۲۲٬۰۱۱
ویرایش
(تغیر متن) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=آیات= | =آیات= | ||
خدای متعال در آیاتی از قرآن در مورد حبط اعمال فرموده است: | خدای متعال در آیاتی از قرآن در مورد حبط اعمال فرموده است: | ||
1.«لئن اشرکت لیحبطن عملک، و لتکونن من الخاسرین؛اگر شرک بورزی بطور مسلم عملت حبط می شود و از زیانکاران خواهی بود.» <ref>سوره زمر:65</ref>. | |||
2.نیز فرموده: «ان الذین کفروا... ، و سیحبط اعمالهم، یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول، و لا تبطلوا اعمالکم ؛به درستی کسانی که کافر شدند ...و به زودی اعمالشان حبط می شود، ای کسانی که ایمان آورده اید شما خدا و رسول را اطاعت کنید، و زنهار که اعمال خود را باطل نکنید.» <ref>سوره محمد:33.</ref> | |||
و ذیل همین آیه که می فرماید:زنهار مواظب باشید عملتان باطل نگردد، دلالت دارد بر اینکه حبط به معنای بطلان عمل است. | |||
3.همچنانکه از آیه«و حبط ما صنعوا فیها، و باطل ما کانوا یعملون؛آنچه در دنیا کردند بی نتیجه شد، و آنچه کردند باطل گشت.»<ref>سوره هود:16.</ref>. | |||
4. در جای دیگر میفرماید:«و قدمنا الی ما عملوا من عمل، فجعلناه هباء منثورا؛و ما به آنچه کردند پرداختیم، و تمامی اعمالشان را به باد فنا دادیم.»<ref>سوره فرقان:23.</ref>. | |||
=چگونگی حبط عمل= | =چگونگی حبط عمل= | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مراد از اعمالی که حبط می شود، مطلق کارهائی است که انسان به منظور تامین سعادت زندگی خود انجام می دهد، نه خصوص اعمال عبادتی و کارهائی که نیت قربت لازم دارد و مرتد، آنها را در حال ایمان، و قبل از برگشتن به سوی کفر انجام داده است. در زیر، دلایل این سخن را مورد بررسی قرار می دهیم: | مراد از اعمالی که حبط می شود، مطلق کارهائی است که انسان به منظور تامین سعادت زندگی خود انجام می دهد، نه خصوص اعمال عبادتی و کارهائی که نیت قربت لازم دارد و مرتد، آنها را در حال ایمان، و قبل از برگشتن به سوی کفر انجام داده است. در زیر، دلایل این سخن را مورد بررسی قرار می دهیم: | ||
الف)از آنجا که قلب کافر و دلش به امر ثابتی که همان خدای سبحان است بستگی ندارد، تا وقتی به نعمتی می رسد نعمت را از ناحیه او بداند، و خرسند گردد، و چون به مصیبتی می رسد آن را نیز از ناحیه خدا بداند، و دلش تسلی یابد، و نیز در هنگام حاجت دست به درگاه او دراز کند، به خلاف مؤمن که در همه این مراحل زندگی دلش به جائی بستگی دارد. خدای تعالی در مقایسه ای بین کافر و مومن، می فرماید: «او من کان میتا فاحییناه، و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس، کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها» | الف)از آنجا که قلب کافر و دلش به امر ثابتی که همان خدای سبحان است بستگی ندارد، تا وقتی به نعمتی می رسد نعمت را از ناحیه او بداند، و خرسند گردد، و چون به مصیبتی می رسد آن را نیز از ناحیه خدا بداند، و دلش تسلی یابد، و نیز در هنگام حاجت دست به درگاه او دراز کند، به خلاف مؤمن که در همه این مراحل زندگی دلش به جائی بستگی دارد. خدای تعالی در مقایسه ای بین کافر و مومن، می فرماید: «او من کان میتا فاحییناه، و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس، کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها»<ref>سوره انعام:122.</ref>. | ||
