۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مجمع تقریب مذاهب' به 'مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | راهكار ایجاد امت واحده اسلامی | !عنوان مقاله!! data-type="authorName" |راهكار ایجاد امت واحده اسلامی | ||
|- | |- | ||
|زبان مقاله | |زبان مقاله | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
''' راهكار امت واحده اسلامی''' عنوان مقاله ای است مشتمل بر طرحی است در راستای ایجاد [[امت واحده]] اسلامی که استراتژی [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] بر اساس | ''' راهكار امت واحده اسلامی''' عنوان مقاله ای است مشتمل بر طرحی است در راستای ایجاد [[امت واحده]] اسلامی که استراتژی [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] بر اساس آن پایه ریزی شده است . در بخش نخست این طرح مباحثی در زمینه وحدت قرانی نیاز مبرم [[جهان اسلام]] و منازعات کلامی – فقهی و طائفه ای مذاهب اسلامی با یکدیگر ، سیاسی بودن شکل گیری مذاهب اسلامی و نیز عدم قصد مرجعیت [[ائمه اربعه اهل سنت]] مطرح گردیده و انگاه به مسائل اساسی دیگری نظیر : تاسیس مذاهب خلاف اموزه های قرانی ، اسلام و مسلمان عناوین برگزیده خداوند برای جوامع اسلامی و نیز پیشگوئی قران و پیامبر ص در تجزیه امت اسلامی به فرق و مذاهب پرداخته شده است .<br> | ||
بخش دوم مقاله به موضوع اصلی : راهکار ایجاد امت واحده اسلای ، اختصاص داده شده است . در این مرحله مباحثی از قبیل : جایگاه اهل بیت علیهم السلام در [[قران]] و روایات فریقین ، جایگاه [[اهل بیت]] در نگاه صحابه ، جایگاه اهل بیت در نگاه ائمه اربعه – اهل سنت - و نیز جایگاه انان در نزد قاطبه اهل سنت بیان گردیده ودر پایان چنین نتیجه گیری شده است که تنها راه برای ایجاد [[امت واحده اسلامی]]، قرائت دین بر مبنائی است که مورد اتفاق همه فرق اسلامی باشد و ان چیزی جز تفسیر دین با قرائت اهل البیت ع نخواهد بود . | بخش دوم مقاله به موضوع اصلی : راهکار ایجاد امت واحده اسلای ، اختصاص داده شده است . در این مرحله مباحثی از قبیل : جایگاه اهل بیت علیهم السلام در [[قران]] و روایات فریقین ، جایگاه [[اهل بیت]] در نگاه صحابه ، جایگاه اهل بیت در نگاه ائمه اربعه – اهل سنت - و نیز جایگاه انان در نزد قاطبه اهل سنت بیان گردیده ودر پایان چنین نتیجه گیری شده است که تنها راه برای ایجاد [[امت واحده اسلامی]]، قرائت دین بر مبنائی است که مورد اتفاق همه فرق اسلامی باشد و ان چیزی جز تفسیر دین با قرائت اهل البیت ع نخواهد بود . | ||
==مقدمه== | |||
[[امت واحده]] از برجسته ترین ارمانهای قران کریم است که وعده تحقق ان به بشریت داده شده است : ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدوه ( الانبیاء :92 ) <ref>قران</ref> . امتی که بر اساس ان همه مرزهای نژادی و جغرافیائی یین بشریت فرو ریخته و جامعه جهانی اسلامی و انسانی بر مبنای وحدت در ایمان و عقیده شکل خواهد گرفت . بدیهی است گام نخست نیل به چنین ارمانی ، تحقق امت واحده در بین جوامع اسلامی است . | |||
متاسفانه با تفرقی که بین مسلمانان در اثر تجزیه دین واحد به مذاهب بوجود امده است امت اسلامی به امتهای مختلف مبدل گردیده که اثار زیانبار ان در ممالک اسلامی بوفور مشاهد ه می گردد . هر چند در راستای عینیت بخشیدن به این ارمان متعالی قران ، تلاشهای گسترده ای در طول تاریخ توسط رهبران الهی ، اندیشمندان و منادیان وحدت صورت گرفته است اما بدلیل عدم اسیب شناسی عمیق از بحران جوامع اسلامی ونیز اوضاع پیچیده نظام سلطه که استراتژی اش را در تجزیه کشورهای اسلامی و نفی هویت حقیقی مسلمانان قرار داده است هنوز جهان اسلام فرسنگها از ارمان مقدس فاصله دارد . فقدان راهبرد و راهکاری جامع که بتواند به تفرقات مذهبی کنونی پایان داده و امت واحد ه اسلامی را در عرصه جهانی اش عینیت بخشد از جمله اسیبهائی است که جهان اسلام بشدت از ان رنج می برد . | |||
متاسفانه با تفرقی که بین مسلمانان در اثر تجزیه دین واحد | |||
در یک تحلیل علمی می توان ادعا و | در یک تحلیل علمی می توان ادعا و اثبات نمود که علت العلل این ناکامی و دور شدن مسلمانان از ارمان الهی ، فاصله گرفتن از قران کریم و مهجور ماندن این سرمایه عظیم الهی در بین انان است . هر گاه مسلمین به هویت اصلی خویش بازگشته و به مرجعیت قران بعنوان تنها قانون اساسی در همه ابعاد زندگی شان تن دهند بیقین شاهد عینیت بخشیدن به شعارقرانی در نیل به امت واحده خواهیم بود. | ||
خط ۴۳: | خط ۳۴: | ||
این طرح مشتمل بر دو بخش بوده که بخش نخست انرا مباحث زیربنائی تشکیل داده و در بخش دوم به مباحث اصلی پرداخته شده است . | این طرح مشتمل بر دو بخش بوده که بخش نخست انرا مباحث زیربنائی تشکیل داده و در بخش دوم به مباحث اصلی پرداخته شده است . | ||
==بخش | ==بخش نخست : مباحث مقدماتی طرح == | ||
===وحدت قرانی نیاز مبرم جهان اسلام=== | |||
=== وحدت قرانی نیاز مبرم جهان اسلام === | |||
خط ۵۶: | خط ۴۵: | ||
ج - نگاهی هرچند کوتاه به تاریخ اختلافات بین پیروان مذاهب اسلامی نشان می دهد تا زمانی که وحدت حقیقی – نه مصلحتی و تاکتیکی - بین مسلمانان -که قران کریم و رسول اکرم ص منادی ان است - شکل نگیرد هیچگاه مسلمین از خطرتفرقه رهائی نخواهند یافت . هر چند بتوان نوعی وحدت مصلحتی بر پایه وجود دشمنان مشترک ونظائر ان را بین پیروان مذاهب اسلامی عینیّت بخشید اما بدیهی است که چنین امری ، وحدت اسلامی و قرآنی نبوده و از استواری لازم نیز برخوردار نخواهد بود چون وحدت قرآنی به معنای همفکری ، همدردی و همراهی می باشد. | ج - نگاهی هرچند کوتاه به تاریخ اختلافات بین پیروان مذاهب اسلامی نشان می دهد تا زمانی که وحدت حقیقی – نه مصلحتی و تاکتیکی - بین مسلمانان -که قران کریم و رسول اکرم ص منادی ان است - شکل نگیرد هیچگاه مسلمین از خطرتفرقه رهائی نخواهند یافت . هر چند بتوان نوعی وحدت مصلحتی بر پایه وجود دشمنان مشترک ونظائر ان را بین پیروان مذاهب اسلامی عینیّت بخشید اما بدیهی است که چنین امری ، وحدت اسلامی و قرآنی نبوده و از استواری لازم نیز برخوردار نخواهد بود چون وحدت قرآنی به معنای همفکری ، همدردی و همراهی می باشد. | ||
==اختلافات و منازعات تاریخی بین فرق اسلامی== | |||
== اختلافات و منازعات تاریخی بین فرق اسلامی == | |||
مطالعات تاریخی نشان می دهد که از قرون گذشته اختلافات و منازعات مذهبی بین پیروان مذاهب اسلامی وجود داشته که تا کنون نیز استمرار دارد . در این مرحله به تبیین این منازعات در دو قسمت : اختلافات بین پیروان مذاهب اهل سنت ونیز اختلافات بین اهل سنت و شیعیان می پردازیم : | مطالعات تاریخی نشان می دهد که از قرون گذشته اختلافات و منازعات مذهبی بین پیروان مذاهب اسلامی وجود داشته که تا کنون نیز استمرار دارد . در این مرحله به تبیین این منازعات در دو قسمت : اختلافات بین پیروان مذاهب اهل سنت ونیز اختلافات بین اهل سنت و شیعیان می پردازیم : | ||
=== اختلافات و منازعات تاریخی بین مذاهب اهل سنت === | ===اختلافات و منازعات تاریخی بین مذاهب اهل سنت=== | ||
خط ۷۲: | خط ۵۹: | ||
آیت الله تسخیری در یکی از آثارشان نسبت به تاریخ شکل گیری مذاهب اهل سنت ، تعداد فرق و مذاهب فقهی بین اهل سنت از اوائل قرن دوم تا نیمه اول قرن چهارم هجری را 138 مذهب دانسته که بسیاری از انها بتدریج منقرض شده اند نظیر : « 1. مذهب الحسن | آیت الله تسخیری در یکی از آثارشان نسبت به تاریخ شکل گیری مذاهب اهل سنت ، تعداد فرق و مذاهب فقهی بین اهل سنت از اوائل قرن دوم تا نیمه اول قرن چهارم هجری را 138 مذهب دانسته که بسیاری از انها بتدریج منقرض شده اند نظیر : « 1. مذهب الحسن البصری، 2. مذهب ابن ابو لیلی، 3. مذهب الأوراعی، 4. مذهب سفیان الثوری، 5. مذهب اللیث بن سعد، 6. مذهب ابراهیم بن خالد الکلبی، 7. مذهب ابن حزم داوود بن علی الأصبهانی الطاهری، 8. مذهب محمد بن الجریر الطبری، 9. مذهب سلیمان بن حران الأعمش، 10. مذهب عامر بن شرحبیل السقبی(تسخیری ،1385 ص 37). | ||
خط ۸۴: | خط ۷۱: | ||
در زمینه منازعات طائفه ای و مذهبی بین مذاهب اهل سنت و پیروان آنان نیز باید گفت : طبق نقل برخی از منابع تاریخی و عقیدتی جنگها و فتنه های بزرگی بین پیروان مذاهب اهل سنت در تاریخ به وقوع پیوسته است. | در زمینه منازعات طائفه ای و مذهبی بین مذاهب اهل سنت و پیروان آنان نیز باید گفت : طبق نقل برخی از منابع تاریخی و عقیدتی جنگها و فتنه های بزرگی بین پیروان مذاهب اهل سنت در تاریخ به وقوع پیوسته است. | ||
در این زمینه استاد جعفر سبحانی از البدایة | در این زمینه استاد جعفر سبحانی از البدایة والنهایة ابن کثیر و الکامل ابن اثیر جنگها و منازعات فراوانی ر ا بین پیروان مذهب حنفی و شافعی ونیز بین پیروان مذهب حنبلی و شافعی درنیشابور و اصفهان نقل می کند که منجز به کشته و مجروح شدن بسیاری از انان گردیده و خسارات مادی فراوانی نیز بدنبال داشت (سبحانی ، 1410 ، ص25) | ||
عبدالوهاب بن علی | عبدالوهاب بن علی السبکی مولف کتاب الطبقات الشافعیه الکبری در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعرة نقل می کند: | ||
خساراتی که این فتنه مذهبی در جهان اسلام ایجاد کرد به مناطق خراسان ، شام ، حجاز ، عراق و...رسید . انان در مجامع و منابر عمومی به تکفیر و لعن یکدیگر می پرداختند(السبکی ، ج3 ص 209-210) . | خساراتی که این فتنه مذهبی در جهان اسلام ایجاد کرد به مناطق خراسان ، شام ، حجاز ، عراق و...رسید . انان در مجامع و منابر عمومی به تکفیر و لعن یکدیگر می پرداختند(السبکی ، ج3 ص 209-210) . | ||
در سیر اعلام النبلاء ذهبی امده است : انگاه که فردی حنبلی را نزد ابی حاتم حاضر کردند او بمجرد اگاهی از مذهبش اظهار داشت که این شخص بدلیل حنبلی بودن ، مسلمان نیست و حکم به کفر او نمود (الذهبی ،1409ج 17ص 625). | در سیر اعلام النبلاء ذهبی امده است : انگاه که فردی حنبلی را نزد ابی حاتم حاضر کردند او بمجرد اگاهی از مذهبش اظهار داشت که این شخص بدلیل حنبلی بودن ، مسلمان نیست و حکم به کفر او نمود (الذهبی ،1409ج 17ص 625). | ||
مؤلف کتاب «ورکبت | مؤلف کتاب «ورکبت السفینة» مروان خلیقات به نقل از برخی کتب تاریخی نسبت به گسترش فتنه و جنگهای داخلی بین دو فرقه شافعی و حنفی در سال 323 هجری در اصفهان از قول یاقوت حموی نقل می کند که : در این جنگها پیروان مذهب شافعی برغم کمی نفرات به مدد الهی در برابر پیروان حنفی پیروز شدند (خلیفات ، ص70) | ||
