۲۱٬۸۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:کمیت اسدی.jpg|جایگزین=کمیت اسدی|بندانگشتی|کمیت اسدی]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:کمیت اسدی.jpg|جایگزین=کمیت اسدی|بندانگشتی|کمیت اسدی]] | ||
خط ۴۴: | خط ۲۰: | ||
</div> | </div> | ||
کمیت بن زید اسدی از برجستهترین شاعران شیعه معاصر | '''کمیت بن زید اسدی''' از برجستهترین شاعران [[شیعه]] معاصر [[اهلبیت]] بود که مورد عنایت سه پیشوای شیعیان ([[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام جعفر صادق(ع)]]) قرار داشت. وی مرثیه معروفی پیرامون حسین بن علی(ع) سرودهاست. کمیت از شاعران زمان خود و از اصحاب خاص باقر است. به نقل از ابوالفرج اصفهانی، کمیت با اینکه شیعه خالصی بود، با یکی از خوارج به نام طرماح که شاعر بود، رابطه دوستانه ای داشت. به نقل از ابوالفرج، اشعار کمیت به «هاشمیات» معروف بود و در میان همه مردم مقبول افتاده بود. به نوشته ابوالفرج، کمیت امویان را نامشروع می دانسته و دلش با اهل بیت بوده است. اما گاهی از روی تقیه مدح بنی امیه را کرده است. از آثار کمیت به عنوان قدیمترین شواهد در دفاع از عقیده امامت یاد می کنند. | ||
وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سرودههای او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شدهاست. وی در نهایت در دوران امویان کشته شد. | وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سرودههای او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شدهاست. وی در نهایت در دوران امویان کشته شد. | ||
خط ۸۷: | خط ۶۳: | ||
==قصیدۀ باییه== | ==قصیدۀ باییه== | ||
طربت و ما شوقا الی البیض اطرب | {| class="wikitable" | ||
|- | |||
الم ترنی من حبّ آل محمد | | طربت و ما شوقا الی البیض اطرب || و لا لعبا منّی و ذو الشّیب یلعب | ||
|- | |||
فان هی لم تصلح لحی سواهم | | الم ترنی من حبّ آل محمد || اروح و اغدوّ خائفا اترقّب | ||
|- | |||
یقولون لم یورث و لو لا تراثه | | فان هی لم تصلح لحی سواهم || فانّ ذوی القربی احقّ و اوجب | ||
|- | |||
| یقولون لم یورث و لو لا تراثه || لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب» | |||
|} | |||
«سیوطی» در صفحۀ ۱۳ شرح شواهد المغنی گفته است: «ابن عساکر» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او پیغمبر را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ شرح شواهد است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «کوفه» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند هاشمی نبود<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۸.</ref>. | «سیوطی» در صفحۀ ۱۳ شرح شواهد المغنی گفته است: «ابن عساکر» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او پیغمبر را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ شرح شواهد است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «کوفه» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند هاشمی نبود<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۸.</ref>. | ||
==قصیدۀ لامیه== | ==قصیدۀ لامیه== | ||
الاهل عم فی رأیه متأمّل | {| class="wikitable" | ||
|- | |||
| الاهل عم فی رأیه متأمّل || و هل مدبر بعد الإسائة مقبل | |||
|} | |||
ترجمه: «هان آیا هیچ کوردلی، نگران اندیشه خویش هست؟ و هیچ روی از حق تافتهای پس از تبهکاری به سوی حق باز میگردد» | ترجمه: «هان آیا هیچ کوردلی، نگران اندیشه خویش هست؟ و هیچ روی از حق تافتهای پس از تبهکاری به سوی حق باز میگردد» | ||
«ابوالفرج» در صفحۀ ۱۲۶ جلد ۲ «اغانی» به اسناد خود از «ابوبکر خضرمی» روایت کرده است که گفت: در ایام تشریق در «مِنی» از ابی جعفر محمّد بن علی (ع) برای کمیت اجازه شرفیابی خواستم و حضرت اجازه داد؛ کمیت به او گفت: قربانت گردم، در ستایش شما شعری سرودهام که دوست دارم برایتان بخوانم. فرمود: در این روزهای مشخّص شده و شماره شده، به یاد خدا باش. کمیت استدعای خویش را از سر گرفت. ابو جعفر فرمود: بخوان! کمیت قصیده را خواند و به اینجا رسید که: | «ابوالفرج» در صفحۀ ۱۲۶ جلد ۲ «اغانی» به اسناد خود از «ابوبکر خضرمی» روایت کرده است که گفت: در ایام تشریق در «مِنی» از ابی جعفر محمّد بن علی (ع) برای کمیت اجازه شرفیابی خواستم و حضرت اجازه داد؛ کمیت به او گفت: قربانت گردم، در ستایش شما شعری سرودهام که دوست دارم برایتان بخوانم. فرمود: در این روزهای مشخّص شده و شماره شده، به یاد خدا باش. کمیت استدعای خویش را از سر گرفت. ابو جعفر فرمود: بخوان! کمیت قصیده را خواند و به اینجا رسید که: | ||
یصیب به الرّامون عن قوس غیرهم | {| class="wikitable" | ||
|- | |||
| یصیب به الرّامون عن قوس غیرهم || فیا آخر اسدی له الغی اوّل | |||
|} | |||
ترجمه: «تیراندازان، با کمان دیگری (یزید) به سوی او (امام حسین ع) تیر میاندازند وای بر آن آخری که زمینۀ تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد». | ترجمه: «تیراندازان، با کمان دیگری (یزید) به سوی او (امام حسین ع) تیر میاندازند وای بر آن آخری که زمینۀ تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد». | ||
«ابی جعفر» دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! کمیت را بیامرز!<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۲۰-۲۱.</ref>. | «ابی جعفر» دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! کمیت را بیامرز!<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۲۰-۲۱.</ref>. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۹۴: | ||
{| class="wikitable" | {| class="wikitable" | ||
|- | |- | ||
|قتيل بجنب الطف من آل هاشم || فيا لك لحما ليس عنه مذبب | |قتيل بجنب الطف من آل هاشم || فيا لك لحما ليس عنه مذبب |