۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=مقاله نظریه هم فرهنگی و گروه های هم فرهنگ= | =مقاله نظریه هم فرهنگی و گروه های هم فرهنگ= | ||
دکتر حسن بشیر رئیس دانشکده ارتباطات [[دانشگاه امام صادق(ع)]] طی مقاله ای با عنوان نظریه هم فرهنگی و گروه های هم فرهنگ: مطالعه مناسبات [[مسلمانان]] در [[ | دکتر حسن بشیر رئیس دانشکده ارتباطات [[دانشگاه امام صادق(ع)]] طی مقاله ای با عنوان نظریه هم فرهنگی و گروه های هم فرهنگ: مطالعه مناسبات [[مسلمانان]] در [[آمریکا|آمریکا]]،یکی از واقعیت های دنیای امروز حضور [[اسلام]] در نقاط گوناگون جهان را مورد واکاوی قرار داده است ؛ موضوعی که نه تنها [[مسلمانان]] بلکه پیروان سایر ادیان نیز روز به روز بیشتر نسبت به آن آگاهی پیدا می کنند. | ||
بر این اساس اقلیت مسلمان در آمریکا نیز مانند سایر نقاط جهان شکل گرفته و در تعامل و یا حتی تقابل با اکثریت غالب قرار می گیرد. در میان نظریه پردازان ارتباطات میان فرهنگی، مارک اورب و ریجینا اسپلر به بررسی چنین تعامل یا تقابلی در نظریه «هم فرهنگی» می پردازند. لذا می توان با رویکردی پدیدار شناسانه و مبتنی بر نظریه «گروه خاموش» و نظریه «نقطه نظر» رفتار کنشگران مسلمان را به عنوان گروه هم فرهنگ در برابر گروه سلطه که از لحاظ سلسله مراتب هویتی در موقعیت بالاتری قرار دارند، مورد بررسی قرار داد. در چنین وضعیتی مسلمانان آمریکایی، استراتژی های خاصی برای ایجاد ارتباط با یکدیگر و نیز با ساختار غالب ایجاد می کنند که این امر بر اساس تجربیات و مصاحبه های عمیق به عمل آمده از آنان، گاه به شکل انزوا و قطع رابطه با گروه سلطه، گاه به شکل تعامل پایاپای با آنان و گاه به صورت انطباق کامل با ساختار غالب معنا می یابد.<ref>[https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=93692 پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی]</ref> | بر این اساس اقلیت مسلمان در آمریکا نیز مانند سایر نقاط جهان شکل گرفته و در تعامل و یا حتی تقابل با اکثریت غالب قرار می گیرد. در میان نظریه پردازان ارتباطات میان فرهنگی، مارک اورب و ریجینا اسپلر به بررسی چنین تعامل یا تقابلی در نظریه «هم فرهنگی» می پردازند. لذا می توان با رویکردی پدیدار شناسانه و مبتنی بر نظریه «گروه خاموش» و نظریه «نقطه نظر» رفتار کنشگران مسلمان را به عنوان گروه هم فرهنگ در برابر گروه سلطه که از لحاظ سلسله مراتب هویتی در موقعیت بالاتری قرار دارند، مورد بررسی قرار داد. در چنین وضعیتی مسلمانان آمریکایی، استراتژی های خاصی برای ایجاد ارتباط با یکدیگر و نیز با ساختار غالب ایجاد می کنند که این امر بر اساس تجربیات و مصاحبه های عمیق به عمل آمده از آنان، گاه به شکل انزوا و قطع رابطه با گروه سلطه، گاه به شکل تعامل پایاپای با آنان و گاه به صورت انطباق کامل با ساختار غالب معنا می یابد.<ref>[https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=93692 پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی]</ref> |