و مؤمن را در زندگی دنیا نیز دارای نور و حیات خوانده و کافر را مرده و بی نور، و نظیر آن آیه: «فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی، و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا، و نحشره یوم القیمة اعمی؛زندگی کافر و معیشتش در دنیا نیز تنگ و خسته کننده است و در قیامت او را کور محشور می کنیم.» | و مؤمن را در زندگی دنیا نیز دارای نور و حیات خوانده و کافر را مرده و بی نور، و نظیر آن آیه: «فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی، و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا، و نحشره یوم القیمة اعمی؛زندگی کافر و معیشتش در دنیا نیز تنگ و خسته کننده است و در قیامت او را کور محشور می کنیم.» <ref>سوره طه:124.</ref>. | ||
که از راه مقابله می فهمیم زندگی مؤمن و معیشتش فراخ و وسیع و قرین با سعادت است.و همه این مطالب و علت سعادت و شقاوت را در یک جمله کوتاه جمع کرده و فرموده:«ذلک بان الله مولی الذین آمنوا، و ان الکافرین لا مولی لهم» | که از راه مقابله می فهمیم زندگی مؤمن و معیشتش فراخ و وسیع و قرین با سعادت است.و همه این مطالب و علت سعادت و شقاوت را در یک جمله کوتاه جمع کرده و فرموده:«ذلک بان الله مولی الذین آمنوا، و ان الکافرین لا مولی لهم» <ref>سوره محمد:11.</ref>. | ||
ب)علاوه بر دلیل گذشته، دلیل دیگری که می رساند مراد از عمل، مطلق عمل است، نه تنها عبادت، این است که دیدید حبط را به کفار و منافقین هم نسبت داده، با اینکه کفار عبادتی ندارند، و در این باره فرموده: «یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم، و الذین کفروا فتعسا لهم و اضل اعمالهم، ذلک بانهم کرهوا ما انزل الله، فاحبط اعمالهم» | ب)علاوه بر دلیل گذشته، دلیل دیگری که می رساند مراد از عمل، مطلق عمل است، نه تنها عبادت، این است که دیدید حبط را به کفار و منافقین هم نسبت داده، با اینکه کفار عبادتی ندارند، و در این باره فرموده: «یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم، و الذین کفروا فتعسا لهم و اضل اعمالهم، ذلک بانهم کرهوا ما انزل الله، فاحبط اعمالهم» | ||
خط ۹۹: | خط ۹۸: | ||
و نیز فرموده: «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم؛اگر از کبیره های گناهانی که از آنها نهی می شوید دوری کنید بدیهایتان را از شما محو می کنیم.» | و نیز فرموده: «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم؛اگر از کبیره های گناهانی که از آنها نهی می شوید دوری کنید بدیهایتان را از شما محو می کنیم.» | ||
[۱۵] | [۱۵] | ||
بلکه بعضی از اعمال گناه را مبدل به حسنه می کند، همچنانکه فرمود:«الا من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات؛مگر کسی که توبه کند، و ایمان آورده عمل صالح انجام دهد، اینان همانهایند که خدا گناهانشان را مبدل به حسنات می کند» | |||
[۱۶] | [۱۶] | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۲: | ||
ثانیا: در مساله حبط شدن به وسیله کفر و امثال آن، حق این است که حبط هم نظیر استحقاق اجر است، که به مجرد ارتکاب گناه می آید، ولی همواره در معرض دگرگونی هست تا روزی که صاحبش بمیرد، آن وقت یک طرفی می شود. | ثانیا: در مساله حبط شدن به وسیله کفر و امثال آن، حق این است که حبط هم نظیر استحقاق اجر است، که به مجرد ارتکاب گناه می آید، ولی همواره در معرض دگرگونی هست تا روزی که صاحبش بمیرد، آن وقت یک طرفی می شود. | ||
ثالثا: حبط همانطور که در اعمال اخروی هست در اعمال دنیوی هم جریان می یابد. | ثالثا: حبط همانطور که در اعمال اخروی هست در اعمال دنیوی هم جریان می یابد. | ||
رابعا: فرض تحابط یعنی حبط طرفینی در اعمال، و اینکه یک عمل عمل دیگر را حبط کند، و دومی هم اولی را حبط کند، فرضیه ای است باطل، به خلاف تکفیر و امثال آن. | رابعا: فرض تحابط یعنی حبط طرفینی در اعمال، و اینکه یک عمل عمل دیگر را حبط کند، و دومی هم اولی را حبط کند، فرضیه ای است باطل، به خلاف تکفیر و امثال آن.<br> | ||
= پانویس = | |||
۸. ↑ محمد/سوره۴۷، آیه۹. | ۸. ↑ محمد/سوره۴۷، آیه۹. | ||