۸۷٬۷۷۵
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
</div> | </div> | ||
'''غلاة''' | '''غلاة''' کسانی هستند که دچار غُلُوّ و افراط گرایی درباره ی بیان گذاران و [[پیشوایان]] خود شدند. | ||
پدیده ی غلو موجب ترسیم چهره ای آلوده و [[تحریف]] شده از[[دین]] و [[مذهب]] شده اصل آن را زیر سؤال می برد و در نهایت راه تکامل و پیشرفت مورد نظر دین را مسدود می کند. | پدیده ی غلو موجب ترسیم چهره ای آلوده و [[تحریف]] شده از [[دین]] و [[مذهب]] شده و اصل آن را زیر سؤال می برد و در نهایت راه تکامل و پیشرفت مورد نظر دین را مسدود می کند. | ||
از این رو | از این رو [[ائمه|امامان]] [[مذهب شیعه|شیعه]] به طور جدی با جریان غلو مبارزه کرده و عقاید صحیح را بیان نموده اند. آنها با افشاگری درباره ی رؤسای غالیان و سرانجام صادر کردن فرمان قتل بعضی از آنانم تلاش عظیم و پرثمری را در راه نابودی و اضمحلال این پدیده انجام داده اند؛ به گونه ای که نظیر این تلاش را از سوی آنان در برخورد با هیچ یک از [[مذاهب]] دیگر اسلامی و حتی ادیان غیر اسلامی سراغ نداریم. | ||
=غلاة (غالیان)= | =غلاة (غالیان)= | ||
در اصطلاح به افراد و گروه هایی می گویند که اعتقاد به [[اولوهیت]] [[امام علی(ع)]] | در اصطلاح به افراد و گروه هایی می گویند که اعتقاد به [[اولوهیت]] [[امام علی(ع)]] <ref> المقالات و الفرق، ص۲۰؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۳</ref> و سایر ائمه (ع) <ref>اختیار معرفه الرجال، صص۴۸۰و۵۱۸و۵۵۵؛ الفرق بین الفرق، ص۲۲۳</ref> از جمله [[امام صادق(ع)]] <ref>المقالات و الفرق، ص۵۱و۵۳؛ فرق الشیعه، ص۴۳و۴۴</ref> پیدا کردند و یا قائل به [[نبوت]] آن ها شدند. <ref>الفرق بین الفرق، ص۲۲۵٫ البته باید توجه داشت که اندیشه های غالیانه فقط در مورد ائمه(ع) شیعه ابراز نشده است بلکه در میان سایر ادیان و نیز اهل سنت این گونه اندیشه ها در مورد رهبران شان وجود دارد. برای اطلاع بیشتر ر.ک. غالیان کاوشی در جریان ها و برایندها، نعمت الله صفری، فصل اول.</ref> یا ادعا می کردند که فرستاد و رسول خدای مورد ادعای خود هستند. <ref>مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۶۹</ref> | ||
این افراد قائل به [[تناسخ]] <ref> المقالات و الفرق، ص۵۸؛ الفرق بین الفرق، ص۲۲۱</ref> و [[حلول]] <ref>فرق الشیعه، ص۴۴؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۳</ref> بودند یعنی معتقد به انتقال [[ارواح]] از بدنی به بدن دیگر در این دنیا و حلول و تجلی [[روح خدا]] در بدن ائمه (ع) گشتند. همچنین اینان مسکل اباحی گری را در پیش گرفتند و به ارتکاب [[محرمات]] مثل ترک [[نماز]] و [[شرب خمر]] پرداخته و تنها شناخت [[امام]] را برای رستگاری کافی می دانستند. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۵۲۱؛ فرق الشیعه، ص۴۳؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۷۵و۷۸</ref> | این افراد قائل به [[تناسخ]] <ref> المقالات و الفرق، ص۵۸؛ الفرق بین الفرق، ص۲۲۱</ref> و [[حلول]] <ref>فرق الشیعه، ص۴۴؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۳</ref> بودند یعنی معتقد به انتقال [[ارواح]] از بدنی به بدن دیگر در این دنیا و حلول و تجلی [[روح خدا]] در بدن ائمه (ع) گشتند. همچنین اینان مسکل اباحی گری را در پیش گرفتند و به ارتکاب [[محرمات]] مثل ترک [[نماز]] و [[شرب خمر]] پرداخته و تنها شناخت [[امام]] را برای رستگاری کافی می دانستند. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۵۲۱؛ فرق الشیعه، ص۴۳؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۷۵و۷۸</ref> | ||
