۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تولّی'''، از فروع [[دین]] [[اسلام]] و در اصطلاح کلام [[شیعه اثنی عشری|شیعه]]؛ به معنای پذیرش [[ولایت]] پیشوایان دینی و امامان و نیز دوستی با آنان است. | '''تولّی'''، از فروع [[دین]] [[اسلام]] و در اصطلاح کلام [[شیعه اثنی عشری|شیعه]]؛ به معنای پذیرش [[ولایت]] پیشوایان دینی و امامان و نیز دوستی با آنان است. | ||
در روایات، تولّی به همراه تبری- که مفهوم متضاد و مخالف آن است-، با توصیفاتی؛ از قبیل تکلیفی واجب، بلکه از مهمترین | در روایات، تولّی به همراه تبری- که مفهوم متضاد و مخالف آن است-، با توصیفاتی؛ از قبیل تکلیفی واجب، بلکه از مهمترین [[واجب]]ات،[۱] تحقق بخش ایمان و مهمترین رکن ایمان آمده[۲] [۳]و از اموری است که به محتضر و میت، تلقین میشود.[۴] | ||
در فرهنگ شیعه، تولی و تبری شرط اساسی قبول اعمال نیک در پیشگاه الهی است و بدون آن هیچ عملی پذیرفته نیست؛ در این باره روایات متعددی در متون اسلامی مطرح شده است. در زیارتنامههایی؛ مانند زیارت عاشورا مرامنامهای از دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا ارائه شده است. | در فرهنگ شیعه، تولی و تبری شرط اساسی قبول اعمال نیک در پیشگاه الهی است و بدون آن هیچ عملی پذیرفته نیست؛ در این باره روایات متعددی در متون اسلامی مطرح شده است. در زیارتنامههایی؛ مانند زیارت عاشورا مرامنامهای از دوستی با دوستان [[خدا]] و دشمنی با دشمنان خدا ارائه شده است. | ||
=کاربرد واژه تولّی= | =کاربرد واژه تولّی= | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
=تولّی در قرآن= | =تولّی در قرآن= | ||
الف) تولّی به معنای یاد شده، اصطلاحی در برابر تبرّی، از مهمترین آموزههای اعتقادی نزد شیعه امامیّه است. در قرآن | الف) تولّی به معنای یاد شده، اصطلاحی در برابر تبرّی، از مهمترین آموزههای اعتقادی نزد شیعه امامیّه است. در [[قرآن کریم]]، مودّت و محبّت ذیالقربی (اهل بیت) علیهمالسّلام مزد رسالت رسول اکرم صلواتاللهعلیه، تعیین گشته است.[۷] | ||
ب) در قرآن، تولّی و مشتقات آن، در بیشتر موارد ـچه به همراه عن و چه بدون آن [۸] ـ به معنای برگشتن و پشت کردن آمده [۹][۱۰] ولی در چند آیه نیز در معانیِ مذکور برای صورت اول به کار رفته است. [۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | ب) در قرآن، تولّی و مشتقات آن، در بیشتر موارد ـچه به همراه عن و چه بدون آن [۸] ـ به معنای برگشتن و پشت کردن آمده [۹][۱۰] ولی در چند آیه نیز در معانیِ مذکور برای صورت اول به کار رفته است. [۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه اهل بیت علیهمالسلام و خاصه حضرت علی علیهالسلام، واجب دانسته شده است و در روایات بر آن فراوان تأکید شده[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸] و بلکه اساس و پایه اسلام برشمرده شده[۲۹] و دینداری و ایمان، بدان منوط گردیده است.[۳۰] | در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه اهل بیت علیهمالسلام و خاصه حضرت علی علیهالسلام، واجب دانسته شده است و در روایات بر آن فراوان تأکید شده[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸] و بلکه اساس و پایه اسلام برشمرده شده[۲۹] و دینداری و ایمان، بدان منوط گردیده است.[۳۰] | ||
==فضیلت محبّ اهل بیت== | |||
سید هاشم بَحْرانی ۹۵ حدیث از طریق اهل سنّت [۳۱] و ۵۲ حدیث از طریق شیعه [۳۲] در باب فضل محبان و موالیان علی علیهالسلام و سایر امامان، روایت کرده است. | سید هاشم بَحْرانی ۹۵ حدیث از طریق اهل سنّت [۳۱] و ۵۲ حدیث از طریق شیعه [۳۲] در باب فضل محبان و موالیان علی علیهالسلام و سایر امامان، روایت کرده است. | ||
