کند و نماز بخواند و بر او طواف کند و نیز صدقه دهد، از حج بی‌ نیاز می‌شود.معتقد به تناسخ و حلیت فحشاء بوده است ر. ک،  <ref>الذهبی، العبر فی خبر من غبر، ۴ اجزاء، ص۱۱۳</ref> <ref>البغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ۱مجلد، ص۲۴۸</ref> <ref>الافغانی، ابو عبدالله شمس الدین بن محمد ، جهود علماء الحنفیة فی ابطال عقائد القبوریة، دار الصمیعی، الطبعة : الاولی - ۱۴۱۶ هـ - ۱۹۹۶ م، ۳ جلدی، ج۳، ص۱۳۳۵</ref> <ref>شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، انتشارات طهوری، ۱۳۸۵، ص۳۲۴</ref>  <ref>شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، انتشارات طهوری، ۱۳۸۵، ص۳۲۸.</ref>
حلّاج به اداى فرايض دين اعتقاد نداشت و از نظر كلامى خداوند را منزه از حدود خلق يعنى طول و عرض مى ‏دانست و مى‏ گفت روح ناطقه غير مخلوق است و متحد با روح خداوند مى‏باشد و حلول لاهوت در ناسوت است، و از اين جهت چون قايل به «حلول» روح خداوندى در انسان بود، دعوى انا الحقى مى‏ كرد.وى مى ‏گفت از طريق «شوق» و «رياضت» ممكن است كه اراده صوفى با اراده خداوند متحد گردد و هر گونه رنج و عذابى را تحمل كند و آن را «عين الجمع» مى‏ خواند.او سخنان غريب مى‏ گفت و كتاب هاى عجيب تصنيف كرد كه از آن جمله:«طس الازل» و «قرآن القرآن» و «كبريت الاحمر» و اشعارى نيز در «وحدت وجود» از او باقى است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 163</ref>و اما برخی دیگر از عقاید حلاج به فهرست زیر است.نقل شده است که در پنجاه سالگی می گفت که هنوز هیچ مذهبی را بر نگزیده ام اما از  هر مذهبی چیزی برگرفته ام. <ref>عطار نیشابوری، تذکره الاولیا، ص۵۸۷.</ref>معتقد بود که همه ادیان الهی و غیر الهی بر حق است و ترسا و جهودی و مسلمان  و دین های دیگر فقط لقب و نام است یعنی پوسته ای است که مغز همه آن ها یکی است و هیچ  اختلافی بین آن ها وجود ندارد. <ref>علی بن انجب ساعی، اخبار الحلاج، ص۶۹-۷۰.</ref> جملاتی که در پی می آید، عقاید سخیف و کفر گویی او را ثابت می کند.انا الحق، و ما فی الجبه الا الله، به دین خداوند کافر شدم و این کفر نزد من از واجبات است در حالی که نزد مسلمانان قبیح است، در نامهای به دوستش چنین نوشته بود: من الرحمن الرحیم الی فلان بن فلان که در دادگاه بر او عرضه کردند و او منکر نشد، برخی مریدانش او را اینگونه خطاب می‌کردند:ای حقیقت ذات وای نهایت خواسته ها، گواهی می‌دهم بر اینکه تو همان کسی هستی که در هر زمان به صورتی در می‌آیی و در زمان ما به صورت حلاج درآمدهای و ما به تو پناه می‌بریم و به رحمت تو امیدواریم. ‌ای دانای پنهانی ها،  شخصی به او گفت که ادعای پیامبری داری؟ حلاج گفت اف برشما باد! که قدر مرا تنزل دادی! کسی که خانه ما را نظافت کند و نماز بخواند و بر او طواف کند و نیز صدقه دهد، از حج بی‌ نیاز می‌شود.معتقد به تناسخ و حلیت فحشاء بوده است ر. ک،  <ref>الذهبی، العبر فی خبر من غبر، ۴ اجزاء، ص۱۱۳</ref> <ref>البغدادی، عبدالقاهربن طاهربن محمد، الفرق بین الفرق وبیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ۱مجلد، ص۲۴۸</ref> <ref>الافغانی، ابو عبدالله شمس الدین بن محمد ، جهود علماء الحنفیة فی ابطال عقائد القبوریة، دار الصمیعی، الطبعة : الاولی - ۱۴۱۶ هـ - ۱۹۹۶ م، ۳ جلدی، ج۳، ص۱۳۳۵</ref> <ref>شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، انتشارات طهوری، ۱۳۸۵، ص۳۲۴</ref>  <ref>شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، انتشارات طهوری، ۱۳۸۵، ص۳۲۸.</ref>
==پانویس==
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: فرقه شناسی]]
[[رده:مذاهب مختلف کلامی ]]
confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش