۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''سهل بن عبدالله تستری''' (د ۲۸۳ یا ۲۸۶ق) نیز از صوفیان برجسته بود که بر [[اجتهاد]] و مجاهدت نفس، رعایت سنت، و خاموشی و خلوتگزینی تأکید میکرد. وی در گفتههای خود از نور محمدی سخن به میان میآورد و بر آن باور | '''سهل بن عبدالله تستری''' (د ۲۸۳ یا ۲۸۶ق) نیز از [[تصوف|صوفیان]] برجسته بود که بر [[اجتهاد]] و مجاهدت نفس، رعایت سنت، و خاموشی و خلوتگزینی تأکید میکرد. وی در گفتههای خود از نور محمدی (ص) سخن به میان میآورد و بر آن باور بود که خداوند آفرینش اشیا را به وجود او آغاز کرد. از تستری تفسیری بر جای مانده است که یکی از تفاسیر عرفانی مهم و قدیمی [[قرآن]] به شمار میرود. او در این تفسیر از تأویلات عرفانی برای درک آیات قرآنی استفاده کرده است. | ||
=تولد= | =تولد= | ||
حوادث زندگی سهل بهطور دقیق روشن نیست.وی در ۲۰۳ در تستر ( شوشتر ) بهدنیا آمد. | حوادث زندگی سهل بهطور دقیق روشن نیست. وی در ۲۰۳ در تستر ( شوشتر ) بهدنیا آمد. | ||
=تابعیت= | =تابعیت= | ||
با اینکه بیشتر ساکنان تستر نژاد عربی داشتند و اقوالی که از سهل باقیمانده نیز به زبان عربی است، ولی او در اصل ایرانی بود، زیرا براساس منابع اصلی [[تصوف]] | با اینکه بیشتر ساکنان تستر نژاد عربی داشتند و اقوالی که از سهل باقیمانده نیز به زبان عربی است، ولی او در اصل ایرانی بود، زیرا براساس منابع اصلی [[تصوف]] تستری برای خطاب اشخاص از عبارت فارسی «یا دوست» استفاده میکرد و در خلوت با حیوانات به فارسی سخن میگفت. [۱][۲] | ||
=شروع تحصیل= | =شروع تحصیل= | ||
او در شش هفت سالگی قرآن را از حفظ کرد و نزد داییاش محمد بن | او در شش هفت سالگی قرآن را از حفظ کرد و نزد داییاش محمد بن سوّار که از مشایخ [[بصره]] بود تعلیم دید و با تصوف آشنا شد. محمد بن سوار اولین شیخی بود که به سهل خرقه پوشاند و ذکر «اللّه شاهدی» را به او داد. در ۲۱۶ تستری عازم بصره شد تا برای مسائل نظری خود پاسخی بیابد اما علمای بصره نتوانستند پاسخگوی مسائل وی باشند. وی سپس به عبّادان (آبادان) رفت و در رباطی با شیخی به نام ابوحبیب حمزة بن عبداللّه عبّادانی دیدار کرد و پاسخ سؤالات خود را نزد او یافت. در همان ایامِ سکونت در عبّادان بود که تجربهای عرفانی از سر گذراند و به گفتۀ خودش اسم اعظم خداوند (اللّه) را با نور سبز از شرق تا غرب بر پهنه آسمان دید. [۳][۴][۵] | ||
=دیدار با ذالنون مصری= | =دیدار با ذالنون مصری= | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
=نظر تستری درباره تمسک به قرآن= | =نظر تستری درباره تمسک به قرآن= | ||
به نظر تستری مؤمنان با تمسک به قرآن و پیروی از [[سنّت]] [[پیامبر]] | به نظر تستری مؤمنان با تمسک به قرآن و پیروی از [[سنّت]] [[پیامبر]] به درک وجود لایتناهی میرسند و از این طریق برای سرّ نفس آنان «نورالیقین» حاصل میشود. [۴۹][۵۰] | ||
=درجات نورالیقین از دیدگاه تستری= | =درجات نورالیقین از دیدگاه تستری= | ||
تستری نورالیقین را دارای سه درجه «مکاشفه، معاینه و مشاهده» دانسته و برای توضیح آن به احوال سه تن از پیامبران اشاره کرده است.به نظر | تستری نورالیقین را دارای سه درجه «مکاشفه، معاینه و مشاهده» دانسته و برای توضیح آن به احوال سه تن از پیامبران اشاره کرده است.به نظر وی [[موسی|موسی علیهالسلام]] در کوه طور فقط به مکاشفه رسید و [[ابراهیم|ابراهیم علیهالسلام]] آنجا که از خدا اطمینان قلب خواست، فقط به معاینه رسید.اما [[پیامبر اسلام]]، ضمن آنکه در ازل، هزاران هزار سال خدا را عبادت کرد و به هر سه درجه یقین دست یافت، در شب [[معراج]] نیز خداوند را «مشاهده» کرد. [۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵] | ||
=راه رستگاری مؤمنان= | =راه رستگاری مؤمنان= |