پرش به محتوا

فدائیان اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شیعه‌' به 'شیعه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
جمعیت فدائیان اسلام با صدور اعلامیه موسوم به «دین و انتقام» و همزمان با ترور کسروی در سال ۱۳۲۴ش اعلام موجودیت کرد. در بخشی از این اعلامیه آمده است: «ما زند‌ه‌ایم و خدای منتقم، بیدار. خون‌های بیچارگان از سرانگشت خودخواهان شهوتران که هر یک به نام و رنگی، پشت پرده‌های سیاه و سنگرهای ظلم و خیانت و دزدی خزیده‌اند، سالیان درازی است فرو می‌ریزد، و گاه دست انتقام الهی هر یک از اینان را به جای خویش می‌سپارد و دیگر یارانش عبرت نمی‌گیرند»<ref>میزبان، خاطرات شهید محمد واحدی، ۱۳۸۱ش، ص۷۲</ref>.
جمعیت فدائیان اسلام با صدور اعلامیه موسوم به «دین و انتقام» و همزمان با ترور کسروی در سال ۱۳۲۴ش اعلام موجودیت کرد. در بخشی از این اعلامیه آمده است: «ما زند‌ه‌ایم و خدای منتقم، بیدار. خون‌های بیچارگان از سرانگشت خودخواهان شهوتران که هر یک به نام و رنگی، پشت پرده‌های سیاه و سنگرهای ظلم و خیانت و دزدی خزیده‌اند، سالیان درازی است فرو می‌ریزد، و گاه دست انتقام الهی هر یک از اینان را به جای خویش می‌سپارد و دیگر یارانش عبرت نمی‌گیرند»<ref>میزبان، خاطرات شهید محمد واحدی، ۱۳۸۱ش، ص۷۲</ref>.


انتشار کتاب‌های [[کسروی]] خصوصا [[کتاب شیعهگری]] وی که اعتقادات [[شیعه]] را به چالش کشیده بود، موجی از نگرانی در میان [[حوزه‌های علمیه]] و مردم متدین به وجود آورد. نواب صفوی که مشغول تحصیل در حوزه علمیه [[نجف]] بود، کتاب‌های کسروی را مطالعه می‌کند و غیرت دینی وی به جوش آمده، با مشورت بعضی از علمای نجف عازم ایران می‌شود. بر اساس برخی منابع، ۱۳ دینار از مخارج سفر او را [[سید اسدالله مدنی]]، دو دینار را آیت‌الله خوئی و پنجاه تومان را هم یکی از علمای نجف پرداخت کردند<ref>همان،ص۲۵</ref>.
انتشار کتاب‌های [[کسروی]] خصوصا کتاب شیعه‌گری وی که اعتقادات [[شیعه]] را به چالش کشیده بود، موجی از نگرانی در میان [[حوزه‌های علمیه]] و مردم متدین به وجود آورد. نواب صفوی که مشغول تحصیل در حوزه علمیه [[نجف]] بود، کتاب‌های کسروی را مطالعه می‌کند و غیرت دینی وی به جوش آمده، با مشورت بعضی از علمای نجف عازم ایران می‌شود. بر اساس برخی منابع، ۱۳ دینار از مخارج سفر او را [[سید اسدالله مدنی]]، دو دینار را آیت‌الله خوئی و پنجاه تومان را هم یکی از علمای نجف پرداخت کردند<ref>همان،ص۲۵</ref>.


نواب پس از ورود به ایران و سخنرانی در آبادان، عازم [[تهران]] می‌شود و پس از چند بار مباحثه با کسروی، به این نتیجه می‌رسد که کسروی حاضر به پذیرش اشتباه‌های خود نیست. از این رو تصمیم می‌گیرد کسروی را از میان بردارد. کسروی به اتهام سوزاندن و پاره‌کردن [[قرآن]] و ادعیه، توهین به [[پیامبر]](ص)، جسارت به [[امام صادق]](ع)، تأسیس مذهبی به نام پاکدینی و ادعای برانگیختگی (پیغمبری)، توسط سید حسین امامی در اردیبهشت ۱۳۲۴ش کشته می‌شود<ref>امینی، جمعیت فدائیان اسلام و نقش آنها در تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۳</ref>.
نواب پس از ورود به ایران و سخنرانی در آبادان، عازم [[تهران]] می‌شود و پس از چند بار مباحثه با کسروی، به این نتیجه می‌رسد که کسروی حاضر به پذیرش اشتباه‌های خود نیست. از این رو تصمیم می‌گیرد کسروی را از میان بردارد. کسروی به اتهام سوزاندن و پاره‌کردن [[قرآن]] و ادعیه، توهین به [[پیامبر]](ص)، جسارت به [[امام صادق]](ع)، تأسیس مذهبی به نام پاکدینی و ادعای برانگیختگی (پیغمبری)، توسط سید حسین امامی در اردیبهشت ۱۳۲۴ش کشته می‌شود<ref>امینی، جمعیت فدائیان اسلام و نقش آنها در تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۳</ref>.


قتل کسروی موجب خرسندی و حمایت عموم مردم و علما شد. هم‌زمان با قتل کسروی، [[آیت الله حسین قمی]] ضمن تلگراف فوری، آزادی متهمان را درخواست کرد. او در تلگراف خود نوشته بود: «آقای رئیس الوزرا طول توقیف متهمین به قتل کسروی موجب بسی نگرانی، انتظار استخلاص فوری آنها را داریم.»[[همان،ص۱۲۷]] سید حسین قمی در پاسخ به سوال فرستاده دولت ایران درباره دستور قتل کسروی گفت: «عمل آنها مانند [[نماز]] از ضروریات بوده و احتیاجی به فتوا نداشته، زیرا کسی که به پیغمبر و ائمه جسارت و هتاکی کند، قتلش واجب و خونش هدر است.»همان،ص۱۳۱ در این مقطع زمانی، حاج آقا حسین قمی پس از وفات [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و تا زمان درگذشت خود، مرجعیت تامه را به مدت سه ماه به عهده داشت<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی – سیاسی ایران، ۱۳۸۳ش، ص۴۱</ref>.
قتل کسروی موجب خرسندی و حمایت عموم مردم و علما شد. هم‌زمان با قتل کسروی  [[آیت الله حسین قمی]] ضمن تلگراف فوری آزادی متهمان را درخواست کرد. او در تلگراف خود نوشته بود: «آقای رئیس الوزرا طول توقیف متهمین به قتل کسروی موجب بسی نگرانی، انتظار استخلاص فوری آنها را داریم.» <ref>همان،ص۱۲۷</ref>  سید حسین قمی در پاسخ به سوال فرستاده دولت ایران درباره دستور قتل کسروی گفت: «عمل آنها مانند [[نماز]] از ضروریات بوده و احتیاجی به فتوا نداشته، زیرا کسی که به پیغمبر و ائمه جسارت و هتاکی کند، قتلش واجب و خونش هدر است.»همان،ص۱۳۱ در این مقطع زمانی، حاج آقا حسین قمی پس از وفات [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و تا زمان درگذشت خود، مرجعیت تامه را به مدت سه ماه به عهده داشت<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی – سیاسی ایران، ۱۳۸۳ش، ص۴۱</ref>.


بعد از قتل کسروی، فدائیان محبوبیت و شهرت خاصی پیدا کردند. نواب نیز با سفر به شهرهای مختلف و ایراد سخنرانی‌های پرحرارت، مردم را به مبارزه با مظاهر بی‌دینی فرا می‌خواند.
بعد از قتل کسروی، فدائیان محبوبیت و شهرت خاصی پیدا کردند. نواب نیز با سفر به شهرهای مختلف و ایراد سخنرانی‌های پرحرارت، مردم را به مبارزه با مظاهر بی‌دینی فرا می‌خواند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۰۱

ویرایش