۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
سوره بقره، آیه 124-131 • سوره بقره، آیه 258-260 • سوره آل عمران، آیه 95-97 • سوره نساء، آیه 125 • سوره انعام، آیه 74-90 • سوره انعام، آیه 161 • سوره هود، آیه 69-76 • سوره ابراهیم، آیه 35-41 • سوره نحل، آیه 120-122 • سوره مریم، آیه 41-50 • سوره انبیاء، آیه 51-73 • سوره حج، آیه 26-30 • سوره شعراء، آیه 69-89 • سوره عنکبوت، آیه26 • سوره عنکبوت، آیه 31و32 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره صافات، آیه 83-111 • سوره ص، آیه 45-46 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 28 • سوره ذاریات، آیه 24 تا 37 • سوره نجم، آیه 37 • سوره حدید، آیه 26 • سوره ممتحنه، آیه 4 • سوره اعلی، آیه 18-19 | سوره بقره، آیه 124-131 • سوره بقره، آیه 258-260 • سوره آل عمران، آیه 95-97 • سوره نساء، آیه 125 • سوره انعام، آیه 74-90 • سوره انعام، آیه 161 • سوره هود، آیه 69-76 • سوره ابراهیم، آیه 35-41 • سوره نحل، آیه 120-122 • سوره مریم، آیه 41-50 • سوره انبیاء، آیه 51-73 • سوره حج، آیه 26-30 • سوره شعراء، آیه 69-89 • سوره عنکبوت، آیه26 • سوره عنکبوت، آیه 31و32 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره صافات، آیه 83-111 • سوره ص، آیه 45-46 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 28 • سوره ذاریات، آیه 24 تا 37 • سوره نجم، آیه 37 • سوره حدید، آیه 26 • سوره ممتحنه، آیه 4 • سوره اعلی، آیه 18-19 | ||
آنچه از قرآن | آنچه از قرآن کریم درباره زندگی آن حضرت استفاده مى شود این است که: ابراهیم (ع) از اوان طفولیت تا وقتى که به حد تمیز رسیده در نهانگاهى دور از جامعه خود مى زیسته و پس از آن که به حد تمیز رسیده از نهانگاه خود به سوى قوم و جامعه اش بیرون شده و به پدر خود پیوسته است و دیده که پدرش و همه مردم بت مى پرستند و چون داراى فطرتى پاک بود و خداوند متعال هم با ارائه ملکوت تاییدش نموده و کارش را به جایى رسانده بود که تمامى اقوال و افعالش موافق با حق شده بود، این عمل را از قوم خود نپسندید و نتوانست ساکت بنشیند. | ||
لاجرم به احتجاج با پدر خود <ref> در تمام مواردى | لاجرم به احتجاج با پدر خود <ref> در تمام مواردى که نام پدر حضرت ابراهيم علیهالسلام برده شده است، مراد عموى ايشان است</ref> پرداخته او را از پرستش بت ها منع و به توحید خداى سبحان دعوت نمود، باشد که خداوند او را به راه راست خود هدایت نموده از ولایت شیطان دورش سازد. پدرش وقتى دید ابراهیم به هیچ وجه از پیشنهاد خود دست برنمى دارد، او را از خود طرد نمود و به [[سنگ سار]]کردنش تهدید نمود. | ||
ابراهیم (ع) در مقابل این تهدید و تشدید از در شفقت و مهربانى با وى تلطف | ابراهیم (ع) در مقابل این تهدید و تشدید از در شفقت و مهربانى با وى تلطف کرد و چون ابراهیم مردى خوشخلق و نرم زبان بود در پاسخ پدر نخست بر او سلام کرد و سپس وعده استغفارش داد و در آخر گفت: در صورتى که به راه خدا نیاید او و قومش را ترک گفته ولى به هیچ وجه پرستش خدا را ترک نخواهد کرد. <ref>سوره مريم، آيه 41-48</ref> | ||
از طرفى دیگر با قوم خود نیز به احتجاج پرداخته و درباره بت ها با آنان گفتگو | از طرفى دیگر با قوم خود نیز به احتجاج پرداخته و درباره بت ها با آنان گفتگو کرد. <ref>سوره انبياء، آيه 51-56 و سوره شعراء آيه 69-77 و سوره صافات آيه 83-87</ref> با اقوام دیگرى هم که ستاره و آفتاب و ماه را مى پرستیدند، احتجاج نمود تا این که آنان را نسبت به حق ملزم کرد و داستان انحرافش از کیش بت پرستى و ستاره پرستى در همه جا منتشر شد.<ref>سوره انعام، آيه 74-82</ref> | ||
روزى | روزى که مردم براى انجام مراسم دینى خود همه به خارج شهر رفته بودند. ابراهیم (ع) به عذر کسالت، از رفتن با آنان تخلف نمود و تنها در شهر ماند، وقتى شهر خلوت شد به بت خانه شهر درآمده و همه بت ها را خرد نمود و تنها [[بت]] بزرگ را گذاشت. وقتى مردم به شهر بازآمده و از داستان باخبر شدند در صدد جستجوى مرتکب آن برآمده سرانجام گفتند: این کار همان جوانى است که ابراهیم نام دارد. | ||
ناچار ابراهیم را در برابر چشم همه احضار نموده و او را استنطاق | ناچار ابراهیم را در برابر چشم همه احضار نموده و او را استنطاق کرده، پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کردى؟ ابراهیم (ع) گفت: شاید این کار را بت بزرگ کرده است و اگر قبول ندارید از خود او بپرسید تا اگر قدرت بر حرف زدن دارد بگوید چه کسى به بت ها را به این صورت درآورده. | ||