خط ۹۸: | خط ۸۵: | ||
در | در زمینه اختلاف بین شوافع وأحناف سخن ابن قدامه عجیب و قابل تأمل است: | ||
"سطح اذیت برخی متعصبین احناف نسبت به شوافع در طرابلس به حدی رسیده بود که برخی از شیوخ انان از مفتی شهر خواستند که مساجد رابین انان و احناف تقسیم کند بدلیل انکه برخی از فقهای حنفی ، ما را همانند اهل ذمه – کفار- می دانند و حتی در زمینه ازدواج مرد حنفی با زن شافعی تردید داشته و برخی از انان این ازدواج را بدلیل اینکه ایمان شوافع مشکوک است صحیح نمی دانند ( حیدر، ج 4 ص14-13). | "سطح اذیت برخی متعصبین احناف نسبت به شوافع در طرابلس به حدی رسیده بود که برخی از شیوخ انان از مفتی شهر خواستند که مساجد رابین انان و احناف تقسیم کند بدلیل انکه برخی از فقهای حنفی ، ما را همانند اهل ذمه – کفار- می دانند و حتی در زمینه ازدواج مرد حنفی با زن شافعی تردید داشته و برخی از انان این ازدواج را بدلیل اینکه ایمان شوافع مشکوک است صحیح نمی دانند ( حیدر، ج 4 ص14-13). | ||
===اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب سنی و شیعی=== | |||
=== اختلافات و منازعات | |||
خط ۱۲۵: | خط ۱۱۱: | ||
با این حال ماجرا ادامه یافت و آتش این اختلاف تند بعد از یک قرن بار دیگر به چشم صفویه رفت زیرا افغانان با بهانه فتوای علمای اهل سنّت مکه به ایران حمله کردند و در سال 1135 ـ 1134 صفویه را از میان بردند( جعفریان ، 1388 ، سایت انلاین ) . | با این حال ماجرا ادامه یافت و آتش این اختلاف تند بعد از یک قرن بار دیگر به چشم صفویه رفت زیرا افغانان با بهانه فتوای علمای اهل سنّت مکه به ایران حمله کردند و در سال 1135 ـ 1134 صفویه را از میان بردند( جعفریان ، 1388 ، سایت انلاین ) . | ||
==سیاسی بودن شکل گیری مذاهب اربعه== | |||
== سیاسی بودن شکل گیری مذاهب اربعه == | |||
خط ۱۴۳: | خط ۱۲۸: | ||
مولف کتاب «ورکبت | مولف کتاب «ورکبت السفینه» نیز تحت عنوان: السیاسة أوجدت المذاهب در زمینه نقش حکومت ها در پیدایش و به رسمیّت شناختن مذاهب اربعه می نویسد: سیاست حاکمان سبب ظهور و افول مذاهب خاص گردید. بهمین جهت می بینیم حاکمان درعصر خویش سبب گسترش مذاهب اربعه اهل سنت و کنار گذاشتن مذاهب دیگر شدند ( خلیفات ، ص 77-80 ) | ||
ایشان در زمینه عدم لزوم تبعیت از مذاهب اربعه می گوید: | ایشان در زمینه عدم لزوم تبعیت از مذاهب اربعه می گوید: | ||
هذا کل ما | هذا کل ما فی الأمر ولیس فی هذا دلیل علی وجوب أتباعها.- هیچ دلیلی بر لزوم تبعیت از مذاهب اربعه نیست - | ||
سپس از قول | سپس از قول مقریزی می نویسد: | ||
بحدی ولایت قضات مذاهب اربعه در سال 566هجری استمرار یافت که در مجموع شهرهای اسلامی غیر از ان مذهبی دیده نمی شد و تاکید به تبعیت از مذاهب اربعه و نهی از غیر انها می شد که تا کنون این امر ادامه دارد با اینکه توسط بیبرس باب اجتهاد منسد شد و حکومت بیبرس منقضی شده است. | بحدی ولایت قضات مذاهب اربعه در سال 566هجری استمرار یافت که در مجموع شهرهای اسلامی غیر از ان مذهبی دیده نمی شد و تاکید به تبعیت از مذاهب اربعه و نهی از غیر انها می شد که تا کنون این امر ادامه دارد با اینکه توسط بیبرس باب اجتهاد منسد شد و حکومت بیبرس منقضی شده است. | ||
آنگاه از عبدالمتعال | آنگاه از عبدالمتعال صعیدی نقل می کند که: | ||
من ادعا نمی کنم که انسداد باب اجتهاد بروش قهری و اجبار انجام گرفت اما شکی نیست که اگر مجال به مذاهب دیگر داده می شد انها نیر اکنون همانند مذاهب اربعه حضور داشتند ( خلیفات ، ص 77-80 ). | من ادعا نمی کنم که انسداد باب اجتهاد بروش قهری و اجبار انجام گرفت اما شکی نیست که اگر مجال به مذاهب دیگر داده می شد انها نیر اکنون همانند مذاهب اربعه حضور داشتند ( خلیفات ، ص 77-80 ). | ||
==ائمه اربعه مذاهب اهل سنت و عدم قصد مرجعیت== | |||
== ائمه اربعه مذاهب اهل سنت و عدم قصد مرجعیت == | |||
خط ۱۷۲: | خط ۱۵۶: | ||
ایشان سپس آثار منفی حصر | ایشان سپس آثار منفی حصر مرجعیت در ائمه اربعه را اینچنین بیان می کند: | ||
تعصب و تقلید از مذاهب خاص سبب از بین رفتن هدایتهای قرانی وسنت نبوی و انسداد باب اجتهاد گردید و شریعت ، معادل گفتار فقها و گفتار فقها همان شریعت تلقی گردید و هر چیزی که مخالف گفتار انان بود بدعت نامیده می شد و اعتمادی به انها نبود. ( سید سابق ، ج1،ص13) | تعصب و تقلید از مذاهب خاص سبب از بین رفتن هدایتهای قرانی وسنت نبوی و انسداد باب اجتهاد گردید و شریعت ، معادل گفتار فقها و گفتار فقها همان شریعت تلقی گردید و هر چیزی که مخالف گفتار انان بود بدعت نامیده می شد و اعتمادی به انها نبود. ( سید سابق ، ج1،ص13) | ||
نتیجه انکه از منظر امامان اربعه اهل سنت ، اسلام حقیقی فوق مذاهب بوده و از مردم نیز خواسته اند که حقایق اسلام را در منحصر در مذهب خاصی نبینند. | نتیجه انکه از منظر امامان اربعه اهل سنت ، اسلام حقیقی فوق مذاهب بوده و از مردم نیز خواسته اند که حقایق اسلام را در منحصر در مذهب خاصی نبینند. | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۶۵: | ||
مؤلف ارزشمند کتاب ورکبت | مؤلف ارزشمند کتاب ورکبت السفینة (مروان خلیفات) در این زمینه می گوید: | ||
ابوشامه از علمای شافعی می گفت : شایسته است کسانی که به فقه اشتغال دارند به مذهب خاصی اکتفا نکنند . فقهای سلف بر اساس کتاب و سنت ، احکام الهی را استنباط نموده و از مرجعیت اجتناب داشتند امام شافعی مردم را از تقلید خویش و دیگران نهی می نمود وهمه امامان سلف اینچنین بودند تا اینکه مذاهب خاص تثبیت شده و سائر مذاهب متروک شدند در حالی که هیچکدام از امامان اربعه قصد تقلید مردم از خویش را نداشته و اثاری ر اکه تدوین کردند فقط استنباطات شخصی انها بود . | ابوشامه از علمای شافعی می گفت : شایسته است کسانی که به فقه اشتغال دارند به مذهب خاصی اکتفا نکنند . فقهای سلف بر اساس کتاب و سنت ، احکام الهی را استنباط نموده و از مرجعیت اجتناب داشتند امام شافعی مردم را از تقلید خویش و دیگران نهی می نمود وهمه امامان سلف اینچنین بودند تا اینکه مذاهب خاص تثبیت شده و سائر مذاهب متروک شدند در حالی که هیچکدام از امامان اربعه قصد تقلید مردم از خویش را نداشته و اثاری ر اکه تدوین کردند فقط استنباطات شخصی انها بود . | ||
ایشان در ادامه می گوید: | ایشان در ادامه می گوید: | ||
ابوشامه شافعی در کتابش – مختصر المومل – تحت عنوان "نصوص الأئمة | ابوشامه شافعی در کتابش – مختصر المومل – تحت عنوان "نصوص الأئمة فی الرجوع إلی الکتاب والسنة والنهی عن تقلیدهم" از علمای عصر خویش انتقاد نموده که مطالب گذشتگان ر ا بدون دلیل پذیرفته و فقط به نقل افکار سخیف.و سست دیگران اکتفا کرده اند و انگاه که از بعض عارفین نسبت به معنای مذهب سئوال شد بدو پاسخ داد : مذهب در واقع همان دین تحریف شده می باشد در حالی که خداوند فرمود : ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً ( خلیفات ، ص 52-54 ). | ||
در پایان این قسمت سخنی از ابن ندیم را در زمینه خضوع احمد بن حنبل نسبت به امام علی (علیه السلام) و عدم تعصّب او بر مذهب خویش را نقل می کنیم: | در پایان این قسمت سخنی از ابن ندیم را در زمینه خضوع احمد بن حنبل نسبت به امام علی (علیه السلام) و عدم تعصّب او بر مذهب خویش را نقل می کنیم: | ||
«وینقل ابن الندیم فی کتابه أنه ذکر له (احمد بن حنبل) مسألة فأجاب عنها فقال له الرجل: خالفت علی بن أبی طالب فقال: إثبت لی هذا عن علی بن أبی طالب حتی أضع خدی علی التراب وأقول: قد أخطأت وأرجع علی قولی إلی قوله (ابوعلم ،؟ ، ص 16). | |||
این سخنان و سیره و گفتار دیگر ائمه مذاهب أربعه و عالمان أهل سنت، به خوبی بیانگر آن است که رهبران مذاهب اربعه قصد مرجعیت و نیز قصد تأسیس مذهب خاصی را نداشتند بلکه مرجعیت قرار گرفتن انان و انحصار مذاهب اسلامی بر چهار مذهب خاص صبغه سیاسی و حکومتی داشته است. | این سخنان و سیره و گفتار دیگر ائمه مذاهب أربعه و عالمان أهل سنت، به خوبی بیانگر آن است که رهبران مذاهب اربعه قصد مرجعیت و نیز قصد تأسیس مذهب خاصی را نداشتند بلکه مرجعیت قرار گرفتن انان و انحصار مذاهب اسلامی بر چهار مذهب خاص صبغه سیاسی و حکومتی داشته است. | ||
==تجزیه دین به مذاهب ، مخالف اموزه های قرانی== | |||
== تجزیه دین به مذاهب ، مخالف اموزه های قرانی == | |||
ایات متعددی از قران دلالت بر لزوم تبعیت از دین واحد – اسلام - و اجتناب از تجزیه ان به فرق و مذاهب مختلف دارد : | ایات متعددی از قران دلالت بر لزوم تبعیت از دین واحد – اسلام - و اجتناب از تجزیه ان به فرق و مذاهب مختلف دارد : | ||
1. ولا تکونوا من | 1. ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرّقوا دینهم وکانوا شیعاً کل حزب بما لدیهم فرحون (مائده :49) | ||
خط ۲۱۰: | خط ۱۹۳: | ||
نکته مهمی که در خطاب قرآنی به مسلمانان «ولا تکونوا من | نکته مهمی که در خطاب قرآنی به مسلمانان «ولا تکونوا من المشرکین» قابل توجه و دقت است به کارگیری واژه «مشرکین» در برابر واژه موحدین است؛ از آنجا که توحید، منشأ وحدت حقیقی در زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست بیش از یک صراط را بر نمی تابد اما شرک از آن جهت که قرار گرفتن در بیراهه است اقتضاء و قابلیت قرار گرفتن در مسیرهای متعدد را دارد از این رو مجاری و طرق شرک آلود هیچگاه محدود به صراط و سبیل خاص نبوده و همچنان قابلیت تزاید را داراست ، | ||
خط ۲۷۱: | خط ۲۵۴: | ||
علامه طباطبایی (رحمه الله) در تفسیر المیزان : | علامه طباطبایی (رحمه الله) در تفسیر المیزان : | ||
ایشان آیه شریفه "ولا تکونو من | ایشان آیه شریفه "ولا تکونو من المشرکین..." را در ارتباط با آیه قبل " فأقم وجهک للدین حنیفاً... " دانسته و آیه 31 - 33 را بدین شکل تبیین می کند: | ||
«... إنّ | «... إنّ الوسیلة إلی إقامة دین الفطرة الإنابة إلی الله وحفظ الإتصال بحضرته وعدم الإنقطاع عن سببه... وقد حذّر الله سبحانه المسلمین عن مثل هذه المصیبة المؤلمة ـ القاء العداوة والبغضاء بین الیهود وبین النصاری إلی یوم القیامة ـ التی سیملّها علی أهل الکتاب من الیهود والنصاری... وقد صدق جریان التاریخ ما أخبر به الکتاب من تشتّت المذاهب فیهم وإلقاء العداوة والبغضاء بینهم فحذّر الأمة الإسلامیة أن یردوا موردهم من الإنقطاع عن ربهم وعدم الإنابة إلیه فی قوله: وأقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیّم ولکن أکثر الناس لا یعلمون، منیبین إلیه واتّقوه وأقیموا الصلاة ولا تکونوا من المشرکین (روم : 30 ـ 33). | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۶۲: | ||
