۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
این طرح مشتمل بر دو بخش بوده که بخش نخست انرا مباحث زیربنائی تشکیل داده و در بخش دوم به مباحث اصلی پرداخته شده است . | این طرح مشتمل بر دو بخش بوده که بخش نخست انرا مباحث زیربنائی تشکیل داده و در بخش دوم به مباحث اصلی پرداخته شده است . | ||
==بخش نخست : مباحث مقدماتی طرح == | ==بخش نخست : مباحث مقدماتی طرح== | ||
===وحدت قرانی نیاز مبرم جهان اسلام=== | ===وحدت قرانی نیاز مبرم جهان اسلام=== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
آنگاه ایشان پیدایش دولت صفویه را نقطه عطفی در بروز جنگ های مذهبی بین دولت شیعی مذهب ایران و دولت سنی مذهب عثمانی قلمداد کرده و می گوید: | آنگاه ایشان پیدایش دولت صفویه را نقطه عطفی در بروز جنگ های مذهبی بین دولت شیعی مذهب ایران و دولت سنی مذهب عثمانی قلمداد کرده و می گوید: | ||
تا قرن نهم هجری یعنی پیش از روی کار آمدن دولت صفویه به عنوان مهم ترین حکومت شیعی، بیشتر منازعات به آزار و اذیت شیعیان مختص می شود در حالی که بعد از روی کار آمدن این دولت شاهد بروز جنگ های مذهبی میان دولت شیعی مذهب ایران با دولت سنی مذهب عثمانی هستیم. | تا قرن نهم هجری یعنی پیش از روی کار آمدن دولت صفویه به عنوان مهم ترین حکومت شیعی، بیشتر منازعات به آزار و اذیت شیعیان مختص می شود در حالی که بعد از روی کار آمدن این دولت شاهد بروز جنگ های مذهبی میان دولت شیعی مذهب ایران با دولت سنی مذهب عثمانی هستیم. | ||
سپس ایشان در زمینه برخی از جنگ های مذهبی عثمانی ها و صفویه می نویسد: | سپس ایشان در زمینه برخی از جنگ های مذهبی عثمانی ها و صفویه می نویسد: | ||
سلطان سلیم عثمانی در سال 920 هجری به اسم مبارزه با حکومت شیعی صفوی به ایران حمله کرد و برای توجیه اقدام خودش که چطور نیروهایش را از 1500 کیلومتر به سوی ایران گسیل داشت چه بهانه ای بهتر از این بود که به تعبیر خودش به مقابله با کافران شیعه که در همسایگی او قدرت گرفتند آمده است. او حتی برای رسیدن به هدف خود، ازبک ها را نیز از سمت شرق ایران تحریک کرد و با صدور فتوای مقابله با رافضیان شیعه، آنان را به جنگ با صفویان کشاند جنگی که صفویان با قدرت تمام مقابل آن ایستاده و آن ها را سر جای خود نشاندند. | سلطان سلیم عثمانی در سال 920 هجری به اسم مبارزه با حکومت شیعی صفوی به ایران حمله کرد و برای توجیه اقدام خودش که چطور نیروهایش را از 1500 کیلومتر به سوی ایران گسیل داشت چه بهانه ای بهتر از این بود که به تعبیر خودش به مقابله با کافران شیعه که در همسایگی او قدرت گرفتند آمده است. او حتی برای رسیدن به هدف خود، ازبک ها را نیز از سمت شرق ایران تحریک کرد و با صدور فتوای مقابله با رافضیان شیعه، آنان را به جنگ با صفویان کشاند جنگی که صفویان با قدرت تمام مقابل آن ایستاده و آن ها را سر جای خود نشاندند. | ||
آنگاه پیروزی ظاهری صفویه بر عثمانی ها را زمینه شکستی برای آنان دانسته و می گوید: | آنگاه پیروزی ظاهری صفویه بر عثمانی ها را زمینه شکستی برای آنان دانسته و می گوید: | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۶: | ||
عالم بزرگ اهل سنت شیخ سید سابق در تحلیلی عمیق ، وابستگی علمای مذاهب معین به حکومت ها و ارتزاق از طریق آن را یکی از عوامل مهم انسداد باب اجتهاد مطلق در بین اهل سنت و انتشار مذاهب اربعه می داند . | عالم بزرگ اهل سنت شیخ سید سابق در تحلیلی عمیق ، وابستگی علمای مذاهب معین به حکومت ها و ارتزاق از طریق آن را یکی از عوامل مهم انسداد باب اجتهاد مطلق در بین اهل سنت و انتشار مذاهب اربعه می داند . | ||
آنگاه ایشان نمونه ای را در اثبات ادعای خویش بیان می کند: | آنگاه ایشان نمونه ای را در اثبات ادعای خویش بیان می کند: | ||
