confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
از مشهورترین القاب آنحضرت، «سجاد» است. سجدههای طولانی و فراوان بر پیشانی آن پیشوای متقین اثر گذاشته و پوست آن زبر شده بود. اینگونه بود که آنحضرت را «سجاد» و «سید الساجدین» لقب دادند. امام باقر(ع) میفرماید: | از مشهورترین القاب آنحضرت، «سجاد» است. سجدههای طولانی و فراوان بر پیشانی آن پیشوای متقین اثر گذاشته و پوست آن زبر شده بود. اینگونه بود که آنحضرت را «سجاد» و «سید الساجدین» لقب دادند. امام باقر(ع) میفرماید: | ||
«پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه [[سجده]] به جا آورد؛ هیچ آیهای از [[قرآن]] که در آن از سجده یاد شده بود را قرائت نکرد، مگر به سجده رفت؛ هیچ رنجی از او برطرف نشد، مگر اینکه سجده کرد؛ از هیچ نماز واجبی فارغ نشد، جز آنکه آنرا به سجدهای پیوند داد؛ موفّق به اصلاح اختلاف بین دو نفر نگشت، مگر اینکه برای این توفیق، سر به سجده گذاشت؛ در همه مواضع سجود او اثر سجده آشکار بود؛ به همین جهت، پدرم را سجّاد نامیدهاند». <ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 232- 233، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | «پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه [[سجده]]<ref>ر.ک:مقاله سجده</ref> به جا آورد؛ هیچ آیهای از [[قرآن]] که در آن از سجده یاد شده بود را قرائت نکرد، مگر به سجده رفت؛ هیچ رنجی از او برطرف نشد، مگر اینکه سجده کرد؛ از هیچ نماز واجبی فارغ نشد، جز آنکه آنرا به سجدهای پیوند داد؛ موفّق به اصلاح اختلاف بین دو نفر نگشت، مگر اینکه برای این توفیق، سر به سجده گذاشت؛ در همه مواضع سجود او اثر سجده آشکار بود؛ به همین جهت، پدرم را سجّاد نامیدهاند». <ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 232- 233، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | ||
2. زین العابدین: | 2. زین العابدین: | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در [[محراب]] خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد. | در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در [[محراب]] خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد. | ||
آن [[شیطان]] روباهنما شست پای او را گزید. باز هم امام توجهی نکرد. سپس بدنش را به درد آورد، اما امام نمازش را قطع نکرد و به قیام، قعود، ذکر و مناجاتش ادامه داد ... آنگاه گویندهای غیبی سه مرتبه فریاد زد: تو حقیقتاً زین العابدین هستی؛ (أنْتَ زَیْنُ الْعابِدینَ حَقّا) از اینرو این لقب برایش مشهور شد. <ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 74</ref> | آن [[شیطان]]<ref>ر.ک:مقاله شیطان</ref> روباهنما شست پای او را گزید. باز هم امام توجهی نکرد. سپس بدنش را به درد آورد، اما امام نمازش را قطع نکرد و به قیام، قعود، ذکر و مناجاتش ادامه داد ... آنگاه گویندهای غیبی سه مرتبه فریاد زد: تو حقیقتاً زین العابدین هستی؛ (أنْتَ زَیْنُ الْعابِدینَ حَقّا) از اینرو این لقب برایش مشهور شد. <ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 74</ref> | ||
3. ذو الثفنات(صاحب پینهها): | 3. ذو الثفنات(صاحب پینهها): |