این گروه از غالیان افراطی در دوران خود گاهی به عنوان [[طیاره]] (پرواز کننده) خوانده می شدند. <ref>اختیار معرفه الرجال، صص۳۲۴و۳۲۶و۴۰۷؛ رجال طوسی، ص۴۹۹</ref> به این معنی که اینان خیلی از راه حق منحرف شده و به مسیر گمراهی و ضلالت پریده اند. در | این گروه از غالیان افراطی در دوران خود گاهی به عنوان [[طیاره]] (پرواز کننده) خوانده می شدند. <ref>اختیار معرفه الرجال، صص۳۲۴و۳۲۶و۴۰۷؛ رجال طوسی، ص۴۹۹</ref> به این معنی که اینان خیلی از راه حق منحرف شده و به مسیر گمراهی و ضلالت پریده اند. در کتب رجالی نیز این افراد با عباراتی نظیر غالی المذهب <ref>رجال ابن غضائری، ص۵۶و۸۹</ref> و فاسد الروایه[11] یا فاسد الروایه و الدین[12] معرفی و شده اند. | ||
=فعالیت ها و اقدامات غلاة (غالیان)= | =فعالیت ها و اقدامات غلاة (غالیان)= | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
==جعل روایات با سند صحیح و نسبت دادن آن ها به ائمه(ع)== | ==جعل روایات با سند صحیح و نسبت دادن آن ها به ائمه(ع)== | ||
یکی از خطرناک ترین و مصیبت بارترین اقدامات آنان جعل [[روایات]] با مضامین | یکی از خطرناک ترین و مصیبت بارترین اقدامات آنان جعل [[روایات]] با مضامین کفرآمیز و الحادی بود که این روایات را با سند درست و معتبر به یکی از [[معصومین (ع)]] نسبت می دادند تا با مقاصد شوم خود دست یابند. در گستردگی این اقدام آن ها همین بس که [[زراره بن اعین]] یکی از بزرگترین دانشمندان شیعه و از [[اصحاب]] [[امام باقر (ع)]] و امام صادق (ع) آرزو می کرد که بتواند آتشی فراهم آورد و تمام [[احادیث]] شیعه را بسوزاند <ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۵۲٫ امام صادق(علیه السلام) در مورد ایشان فرمودند: اگر زراره نبود احادیث پدرم از بین می رفت. تاریخ حدیث، ص۱۰۲</ref> که نشان از نفوذ فراوان این روایات جعلی در کتب [[حدیث]] داشت. | ||
[[هشام بن حکم]] از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: [[مغیره بن سعید]] <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۲۲۸ ـ ۲۲۳</ref> (یکی از غالیان [[ملحد]]) تعمداً به پدرم مطالب | [[هشام بن حکم]] از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: [[مغیره بن سعید]] <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۲۲۸ ـ ۲۲۳</ref> (یکی از غالیان [[ملحد]]) تعمداً به پدرم مطالب دروغ نسبت می داد. یاران او در بین اصحاب پدرم نفوذ می کردند و کتاب های حدیث آن ها را به عنوان امانت قرض می گرفتند و به مغیره بن سعید می دادند او هم مطالب کفرآمیزی به پدرم نسبت می داد و در آن کتاب ها ثبت می کرد. | ||
سپس آن ها را به یاران خود می داد و به آنان امر می کرد که آن مطالب را در میان [[شیعیان]] تبلیغ کنند. پس هرچه از مطالب غلو آمیز در کتب اصحاب پدرم دیده می شود همه از جعلیات مغیره بن سعید است. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۲۲۵</ref> | سپس آن ها را به یاران خود می داد و به آنان امر می کرد که آن مطالب را در میان [[شیعیان]] تبلیغ کنند. پس هرچه از مطالب غلو آمیز در کتب اصحاب پدرم دیده می شود همه از جعلیات مغیره بن سعید است. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۲۲۵</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==جعل روایات در قدح یاران صدیق ائمه (ع)== | ==جعل روایات در قدح یاران صدیق ائمه (ع)== | ||
از دیگر اقدامات آنان ساختن روایاتی در مذمت اصحاب وفادار ائمه (ع) و نفی افکار آنان بود مثلاً روایاتی در قدح زراره بن اعین ساختند <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۱۴۸٫ و ص۴۹۵و۵۳۸ </ref> کسی که از اصحاب [[اجماع]] | از دیگر اقدامات آنان ساختن روایاتی در مذمت اصحاب وفادار ائمه (ع) و نفی افکار آنان بود مثلاً روایاتی در قدح زراره بن اعین ساختند <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۱۴۸٫ و ص۴۹۵و۵۳۸ </ref> کسی که از اصحاب [[اجماع]] <ref> اختیار معرفه الرجال، ص۲۳۸</ref> و به قول امام صادق(ع) از مصادیق «السابقون السابقون اولئک المقربون» <ref>آیه 10 سوره واقعه</ref> می باشد. اختیار معرفه الرجال، ص۲۲۴ زراره از جمله کسانی بود که یاران امام صادق (ع) اصحاب ابوالخطاب را به وسیله دشمنی با او می شناختند. <ref> اختیار معرفه الرجال، ص۱۳۶</ref> | ||