ابوزرعه از استادش پرسید : گناه شیخ تقی الدین سبکی چیست که برغم انکه اجتهادش محرز است اما چندان مورد عنایت قرار نمی گیرد ؟ استاد سکوت نموده و ابوزرعه اظهار داشت : ازنگاه من دلیلش امتناع او از اموری است که فقهای مذاهب اربعه را قادر به نشر مذاهبشان کرده و سلاطین وقت کسانی را که تن به خواسته های انان ندهند محروم از اموری نظیر قضاوت نموده و نسبت بدعت به انها می دهند . ابوزرعه می گوید وقتی این سخنان را گفتم استاد با تبسمی که نمود موافقتش رابا دیدگاه من اظهار داشت . | ابوزرعه از استادش پرسید : گناه شیخ تقی الدین سبکی چیست که برغم انکه اجتهادش محرز است اما چندان مورد عنایت قرار نمی گیرد ؟ استاد سکوت نموده و ابوزرعه اظهار داشت : ازنگاه من دلیلش امتناع او از اموری است که فقهای مذاهب اربعه را قادر به نشر مذاهبشان کرده و سلاطین وقت کسانی را که تن به خواسته های انان ندهند محروم از اموری نظیر قضاوت نموده و نسبت بدعت به انها می دهند . ابوزرعه می گوید وقتی این سخنان را گفتم استاد با تبسمی که نمود موافقتش رابا دیدگاه من اظهار داشت . | ||
ایشان اوضاع کنونی پیش آمده از حصر مذاهب اسلامی به 4 مذهب معروف را، تحقق پیش گویی پیامبر ص نسبت به انحراف امت اسلامی از صراط مستقیم الهی دانسته و می گوید: | ایشان اوضاع کنونی پیش آمده از حصر مذاهب اسلامی به 4 مذهب معروف را، تحقق پیش گویی پیامبر ص نسبت به انحراف امت اسلامی از صراط مستقیم الهی دانسته و می گوید: | ||
با تکیه جوامع اسلامی به تقلید از مذاهب خاص و فاصله گرفتن از هدایتهای قرانی و سنت نبوی ونیز انسداد باب اجتهاد ، امت اسلامی مبتلا به شرور و بلائها گردید و به همان خطری که پیامبر ص مسلمین را نسبت به ان هشدار می داد مبتلا گردید که از اثار ان اختلافات گسترده بین فرق اسلامی است که برخی به تکفیر دیگران پرداخته و با انان معامله کفار می کنند ( سید سابق ، ج1،ص 11 ـ 16) . | با تکیه جوامع اسلامی به تقلید از مذاهب خاص و فاصله گرفتن از هدایتهای قرانی و سنت نبوی ونیز انسداد باب اجتهاد ، امت اسلامی مبتلا به شرور و بلائها گردید و به همان خطری که پیامبر ص مسلمین را نسبت به ان هشدار می داد مبتلا گردید که از اثار ان اختلافات گسترده بین فرق اسلامی است که برخی به تکفیر دیگران پرداخته و با انان معامله کفار می کنند ( سید سابق ، ج1،ص 11 ـ 16) . | ||
مولف کتاب «ورکبت السفینه» نیز تحت عنوان: السیاسة أوجدت المذاهب در زمینه نقش حکومت ها در پیدایش و به رسمیّت شناختن مذاهب اربعه می نویسد: سیاست حاکمان سبب ظهور و افول مذاهب خاص گردید. بهمین جهت می بینیم حاکمان درعصر خویش سبب گسترش مذاهب اربعه اهل سنت و کنار گذاشتن مذاهب دیگر شدند ( خلیفات ، ص 77-80 ) | مولف کتاب «ورکبت السفینه» نیز تحت عنوان: السیاسة أوجدت المذاهب در زمینه نقش حکومت ها در پیدایش و به رسمیّت شناختن مذاهب اربعه می نویسد: سیاست حاکمان سبب ظهور و افول مذاهب خاص گردید. بهمین جهت می بینیم حاکمان درعصر خویش سبب گسترش مذاهب اربعه اهل سنت و کنار گذاشتن مذاهب دیگر شدند ( خلیفات ، ص 77-80 ) | ||
ایشان در زمینه عدم لزوم تبعیت از مذاهب اربعه می گوید: | ایشان در زمینه عدم لزوم تبعیت از مذاهب اربعه می گوید: | ||
هذا کل ما فی الأمر ولیس فی هذا دلیل علی وجوب أتباعها.- هیچ دلیلی بر لزوم تبعیت از مذاهب اربعه نیست - | هذا کل ما فی الأمر ولیس فی هذا دلیل علی وجوب أتباعها.- هیچ دلیلی بر لزوم تبعیت از مذاهب اربعه نیست - | ||
سپس از قول مقریزی می نویسد: | سپس از قول مقریزی می نویسد: | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۳۹: | ||
از مسائل مهمی که می تواند دلیل روشنی بر سیاسی بودن تاسیس و رسمیت بخشیدن به مذاهب اربعه و انحصار مذاهب اسلامی در آن باشد گفتار امامان و رهبران این مذاهب است . اینان به انحاء گوناگون از مرجعیت خویش برای دیگران اجتناب ورزیده و معیار اصلی را در شریعت ، تبعیت از قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله می دانستند و سخن خویش را در صورتی لازم الاتباع می دانستند که پیروان آن ها، گفتارشان را با قرآن و حدیث پیامبر تطبیق دهند. | از مسائل مهمی که می تواند دلیل روشنی بر سیاسی بودن تاسیس و رسمیت بخشیدن به مذاهب اربعه و انحصار مذاهب اسلامی در آن باشد گفتار امامان و رهبران این مذاهب است . اینان به انحاء گوناگون از مرجعیت خویش برای دیگران اجتناب ورزیده و معیار اصلی را در شریعت ، تبعیت از قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله می دانستند و سخن خویش را در صورتی لازم الاتباع می دانستند که پیروان آن ها، گفتارشان را با قرآن و حدیث پیامبر تطبیق دهند. | ||
عالم بزرگ اهل سنت شیخ سید سابق در مقدمه کتاب فقه السنة نسبت به سعی امامان مذاهب اربعه در هدایت مردم به دین الهی و تاکید آنان در عدم مرجعیت خویش و لزوم اجتناب از تقلید مردم از انان ونیز لزوم تبعیت از حدیث صحیح می نویسد: | عالم بزرگ اهل سنت شیخ سید سابق در مقدمه کتاب فقه السنة نسبت به سعی امامان مذاهب اربعه در هدایت مردم به دین الهی و تاکید آنان در عدم مرجعیت خویش و لزوم اجتناب از تقلید مردم از انان ونیز لزوم تبعیت از حدیث صحیح می نویسد: | ||
ائمه اربعه نهایت سعیشان را در هدایتهای دینی به مردم انجام داده و بصورت مستمر انان را از تقلید نمودن از خود نهی نموده و می گفتند :جائز نیست کسی گفتار مارا بدون دلیل شرعی بپذیرد و تصریح می کردند که مذهب اصلی شان ، حدیث صحیح است . انان نمی خواستند همانند معصوم – پیامبر ص – مورد تقلید و تبعیت قرار گیرند بلکه فقط هدفشان این بود که مردم را در فهم دین یاری دهند. | ائمه اربعه نهایت سعیشان را در هدایتهای دینی به مردم انجام داده و بصورت مستمر انان را از تقلید نمودن از خود نهی نموده و می گفتند :جائز نیست کسی گفتار مارا بدون دلیل شرعی بپذیرد و تصریح می کردند که مذهب اصلی شان ، حدیث صحیح است . انان نمی خواستند همانند معصوم – پیامبر ص – مورد تقلید و تبعیت قرار گیرند بلکه فقط هدفشان این بود که مردم را در فهم دین یاری دهند. | ||
ایشان در زمینه ضعف و سستی مردم در فهم احکام الهی و مرجعیت قرار دادن بی دلیل ائمه اربعه می گوید: | ایشان در زمینه ضعف و سستی مردم در فهم احکام الهی و مرجعیت قرار دادن بی دلیل ائمه اربعه می گوید: | ||
روحیه مردم بعد از امامان اربعه به سستی گراییده و به تقلید از انها روی اوردند . هر جماعتی به مذهب خاصی گرایش پیدا کرده و گفتار امامان اربعه را بمنزله سخن شارع تلقی کردند . باب انسداد علم بحدی بود که هیچکس بخود اجازه نمی داد فتوائی مخالف ائمه اربعه داده شود چنانکه کرخی می گفت : هر ایه یا حدیثی که با سخن انان مخالف باشد موول یا منسوخ است.. | روحیه مردم بعد از امامان اربعه به سستی گراییده و به تقلید از انها روی اوردند . هر جماعتی به مذهب خاصی گرایش پیدا کرده و گفتار امامان اربعه را بمنزله سخن شارع تلقی کردند . باب انسداد علم بحدی بود که هیچکس بخود اجازه نمی داد فتوائی مخالف ائمه اربعه داده شود چنانکه کرخی می گفت : هر ایه یا حدیثی که با سخن انان مخالف باشد موول یا منسوخ است.. | ||
ایشان سپس آثار منفی حصر مرجعیت در ائمه اربعه را اینچنین بیان می کند: | ایشان سپس آثار منفی حصر مرجعیت در ائمه اربعه را اینچنین بیان می کند: | ||
تعصب و تقلید از مذاهب خاص سبب از بین رفتن هدایتهای قرانی وسنت نبوی و انسداد باب اجتهاد گردید و شریعت ، معادل گفتار فقها و گفتار فقها همان شریعت تلقی گردید و هر چیزی که مخالف گفتار انان بود بدعت نامیده می شد و اعتمادی به انها نبود. ( سید سابق ، ج1،ص13) | تعصب و تقلید از مذاهب خاص سبب از بین رفتن هدایتهای قرانی وسنت نبوی و انسداد باب اجتهاد گردید و شریعت ، معادل گفتار فقها و گفتار فقها همان شریعت تلقی گردید و هر چیزی که مخالف گفتار انان بود بدعت نامیده می شد و اعتمادی به انها نبود. ( سید سابق ، ج1،ص13) | ||
نتیجه انکه از منظر امامان اربعه اهل سنت ، اسلام حقیقی فوق مذاهب بوده و از مردم نیز خواسته اند که حقایق اسلام را در منحصر در مذهب خاصی نبینند. | نتیجه انکه از منظر امامان اربعه اهل سنت ، اسلام حقیقی فوق مذاهب بوده و از مردم نیز خواسته اند که حقایق اسلام را در منحصر در مذهب خاصی نبینند. | ||
دلیل دیگر بر اثبات این ادعا ، گفتاری است که از امام مالک در کتاب «معنی تفسیر القرآن و تأویله» ذکر شده است: | دلیل دیگر بر اثبات این ادعا ، گفتاری است که از امام مالک در کتاب «معنی تفسیر القرآن و تأویله» ذکر شده است: | ||
انگاه که هارون الرشید از امام مالک خواست مذهبش ر اباحمایت او در سراسر بلاد اسلامی گسترش دهد بدو پاسخ داد : اسلام وسیعتر از مذهب و موطن من بوده و اصحاب رسول خدا در بلاد مختلف اسلامی حضور دارند که نمی توان نسبت به گفتار انان بی تفاوت بود . – باید از اراء و دیدگاه انان نیز بهره برد . | انگاه که هارون الرشید از امام مالک خواست مذهبش ر اباحمایت او در سراسر بلاد اسلامی گسترش دهد بدو پاسخ داد : اسلام وسیعتر از مذهب و موطن من بوده و اصحاب رسول خدا در بلاد مختلف اسلامی حضور دارند که نمی توان نسبت به گفتار انان بی تفاوت بود . – باید از اراء و دیدگاه انان نیز بهره برد . | ||
مؤلف ارزشمند کتاب ورکبت السفینة (مروان خلیفات) در این زمینه می گوید: | مؤلف ارزشمند کتاب ورکبت السفینة (مروان خلیفات) در این زمینه می گوید: | ||
ابوشامه از علمای شافعی می گفت : شایسته است کسانی که به فقه اشتغال دارند به مذهب خاصی اکتفا نکنند . فقهای سلف بر اساس کتاب و سنت ، احکام الهی را استنباط نموده و از مرجعیت اجتناب داشتند امام شافعی مردم را از تقلید خویش و دیگران نهی می نمود وهمه امامان سلف اینچنین بودند تا اینکه مذاهب خاص تثبیت شده و سائر مذاهب متروک شدند در حالی که هیچکدام از امامان اربعه قصد تقلید مردم از خویش را نداشته و اثاری ر اکه تدوین کردند فقط استنباطات شخصی انها بود . | ابوشامه از علمای شافعی می گفت : شایسته است کسانی که به فقه اشتغال دارند به مذهب خاصی اکتفا نکنند . فقهای سلف بر اساس کتاب و سنت ، احکام الهی را استنباط نموده و از مرجعیت اجتناب داشتند امام شافعی مردم را از تقلید خویش و دیگران نهی می نمود وهمه امامان سلف اینچنین بودند تا اینکه مذاهب خاص تثبیت شده و سائر مذاهب متروک شدند در حالی که هیچکدام از امامان اربعه قصد تقلید مردم از خویش را نداشته و اثاری ر اکه تدوین کردند فقط استنباطات شخصی انها بود . | ||
ایشان در ادامه می گوید: | ایشان در ادامه می گوید: | ||
ابوشامه شافعی در کتابش – مختصر المومل – تحت عنوان "نصوص الأئمة فی الرجوع إلی الکتاب والسنة والنهی عن تقلیدهم" از علمای عصر خویش انتقاد نموده که مطالب گذشتگان ر ا بدون دلیل پذیرفته و فقط به نقل افکار سخیف.و سست دیگران اکتفا کرده اند و انگاه که از بعض عارفین نسبت به معنای مذهب سئوال شد بدو پاسخ داد : مذهب در واقع همان دین تحریف شده می باشد در حالی که خداوند فرمود : ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً ( خلیفات ، ص 52-54 ). | ابوشامه شافعی در کتابش – مختصر المومل – تحت عنوان "نصوص الأئمة فی الرجوع إلی الکتاب والسنة والنهی عن تقلیدهم" از علمای عصر خویش انتقاد نموده که مطالب گذشتگان ر ا بدون دلیل پذیرفته و فقط به نقل افکار سخیف.و سست دیگران اکتفا کرده اند و انگاه که از بعض عارفین نسبت به معنای مذهب سئوال شد بدو پاسخ داد : مذهب در واقع همان دین تحریف شده می باشد در حالی که خداوند فرمود : ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً ( خلیفات ، ص 52-54 ). | ||
در پایان این قسمت سخنی از ابن ندیم را در زمینه خضوع احمد بن حنبل نسبت به امام علی (علیه السلام) و عدم تعصّب او بر مذهب خویش را نقل می کنیم: | در پایان این قسمت سخنی از ابن ندیم را در زمینه خضوع احمد بن حنبل نسبت به امام علی (علیه السلام) و عدم تعصّب او بر مذهب خویش را نقل می کنیم: | ||
«وینقل ابن الندیم فی کتابه أنه ذکر له (احمد بن حنبل) مسألة فأجاب عنها فقال له الرجل: خالفت علی بن أبی طالب فقال: إثبت لی هذا عن علی بن أبی طالب حتی أضع خدی علی التراب وأقول: قد أخطأت وأرجع علی قولی إلی قوله (ابوعلم ،؟ ، ص 16). | «وینقل ابن الندیم فی کتابه أنه ذکر له (احمد بن حنبل) مسألة فأجاب عنها فقال له الرجل: خالفت علی بن أبی طالب فقال: إثبت لی هذا عن علی بن أبی طالب حتی أضع خدی علی التراب وأقول: قد أخطأت وأرجع علی قولی إلی قوله (ابوعلم ،؟ ، ص 16). | ||
این سخنان و سیره و گفتار دیگر ائمه مذاهب أربعه و عالمان أهل سنت، به خوبی بیانگر آن است که رهبران مذاهب اربعه قصد مرجعیت و نیز قصد تأسیس مذهب خاصی را نداشتند بلکه مرجعیت قرار گرفتن انان و انحصار مذاهب اسلامی بر چهار مذهب خاص صبغه سیاسی و حکومتی داشته است. | این سخنان و سیره و گفتار دیگر ائمه مذاهب أربعه و عالمان أهل سنت، به خوبی بیانگر آن است که رهبران مذاهب اربعه قصد مرجعیت و نیز قصد تأسیس مذهب خاصی را نداشتند بلکه مرجعیت قرار گرفتن انان و انحصار مذاهب اسلامی بر چهار مذهب خاص صبغه سیاسی و حکومتی داشته است. | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۶۹: | ||
ایات متعددی از قران دلالت بر لزوم تبعیت از دین واحد – اسلام - و اجتناب از تجزیه ان به فرق و مذاهب مختلف دارد : | ایات متعددی از قران دلالت بر لزوم تبعیت از دین واحد – اسلام - و اجتناب از تجزیه ان به فرق و مذاهب مختلف دارد : | ||
1. ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرّقوا دینهم وکانوا شیعاً کل حزب بما لدیهم فرحون (مائده :49) | 1. ولا تکونوا من المشرکین من الذین فرّقوا دینهم وکانوا شیعاً کل حزب بما لدیهم فرحون (مائده :49) | ||
