۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
اما اصطلاح ديگري نيز براي فلسفه وجود دارد كه برابر اين اصطلاح فلسفه تعريف خاصي ميتواند داشته باشد لذا براساس اين اصطلاح در تعريف فلسفه گفتهاند: فلسفه عبارت از علم و شناخت موجود از آن جهت كه موجود است نه از آن جهت كه تعيّن خاصي دارد مثلاً جسم است، انسان يا گياه است و مانند آن، بنابراين به طور خلاصه فلسفه به آن دانشي گفته ميشود كه درباره هستي با قطع نظر از مصادق آن بحث مي كند. | اما اصطلاح ديگري نيز براي فلسفه وجود دارد كه برابر اين اصطلاح فلسفه تعريف خاصي ميتواند داشته باشد لذا براساس اين اصطلاح در تعريف فلسفه گفتهاند: فلسفه عبارت از علم و شناخت موجود از آن جهت كه موجود است نه از آن جهت كه تعيّن خاصي دارد مثلاً جسم است، انسان يا گياه است و مانند آن، بنابراين به طور خلاصه فلسفه به آن دانشي گفته ميشود كه درباره هستي با قطع نظر از مصادق آن بحث مي كند. | ||
به عبارت ديگر فلسفه آن علمي است كه درباره كليترين مسايل هستي كه مربوط به هيچ موضوع خاصي نيست و به همه موضوعات هم مربوط است بحث ميكند و همه هستي را به عنوان يك موضوع در نظر گرفته و درباره آن بحث ميكند. | به عبارت ديگر فلسفه آن علمي است كه درباره كليترين مسايل هستي كه مربوط به هيچ موضوع خاصي نيست و به همه موضوعات هم مربوط است بحث ميكند و همه هستي را به عنوان يك موضوع در نظر گرفته و درباره آن بحث ميكند.<ref>مطهري، مرتضي، آشنائي با علوم اسلامي، بخش فلسفه، ص 13، نشر صدرا؛ صدر المتأهلين، اسفار، ج 1، ص 28، با تصحيح و تعليقه حسن زاده آملي، نشر وزارت ارشاد اسلامي، 1414 ق؛ علامه طباطبائي، سيد محمد حسين، بداية الحكمة، ص 6، نشر مؤسسه الاسلامي، قم، سال 1364 ش؛ جوادي آملي، عبدالله، رحيق مختوم (بخش يكم از اول اسفار)، ص 120، نشر مركز اسراء، قم، چاپ اول، سال 1375 ش.</ref> | ||
=موضوع= | =موضوع= |