2. یهود و نصاری به دلیل تعدی از احکام الهی و تفرق دین واحد آسمانیشان به فرق و مذاهب مختلف، اتصال حقیقی به خداوند را ـ توحید ـ از دست داده و در وادی شرک قدم نهادند. | 2. یهود و نصاری به دلیل تعدی از احکام الهی و تفرق دین واحد آسمانیشان به فرق و مذاهب مختلف، اتصال حقیقی به خداوند را ـ توحید ـ از دست داده و در وادی شرک قدم نهادند. | ||
3. از آنجا که وادی شرک خواستگاه کثرت ها و منازعات است بین پیروانشان منازعات مذهبی و طائفی همچنان ـ تا قیامت ـ استمرار خواهد داشت. چون تبعیت از أهواء و دور شدن از مسیر توحید، حدّ انتهایی برایش متصور نخواهد بود. | 3. از آنجا که وادی شرک خواستگاه کثرت ها و منازعات است بین پیروانشان منازعات مذهبی و طائفی همچنان ـ تا قیامت ـ استمرار خواهد داشت. چون تبعیت از أهواء و دور شدن از مسیر توحید، حدّ انتهایی برایش متصور نخواهد بود. | ||
فأغرینا بینهم العداوة والبغضاء إلی یوم القیامة ( مائده :14 ) | |||
4. خداوند در این ایه شریفه و نظائر ان ، امت اسلامی را از وقایع تأسف بار مشرکین ـ | 4. خداوند در این ایه شریفه و نظائر ان ، امت اسلامی را از وقایع تأسف بار مشرکین ـ یهود و نصاری و... ـ برحذر داشته و به آنان هشدار داده است که تبدیل نمودن دین واحد الهی ـ اسلام ـ به مذاهب متعدّد، سرانجامی جز فرجام مشرکین یهود و نصاری ـ فأغرینا بینهم العداوة والبغضاء إلی یوم القیامة ـ نخواهد داشت. | ||
5. مراجعه به تاریخ پیدایش فرقه ها و مذاهب در ادیانی نظیر یهود و مسیحیت و جنگ ها و منازعات گسترده آنان شاهد صدقی بر تحقق هشدارهای الهی نسبت به مسلمانان می باشد. | 5. مراجعه به تاریخ پیدایش فرقه ها و مذاهب در ادیانی نظیر یهود و مسیحیت و جنگ ها و منازعات گسترده آنان شاهد صدقی بر تحقق هشدارهای الهی نسبت به مسلمانان می باشد. | ||
جامع البیان ابن | جامع البیان ابن جریر طبری: | ||
قال ابن | قال ابن زید فی قوله "الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً..." قال: هؤلاء یهود... وقوله: کل حزب بما لدیهم فرحون یقول: کل طائفة وفرقة من هؤلاء الذین فارقوا دینهم الحق فأحدثوا البدع التی أحدثوا بما لدیهم فرحون یقول: بما هم متمسکون من المذهب فرحون مسرورون یحبسون أن الصواب معهم دون غیرهم ( الطبری ،1415ج 21، ص 51). | ||
مفاد سخن فوق ان است که تمام کسانی که در ورطه تفرق در دین فرو رفتند فرجامشان به بدعت در دین کشیده شد در حالی که هر یک پندارشان ان بود که فقط تمسک به فرقه و مذهب خاص حق بوده و دیگران همگی بر باطل هستند . | مفاد سخن فوق ان است که تمام کسانی که در ورطه تفرق در دین فرو رفتند فرجامشان به بدعت در دین کشیده شد در حالی که هر یک پندارشان ان بود که فقط تمسک به فرقه و مذهب خاص حق بوده و دیگران همگی بر باطل هستند . | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۷۷: | ||
"ولا تکونوا من | "ولا تکونوا من المشرکین" علی دینهم "من الذین فرقوا دینهم" یعنی ترکوا دین الإسلام الذی أمروا به، "وکانوا شیعاً"فجعلوه أدیاناً یعنی ترکوا دینهم وصاروا فرقاً الیهود والنصاری والمجوس... ومن قرأ مزّقوا دینهم یعنی افترقت الیهود إحدی وسبعین فرقة والنصاری اثنتین وسبعین والمسلمون ثلاثة وسبعین فرقة، "کل حزب بما لدیهم فرحون" یعنی کل أهل دین بماعندهم من الدین راضون ( سمرقندی ، ج 3، ص 11 ـ 12 ). | ||
مفاد گفتار فوق ان است که قران کریم مسلمانان را از تفرق در مذاهب نظیر تفرقی که در دین یهود و نصارا و مجوس واقع گردید بر حذر داشته و با اشاره به حدیث معروف پیامبر ص که فرمود : دین یهود به هفتاد ویک فرقه و نصارا به هفتادو دو فرقه و مسلمانان به هفتادو سه فرقه منشعب خواهند شد ، ذیل ایه شریفه ”کل حزب بما | مفاد گفتار فوق ان است که قران کریم مسلمانان را از تفرق در مذاهب نظیر تفرقی که در دین یهود و نصارا و مجوس واقع گردید بر حذر داشته و با اشاره به حدیث معروف پیامبر ص که فرمود : دین یهود به هفتاد ویک فرقه و نصارا به هفتادو دو فرقه و مسلمانان به هفتادو سه فرقه منشعب خواهند شد ، ذیل ایه شریفه ”کل حزب بما لدیهم فرحون"می گوید : پیروان هر فرقه و مذهب به انچه بدان معتقدند راضی بوده وگمان می کنند فقط خودشان بر حق و دیگران باطلند . | ||
ابن کثیر در | ابن کثیر در تفسیر القران العظیم | ||
"... فأهل | "... فأهل الأدیان قبلنا إختلفوا فیما بینهم علی آراء ومثل باطله وکل فرقة منهم تزعم أنّهم علی شیء وهذه الأمة أیضاً إختلفوا فیما بینهم علی خل کلها ضلالة إلاّ واحدة وهم أهل السنة والجماعة المتمسکون بکتاب الله وسنّة رسوله صلی الله علیه وآله وبما کان علیه الصدر الأول من الصحابة والتابعین وأئمة المسلمین من قدیم الدهر وحدیثه کما رواه الحاکم فی مستدرکه أنّه سئل صلی الله علیه وسلم عن الفرقة الناجیة منهم فقال: من کان علی ما أنا الیوم وأصحابی ( ابن کثیر ، 1412، ج 3، ص 443 ). | ||
خط ۳۰۹: | خط ۲۹۲: | ||
سؤالی که در این قسمت می توان از ابن کثیر پرسید این است که به چه دلیل فقط اهل سنت را فرقه ناجیه دانسته و دیگر فرق و مذاهب را در جرگه باطل قرار می دهید؟ بعلاو ه مگر جز این است که حتی اهل سنت و جماعت نیز دربین خود به فرق و مذاهب مختلف منشعب گردیدند؟ آیا" من | سؤالی که در این قسمت می توان از ابن کثیر پرسید این است که به چه دلیل فقط اهل سنت را فرقه ناجیه دانسته و دیگر فرق و مذاهب را در جرگه باطل قرار می دهید؟ بعلاو ه مگر جز این است که حتی اهل سنت و جماعت نیز دربین خود به فرق و مذاهب مختلف منشعب گردیدند؟ آیا" من الذین فرقوا دینهم " در ایه مذکور شامل همه کسانی نمی گردد که دین واحد را به مذاهب و فرق مختلف مبدل کردند ؟ | ||
نکته دیگر انکه باید از ایشان پرسید : اگر پیروان هر یک از مذاهب اسلامی همین سخن شما را ادعا نموده و هر یک خود را مصداق «من کان علی ما أنا | نکته دیگر انکه باید از ایشان پرسید : اگر پیروان هر یک از مذاهب اسلامی همین سخن شما را ادعا نموده و هر یک خود را مصداق «من کان علی ما أنا علیه الیوم وأصحابی» دانست چه موضعی خواهید داشت ؟ نکته دیگر انکه روایت مذکور حتی به فرض صحت سند ، نه تنها اثباتگر ادعایتان نبوده بلکه نافی ان می باشد چون مفاد ان لزوم اجتناب از تفرق در دین واحد – اسلام - و تبدیل آن به مذاهب می باشد . | ||
خط ۳۱۸: | خط ۳۰۱: | ||
2. إنّ | 2. إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء إنّما أمرهم إلی الله ثم ینبّئهم بما کانوا یفعلون ( انعام : 159 ) | ||
تبیین: | تبیین: | ||
در این آیه شریفه تمامی کسانی را که دین واحد الهی شان را تبدیل به مذاهب و فرقه های مختلف نمودند مورد مؤاخذه و نکوهش قرار گرفته و در بیانی شدید اللحن به پیامبر ص اعلام شده است که" لست منهم | در این آیه شریفه تمامی کسانی را که دین واحد الهی شان را تبدیل به مذاهب و فرقه های مختلف نمودند مورد مؤاخذه و نکوهش قرار گرفته و در بیانی شدید اللحن به پیامبر ص اعلام شده است که" لست منهم فی شیء " هیچ نسبتی بین تو و چینن مسلمانانی نیست ، کنایه از اینکه اینان از حقیقت اسلام خارج گردیده و اتصالشان به رسول خدا ص را به طور کامل از دست داده اند. | ||
به طور کلی سه نوع تهدید و مؤاخذه برای کسانی که دین واحد وحیانی را مبدل به مذاهب و فرقه های مختلف نموده اند در این آیه شریفه بیان شده است: | به طور کلی سه نوع تهدید و مؤاخذه برای کسانی که دین واحد وحیانی را مبدل به مذاهب و فرقه های مختلف نموده اند در این آیه شریفه بیان شده است: | ||
1. "لست منهم | 1. "لست منهم فی شیء": پیامبرص که اینان خود را منتسب به او می دانند هیچ نوع انتسابی به آنها نخواهد داشت. پس اینان به دروغ خود را تابع پیامبر می دانند. | ||
2. "إنّما أمرهم إلی الله": مؤاخذه و مجازات اینان را ـ که سبب گمراهی جمعیت های زیادی گردیدند ـ خداوند بر عهده خواهد گرفت و به جنود خود نخواهد سپرد ـ . | 2. "إنّما أمرهم إلی الله": مؤاخذه و مجازات اینان را ـ که سبب گمراهی جمعیت های زیادی گردیدند ـ خداوند بر عهده خواهد گرفت و به جنود خود نخواهد سپرد ـ . | ||
3. "ثم | 3. "ثم ینبّئهم بما کانوا یفعلون": پیامدهای مخرب و گسترده انشعابات دینی در سطح جوامع بشری، در قیامت به عوامل پیدایش این بدعت ها ارائه خواهد شد. | ||
نکته مهم و اساسی دیگر در این آیه آن است که این آیه اختصاص به مذاهب یهود و نصاری را نداشته بلکه شامل تمامی کسانی که دین واحد را مبدّل به فرقه ها و مذاهب مختلف نمودند می گردد . | نکته مهم و اساسی دیگر در این آیه آن است که این آیه اختصاص به مذاهب یهود و نصاری را نداشته بلکه شامل تمامی کسانی که دین واحد را مبدّل به فرقه ها و مذاهب مختلف نمودند می گردد . | ||
در اینجا دیدگاه برخی از مفسران شیعی و سنی را در تبیین آیه فوق که | در اینجا دیدگاه برخی از مفسران شیعی و سنی را در تبیین آیه فوق که مؤید برداشت های مذکور می باشد بیان می کنیم: | ||
در | در تفسیر المیزان علامه طباطبائی ذیل ایه مذکور امده است : | ||
قوله تعالی: "إنّ | قوله تعالی: "إنّ الذین فرّقوا دینهم" وجه الکلام السابق وإن کان مع المشرکین وقد ابتلوا بتفر یق الدین الحنیف وکان أیضاً لأهل الکتاب نصیب من الکلام وربما لوح إلیهم بعض التلویح ولازم ذلک أن ینطبق قوله: "الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً" علی المشرکین بل علیهم وعلی الیهود والنصاری لاشتراک الجمیع فی التفرق والاختلاف فی الدین الإلهی لکن إتصال الکلام بالآیات المبیّنة للشرائع العامة الإلهیة التی تبتدئ بالنهی عن الشرک وتنتهی إلی النهی عن التفرق عن سبیل الله یستدعی أن یکون قوله: "الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً"موضوعاً لبیان حال النبی (صلی الله علیه وآله) مع من کان هذا وصفه. | ||
ایشان در ادامه می فرماید: | ایشان در ادامه می فرماید: | ||
«فالإتیان بصیغة الماضی فی قوله: فرّقوا دینهم لبیان أصل التحقّق سواء کان فی الماضی أو الحال أو المستقبل لا تحقق الفعل فی الزمان الماضی فحسب ومن المعلوم أن تمییز النبی صلی الله علیه وآله وإخراجه من اولئک المختلفین فی الدّین المتفرقین شیعة شیعة کل شیعة یتبع إماماً یقودهم لیس إلاّ لأنّه رسول یدعوا إلی کلمة الحق ودین التوحید». | |||