تبیین: | تبیین: | ||
در این آیه شریفه مسلمانان از پیروی سیره مشرکان ـ یهود و نصارا ـ تحذیر و از آنان خواسته شده است که از تاریخ یهود ، نصارا و سایر أهل کتاب عبرت بگیرند، کسانی که دین واحد و وحدت بخش الهی شان را به مذاهب و فرقه های مختلف تبدیل نموده و سرانجام خود نیز مبتلا به بیماری تفرقه و تشتّت گردیدند؛ برای خود مبانی، عقاید و فقه خاصی برگزیده و به همان بافته های خویش دل خوش کردند. از منظر قرآن کریم ، اسلام ، حقیقت واحد ی است که برزگترین عامل انسجام و همبستگی مسلمانان بوده و تفرق و انشعاب در ان عامل اصلی تشتت و منازعات بین مدعیان تبعیت از اسلام خواهد بود. | در این آیه شریفه مسلمانان از پیروی سیره مشرکان ـ یهود و نصارا ـ تحذیر و از آنان خواسته شده است که از تاریخ یهود ، نصارا و سایر أهل کتاب عبرت بگیرند، کسانی که دین واحد و وحدت بخش الهی شان را به مذاهب و فرقه های مختلف تبدیل نموده و سرانجام خود نیز مبتلا به بیماری تفرقه و تشتّت گردیدند؛ برای خود مبانی، عقاید و فقه خاصی برگزیده و به همان بافته های خویش دل خوش کردند. از منظر قرآن کریم ، اسلام ، حقیقت واحد ی است که برزگترین عامل انسجام و همبستگی مسلمانان بوده و تفرق و انشعاب در ان عامل اصلی تشتت و منازعات بین مدعیان تبعیت از اسلام خواهد بود. | ||
در تبیین آیه شریفه مذکور باید گفت: نگاهی هرچند اجمالی به تاریخ یهود و مسیحیت گویای ان است که دین یهود و مسیحیت در آغاز تأسیس و شکل گیری، توانست بزرگ ترین عامل وحدت ، انسجام و شکوفائی استعدادهای پیروان آن ها در زمینه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... باشد؛ سقوط و تنزّل اینان زمانی شروع شد که دین واحد را به مذاهب و فرقه های مختلف تبدیل نموده که این امر سبب شعله ور شدن فتنه های مذهبی و طائفه ای گردید . | در تبیین آیه شریفه مذکور باید گفت: نگاهی هرچند اجمالی به تاریخ یهود و مسیحیت گویای ان است که دین یهود و مسیحیت در آغاز تأسیس و شکل گیری، توانست بزرگ ترین عامل وحدت ، انسجام و شکوفائی استعدادهای پیروان آن ها در زمینه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... باشد؛ سقوط و تنزّل اینان زمانی شروع شد که دین واحد را به مذاهب و فرقه های مختلف تبدیل نموده که این امر سبب شعله ور شدن فتنه های مذهبی و طائفه ای گردید . | ||
نکته مهمی که در خطاب قرآنی به مسلمانان «ولا تکونوا من المشرکین» قابل توجه و دقت است به کارگیری واژه «مشرکین» در برابر واژه موحدین است؛ از آنجا که توحید، منشأ وحدت حقیقی در زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست بیش از یک صراط را بر نمی تابد اما شرک از آن جهت که قرار گرفتن در بیراهه است اقتضاء و قابلیت قرار گرفتن در مسیرهای متعدد را دارد از این رو مجاری و طرق شرک آلود هیچگاه محدود به صراط و سبیل خاص نبوده و همچنان قابلیت تزاید را داراست ، | نکته مهمی که در خطاب قرآنی به مسلمانان «ولا تکونوا من المشرکین» قابل توجه و دقت است به کارگیری واژه «مشرکین» در برابر واژه موحدین است؛ از آنجا که توحید، منشأ وحدت حقیقی در زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست بیش از یک صراط را بر نمی تابد اما شرک از آن جهت که قرار گرفتن در بیراهه است اقتضاء و قابلیت قرار گرفتن در مسیرهای متعدد را دارد از این رو مجاری و طرق شرک آلود هیچگاه محدود به صراط و سبیل خاص نبوده و همچنان قابلیت تزاید را داراست ، | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۸۰: | ||
به همین جهت در قرآن کریم از مسلمانان خواسته شده است که فقط از طریق توحید تبعیت نموده و از مسیرهای شرک آلود که حدّی برایش متصور نیست تبعیت ننمایند: | به همین جهت در قرآن کریم از مسلمانان خواسته شده است که فقط از طریق توحید تبعیت نموده و از مسیرهای شرک آلود که حدّی برایش متصور نیست تبعیت ننمایند: | ||
و ان هذا صراطی مستقیما فاتّبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ( انعام : 153) | و ان هذا صراطی مستقیما فاتّبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ( انعام : 153) | ||