در موردی دیگر غالیان جمعیت فراوانی از شیعیان را که در تشییع جنازه [[عبدالله بن ابی یعفور]] شرکت داشتند از زبان امام صادق (ع) مرجئه شیعه قلمداد کردند. <ref> اختیار معرفه الرجال، ص۱۳۸</ref> عبدالله بن ابی یعفور شخصی نزدیک به امام صادق (ع) بود که تاییدات بی نظیری را از سوی ایشان دارد <ref> اختیار معرفه الرجال، ص۲۴۹</ref> و به شدت با افکار و اندیشه های غالیانه مخالفت می کرد. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۲۴۷</ref> | در موردی دیگر غالیان جمعیت فراوانی از شیعیان را که در تشییع جنازه [[عبدالله بن ابی یعفور]] شرکت داشتند از زبان امام صادق (ع) مرجئه شیعه قلمداد کردند. <ref> اختیار معرفه الرجال، ص۱۳۸</ref> عبدالله بن ابی یعفور شخصی نزدیک به امام صادق (ع) بود که تاییدات بی نظیری را از سوی ایشان دارد <ref> اختیار معرفه الرجال، ص۲۴۹</ref> و به شدت با افکار و اندیشه های غالیانه مخالفت می کرد. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۲۴۷</ref> | ||
[[مرجئه]] فرقه ای بودند و یا بهتر بگوییم اندیشه ای بود که توسط [[بنی امیه]] | [[مرجئه]] فرقه ای بودند و یا بهتر بگوییم اندیشه ای بود که توسط [[بنی امیه]] ایجاد شد و باعث تقویت نظامشان می شد. این اندیشه در میان [[اهل سنت]] رواج یافت. اینان معتقد بودند که معصیت به ایمان ضربه نمی زند و [[عصمت]] از لوازم ضروری [[امامت]] نیست. <ref>تاریخ شیعه و فرقه های اسلام، ص۴۲و۴۳</ref> غالیان با نسبت دادن اندیشه های مرجئه به تشییع کنندگان جنازه ابن ابی یعفور در حقیقت در صدد ضربه زدن به شخص او و اندیشه های معتدلش بودند که در آن زمان طرفداران فراوانی داشت. | ||
به طور کلی غالیان مخالفین خود، شیعیان و کسانی که صفات فوق بشری برای ائمه (ع) قائل نمی شدند را مقصره <ref>المقالات و الفرق، ص۵۸و۶۱</ref> می خواندند یعنی این که اینان در شناخت حقیقت امام(ع) و فضایل او دچار تقصیر شده اند و از درک کنه آن عاجز مانده اند که توهینی به خیل عظیم شیعیان محسوب می شد. و این گونه خود و پیروان نظرات شان را در راه صحیح و واقعی معرفی می کردند. | به طور کلی غالیان مخالفین خود، شیعیان و کسانی که صفات فوق بشری برای ائمه (ع) قائل نمی شدند را مقصره <ref>المقالات و الفرق، ص۵۸و۶۱</ref> می خواندند یعنی این که اینان در شناخت حقیقت امام(ع) و فضایل او دچار تقصیر شده اند و از درک کنه آن عاجز مانده اند که توهینی به خیل عظیم شیعیان محسوب می شد. و این گونه خود و پیروان نظرات شان را در راه صحیح و واقعی معرفی می کردند. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
=نتایج فعالیت غلاة (غالیان) و عکس العمل جامعه اسلامی= | =نتایج فعالیت غلاة (غالیان) و عکس العمل جامعه اسلامی= | ||
فعالیت این | فعالیت این جریانات انحرافی اثرات بسیار مخربی در اجتماع بر جای گذاشت و باعث شد که ذهنیت بدی در جامعه نسبت به شیعیان ایجاد شود. | ||
فعالیت مخرب آن ها به حدی بود که امام صادق(ع) در مورد آن فرمود: این وقایع ضررش برای [[اسلام]] و [[مسلمین]] از ضرر قتل [[امام حسین(ع)]] | فعالیت مخرب آن ها به حدی بود که امام صادق(ع) در مورد آن فرمود: این وقایع ضررش برای [[اسلام]] و [[مسلمین]] از ضرر قتل [[امام حسین(ع)]] به وسیله [[یزید]] <ref>ر.ک:مقاله یزید</ref> بیشتر است. زیرا این مصائب از جانب گروهی است که دوستی ما را به خود بسته اند و پندارند [[موالات]] ما را در دین خود گرفته اند و به امامت ما عقیده دارند. سپس می فرمایند: اصولاً این گونه افراد شیعه ما نیستند. <ref>اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۷، ص۴۵۶</ref> | ||