ایشان سپس در تبیین معنای " لست منهم فی شیء" می فرماید: | |||
«ومثال کامل | «ومثال کامل یمثّل بوجوده الإسلام ویدعو بعمله إلیه فیعود معنی قوله: "لست منهم فی شیء"إلی أنّهم لیسوا علی دینک الذی تدعو إلیه ولا علی مستوی طریقتک الذی تسلکه». | ||
سپس ایشان در یک جمع بندی نهایی دیدگاهشان را نسبت به مضمون آیه مذکور این گونه بیان می فرماید: | سپس ایشان در یک جمع بندی نهایی دیدگاهشان را نسبت به مضمون آیه مذکور این گونه بیان می فرماید: | ||
«فمعنی | «فمعنی الآیة أن الذین فرقوا دینهم بالإختلافات التی هی لأعماله ناشئة عن العلم ـ ما اختلف الذین اوتوه إلاّ بغیاً بینهم ـ والإنشعابات المذهبیة لیسوا علی طریقتک التی بنیت علی وحدة الکلمة ونفی الفرقة إنّما أمرهم فی هذا التفریق إلی ربّهم لا یماسک منهم شیء فینبئنّهم یوم القیامة بما کانوا یفعلون ویکشف لهم حقیقة أعمالهم التی هی رهناؤها. وقد تبیّن بما مرّ: أن لأوجه لتخصیص الآیة بتبرئته صلی الله علیه وآله وسلم من المشرکین أو منهم ومن الیهود والنصاری أو من المختلفین بالمذاهب والبدع من هذه الأمة فلآیة عامة تعمّ الجمیع-انتهی- (طباطبائی ، ج 7، ص 389 ـ 390 ). | ||
خط ۳۵۱: | خط ۳۳۴: | ||
در بیانات ایشان نکات مهمی به چشم می خورد که برخی از آن ها عبارتند از: | در بیانات ایشان نکات مهمی به چشم می خورد که برخی از آن ها عبارتند از: | ||
1. آیه شریفه: "إنّ | 1. آیه شریفه: "إنّ الذین فرقوا دینهم" گرچه در ادامه بحث مربوط به مشرکین که مبتلا به تفرّق در دین شدند وارد شده است اما مقصود اصلی از این آیه بیان انحرافاتی است که برای امت اسلامی ایجاد می گردد که همان جعل فرقه ها و مذاهب به اصطلاح اسلامی است. | ||
2. به کار گیری فعل ماضی «فرقوا | 2. به کار گیری فعل ماضی «فرقوا دینهم» در بیان انشعابات مذهبی امت اسلامی، جهت بیان اصل تحقّق این انحراف بزرگ در امت اسلامی است نه اینکه مراد ، تحقق این انحراف در گذشته باشد. | ||
3. مفاد جمله «لست منهم | 3. مفاد جمله «لست منهم فی شیء» این است هیچیک از انشعابات مذهبی در اسلام بر طریق پیامبر (صلی الله علیه و آله) نبوده و مرتبط با آن حضرت که به دین واحد دعوت نموده است نمی باشد. و از آنجا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) تجسّم کامل دین است پس هیچیک از مذاهب اسلامی ارتباط به اسلام نخواهد داشت. | ||
4. تمامی اختلافات و انشعابات مذهبی در اسلام ـ همانند امت های گذشته ـ ناشی از علم بوده است بدین معنا که عده ای عمداً و اگاهانه و براساس بغی و ستم مرتکب این خبط عظیم شده اند: "وما اختلف | 4. تمامی اختلافات و انشعابات مذهبی در اسلام ـ همانند امت های گذشته ـ ناشی از علم بوده است بدین معنا که عده ای عمداً و اگاهانه و براساس بغی و ستم مرتکب این خبط عظیم شده اند: "وما اختلف الذین اوتوه الأبغیا بینهم". | ||
5. تمامی انشعابات مذهبی و تأسیس مذاهب اسلامی بر خلاف طریقت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد چون طریقت ان حضرت بر اساس وحدت کلمه (دین واحد ) ونفی فرقه گرایی بنا شده است. | 5. تمامی انشعابات مذهبی و تأسیس مذاهب اسلامی بر خلاف طریقت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد چون طریقت ان حضرت بر اساس وحدت کلمه (دین واحد ) ونفی فرقه گرایی بنا شده است. | ||
6. گناه تبدیل دین واحد الهی به مذاهب و فر ق مختلف ، آنقدر سنگین است که خداوند مؤاخذه عاملین آن را به عهده خودش گذاشته است: "إنّما أمرهم إلی الله". | 6. گناه تبدیل دین واحد الهی به مذاهب و فر ق مختلف ، آنقدر سنگین است که خداوند مؤاخذه عاملین آن را به عهده خودش گذاشته است: "إنّما أمرهم إلی الله". | ||
خط ۳۶۰: | خط ۳۴۳: | ||
آیه الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر الأمثل | آیه الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل | ||
در این تفسیر ذیل ایه مذکورمی خوانیم: | در این تفسیر ذیل ایه مذکورمی خوانیم: | ||
«... | «... فیقول تعالی أولاً: " أنّ الذین فرّقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء"أی أنّ الذین اختلفوا فی الدین وتفرّقوا فرقا وطوائف لا یمنون إلیک بصلة أبداً کما لا یرتبطون بالدین أبداً لأن دینک هو دین التوحید ودین الصراط المستقیم والصراط المستقیم ما هو إلا واحد لا أکثر». | ||
در ادامه می خوانیم: | در ادامه می خوانیم: | ||
«ثم قال تعالی مهددا موبخاً اولئک | «ثم قال تعالی مهددا موبخاً اولئک المفرقین: "إنّما أمرهم ذلی الله ثمّ ینبّئهم بما کانوا یفعلون أی إنّ الله هو الذی سیؤاخذهم بأعمالهم وهو علیم بما لا یغیب شیء منها». | ||
انگاه این سئوال مطرح شده است که : | انگاه این سئوال مطرح شده است که : | ||
«من هم المقصودون | «من هم المقصودون فی الآیة؟ یعتقد جماعة من المفسرین أن هذه الآیة نزلت فی الیهود والنصاری الذین اختلفوا وتفرقوا ذلی فرق وطوائف مذهبیة مختلفة وبما غضوا وتشاحنوا وتنازعوا فیما بینهم ولکن یری آخرون أنّ هذه الآیة اشارة إلی الذین یفرقون صفوف هذه الأمة الإسلامیة بدافع التعصّب وحبّ الإستعلاء وحبّ المنصب والجاه». | ||
سپس در یک جمع بندی از دو دیدگاه مذکور می گوید: | سپس در یک جمع بندی از دو دیدگاه مذکور می گوید: | ||
«ولکن محتوی هذه | «ولکن محتوی هذه الآیة یمثّل حکماً عاماً یشمل کل من یفرق الصفوف وکل من یبذر ببذور النفاق والإتلاف بین عباد الله بابتداع البدع من دون فرق بین من کان یفعل هذا فی الأمم السابقة أو فی هذه الأمة وما نلاحظه من الروایات المنقولة عن أهل البیت علیهم السلام وهکذا روایات أهل السنة التی تصرح بأنّ هذه الآیة إشارة إلی مفرقی الصفوف وأهل البدع فی هذه الأمة فهو من باب بیان المصداق. » ( مکارم شیرازی ، ج 4، ص 528 ـ 534 ). | ||
امام باقر علیه السلام در ذیل آیه شریفه می فرماید: | امام باقر علیه السلام در ذیل آیه شریفه می فرماید: | ||
«جعلوا | «جعلوا دین الله أدیاناً لإکفار بعضهم بعضاً وصاروا أحزاباً وفرقاً لست منهم فی شیء» ( مجلسی ، 1403، ج 4، ص 528 -534 ). | ||
ابن | ابن جریر طبری در تفسیرجامع البیان: | ||
ایشان در ابتدا بر اساس برخی روایات قرائت فارقوا | ایشان در ابتدا بر اساس برخی روایات قرائت فارقوا دینهم را هم علاوه بر قرائت مشهور فرّقوا دینهم بیان کرده و ضمن ترجیح قرائت مشهور – فرقوا – می گوید : | ||
«ومن الصواب من القول | «ومن الصواب من القول فی ذلک عندی أن یقال: إنّ الله أخبر نبیّه (صلی الله علیه وآله) أنّه برئ ممن فارق دینه الحق وفرقه وکانوا فرقاً فیه وأحزاباً شیعا وأنّه لیس منهم ولا هم منه لأن دینه الذی بعثه الله به هو الإسلام دین ابراهیم الحنیفیة کما قال له ربه وأمره أن یقول: قل إنّنی هدانی ربی إلی صراط مستقیم دیناً فیما ملة إبراهیم حنیفاً وما کان من المشرکین فکان من فارق دینه الذی بعث به صلی الله علیه و آله من مشرک ووثنی ویهودی ونصرانی ومتحنف مبتدع قد ابتدع فی الدین ما ضل به عن الصراط المستقیم والدین القیم ملة إبراهیم المسلم فهو برئ من محمد ومحمد منه برئ وهو داخل فی عموم قوله: "إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء". | ||
خط ۳۸۸: | خط ۳۷۱: | ||
و در ادامه می گوید: | و در ادامه می گوید: | ||
«... وأما قوله: "إنّما أمرهم إلی الله" فإنّه | «... وأما قوله: "إنّما أمرهم إلی الله" فإنّه یقول: إنا الذی إلی أمر هؤلاء المشرکین فارقوا دینهم وکانوا شیعاً والمبتدعة من أمتک الذین ضلوا عن سبیلک دونک ودون کل أحد إما بالعقوبة إن قاموا علی ضلالتهم وفرقتهم دینهم فأهلکهم بها وإما بالعفو عنهم بالتوبة علیهم والتفضل من علیم. انتهی»( طبری ،1415 ، ج 8، ص 137 ـ 141 ). | ||
مفهوم بیان فوق ان است که گناه تفرق در دین بحدی است که عقوبتش ر ا خداوند متعال به جنودش واگذار نکرده بلکه خود بی واسطه متولی ان خواهد بود . | مفهوم بیان فوق ان است که گناه تفرق در دین بحدی است که عقوبتش ر ا خداوند متعال به جنودش واگذار نکرده بلکه خود بی واسطه متولی ان خواهد بود . | ||
خط ۳۹۵: | خط ۳۷۸: | ||
«... واعلم أنّ المراد من | «... واعلم أنّ المراد من الآیة الحثّ علی أن تکون کلمة المسلمین واحدة وأن لا یتفرقوا فی الدین ولا یبتدعوا البدع وقوله: " لیست منهم فی شیء" فیه قولان: | ||
الأول: أنت منهم برئ وهم منک برأء | الأول: أنت منهم برئ وهم منک برأء وتأویله: إنّک بعید عن أقوالهم ومذاهبهم والعقاب اللازم علی تلک الأباطیل مقصور علیهم ولا یتعداهم. | ||
والثانی: لست من قتالهم فی شیء... . انتهی» (رازی ، ج 14، ص 7 ـ 8 ). | |||
مفاد سخنان فخر راز ی ان است که ایه شریفه در صدد ان است که مسلمانان را به وحدت واقعی و عدم تفرق در دین تحریک می کند . | مفاد سخنان فخر راز ی ان است که ایه شریفه در صدد ان است که مسلمانان را به وحدت واقعی و عدم تفرق در دین تحریک می کند . | ||
خط ۴۰۷: | خط ۳۹۰: | ||
"إنّ | "إنّ الذین فرقوا دینهم" أی جعلوا دینهم أهواء متفرقه کالذین غلبت علیهم صفات النفس بجذبهم هذه إلی شیء وهذه إلی شیء فحدثت فیهم أهواء مختلفة فبقوا حیاری لا جهة لهم ولا مقصد «وکانوا شیعاً» فرقا مختلفة بحسب غلبة تلک الأهواء یغلب علی بعضهم الغضب وعلی بعضهم الشهوة وإن دانوا بدین جعلوا دینهم بحسب غلبته هواهم مادة التعصب ومدد استیلاء تلک القوة الغالبة علی القلب ولم یتعبدوا الإبعادات وبدع ولم ینقادها إلاّ لأهواء وخذع یعبد کل منهم إلها مجعولاً فی وهمه... کما نشاهد من أهل المذاهب الظاهرة. | ||
ایشان در زمینه جمله «لست منهم | ایشان در زمینه جمله «لست منهم فی شیء» نیز می گوید: | ||
«أی لست من هدایتهم ودعوتهم إلی التوحید فی شیء إذ هم أهل التفرقة والإحتجاب بالکثرة لا یجتمع همهم ولا یتحد قصدهم». | |||
ودر معنای «إنما أمرهم إلی الله...» می | ودر معنای «إنما أمرهم إلی الله...» می گوید: | ||
«إنّما أمرهم إلی الله | «إنّما أمرهم إلی الله فی جزاء تفرقهم لا إلیک «ثمّ ینبّئهم» عند ظهور هیئات نفوسهم المختلفة والأهواء المتفرقة علیهم بمفارقة الأدیان بما کانوا یفعلون. انتهی» ( ابن عربی ، ج 1، ص 248 ـ 249 ). | ||
خط ۴۱۹: | خط ۴۰۲: | ||
تمامی کسانی که دین واحد الهی را که تجلی و مظهر وحدت امت اسلامی است به عامل تفرقه و تشتت مبدل می کنند ـ از طریق جعل مذاهب و بدعت گذاری در دین و اشکال دیگر ـ مشمول خطاب شدید "لست منهم | تمامی کسانی که دین واحد الهی را که تجلی و مظهر وحدت امت اسلامی است به عامل تفرقه و تشتت مبدل می کنند ـ از طریق جعل مذاهب و بدعت گذاری در دین و اشکال دیگر ـ مشمول خطاب شدید "لست منهم فی شیء وإنما أمرهم إلی الله" در آیه مذکور می باشند. | ||
بعلاوه اینکه از مجموع أقوال و اراء مفسرین فریقین به خوبی به دست می آید که دین اسلام، به هیچ وجه کثرت پذیر نیست و انشعابات مذهبی به نام اسلام، پیروانش را از مسیر اسلام ناب و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جدا نموده و آنان را در وادی شرک قرار خواهد داد. | بعلاوه اینکه از مجموع أقوال و اراء مفسرین فریقین به خوبی به دست می آید که دین اسلام، به هیچ وجه کثرت پذیر نیست و انشعابات مذهبی به نام اسلام، پیروانش را از مسیر اسلام ناب و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جدا نموده و آنان را در وادی شرک قرار خواهد داد. | ||
در اینجا برخی دیگر از آیاتی که متضمن نکته فوق بوده و اشتراک مضمونی با آیات 33 سوره روم و 159 سوره انعام داشته را بیان نموده و تفصیل و تبیین آنها را به مجالی دیگر می نهیم: | در اینجا برخی دیگر از آیاتی که متضمن نکته فوق بوده و اشتراک مضمونی با آیات 33 سوره روم و 159 سوره انعام داشته را بیان نموده و تفصیل و تبیین آنها را به مجالی دیگر می نهیم: | ||
- ولا تکونوا | - ولا تکونوا کالذین تفرّقوا واختلفوا من بعد ما جاءهم البینات واولئک لهم عذاب عظیم (آل عمران: 105) | ||
- وإنّ | - وإنّ الذین اختلفوا فی الکتاب لفی شقاق بعید ( بقره :176) | ||
- إنّ هذا | - إنّ هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه ولا تتبعوا السبیل فتفرق بکم عن سبیله ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون (انعام:153) | ||
- وما تفرّق | - وما تفرّق الذین أوتوا الکتاب إلاّ من بعد ما جائتهم البینة ( البینة: ) 4. | ||
- أن | - أن أقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه فإن تنازعتم فی شیء فرّدوه إلی الله ورسوله واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفّرقوا ( شوری: 31) | ||
- إنّ | - إنّ الدین عند الله الإسلام وما اختلف الذین أوتوا الکتاب إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغیاً بینهم (آل عمران: 19) | ||
- شرع لکم من | - شرع لکم من الدین ما وصی به نوحاً والذی أوحینا إلیک وما وصینا به إبراهیم وموسی وعیسی أن أقیموا الذین ولا تتفرقوا فیه کبر علی المشرکین ما تدعوهم إلیه ( شوری: 14) | ||
- وما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم | - وما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغیاً ولو لا کلمة سبقت من ربک إلی أجل مسمّی لقضی بینهم (شوری: 14) | ||
== پیشگوئی قران کریم و پیامبرص در تجزیه اسلام | ==پیشگوئی قران کریم و پیامبرص در تجزیه اسلام به مذاهب مختلف== | ||
ازبیانات متنوع قرآنی در آیات متعددی که نقل شد می توان استشعار نمود که خداوند متعال به مسلمانان هشدار می کند که فتنه انشعابات مذهبی ، اختصاص به امتهای گذشته - نظیر یهود و نصاری ـ نداشته بلکه ممکن است نسبت به امت اسلامی نیز اجرا گردد . آیاتی از قبیل : | ازبیانات متنوع قرآنی در آیات متعددی که نقل شد می توان استشعار نمود که خداوند متعال به مسلمانان هشدار می کند که فتنه انشعابات مذهبی ، اختصاص به امتهای گذشته - نظیر یهود و نصاری ـ نداشته بلکه ممکن است نسبت به امت اسلامی نیز اجرا گردد . آیاتی از قبیل : | ||
ولا تکونوا من المشرکین من | ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً ، ولا تکونوا کالذین تفرّقوا واختلفوا من بعد ما جاءتهم البینات"، إنّ الذین فرّقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شی، أن أقیموا الدین ولا تتفرّقوا فیه. | ||
خط ۴۴۵: | خط ۴۲۷: | ||
عالم ارزشمند شیخ حسین الراضی در مقدمه کتاب المراجعات مدعی است که متاسفانه به رغم هشدارهای مکرر قران کریم ، پیش بینی مذکور بصورت کامل در جوامع اسلامی تحقق یافته است: | عالم ارزشمند شیخ حسین الراضی در مقدمه کتاب المراجعات مدعی است که متاسفانه به رغم هشدارهای مکرر قران کریم ، پیش بینی مذکور بصورت کامل در جوامع اسلامی تحقق یافته است: | ||
«ونحن إذا قمنا بدراسته معمقة للقسم | «ونحن إذا قمنا بدراسته معمقة للقسم الأخیر من الآیات ـ نظیر ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم و... ـ وقارنا بینها وبین الأمة الإسلامیة الیوم لرأینا أن ما حذّرنا القرآن منه قد وقع علی الأمة وانطبق علیها تماماً» ( کاشف الغطا ، 1402 ، ص 9 ). | ||
خط ۴۵۱: | خط ۴۳۳: | ||
- عن إبن عباس قال: قال رسول الله صلی الله | - عن إبن عباس قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لترکبن سنن من کان قبلکم شبراً بشبر وذراعاً بذراع حتی لو أن أحدکم دخل حجر صب لدخلتم وحتی لو أن أحدهم جامع أمرأته بالطریق لفعلتموه ( الحاکم ، ج 4، ص 455 ). | ||
ترجمه : آنچه در میان اقوام گذشته واقع شده، مو به مو واقع خواهد شد، از هر راهی که آنها رفته اند شما نیز وجب به وجب و قدم به قدم از آن راه خواهید رفت، اگر یکی از آنها به لانه سوسماری وارد شده باشد، شما نیز انجام خواهید داد، اگر یکی از آنها با همسر خود در رهگذر تماس گرفته باشد شما نیز انجام خواهید داد. | ترجمه : آنچه در میان اقوام گذشته واقع شده، مو به مو واقع خواهد شد، از هر راهی که آنها رفته اند شما نیز وجب به وجب و قدم به قدم از آن راه خواهید رفت، اگر یکی از آنها به لانه سوسماری وارد شده باشد، شما نیز انجام خواهید داد، اگر یکی از آنها با همسر خود در رهگذر تماس گرفته باشد شما نیز انجام خواهید داد. | ||
- عن سهل بن سعد | - عن سهل بن سعد الأنصاری عن النبی صلی الله علیه وآله: والذی نفسی بیده لترکین سنن من کان قبلکم مثلاً بمثل ـ رواه أحمد والطبرانی بنحوه وزاد: حتی لو دخلوا حجر صب لاتبعتموه قلنا یا رسول الله الیهود والنصاری قال: فمن إلاّ الیهود والنصاری ( الهیثمی ، 1408،ج 7، ص 261 ) | ||
مفاد روایت فوق همان روایت سابق است با این زیادتی که از رسول اکر م ص سئوال شد ایا مرادتان از سنن گذشتگان یهود و نصاراست ؟ پیامبر ص فرمود : اری ،چه کسی غیر از یهود و نصارا ؟ | مفاد روایت فوق همان روایت سابق است با این زیادتی که از رسول اکر م ص سئوال شد ایا مرادتان از سنن گذشتگان یهود و نصاراست ؟ پیامبر ص فرمود : اری ،چه کسی غیر از یهود و نصارا ؟ | ||
پیامبر صلی الله | پیامبر صلی الله علیه و آله در حجة الوداع: | ||
«أیّها الناس إنّما المؤمنون إخوة ولا یحل لمؤمن مال أخیه إلا عن طیب نفس منه ألا مد بلغت؟ اللهم اشهد فلا ترجعن کفّاراً یضرب بعضکم رقاب بعض فإنّی قد ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا کتاب الله وعترتی أهل بیتی» (الحرانی ، ص 34 ). | |||
ترجمه : ای مردم ، جز این نیست که مومنان با هم برادرند و حلال نیست برای کسی مال برادرش مگر با رضایت قلبی اش ، بدانید که آیا ابلاغ رسالت نکردم ؟ بار خدایا گواه باش، پس بعد از من برگشت به کفر نکنید و مرتد نشوید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزند . پس به درستی که من در میان شما دو امانت گذاردم تا زمانی که بدان متمسک شوید گمراه نشوید: و آن کتاب خدا و اهل بیت من است . | ترجمه : ای مردم ، جز این نیست که مومنان با هم برادرند و حلال نیست برای کسی مال برادرش مگر با رضایت قلبی اش ، بدانید که آیا ابلاغ رسالت نکردم ؟ بار خدایا گواه باش، پس بعد از من برگشت به کفر نکنید و مرتد نشوید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزند . پس به درستی که من در میان شما دو امانت گذاردم تا زمانی که بدان متمسک شوید گمراه نشوید: و آن کتاب خدا و اهل بیت من است . | ||
خط ۴۶۸: | خط ۴۵۰: | ||
بنابراین از مجموعه چنین روایاتی می توان مذموم بودن فرقه گرایی و تفرقه در دین - که همان جعل و تأسیس به اصطلاح فرق اسلامی است- را استنباط نموده که قران کریم و رسول اکرم ص نسبت به ابتلای مسلمانان به این فتنه عظیم هشدار داده شده است. | بنابراین از مجموعه چنین روایاتی می توان مذموم بودن فرقه گرایی و تفرقه در دین - که همان جعل و تأسیس به اصطلاح فرق اسلامی است- را استنباط نموده که قران کریم و رسول اکرم ص نسبت به ابتلای مسلمانان به این فتنه عظیم هشدار داده شده است. | ||
==عنوان "مسلمان "نام برگزیده قرانی برای معتقدان به شریعت مقدس اسلام== | |||
== عنوان "مسلمان "نام برگزیده قرانی برای معتقدان به شریعت مقدس اسلام == | |||
از اموری که نشانه مهجوریت قران در بین مسلمانان می باشد غفلت از نامی است که قران کریم برای معتقدان به شریعت مقدس اسلام بر گزیده است . نامهائی چون سنی ، شیعه و انشعابات مختلفی که هر یک با اسامی گوناگونشان دارند ، نوعی فاصله گرفتن از این اموزه زیبای قرانی است که نام مسلمان را برای معتقدان مکتب اسلام - قران و پیامبر ص - برگزیده است . در قران کریم می خوانیم : | از اموری که نشانه مهجوریت قران در بین مسلمانان می باشد غفلت از نامی است که قران کریم برای معتقدان به شریعت مقدس اسلام بر گزیده است . نامهائی چون سنی ، شیعه و انشعابات مختلفی که هر یک با اسامی گوناگونشان دارند ، نوعی فاصله گرفتن از این اموزه زیبای قرانی است که نام مسلمان را برای معتقدان مکتب اسلام - قران و پیامبر ص - برگزیده است . در قران کریم می خوانیم : | ||
جهدوا فى اللّه حق جهاده هو اجتبئكم و ما جعل | جهدوا فى اللّه حق جهاده هو اجتبئكم و ما جعل علیكم فى الدین من حرج مله ابیكم ابراهیم هو سماكم المسلمین من قبل و فى هذا لیكون الرسول شهیدا علیكم و تكونوا شهداء على الناس ( حج : 78 ) | ||
ترجمه : در راه خدا كارزار | ترجمه : در راه خدا كارزار كنید چنانكه كارزار كردن سزاوار براى او است او شما را برگزید و در این دین براى شما دشوارى ننهاده است این دین آئین پدرتان ابراهیم است و او شما را از پیش و هم در این قرآن مسلمان نام داد تا این پیغمبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید . | ||
مفاد ایه مذکور ان است که نام مقدس مسلمان از زمان ابراهیم علیه السلام برای پیروان مکتب اسلام برگزیده شده است . | مفاد ایه مذکور ان است که نام مقدس مسلمان از زمان ابراهیم علیه السلام برای پیروان مکتب اسلام برگزیده شده است . | ||