در نظامات اقتصادی و اجتماعی نیز می بینیم جوامعی که بر مبنای توحید شکل گرفته اند از انسجام ، اتحاد و توانمندی خاصی برخوردارند اما نظاماتی که بر مبنای غیرتوحیدی بنا شده اند به تشتّت، تفرقه و منازعات همیشگی مبتلا گردیده اند . نمونه بارز جامعه توحیدی ، مدینه فاضله نبوی بود که در مدت کم وبا سپاهی اندک اما موّحد ، توانست بر نظامات شرک آلود عصر جاهلیت به رغم اقتدار پوشالی و فزونی سپاهیانش غلبه یابد و انگاه که روحیه توحیدی مسلمانان بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به تدریج رو به افول و دین واحد مبدل به مذاهب مختلفی گردید - بگونه ای که که در اوائل قرن دوم هجری فقط حدود 138 مذهب فقهی در جوامع اسلامی وجود داشت ( تسخیری 1385،، ص 37 ) انحظاط و تشتت و منازعات مذهبی و طائفه ای گسترش یافت که متاسفانه تا کنون ادامه دارد . | در نظامات اقتصادی و اجتماعی نیز می بینیم جوامعی که بر مبنای توحید شکل گرفته اند از انسجام ، اتحاد و توانمندی خاصی برخوردارند اما نظاماتی که بر مبنای غیرتوحیدی بنا شده اند به تشتّت، تفرقه و منازعات همیشگی مبتلا گردیده اند . نمونه بارز جامعه توحیدی ، مدینه فاضله نبوی بود که در مدت کم وبا سپاهی اندک اما موّحد ، توانست بر نظامات شرک آلود عصر جاهلیت به رغم اقتدار پوشالی و فزونی سپاهیانش غلبه یابد و انگاه که روحیه توحیدی مسلمانان بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به تدریج رو به افول و دین واحد مبدل به مذاهب مختلفی گردید - بگونه ای که که در اوائل قرن دوم هجری فقط حدود 138 مذهب فقهی در جوامع اسلامی وجود داشت ( تسخیری 1385،، ص 37 ) انحظاط و تشتت و منازعات مذهبی و طائفه ای گسترش یافت که متاسفانه تا کنون ادامه دارد . | ||
جهت تبیین تحذیر قرآن کریم (در آیه 34 سوره روم) مبنی بر عدم تبعیت مسلمانان از مشرکین در تفرّق دین، برخی از انشعابات دین مسیحیت و یهودیت را که در اثر فاصله گرفتن پیروانشان از توحید پدید آمده است به عنوان نمونه بیان می کنیم: | جهت تبیین تحذیر قرآن کریم (در آیه 34 سوره روم) مبنی بر عدم تبعیت مسلمانان از مشرکین در تفرّق دین، برخی از انشعابات دین مسیحیت و یهودیت را که در اثر فاصله گرفتن پیروانشان از توحید پدید آمده است به عنوان نمونه بیان می کنیم: | ||
مسیحیت در نگاه کلی به سه فرقه اصلی تقسیم می شود: کاتولیک، ارتودوکس و پروتستان، رهبری فرقه کاتولیک در دست پاپ است و هفت شعار: تعهد، تدهین، عشای ربانی، اعتراف، ازدواج، دستگذاری و تأیید در این فرقه وجود دارد. | مسیحیت در نگاه کلی به سه فرقه اصلی تقسیم می شود: کاتولیک، ارتودوکس و پروتستان، رهبری فرقه کاتولیک در دست پاپ است و هفت شعار: تعهد، تدهین، عشای ربانی، اعتراف، ازدواج، دستگذاری و تأیید در این فرقه وجود دارد. | ||
فرقه ارتودوکس از انشعابات کلیسای کاتولیک بوده و در سال 1054 از آئین کاتولیک جدا شد. اینان معتقدند روح القدس تنها از خدای پدر صادر شده در حالی که کاتولیک ها و پروتستان ها صدور او را هم از خدای پدر و هم از خدای پسر می دانند. اینان نیز شعار هفتگانه فوق را می پذیرند. | فرقه ارتودوکس از انشعابات کلیسای کاتولیک بوده و در سال 1054 از آئین کاتولیک جدا شد. اینان معتقدند روح القدس تنها از خدای پدر صادر شده در حالی که کاتولیک ها و پروتستان ها صدور او را هم از خدای پدر و هم از خدای پسر می دانند. اینان نیز شعار هفتگانه فوق را می پذیرند. | ||
خط ۲۱۱: | خط ۱۹۰: | ||
برخی از فرقه های پروتستان عبارتند از: لوتریسم، کالوتسم، تسوینگلباتیسم، و... امروزه مسیحیت به عنوان یکی از پر فرقه ترین دین ها شناخته می شود. (چنانکه در انشعابات داخلی پروتستان بیش از 500 فرقه نام برده | برخی از فرقه های پروتستان عبارتند از: لوتریسم، کالوتسم، تسوینگلباتیسم، و... امروزه مسیحیت به عنوان یکی از پر فرقه ترین دین ها شناخته می شود. (چنانکه در انشعابات داخلی پروتستان بیش از 500 فرقه نام برده | ||
می شود (اینترنت ، پایگاه پیامبر اعظم ). | می شود (اینترنت ، پایگاه پیامبر اعظم ). | ||
دین یهود نیز دارای فرقه های گوناگونی است که برخی از آن ها عبارتند از: | دین یهود نیز دارای فرقه های گوناگونی است که برخی از آن ها عبارتند از: | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۱۹: | ||
26. فرقه ناصورائی ها. | 26. فرقه ناصورائی ها. | ||