==تولّی در اعتقاد اهل سنّت== | |||
به تعبیر فضل اللّه بن روزبهان [۳۳]، اهل سنّت نیز بر آناند که تولّی پیامبر صلواتاللهعلیهوآله و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست. | به تعبیر فضل اللّه بن روزبهان [۳۳]، اهل سنّت نیز بر آناند که تولّی پیامبر صلواتاللهعلیهوآله و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست. | ||
==تعریف محبّت اهل بیت== | |||
مراد از محبّت اهل بیت علیهمالسلام -که روایات بر آن تأکید کردهاند- پذیرش امامت و ولایت امامان علیهمالسلام و تسلیم در برابر آنان و تصدیق و تبعیّت از ایشان در رفتار و گفتار و قرار دادن آنان در جایگاهی است که خدای متعال برای آنان قرار داده است. ازاینرو، مقدّم داشتن دیگران بر آنان در این قلمرو، در واقع خروج از دایره محبّت، محسوب میشود.[۳۴] | مراد از محبّت اهل بیت علیهمالسلام -که روایات بر آن تأکید کردهاند- پذیرش امامت و ولایت امامان علیهمالسلام و تسلیم در برابر آنان و تصدیق و تبعیّت از ایشان در رفتار و گفتار و قرار دادن آنان در جایگاهی است که خدای متعال برای آنان قرار داده است. ازاینرو، مقدّم داشتن دیگران بر آنان در این قلمرو، در واقع خروج از دایره محبّت، محسوب میشود.[۳۴] | ||
به نوشته شیخ یوسف بحرانی، از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب، نتیجه گرفته میشود که محبت اهل بیت عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب می شود. [۳۵] | به نوشته شیخ یوسف بحرانی، از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب، نتیجه گرفته میشود که محبت اهل بیت عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب می شود. [۳۵] | ||
==تبرّی لازمه تولّی== | |||
اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است. [۳۶] بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش ولایت ائمه علیهمالسلام و تسلیمِ آنان شدن، و تبرّای نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمیآید، چنان که بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد علیهمالسلام، جز با تبرّی از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمیآید. [۳۷] | اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است. [۳۶] بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش ولایت ائمه علیهمالسلام و تسلیمِ آنان شدن، و تبرّای نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمیآید، چنان که بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد علیهمالسلام، جز با تبرّی از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمیآید. [۳۷] | ||
بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات، مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. | بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات، مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. | ||
==ضرورت تولّی== | |||
این همه تأکید و اهتمام به مسئله تولّی در متون دینی برای این است که محبّت به اهلبیت علیهمالسّلام و پذیرش ولایت ایشان در واقع، محبّت به خدا و پیامبر خدا صلواتاللهعلیه و قبول ولایت خدا و رسول او است. چنانکه دشمنی با آنان، دشمنی با خدا و رسول و انکار ولایت ایشان، انکار ولایت خدا و رسول و دخول در ولایت شیطان است.[۳۸][۳۹] | این همه تأکید و اهتمام به مسئله تولّی در متون دینی برای این است که محبّت به اهلبیت علیهمالسّلام و پذیرش ولایت ایشان در واقع، محبّت به خدا و پیامبر خدا صلواتاللهعلیه و قبول ولایت خدا و رسول او است. چنانکه دشمنی با آنان، دشمنی با خدا و رسول و انکار ولایت ایشان، انکار ولایت خدا و رسول و دخول در ولایت شیطان است.[۳۸][۳۹] |