==بخش دوم : راهکار ایجاد امت واحده اسلامی== | |||
== بخش دوم : راهکار ایجاد امت واحده اسلامی == | |||
در این قسمت که مهمترین بخش مقاله را تشکیل می دهد به راهکار اصلی در ایجاد امت واحده اسلامی پرداخته می شود . لازم به ذکر است که راهکار مذکور الهام گرفته از قران و پیامبر (ص ) علیهم السلام می باشد . | در این قسمت که مهمترین بخش مقاله را تشکیل می دهد به راهکار اصلی در ایجاد امت واحده اسلامی پرداخته می شود . لازم به ذکر است که راهکار مذکور الهام گرفته از قران و پیامبر (ص ) علیهم السلام می باشد . | ||
خط ۴۹۲: | خط ۴۷۰: | ||
لازم به ذکر است که صحابه رسول اکرم ص – بصورت کلی - گرچه جایگاه ویژه و شایسته ای را در بین مسلمانان دارا هستند اما بدلیل برخی از اختلافات و منازعاتی که بعد از رسول اکرم (ص )بین بسیاری از انان واقع گردید نمی توانند محور وحدت همه مسلمانان باشند . | لازم به ذکر است که صحابه رسول اکرم ص – بصورت کلی - گرچه جایگاه ویژه و شایسته ای را در بین مسلمانان دارا هستند اما بدلیل برخی از اختلافات و منازعاتی که بعد از رسول اکرم (ص )بین بسیاری از انان واقع گردید نمی توانند محور وحدت همه مسلمانان باشند . | ||
اثبات ادعای مذکور مبتنی بر تبیین امورذیل است : | اثبات ادعای مذکور مبتنی بر تبیین امورذیل است : | ||
1. جایگاه اهل البیت در قرآن و سنت پیامبر صلی الله | 1. جایگاه اهل البیت در قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و اله | ||
2. اهل البیت و مصادیق ان از منظر برخی صحابه | 2. اهل البیت و مصادیق ان از منظر برخی صحابه | ||
3. عظمت اهل بیت علیهم السلام در گفتار بر خی از امامان مذاهب اربعه: | 3. عظمت اهل بیت علیهم السلام در گفتار بر خی از امامان مذاهب اربعه: | ||
4- جایگاه اهل بیت علیهم السلام در نزد اهل سنت | 4- جایگاه اهل بیت علیهم السلام در نزد اهل سنت | ||
تبیین : | تبیین : | ||
=== جایگاه اهل بیت ع در قرآن و سنت پیامبر ص === | ===جایگاه اهل بیت ع در قرآن و سنت پیامبر ص=== | ||
خط ۵۰۶: | خط ۴۸۴: | ||
1- اهل بیت بمنزله سفینه نوح : اهل بیت (ع) همانند | 1- اهل بیت بمنزله سفینه نوح : اهل بیت (ع) همانند سفینه نوح علیه السلام بوده و کسانی که در این سفینه وارد شوند نجات یافته و انان که خارج از سفینه باشند غرق خواهند شد : عن حنش الكنانی قال سمعت أبا ذر یقول وهو آخذ بباب الكعبة أیها الناس من عرفنی فانا من عرفتم ومن أنكرنی فانا أبو ذر سمعت رسول الله صلى الله علیه وآله یقول : مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق . صاحب المستدرک بعد از نقل این حدیث می نویسد ُ: هذا حدیث صحیح على شرط مسلم ولم یخرجاه (الحاکم ، 1408ج 2ص343 ) | ||
2- اهل بیت ، عامل وحدت ورفع اختلاف و تفرقه درجهان اسلام : همانطور که ستارگان سبب امنیت زمینیان از خطر غرق شدن می باشند اهل بیت من سبب امنیت امت من از خطر اختلاف می باشند از اینرو مخالفین شان در جرگه حزب ابلیس خواهند بود : قال رسول الله صلى الله | 2- اهل بیت ، عامل وحدت ورفع اختلاف و تفرقه درجهان اسلام : همانطور که ستارگان سبب امنیت زمینیان از خطر غرق شدن می باشند اهل بیت من سبب امنیت امت من از خطر اختلاف می باشند از اینرو مخالفین شان در جرگه حزب ابلیس خواهند بود : قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم : النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق وأهل بیتی أمان لامتی من الاختلاف فإذا خالفتها قبیلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب إبلیس ( الحاکم ،1408ج 3ص149 ) | ||
3- اهل البیت ع ، عدل و همسنگ قران : عن | 3- اهل البیت ع ، عدل و همسنگ قران : عن زید بن أرقم قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم " إنی تارك فیكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدی ; أحدهما أعظم من الآخر ; كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتی أهل بیتی ولن یتفرقا حتى یردا على الحوض فانظروا كیف تخلفونی فیهما (الترمذی ، 1403 ،ج 5ص 329 ) | ||
4- اساس اسلام ، حب اهل البیت ع : | 4- اساس اسلام ، حب اهل البیت ع : یا علی ! إن الاسلام عریان لباسه التقوى ، وریاشه الهدى ، وزینته الحیاء ، وعماده الورع ، وملاكه العمل الصالح ،وأساس الاسلام حبی وحب أهل بیتی (الهندی ،1409 ،ج 12ص 105 ) | ||
5- پرسش از محبت اهل البیت ع درقیامت: عن بن عباس | 5- پرسش از محبت اهل البیت ع درقیامت: عن بن عباس رضی الله عنهما قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتى یسأل عن أربع عن عمره فیما أفناه وعن جسده فیما أبلاه وعن ماله فیما أنفقه | ||
ومن | ومن أین كسبه وعن حبنا أهل البیت (طبرانی ج 11ص 84 ) | ||
6- اهل البیت ع افضل الخلق : عن | 6- اهل البیت ع افضل الخلق : عن ابی ریاح مولى أم سلمة رفعه :لو علم الله تعالى أن فی الأرض عبادا أكرم من علی وفاطمة والحسن والحسین لامرنی ( فی ) أن أباهل بهم ، ولكن أمرنی بالمباهلة مع هؤلاء ، وهم أفضل الخلق ، فغلبت بهم ( الیهود و ) النصارى (قندوزی ،ج 2ص 266 ). | ||
خط ۵۲۸: | خط ۵۰۶: | ||
8- خشم خداوند بر خشم کنندگان بر اهل البیت ع : ن لكل | 8- خشم خداوند بر خشم کنندگان بر اهل البیت ع : ن لكل بنی أب عصبة ینتمون إلیها إلا ولد فاطمة فأنا ولیهم وأنا عصبتهم وهم عترتی خلقوا من طینتی ، ویل للمكذبین بفضلهم ،من أحبهم أحبه الله ومن أبغضهم أبغضه الله (الهندی ، 1409، ج 12ص 98 ) | ||
9- یهودی محشور شدن خشم کنندگان بر اهل البیت ع : جابر بن عبد الله قال خطبنا رسول الله ( صلى الله | 9- یهودی محشور شدن خشم کنندگان بر اهل البیت ع : جابر بن عبد الله قال خطبنا رسول الله ( صلى الله علیه وسلم ) فسمعته وهو یقولمن أبغضنا أهل البیت حشره الله یوم القیامة یهودیا قال قلت یا رسول الله وإن صام وصلى وزعم أنه مسلم فقال نعم وإن صام وصلى وزعم أنه مسلم إنما احتجز بذلك من سفك دمه وأن یؤدی الجزیة عن ید وهو صاغر ([[ابن عساکر]] ، ج 20ص 149 ) | ||
10- وصیت پیامبر ص در محافظت مسلمین از اهل بیت ع : عن زید قال : قام رسول الله صلى الله | 10- وصیت پیامبر ص در محافظت مسلمین از اهل بیت ع : عن زید قال : قام رسول الله صلى الله علیه وسلم یوما فینا خطیبا بماء یدعى خما بین مكة والمدینة فحمد الله وأثنى علیه ووعظ وذكر ثم قال اما بعد الا أیها الناس فإنما انا بشر یوشك ان یأتی رسول ربى فأجیب وانا تارك فیكم ثقلین أولهما كتاب الله فیه الهدى والنور فخذوا بكتاب الله واستمسكوا به فحث على كتاب الله ورغب فیه ثم قال وأهل بیتی أذكركم الله فی أهل بیتی أذكركم الله فی أهل بیتی أذكركم الله فی أهل بیتی ( الحجاج النیسابوری ، ج 7 ،ص 123 ) | ||
و دهها روایت دیگر که در منابع فریقین در عظمت اهل البیت علیهم السلام از رسول اکرم ص نقل شده است ( جمعی از نویسندگان ، ج5 ص 801-864 ) | و دهها روایت دیگر که در منابع فریقین در عظمت اهل البیت علیهم السلام از رسول اکرم ص نقل شده است ( جمعی از نویسندگان ، ج5 ص 801-864 ) | ||
===مصادیق اهل بیت علیهم السلام از منظر برخی صحابه=== | |||
=== مصادیق اهل بیت علیهم السلام از منظر برخی صحابه === | |||
خط ۵۴۹: | خط ۵۲۶: | ||
أبو سعید | أبو سعید الخدری:- اهل بیت در ایه تطهیر - | ||
«قال رسول الله صلی الله | «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: نزلت هذه الآیة ـ "إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس" فی خمسة: فی وفی علی وحسن و حسین وفاطمة» (الطبری،1415 ج 12، ص 22 ). | ||
أنس بن مالک: - اهل بیت در ایه تطهیر - | أنس بن مالک: - اهل بیت در ایه تطهیر - | ||
«إنّ رسول الله کان | «إنّ رسول الله کان یمرّ بباب فاطمة ستّة أشهر، إذا خرج إلی صلاة الفجر یقول: الصلاة یا أهل البیت إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس... » (الترمذی،1403، ج 5، ص 352). | ||
جابر بن عبدالله | جابر بن عبدالله الأنصاری: - اهل بیت در ایه تطهیر - | ||
«کنت عند | «کنت عند النبی صلی الله علیه و آله فی بیت أم سلمة فأنزل الله هذه الآیة: "إنّما یرید الله لیذهب..." فدعا النبی صلی الله علیه وآله بالحسن والحسین وفاطمة وأجلسهم بین یدیه فدعا علیاً فأجلسه خلف ظهره وقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیراً فقالت أم سلمة: وأنا معهم یا رسول الله فال ها: إنّک علی خیر فقلت: یا رسول الله لقد أکرم الله هذه العترة الطاهرة والذریة المبارکة بذهاب الرجس عنهم قال یا جابر: لأنّهم عترتی من لحمی ودمی فأخی سید الأوصیاء وابنی خیر الأسباط وابنتی سیدة النسوان ومنّا المهدی» (الخزازالقمی ، ص 66 ) . | ||
ابن عباس: - اهل بیت درایه تطهیر - | ابن عباس: - اهل بیت درایه تطهیر - | ||
«دعا رسول لله صلی الله | «دعا رسول لله صلی الله علیه و آله الحسن والحسین وعلیاً وفاطمة ومدّ علیهم ثریاً ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بیتی وحامتی فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیراً» ( الحاکم ، 1408 ،ج 3، ص 160. | ||
سعد ابن | سعد ابن أبی وقاص: - اهل بیت در ایه مباهله - | ||
«لما نزلت هذه | «لما نزلت هذه الآیة: " فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءهم"دعا رسول الله صلی الله علیه و آله علیاً وفاطمة وحسناً وحسیناً فقال: اللهم هؤلاء أهل بیتی» (الترمزی،1403 ج 2، ص 22 ). | ||
عمر بن الخطاب: - مصادیق اهل بیت در روایات - | عمر بن الخطاب: - مصادیق اهل بیت در روایات - | ||
«سمعت رسول الله صلی الله | «سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول: أیّها الناس إنّی فرط لکم وإنّکم واردون علی الحوض حوضاً عرضه ما بین صنعاء إلی بصری فیه قدحان عدد النجوم من فضه وإنی سائلکم حین تردون علی عن الثقلین فانظروا کیف تخلفونی فیهما السبب الأکبر کتاب الله طرفه بید الله وطرفه بأیدیکم فاستمسکوا به ولا تبدلوا وعترتی أهل بیتی فإنّه قد نبأنی اللطیف الخبیر أنّهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فقیل: یا رسول الله من عترتک؟ قال: أهل بیتی من ولد علی وفاطمة وتسعة من صلب الحسین أئمة أبرار هم عترتی من لحمی ودمی» (الخزاز القمی ، ص 91 ). | ||
و دهها روایات دیگر که در منابع روائی و تفسیری فریقین ذکر شده است (جمعی از نویسندگان ،ج 5 ص 863-885 ). | و دهها روایات دیگر که در منابع روائی و تفسیری فریقین ذکر شده است (جمعی از نویسندگان ،ج 5 ص 863-885 ). | ||