27. فرقه هوروباتسیت ها ( اینترنت ، پایگاه اطلاع رسانی پیامبر اعظم ص ). | 27. فرقه هوروباتسیت ها ( اینترنت ، پایگاه اطلاع رسانی پیامبر اعظم ص ). | ||
باید گفت تعداد مذاهب و فرقه های ادیان یاد شده و نیز ادیانی نظیر مجوسیّت، در کتب تاریخ ادیان و مذاهب به صورت مفصّل بیان گردیده و انشعابات ذکر شده - در مسیحیت و یهود - تنها اشارتی از آن تفصیل می باشد. | باید گفت تعداد مذاهب و فرقه های ادیان یاد شده و نیز ادیانی نظیر مجوسیّت، در کتب تاریخ ادیان و مذاهب به صورت مفصّل بیان گردیده و انشعابات ذکر شده - در مسیحیت و یهود - تنها اشارتی از آن تفصیل می باشد. | ||
درباره جنگ های مذهبی بین پروتستان و کاتولیک ها نیز که 300 الی 400 سال طول کشیدلازم است به کتاب های تاریخی رجوع شود. | درباره جنگ های مذهبی بین پروتستان و کاتولیک ها نیز که 300 الی 400 سال طول کشیدلازم است به کتاب های تاریخی رجوع شود. | ||
گفتار مفسرین در ذیل آیه 32 سوره مبارکه روم: | گفتار مفسرین در ذیل آیه 32 سوره مبارکه روم: | ||
بعد از تبیین اجمالی دلالت آیه مذکور بر تحذیر مسلمانان از تبدیل دین واحد الهی به مذاهب و فرق مختلف ، اینک گفتار برخی از مفسرین فریقین ـ سنی و شیعه ـ را در تأیید برداشت فوق بیان می کنیم: | بعد از تبیین اجمالی دلالت آیه مذکور بر تحذیر مسلمانان از تبدیل دین واحد الهی به مذاهب و فرق مختلف ، اینک گفتار برخی از مفسرین فریقین ـ سنی و شیعه ـ را در تأیید برداشت فوق بیان می کنیم: | ||
علامه طباطبایی (رحمه الله) در تفسیر المیزان : | علامه طباطبایی (رحمه الله) در تفسیر المیزان : | ||
ایشان آیه شریفه "ولا تکونو من المشرکین..." را در ارتباط با آیه قبل " فأقم وجهک للدین حنیفاً... " دانسته و آیه 31 - 33 را بدین شکل تبیین می کند: | ایشان آیه شریفه "ولا تکونو من المشرکین..." را در ارتباط با آیه قبل " فأقم وجهک للدین حنیفاً... " دانسته و آیه 31 - 33 را بدین شکل تبیین می کند: | ||
«... إنّ الوسیلة إلی إقامة دین الفطرة الإنابة إلی الله وحفظ الإتصال بحضرته وعدم الإنقطاع عن سببه... وقد حذّر الله سبحانه المسلمین عن مثل هذه المصیبة المؤلمة ـ القاء العداوة والبغضاء بین الیهود وبین النصاری إلی یوم القیامة ـ التی سیملّها علی أهل الکتاب من الیهود والنصاری... وقد صدق جریان التاریخ ما أخبر به الکتاب من تشتّت المذاهب فیهم وإلقاء العداوة والبغضاء بینهم فحذّر الأمة الإسلامیة أن یردوا موردهم من الإنقطاع عن ربهم وعدم الإنابة إلیه فی قوله: وأقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیّم ولکن أکثر الناس لا یعلمون، منیبین إلیه واتّقوه وأقیموا الصلاة ولا تکونوا من المشرکین (روم : 30 ـ 33). | «... إنّ الوسیلة إلی إقامة دین الفطرة الإنابة إلی الله وحفظ الإتصال بحضرته وعدم الإنقطاع عن سببه... وقد حذّر الله سبحانه المسلمین عن مثل هذه المصیبة المؤلمة ـ القاء العداوة والبغضاء بین الیهود وبین النصاری إلی یوم القیامة ـ التی سیملّها علی أهل الکتاب من الیهود والنصاری... وقد صدق جریان التاریخ ما أخبر به الکتاب من تشتّت المذاهب فیهم وإلقاء العداوة والبغضاء بینهم فحذّر الأمة الإسلامیة أن یردوا موردهم من الإنقطاع عن ربهم وعدم الإنابة إلیه فی قوله: وأقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیّم ولکن أکثر الناس لا یعلمون، منیبین إلیه واتّقوه وأقیموا الصلاة ولا تکونوا من المشرکین (روم : 30 ـ 33). | ||
برخی از نکاتی که در دیدگاه علامه طباطبایی قابل توجه است: | برخی از نکاتی که در دیدگاه علامه طباطبایی قابل توجه است: | ||
خط ۲۹۶: | خط ۲۶۹: | ||
نکته دیگر انکه باید از ایشان پرسید : اگر پیروان هر یک از مذاهب اسلامی همین سخن شما را ادعا نموده و هر یک خود را مصداق «من کان علی ما أنا علیه الیوم وأصحابی» دانست چه موضعی خواهید داشت ؟ نکته دیگر انکه روایت مذکور حتی به فرض صحت سند ، نه تنها اثباتگر ادعایتان نبوده بلکه نافی ان می باشد چون مفاد ان لزوم اجتناب از تفرق در دین واحد – اسلام - و تبدیل آن به مذاهب می باشد . | نکته دیگر انکه باید از ایشان پرسید : اگر پیروان هر یک از مذاهب اسلامی همین سخن شما را ادعا نموده و هر یک خود را مصداق «من کان علی ما أنا علیه الیوم وأصحابی» دانست چه موضعی خواهید داشت ؟ نکته دیگر انکه روایت مذکور حتی به فرض صحت سند ، نه تنها اثباتگر ادعایتان نبوده بلکه نافی ان می باشد چون مفاد ان لزوم اجتناب از تفرق در دین واحد – اسلام - و تبدیل آن به مذاهب می باشد . | ||
