confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. <ref>حسن منتظری، آشنایی با نهج البلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه</ref> | این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. <ref>حسن منتظری، آشنایی با نهج البلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه</ref> | ||
=مؤلف نهج البلاغه= | |||
مؤلف نهج البلاغه [[ابوالحسن محمد بن حسین موسوی]] معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به [[امام هفتم]] [[موسی بن جعفر (ع)]] و از سوی مادر با شش واسطه به [[امام چهارم]] [[حضرت علی بن الحسین (ع)]] می رسید. <ref>ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل الثعالبى، يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقيق مفيد محمد قميحه، الطبعه الثانيه، دارالكتب العلميه، بيروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال الدين احمد بن على الحسينى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احياء التراث، دار مكتبه الحياه، بيروت، ص 236</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به [[ذی الحسبین]] و شریف رضی ملقب نمود. <ref>ابوبكر احمد بن على الخطيب البغدادى، تاريخ بغداد أو مدينه السلام، دارالكتب العلميه، بيروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاريخ الامم و الملوك، دراسة و تحقيق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعيم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلميه، بيروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، البدايه و النهايه، تحقيق على شيرى، الطبعه الاولى، دار احياء التراث العربى، بيروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلاميه، بيروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاريخ الادب العربى، نقله الى العربيه عبدالحليم النجار، الطبعه الثانيه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref> | |||
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش سید مرتضی به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در عرصه های مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت. | |||
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به [[امور شرعی]]، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابو اسحاق صابی <ref>ابو اسحاق ابراهيم بن هلال حرانى از اديبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نويسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عميد آوردهاند. ابو اسحاق بر آيين صابئين (پيروان حضرت يحيى) بود و بر آيين خود تعصب مىورزيد. ر. ك: محمد بن اسحاق النديم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ يتيمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب الدين ابو عبدالله ياقوت الحموى، معجم الادباء، دار احياء التراث العربى، بيروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدين ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفيات الاعيان و انباء ابناء الزمان، تحقيق احسان عباس، دار الثقافه، بيروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطيعه الحيدريه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانيه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> [[غیر مسلمان]] رابطه ای صمیمی داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى (الشريف الرضى)، ديوان الشريف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان [[پیامبر]]، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref> | |||
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره او چنین می نویسد: | |||
او اینک نابغه دوران، و نجیب ترین بزرگان عراق، و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره ای وافر از تمام خوبیها و نیکوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته اند، چه گذشتگان و چه معاصران. و اگر بگویم او سرآمد شاعران قریش است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت. <ref>يتيمه الدهر، ج 3، ص 155</ref> | |||
سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی رغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و [[امارت حج]] و نظارت دیوان مظالم، <ref>يتيمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237</ref> در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج البلاغه مهمترین و برجسته ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمی رسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است. | |||
=پانویس= | =پانویس= |