===عظمت اهل بیت علیهم السلام در گفتار بر خی از امامان مذاهب اربعه:=== | |||
=== عظمت اهل بیت علیهم السلام در گفتار بر خی از امامان مذاهب اربعه: === | |||
امام صادق ع در نگاه امام مالک | امام صادق ع در نگاه امام مالک | ||
امام مالک در عظمت امام صادق علیه السلام می گوید: | امام مالک در عظمت امام صادق علیه السلام می گوید: | ||
«ما رأت | «ما رأت عینی وسمعت أذنی ولا خطر علی قلب بشر أفضل من جعفر بن محمد الصادق علماً وعبادةً وورعاً» ( الانصاری ، ج 1، ص 53): | ||
تا کنون برتر از جعفربن محمد الصادق در علم و عبادت و تقوی ندیده و نشنیده و بر قلب هیچ بشری نیزخطور ننموده است . | تا کنون برتر از جعفربن محمد الصادق در علم و عبادت و تقوی ندیده و نشنیده و بر قلب هیچ بشری نیزخطور ننموده است . | ||
امام صادق ع در نگاه ابوحنیفه | امام صادق ع در نگاه ابوحنیفه | ||
محمد امین غالب در کتاب تاریخ | محمد امین غالب در کتاب تاریخ العلویین: | ||
«إنّ الإمام أبا | «إنّ الإمام أبا حنیفة سأل مرة: إذا قیل عن البعض أنّه وقف ماله للإمام ـ أی أطلق فی لفظه الإمام ـ فمن یکون المستحق له؟ فقال مجیباً: یکون المستحق جعفر الصادق لأنّه هو الإمام بالحق... وکانت هذه الفتوی سبباً لنقمة العباسیین علیه وإنزالهم به بعض المظالم» (ابوعلم ، ص 16 ). | ||
از ابوحنیفه سئوال شد اگر سئوال شود اگر مالش را بصورت کلی وقف به امام کرد – کلمه امام را در صیغه وقف ذکر کرد – پس چه کسی مستحق ان است ؟ ابوحنیفه در پاسخ گفت : مستحق واقعی جعفر الصادق ع است چون فقط او امام بر حق است . ابوحنیفه بسبب همین فتوا مورد بی مهری و ظلم عباسیین قرار گرفت . | از ابوحنیفه سئوال شد اگر سئوال شود اگر مالش را بصورت کلی وقف به امام کرد – کلمه امام را در صیغه وقف ذکر کرد – پس چه کسی مستحق ان است ؟ ابوحنیفه در پاسخ گفت : مستحق واقعی جعفر الصادق ع است چون فقط او امام بر حق است . ابوحنیفه بسبب همین فتوا مورد بی مهری و ظلم عباسیین قرار گرفت . | ||
و از ابی حنیفه نقل شده است که در عظمت علمی اما م صادق علیه السلام گفت : «ما | و از ابی حنیفه نقل شده است که در عظمت علمی اما م صادق علیه السلام گفت : «ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد» ( الذهبی ،ج 9ص 89 ) | ||
خط ۵۹۳: | خط ۵۶۹: | ||
در کتاب | در کتاب السیدة نفیسة – تالیف یکی از عالمان اهل سنت - در این زمینه آمده است: | ||
«.. أنّ الإمام أحمد بن حنبل زعم براعته وعلمه کان | «.. أنّ الإمام أحمد بن حنبل زعم براعته وعلمه کان یتعامل مع أئمة وأبناء أهل البیت علیهم السلام کمراجع له منهم یأخذ بعض الأحکام وعنهم یروی بعض الإستدلالات وینزل عندهم برأیه فقد حکی ابن حجر فی الصواعق عنه قوله: أخذت أحکام النجاة والخوارج من مقاتلة علی لأهل الجمل وصفین». | ||
و از شرح [[نهج البلاغه]] نقل می کند که احمد بن حنبل در اثبات | و از شرح [[نهج البلاغه]] نقل می کند که احمد بن حنبل در اثبات حجّیت خبر واحد گفت: | ||
«وجدت | «وجدت علی بن الحسین وهو أفقه المدینة یعوّل علی أخبار الآحاد» | ||
و از ابن ندیم نقل می کند که شخصی از او در مسأله ای سؤالی پرسید و او جوابی بدان داد. پس ان شخص گفت : «خالفت | و از ابن ندیم نقل می کند که شخصی از او در مسأله ای سؤالی پرسید و او جوابی بدان داد. پس ان شخص گفت : «خالفت علی بن أبی طالب - این سخنت مخالف سخن علی بن ابی طالب است - | ||
او در پاسخ گفت : إثبت | او در پاسخ گفت : إثبت لی هذا عن علی بن أبی طالب حتی أضع خدّی علی التراب وأقول: قد أخطأت وأرجع عن قولی إلی قوله : سخنت را برایم اثبات کن تا صورتم را بر خاک گذاشته و اعتراف کنم که خطا کردم و از فتوای خودم به سخن امام علی عدول می کنم. | ||
احمدبن حنیل در عظمت امیر المؤمنین علیه السلام می گوید: | احمدبن حنیل در عظمت امیر المؤمنین علیه السلام می گوید: «علی ابن أبی طالب من أهل بیت لا یقاس بهم أحد»( ابوعلم ، ص 16 ). | ||
نکته مهمی که اشاره بدان لازم است این است که علاقه و محبت رهبران مذاهب اربعه به اهل بیت پیامبر علیهم السلام به حدی بود که حتی برخی آنان را متهم به شیعه بودن نمودند چنانکه ابو زهره در تمایل ابو حنیفه به تشیع می گوید: | نکته مهمی که اشاره بدان لازم است این است که علاقه و محبت رهبران مذاهب اربعه به اهل بیت پیامبر علیهم السلام به حدی بود که حتی برخی آنان را متهم به شیعه بودن نمودند چنانکه ابو زهره در تمایل ابو حنیفه به تشیع می گوید: | ||
«... إنّ أبا | «... إنّ أبا حنیفة شیعی فی میوله وآماله فی حکام عصره أی أنّه یری الخلافة فی أولاد علی من فاطمة» (سبحانی1418 ، | ||
ج 2ص 587 ،): ابوحنیفه تمایلات شیعی داشته و خلافت را حق اولاد علی( ع ) از فاطمه (ع ) می دانست . | ج 2ص 587 ،): ابوحنیفه تمایلات شیعی داشته و خلافت را حق اولاد علی( ع ) از فاطمه (ع ) می دانست . | ||
===جایگاه اهل بیت علیهم السلام در نزد اهل سنت=== | |||
=== جایگاه اهل بیت علیهم السلام در نزد اهل سنت === | |||
خط ۶۱۶: | خط ۵۹۱: | ||
ایشان در مقدمه کتابش نسبت به عظمت امام صادق علیه السلام و برتری آن حضرت بر دیگران می نویسد: | ایشان در مقدمه کتابش نسبت به عظمت امام صادق علیه السلام و برتری آن حضرت بر دیگران می نویسد: | ||
«وأما بعد فإنّنا قد اعتزمنا بعون الله | «وأما بعد فإنّنا قد اعتزمنا بعون الله وتوفیقه أن نکتب فی الإمام الصادق وقد کتبنا عن سبعة من الأئمة الکرام وما أخرنا الکتابة عنه لأنّه دون أحدهم بل إنّ له فضل السبق علی أکثرهم وله علی الأکابر منهم فضل خاص فقد کان أبو حنیفة یروی عنه ویراه أعلم الناس باختلاف الناس وأوسع الفقهاء إحاطة وکان الإمام مالک یختلف إلیه دارساً راویاً ومن کان له فضل الأستاذیة علی أبی حنیفة ومالک فحسبه ذلک فضلاً ولا یمکن أن یؤخر عن نقص ولا یقدم غیره علیه عن فضل» ( ابوزهره ، ص 3 ). | ||
مضمون سخنان فوق ان است که شخصیت امام صادق از تمامی علمای عصر خویش برتر بوده بگونه ای که ابوحنیفه اورا عالمترین انسانها نسبت به اختلافات علمی و بزرگترین فقیه عصر می دانست و امام مالک بصورت پیوسته با او ارتباط علمی داشت . | مضمون سخنان فوق ان است که شخصیت امام صادق از تمامی علمای عصر خویش برتر بوده بگونه ای که ابوحنیفه اورا عالمترین انسانها نسبت به اختلافات علمی و بزرگترین فقیه عصر می دانست و امام مالک بصورت پیوسته با او ارتباط علمی داشت . | ||
آنگاه نسبت به عظمت اجداد طاهرین آن حضرت ـ امام زین | آنگاه نسبت به عظمت اجداد طاهرین آن حضرت ـ امام زین العابدین و امام باقر علیهما السلام ـ می نویسد: | ||
«وهو فوق هذا | «وهو فوق هذا حفید علی زین العابدین الذی کان سیّد أهل المدینة فی عصره فضلاً وشرفاً ودیناً وعلماً وتتلمذ له ابن شهاب الزهری وکثیرون من التابعین وهو ابن محمد الباقر الذی بقر العلم ووصل إلی لبابه فهو ممّن جمع الله تعالی له الشرف الذاتی والشرف الإضافی بکریم النسب والقرابة الهاشمیة والعترة المحمدیة». | ||
ایشان در ادامه نسبت به علت موخر قرار دادن کتابش - الامام صادق ع - نسبت به ائمه اهل سنت می نویسد: | ایشان در ادامه نسبت به علت موخر قرار دادن کتابش - الامام صادق ع - نسبت به ائمه اهل سنت می نویسد: | ||
«ولکن | «ولکن تأخیرنا فی الکتابة عنه تهیباً لمقامه ولأن طائفة من الناس قد غالوا فی تقدیره ومنهم من انحرفوا فادعوا له الألوهیة وکثیرون ادعوا أنّه فی مرتبة قریبة من مرتبة النبوة». | ||
سپس دیدگاه علمای معاصر و پیشینیان را نسبت به عظمت امام صادق علیه السلام اینچنین بیان می کند: | سپس دیدگاه علمای معاصر و پیشینیان را نسبت به عظمت امام صادق علیه السلام اینچنین بیان می کند: | ||
«... والعلماء | «... والعلماء الذین عاصروه والذین جاؤا من بعدهم وصفوه بأنه فی الذروة فی العلماء واعترفوا له بالإمامة فی فقه الدین ولم یتجاوزوا مرتبة العالم الإمام والمجتهد المتتبّع الذی یؤخذ عنه وأخذ عنه الأئمة الأعلام وأضاف بذلک إلی شرف النسب وطهارة العرق فضل العلم والأمامة فیه فاجتمع الفضلان» | ||
ایشان در زمینه مرجعیت امام صادق علیه السلام در فقه و تفاوت دیدگاه اهل سنت با پیروان مذهب جعفری در فقاهت آن حضرت می گوید: | ایشان در زمینه مرجعیت امام صادق علیه السلام در فقه و تفاوت دیدگاه اهل سنت با پیروان مذهب جعفری در فقاهت آن حضرت می گوید: | ||
«ونحن ممن | «ونحن ممن یرون أنّه إمام فی الفقه متبع وندرسه علی ذلک الأساس ندرسه علی أنّه إمام صاحب منهاج قد أخذ عن الذین سبقوه من الصحابة والتابعین وخصوصاً أهل بیته الکرام فأخذ عن أبیه کما أخذ عن جده علی زین العابدین ولا نمس الناحیة التقدیسة التی أخذ بها حاملو مذهبه ندرسه علی أنّه تلقّی وألقی وتفقّه وفقّه ورَوی ورُوی عنه وأنّه أخذ من عصره وأعطی عصره لکل عالم عبقری یأخذ من جیله ویعطی جیله کما یعطی الأجیال من بعده وأنّه نتیجة لجیله ومقدمة لجیل بعده وأنّ له فضل الإجتهاد وفضل البحث والتحری»( ابوزهره ، ص 4-5 ). | ||
== نتیجه گیری == | ==نتیجه گیری== | ||
خط ۶۵۱: | خط ۶۲۵: | ||
4- هر گاه سیره ائمه علیهم السلام و نوع تعاملشان با خلفای عصر و نیز شیوه تعاملشان با اهل سنت عصرخویش به دقت مورد توجه قرار گیرد قطعا جوامع اسلامی از تعصبات و حرکات افراطی که ناشی از جهل به مکتب این بزرگواران است رهائی خواهد یافت همان گونه که امام رضا علیه السلام فرمود: | 4- هر گاه سیره ائمه علیهم السلام و نوع تعاملشان با خلفای عصر و نیز شیوه تعاملشان با اهل سنت عصرخویش به دقت مورد توجه قرار گیرد قطعا جوامع اسلامی از تعصبات و حرکات افراطی که ناشی از جهل به مکتب این بزرگواران است رهائی خواهد یافت همان گونه که امام رضا علیه السلام فرمود: | ||
« فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا» (صدوق ، 1404ج 1 ص 275 ) : اگر مردم زیبایی های کلمات ما را می فهمیدند قطعاً از ما تبعیت می کردند. | « فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا» (صدوق ، 1404ج 1 ص 275 ) : اگر مردم زیبایی های کلمات ما را می فهمیدند قطعاً از ما تبعیت می کردند. | ||
== حسن ختام == | ==حسن ختام== | ||
در پایان مقاله جهت تذکر ، روایتی زیبا از امام صادق علیه السلام را بیان نموده به امید انکه مبنای همه مسلمانان در شیوه تعاملشان نسبت به یکدیگر قرار گیرد : | در پایان مقاله جهت تذکر ، روایتی زیبا از امام صادق علیه السلام را بیان نموده به امید انکه مبنای همه مسلمانان در شیوه تعاملشان نسبت به یکدیگر قرار گیرد : | ||