البته احتمال بسیار زیادی وجود دارد که این جریانات به وسیله بعضی محافل سیاسی وابسته به حکومت، مخفیانه حمایت و تأیید می شدند تا از سویی هم ذهنیت مردم را نسبت به ائمه (ع) و عموم شیعیان بدبین سازند و هم ائمه (ع) و جامعه شیعه را دچار یک معضل درون گروهی کرده، تا ائمه (ع) و یارانشان به جای نشر و ترویج معارف اصیل دینی در اجتماع، وقت و همت شان را مصروف دفع اعتقادات باطل آن ها کنند که نشانه هایی نیز از این نوع روابط موجود است. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۵۲۱و۵۵۴</ref> | البته احتمال بسیار زیادی وجود دارد که این جریانات به وسیله بعضی محافل سیاسی وابسته به حکومت، مخفیانه حمایت و تأیید می شدند تا از سویی هم ذهنیت مردم را نسبت به ائمه (ع) و عموم شیعیان بدبین سازند و هم ائمه (ع) و جامعه شیعه را دچار یک معضل درون گروهی کرده، تا ائمه (ع) و یارانشان به جای نشر و ترویج معارف اصیل دینی در اجتماع، وقت و همت شان را مصروف دفع اعتقادات باطل آن ها کنند که نشانه هایی نیز از این نوع روابط موجود است. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۵۲۱و۵۵۴</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در حدیثی هم امام رضا(ع) می فرمایند که مخالفین ما احادیثی در فضل ما جعل کرده اند که برخی شامل غلو در حق ما و در برخی دیگر تصریح به بدی دشمنان ما شده است …. و اگر مردم احادیث غلوآمیز را بشنوند شیعیان ما را [[تکفیر]] می کنند و اگر بدی های دشمنان ما را بشنوند ما را صراحتاً دشنام می دهند. <ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۴</ref> | در حدیثی هم امام رضا(ع) می فرمایند که مخالفین ما احادیثی در فضل ما جعل کرده اند که برخی شامل غلو در حق ما و در برخی دیگر تصریح به بدی دشمنان ما شده است …. و اگر مردم احادیث غلوآمیز را بشنوند شیعیان ما را [[تکفیر]] می کنند و اگر بدی های دشمنان ما را بشنوند ما را صراحتاً دشنام می دهند. <ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۴</ref> | ||
و در حدیث دیگری امام صادق(ع) می فرمایند: ما [[اهل بیت]] | و در حدیث دیگری امام صادق(ع) می فرمایند: ما [[اهل بیت]] (ع) راستگو هستیم اما همیشه هستند کسانی که بر ما دروغ می بندند و به واسطه دروغ آن ها وثاقت ما نزد مردم از بین می رود. <ref>اختیار معرفه الرجال، ص۳۵۰</ref> | ||
=غالیان عصر ما= | =غالیان عصر ما= | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
اهل حق خود به دو فرقه ی [[چهل تنان]] و [[هفت تنان]] تقسیم می شوند. به عقیده ی آنان چهل تنان و هفت تنان از جمله موجودان پاک و نورانی و از یاران [[خدا]] می باشند که قبل از خلقت حضرت [[آدم]]<ref>ر.ک:مقاله آدم</ref> (ع) و سایر موجودات آفریده شده اند و پس از آن که با خدا عهد و پیمان بسته اند که بشر در دنیا از راه حق منحرف نشود بنا به خواهش آنان خداوند [[آدم (ع)]] را آفرید. <ref>سرسپردگان، تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم اهل حق (یارسان)، سید محمد علی خواجه الدین، ص3-7، نشر کتابخانه ی منوچهری، چنانچه در مقدمه ی کتاب مزبور آمده مؤلف آن را از منابع معتبر اهل حق جمع آوری کرده است.</ref> | اهل حق خود به دو فرقه ی [[چهل تنان]] و [[هفت تنان]] تقسیم می شوند. به عقیده ی آنان چهل تنان و هفت تنان از جمله موجودان پاک و نورانی و از یاران [[خدا]] می باشند که قبل از خلقت حضرت [[آدم]]<ref>ر.ک:مقاله آدم</ref> (ع) و سایر موجودات آفریده شده اند و پس از آن که با خدا عهد و پیمان بسته اند که بشر در دنیا از راه حق منحرف نشود بنا به خواهش آنان خداوند [[آدم (ع)]] را آفرید. <ref>سرسپردگان، تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم اهل حق (یارسان)، سید محمد علی خواجه الدین، ص3-7، نشر کتابخانه ی منوچهری، چنانچه در مقدمه ی کتاب مزبور آمده مؤلف آن را از منابع معتبر اهل حق جمع آوری کرده است.</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |