confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
'''رُوح''' ساحتی غیر مادی از وجود انسان است که منشأ حیات و وجه تمایز زندگان و مردگان است. در میان دانشمندان درباره حقیقت روح و ویژگی های آن بحث های فلسفی پردامنه ای شده است. دانشمندان [[مسلمان]] با استناد به منابع قرآنی و روایی به تجرد روح و بقای آن پس از [[مرگ]] معتقد شده اند. | '''رُوح''' ساحتی غیر مادی از وجود انسان است که منشأ حیات و وجه تمایز زندگان و مردگان است. در میان دانشمندان درباره حقیقت روح و ویژگی های آن بحث های فلسفی پردامنه ای شده است. دانشمندان [[مسلمان]] با استناد به منابع قرآنی و روایی به تجرد روح و بقای آن پس از [[مرگ]] معتقد شده اند. | ||
=روح | =روح چیست= | ||
روح مبدأ | روح مبدأ حیات و زندگی است كه موجود را به احساس و حركت ارادی توانایی میبخشد. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ چهارم، نشر دار الكتب الاسلامیه، 1363ش، ج12، ص250، طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت: نشر موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 13، ص 195</ref> | ||
در [[قرآن | در [[قرآن كریم]] درباره روح چنین آمده: «و یسئلونك عن الروح، قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً»؛ <ref>اسراء/ آیه 85 </ref> یعنی از تو درباره روح سوال میكنند بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكی از دانش به شما نداده است. | ||
در | در برخی تفسیرها در ذیل این آیه آمده است كه از مجموع قرائن موجود در آیه و خارج آن چنین استفاده میشود كه پرسش كنندگان از حقیقت روح آدمی سوال كردند، همین روح عظیمی كه حیات ما از آن سرچشمه میگیرد و به كمكش زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم، اسرار علوم را میشكافیم، و به اعماق موجودات راه مییابیم، میخواستند بدانند حقیقت این اعجوبة عالم آفرینش چیست؟ از آن جا كه روح ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاكم بر آن غیر از اصول حاكم بر ماده و خواص فیزیكی و شیمیایی آن است، پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور میشود در یك جمله كوتاه و پرمعنی بگوید: روح از عالم امر است یعنی خلقتی اسرارآمیز دارد. | ||
پس مراد از | پس مراد از این كه قرآن كریم فرمود: روح از امر الهی است این خواهد بود كه روح یك موجود اسرارآمیز است، [[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای كلمه امر گفته است: تعبیر امر در جایی به كار برده می شود كه تدریج در كار نباشد، یعنی مادی و محكوم به حركت مادی نباشد، پس روح كه از امر خداوند است بدین معنا است كه روح موجودی است كه آمیخته با ماده و زمان ومكان نبوده و قابل اشاره نیست، بلكه موجودی مستقل است كه دارای حیات، علم و قدرت بوده و از مقوله صفات و احوال نمی باشد. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، تهران: نشر كانون انتشارات محمدی، 1363 ش، ج 24، ص 38</ref> | ||
آن جا كه سخن از ارتباط روح با جسم است و | آن جا كه سخن از ارتباط روح با جسم است و تأثیر متقابل این دو در یكدیگر بیان میشود، نام (روان) بر آن میگذاریم و آن جا كه پدیدههای روحی جدای از جسم مورد بحث قرار میگیرند نام روح را به كارمیبریم و دانشمندان الهی و فلاسفه معتقداند روح یك حقیقت ماورای طبیعی و فراطبیعی است. | ||
<ref>مکارم | <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ چهارم، نشر دارالكتب الاسلامیه، 1363 ش، ج 12، ص 250 ـ 256</ref> | ||
از آنچه در | از آنچه در تعریف روح گفته شد معلوم گردید كه چون روح یك موجود غیرمادی است، لذا شكل به معنای صورت هندسی ندارد ، زیرا شكل داشتن از اوصاف موجودات مادی است و روح مادی نیست . | ||
=پانویس= | =پانویس= |