شخصی از اصحاب امام صادق علیه السلام نسبت به نوع تعامل شیعیان با اهل سنت اظهار داشت : | شخصی از اصحاب امام صادق علیه السلام نسبت به نوع تعامل شیعیان با اهل سنت اظهار داشت : | ||
«إنّا لنبرأ منهم إنّهم لا | «إنّا لنبرأ منهم إنّهم لا یقولون ما نقول، - ما از کسانی که نسبت به اسلام و ولایت همانند ما نمی اندیشند برائت می جوئیم - | ||
إمام | إمام علیه السلام با شگفتی پرسید : یتولونا ولا یقولون ما تقولان ؟- ایا انان در حالی که مثل شما نمی اندیشند نسبت به ما محبت دارند؟ او گفت : نعم. انگاه امام علیه السلام در بیانی هشدار گونه نسبت به اتخاذ چنین روشی از شیعیان در برابر اهل سنت فرمودند : هو ذا عندنا ما لیس عندکم فینبغی لنا أن نبرأ منکم...- بنابر این طبق معیارتان با دیگران ، ما نیز باید از شما برائت بجوئیم بدلیل انکه مرتبه معرفتمان با شما متفاوت است. | ||
إلی أن قال: | إلی أن قال: | ||
فتولّوهم ولا تبرأوا منهم إن من | فتولّوهم ولا تبرأوا منهم إن من المسلمین من له سهم ومنهم من له سهمان... فلیس ینبغی أن یحمل صاحب السهم علی ما علیه صاحب السهمین...»(عاملی ، ج16 ص 160 ). | ||
خط ۶۶۸: | خط ۶۴۱: | ||
بر اساس روایت مذکور تنها | بر اساس روایت مذکور تنها اختلافی که ممکن است بین مسلمانان - باهمه مذاهبی که بدان معتقد هستند - موجود باشد اختلاف در مراتب اسلام است که این نیز امری طبیعی بوده و تعامل در آن بر اساس فرموده امام علیه السلام ممکن و میسور خواهد بود. | ||
به امید آنکه حقیقت اسلام با قرائت اهل بیت علیهم السلام محور و مبنای مسلمانان جهان در معرفت دینی شان قرار گرفته و امت واحده اسلامی بر اساس آن تحقق یابد . انشاءالله . والسلام | به امید آنکه حقیقت اسلام با قرائت اهل بیت علیهم السلام محور و مبنای مسلمانان جهان در معرفت دینی شان قرار گرفته و امت واحده اسلامی بر اساس آن تحقق یابد . انشاءالله . والسلام | ||
خط ۶۷۸: | خط ۶۵۱: | ||
{{پانویس|اندازه=ریز}} | {{پانویس|اندازه=ریز}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
1- | 1- | ||
2- حسینی ، سید شهاب الدین ، ،الوحدة الاسلامیة | 2- حسینی ، سید شهاب الدین ، ،الوحدة الاسلامیة فی الأحادیث المشترکة بین السنة والشیعة ، ناشر : المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیه، المعاونیه الثقافیه، 1385، | ||
3- سبحانی ، جعفر ، فی ظل اصول الاسلام ، ناشر : موسسه امام صادق علیه السلام ، 1373 | 3- سبحانی ، جعفر ، فی ظل اصول الاسلام ، ناشر : موسسه امام صادق علیه السلام ، 1373 | ||
4- | 4- السبكی ، لتاج الدین أبی نصر عبد الوهاب بن علی بن عبد الكافی 727 - 771 ه ،طبقات الشافعیةالکبری ،دار إحیاء الكتب العربیة ، تحقیق محمود محمد الطناحی - عبد الفتاح محمد الحلو | ||
5- | 5- الذهبی ، الامام شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان المتوفى748 ه 1374 م، سیر اعلام النبلاء لمؤسسة الرسالة ، الطبعة مؤسسة الرسالة - بیروت ، التاسعة 1413 ه 1993 م | ||
6- | 6- خلیفات ، مروان ، ورکبت السفینة، مركز الغدیر للدراسات الاسلامیة، الطبعه الثانیه | ||
7- السابق ، | 7- السابق ، السید، فقه السنة، خمسه اجزاء، الناشر: دار الكتاب العربی بیروت - لبنان | ||
8- أبو علم ،توفیق ، | 8- أبو علم ،توفیق ، السیدة نفیسة ـ تحقیق شوقی شالباف ، ؟؟؟؟؟؟ | ||
9- | 9- الطبری ، تألیف أبی جعفر محمد بن جریر المتوفى سنة 310 ه جامع البیان عن تأویل آی القرآن - 30جلد - | ||
ضبط | ضبط وتوثیق وتخریج :صدقی جمیل العطار، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزیع ، 1415 ه / 1995 م | ||
10- السمرقندی ، ابواللیث ،تفسیر السمرقندی سه جلد ، تحقیق : محمود مطرجی – بیروت – دارالفکر | 10- السمرقندی ، ابواللیث ،تفسیر السمرقندی سه جلد ، تحقیق : محمود مطرجی – بیروت – دارالفکر | ||
11- | 11- القرشی ، الإمام الحافظ عماد الدین ، أبو الفداء إسماعیل بن كثیر الدمشقی المتوفى سنة 774 ه ، تفسیر القران العظیم 4جلد – معروف به تفسیر ابن کثیر - دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزیع بیروت – لبنان 1992 م - 1412 ه | ||
12- السعدی، عبدالرحمن بن ناصر – 1376ف ، | 12- السعدی، عبدالرحمن بن ناصر – 1376ف ، تیسیر الکریم الرحمن فی کلام المنان - سال طبع 1421 - بیروت موسسه الرساله | ||
13- | 13- الطباطبائی ، العلامة السید محمد حسین ، تفسیر المیزان، منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة | ||
14- | 14- المجلسی ، المولى الشیخ محمد باقر ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، مؤسسة الوفاء، بیروت – لبنان الطبعة الثانیة المصححة 1403 ه - 1983 م | ||
15- | 15- الرازی، فخرالدین ، تفسیر الكبیرمعروف به تفسیر الرازی، الوفاة : 606- 32 الطبعة الثالثة | ||
16- إبن | 16- إبن عربی ، الوفاة : 638 تفسیر ابن عربی، 2جلد المؤلف : تحقیق : الشیخ عبد الوارث محمد علی الطبعة : الأولى سنة الطبع : 1422 - 2001م المطبعة : لبنان/ بیروت - دار الكتب العلمیة | ||
17- | 17- الموسوی ، الإمام عبد الحسین شرف الدین ،المراجعات، تحقیق وتعلیق: حسین الراضی ،الطبعة الثانیة - بیروت 1402 ه 1982 م | ||
18- الامام الحافظ | 18- الامام الحافظ أبی عبد الله ، المستدرك على الصحیحین – 4جلد - دار المعرفة بیروت - لبنان - | ||
19- | 19- الهیثمی، حافظ نور الدین علی بن أبی بكر ، المتوفى سنة 807 ،مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، بیروت – لبنان | ||
1408 ه . - 1988 م | 1408 ه . - 1988 م | ||
20- | 20- الحرانی ، ت الأقدم أبو محمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبة ، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیهم ،عنى بتصحیحه والتعلیق علیه علی أكبر الغفاری ، الطبعة الثانیة 1363 - ش 1404 – ق ، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة | ||
21- جمع من المحققین ، السنه النبویه فی مصادر المذاهب الاسلامیه -20جلد – 1437ه ،الناشر : المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیه ، المطبعه : دارالولاء ، لبنان - بیروت | 21- جمع من المحققین ، السنه النبویه فی مصادر المذاهب الاسلامیه -20جلد – 1437ه ،الناشر : المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیه ، المطبعه : دارالولاء ، لبنان - بیروت | ||
22- | 22- الترمذی ، الحافظ أبی عیسی محمد بن عیسی بن سورة، سنن الترمذی 279- 209 | ||
تحقیق : تحقیق وتصحیح : عبد الوهاب عبد اللطیف ،الطبعة : الثانیة سنة الطبع : 1403 - 1983 م الناشر : دار الفكر للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان | |||
23- البرهان | 23- البرهان فوری ، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین ، معروف به المتقی الهندی ، كنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال- 16جلد تحقیق : ضبط وتفسیر : الشیخ بكری حیانی ، سنة الطبع : 1409 - 1989 م الناشر : مؤسسة الرسالة - بیروت - لبنا975 | ||
24- | 24- الطبرانی ، حافظ أبی القاسم سلیمان بن أحمد 260 ه – 360ه - ، المعجم الكبیر- 24جلد - الطبعة الثانیة | ||
حققه وخرج | حققه وخرج أحادیثه : حمدی عبد المجید السلفی ، الطبعة الثانیة ، دار إحیاء التراث العرب | ||
25- | 25- القفیندوزی الحنفی ، سلیمان بن إبراهیم 1220ه – 1294ه - ، ینابیع المودة لذوی القربى ،تحقیق : سید علی جمال أشرف الحسینی الناشر : دار الأسوة للطباعة والنشر ، المطبعة : أسوة الطبعة : الأولى | ||
26- | 26- الشافعی ، الحافظ أبی القاسم علی بن الحسن ابن هبة الله بن عبد الله المعروف بابن عساكر ،499ه-571ه ، تاریخ مدینة دمشق- 70جلد - دراسة وتحقیق علی شیری بیروت ، لبنان ، دار الفكر | ||
-28- | -28-القشیری النیسابوری، أبو الحسین مسلم بن الحجاج ابن مسلم ، ا لجامع الصحیح معروف به صحیح مسلم – 8جلد ، دار الفكر ،بیروت ، لبنان | ||
29- الخزاز | 29- الخزاز القمی الرازی ، أبی القاسم علی بن محمد بن علی ، من علماء القرن الرابع ،کفایة الأثر فی النص على الأئمة الاثنی عشر | ||
حققه | حققه السید عبد اللطیف الحسینی الكوه كمری الخوئی ، انتشارات بیدار مطبعة الخیام – قم ( 1401 ه ) | ||
30- | 30- الأنصاری ، الشیخ محمد علی ، ا لموسوعة الفقهیة المیسرة- 4جلد - مجمع الفكر الإسلامی | ||
قم -الناشر : مجمع الفكر | قم -الناشر : مجمع الفكر الإسلامی الطبعة : الأولى / 1415 | ||
المطبعة : | المطبعة : باقری | ||
31- | 31-الذهبی ، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان المتوفى سنة 748 ه ، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ، | ||
تحقیق الدكتور عمر عبد السلام تدمری ، دار الكتاب العربی ، بیروت ، الطبعة الثانیة1409 ه - 1998 م | |||
25- 32- ابوزهره ، محمد الإمام الصادق علیه السلام، ، مطبعه احمد علی مخیمر | 25- 32- ابوزهره ، محمد الإمام الصادق علیه السلام، ، مطبعه احمد علی مخیمر | ||
33- | 33- القمی ، أبی جعفر الصدوق محمد بن علی بن الحسین بن بابویه ، المتوفى سنه 381 ، عیون أخبار الرضا ع | ||
صححه وقدم له وعلق | صححه وقدم له وعلق علیه العلامة الشیخ حسین الأعلمی ، منشورات مؤسسة الأعلمی للمطبوعات بیروت – لبنان ،الطبعة الأولى 1404 ه - 1984 م | ||
34- العاملی ، محمدبن الحسن ، | 34- العاملی ، محمدبن الحسن ، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة ، تحقیق مؤسسة آل بیت علیهم السلام لإحیاء التراث ، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث ،قم 1414 ق = 1372 . | ||
35- مكارم | 35- مكارم الشیرازی ، ا ناصر ، الأمثل فی تفسیر كتاب الله المنزل | ||
36- اللجنة | 36- اللجنة العلمیة فی مؤسسة الإمام الصادق ( ع ) ، موسوعة طبقات الفقهاء تحقیق : اشراف : جعفر السبحانی الطبعة : الأولى الناشر : مؤسسة الإمام الصادق علیه السلام الممطبعه : اعتماد ، قم ، سنة الطبع : 1418 المطبعة : اعتماد - قم | ||
37- سایت آنلاین ، گفتاری از رسول جعفریان ، زمان انتشار، 15/2/1388. | 37- سایت آنلاین ، گفتاری از رسول جعفریان ، زمان انتشار، 15/2/1388. | ||
38- پایگاه اطلاع رسانی پیامبر اعظم (ص ) | 38- پایگاه اطلاع رسانی پیامبر اعظم (ص ) | ||
39- من أبو | 39- من أبو حنیفة، مرکز المصطفی | ||
[[رده: | [[رده: مقالات]] |