با دقت و تأمل در گفتار مفسران أهل سنت نیز می توان چنین استنباط نمود که جعل مذاهب و تبدیل نمودن اسلام به فرقه های متنوع تبعیّت از شیوه یهود و نصاری بوده که آنان را از صف توحید به سمت شرک کشانید و امت اسلامی در این آیه شریفه از چنین فرجامی تحذیر شده اند. | با دقت و تأمل در گفتار مفسران أهل سنت نیز می توان چنین استنباط نمود که جعل مذاهب و تبدیل نمودن اسلام به فرقه های متنوع تبعیّت از شیوه یهود و نصاری بوده که آنان را از صف توحید به سمت شرک کشانید و امت اسلامی در این آیه شریفه از چنین فرجامی تحذیر شده اند. | ||
2. إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء إنّما أمرهم إلی الله ثم ینبّئهم بما کانوا یفعلون ( انعام : 159 ) | 2. إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً لست منهم فی شیء إنّما أمرهم إلی الله ثم ینبّئهم بما کانوا یفعلون ( انعام : 159 ) | ||
تبیین: | تبیین: | ||
در این آیه شریفه تمامی کسانی را که دین واحد الهی شان را تبدیل به مذاهب و فرقه های مختلف نمودند مورد مؤاخذه و نکوهش قرار گرفته و در بیانی شدید اللحن به پیامبر ص اعلام شده است که" لست منهم فی شیء " هیچ نسبتی بین تو و چینن مسلمانانی نیست ، کنایه از اینکه اینان از حقیقت اسلام خارج گردیده و اتصالشان به رسول خدا ص را به طور کامل از دست داده اند. | در این آیه شریفه تمامی کسانی را که دین واحد الهی شان را تبدیل به مذاهب و فرقه های مختلف نمودند مورد مؤاخذه و نکوهش قرار گرفته و در بیانی شدید اللحن به پیامبر ص اعلام شده است که" لست منهم فی شیء " هیچ نسبتی بین تو و چینن مسلمانانی نیست ، کنایه از اینکه اینان از حقیقت اسلام خارج گردیده و اتصالشان به رسول خدا ص را به طور کامل از دست داده اند. | ||
به طور کلی سه نوع تهدید و مؤاخذه برای کسانی که دین واحد وحیانی را مبدل به مذاهب و فرقه های مختلف نموده اند در این آیه شریفه بیان شده است: | به طور کلی سه نوع تهدید و مؤاخذه برای کسانی که دین واحد وحیانی را مبدل به مذاهب و فرقه های مختلف نموده اند در این آیه شریفه بیان شده است: | ||
1. "لست منهم فی شیء": پیامبرص که اینان خود را منتسب به او می دانند هیچ نوع انتسابی به آنها نخواهد داشت. پس اینان به دروغ خود را تابع پیامبر می دانند. | 1. "لست منهم فی شیء": پیامبرص که اینان خود را منتسب به او می دانند هیچ نوع انتسابی به آنها نخواهد داشت. پس اینان به دروغ خود را تابع پیامبر می دانند. | ||
خط ۳۲۴: | خط ۲۹۳: | ||
ایشان سپس در تبیین معنای " لست منهم فی شیء" می فرماید: | ایشان سپس در تبیین معنای " لست منهم فی شیء" می فرماید: | ||
«ومثال کامل یمثّل بوجوده الإسلام ویدعو بعمله إلیه فیعود معنی قوله: "لست منهم فی شیء"إلی أنّهم لیسوا علی دینک الذی تدعو إلیه ولا علی مستوی طریقتک الذی تسلکه». | «ومثال کامل یمثّل بوجوده الإسلام ویدعو بعمله إلیه فیعود معنی قوله: "لست منهم فی شیء"إلی أنّهم لیسوا علی دینک الذی تدعو إلیه ولا علی مستوی طریقتک الذی تسلکه». | ||
سپس ایشان در یک جمع بندی نهایی دیدگاهشان را نسبت به مضمون آیه مذکور این گونه بیان می فرماید: | سپس ایشان در یک جمع بندی نهایی دیدگاهشان را نسبت به مضمون آیه مذکور این گونه بیان می فرماید: | ||
خط ۳۵۲: | خط ۳۲۰: | ||
انگاه این سئوال مطرح شده است که : | انگاه این سئوال مطرح شده است که : | ||
«من هم المقصودون فی الآیة؟ یعتقد جماعة من المفسرین أن هذه الآیة نزلت فی الیهود والنصاری الذین اختلفوا وتفرقوا ذلی فرق وطوائف مذهبیة مختلفة وبما غضوا وتشاحنوا وتنازعوا فیما بینهم ولکن یری آخرون أنّ هذه الآیة اشارة إلی الذین یفرقون صفوف هذه الأمة الإسلامیة بدافع التعصّب وحبّ الإستعلاء وحبّ المنصب والجاه». | «من هم المقصودون فی الآیة؟ یعتقد جماعة من المفسرین أن هذه الآیة نزلت فی الیهود والنصاری الذین اختلفوا وتفرقوا ذلی فرق وطوائف مذهبیة مختلفة وبما غضوا وتشاحنوا وتنازعوا فیما بینهم ولکن یری آخرون أنّ هذه الآیة اشارة إلی الذین یفرقون صفوف هذه الأمة الإسلامیة بدافع التعصّب وحبّ الإستعلاء وحبّ المنصب والجاه». | ||
سپس در یک جمع بندی از دو دیدگاه مذکور می گوید: | سپس در یک جمع بندی از دو دیدگاه مذکور می گوید: |