ابراهیم (ع) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (ع) مى دانست | ابراهیم (ع) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (ع) مى دانست که مردم درباره بت هاى خود قائل به حیات و نطق نیستند، ولیکن مى خواست با طرح این نقشه، زمینه اى بچیند که مردم را به اعتراف و اقرار بر بىشعورى و بىجانى بت ها وادار سازد، ولذا مردم پس از شنیدن جواب ابراهیم (ع) به فکر فرورفتند و به انحراف خود اقرار نمودند و با سرافکندگى گفتند: تو که مى دانى این بت ها قادر بر تکلم نیستند. | ||
ابراهیم (ع) | ابراهیم (ع) که غرضى جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بىدرنگ گفت: آیا خداى را گذاشته و این بت ها را که جماداتى بىجان و بىسود و زیانند مى پرستید؟ اف بر شما و بر آنچه مى پرستید، آیا راستى فکر نمى کنید؟ و چیزهایى را که خود به دست خودتان مى تراشید مى پرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟ | ||
مردم گفتند: باید او را بسوزانید و خدایان خود را یارى و حمایت | مردم گفتند: باید او را بسوزانید و خدایان خود را یارى و حمایت کنید. به همین منظور آتشخانه بزرگى ساخته و دوزخى از آتش افروخته و در این کار براى ارضاء خاطر خدایان همه تشریک مساعى نمودند و وقتى آتش شعله ور شد ابراهیم (ع) را در آتش افکندند، خداى متعال آتش را براى او خنک گردانید و او را در شکم آتش سالم نگه داشت و توطئه کفار را باطل نمود. <ref>سوره انبياء، آيه 56-70 و سوره صافات آيه 88-98</ref> | ||
ابراهیم (ع) در خلال این مدت با نمرود هم ملاقات نموده و او را نیز | ابراهیم (ع) در خلال این مدت با نمرود هم ملاقات نموده و او را نیز که ادعاى ربوبیت داشت مورد خطاب و احتجاج قرار داد و به وى گفت: پروردگار من آن کسى است که بندگان را زنده مى کند و مى میراند. نمرود از در مغالطه گفت: من نیز زنده مى کنم و مى میرانم، هر یک از اسیران و زندانیان را که بخواهم رها مى کنم و هر که را بخواهم به قتل مى رسانم. | ||
ابراهیم(ع) به بیان صریح ترین | ابراهیم(ع) به بیان صریح ترین که راه مغالطه را بر او مسدود کند، احتجاج نمود و گفت: خداى متعالى آن کسى است که آفتاب را از مشرق بیرون مى آورد، تو اگر راست مى گویى از این پس کارى کن که آفتاب از مغرب طلوع کند، در اینجا نمرود کافر مبهوت و سرگشته ماند. <ref>سوره بقره، آيه 258</ref> | ||
پس از آن | پس از آن که ابراهیم (ع) از آتش نجات یافت باز هدف خود را تعقیب نموده و شروع به دعوت به دین توحید نمود و عده کمى به وى ایمان آوردند. <ref>دليل بر ايمان گروهى از قوم ابراهيم (ع) اين آيه شريفه است: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ»؛ به تحقيق ابراهيم و کسانى که با وى همراه بودند براى شما مقتدايى نيکو بودند که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما بيزاريم. (سوره ممتحنه، آيه 4)</ref> قرآن کریم از آن جمله لوط و همسر ابراهیم (ع) را اسم مى برد. | ||
ابراهیم (ع) به دستور خداوند متعال به اتفاق همسرش و لوط و همراهان دیگر از پیروانش به سوى ارض مقدس هجرت | ابراهیم (ع) به دستور خداوند متعال به اتفاق همسرش و لوط و همراهان دیگر از پیروانش به سوى ارض مقدس هجرت کردند، باشد که در آنجا بدون مزاحمت کسى و دور از اذیت و جفاى قومش به عبادت خداوند مشغول باشند. <ref> سوره ممتحنه، آيه 4 و سوره انبياء، آيه 71</ref> | ||
و در آنجا بود که خداى تعالى او را با این | و در آنجا بود که خداى تعالى او را با این که به حد شیخوخت و کهولت رسیده بود به تولد اسحاق و اسماعیل و از صلب اسحاق به یعقوب بشارت داد و پس از مدت کمى اسماعیل و بعد از او اسحاق به دنیا آمدند و خداوند - همان طورى که وعده داده بود - برکت را در خود او و دو فرزندش و اولاد ایشان قرار داد و مبارک شان ساخت. | ||
مدتی پس از ولادت اسماعیل، ابراهیم (ع) به امر پروردگار خود به | مدتی پس از ولادت اسماعیل، ابراهیم (ع) به امر پروردگار خود به مکه که دره اى عمیق و بىآب و علف بود، رفت و فرزند عزیزش اسماعیل را به همراه مادرش هاجر در سن شیرخوارگى در آن مکان منزل داده و خود به ارض مقدس مراجعت نمود. اسماعیل در این سرزمین نشو و نما کرد و اعراب چادرنشین اطراف به دور او جمع شده و بدین وسیله خانه کعبه ساخته شد. | ||
ابراهیم (ع) گاهگاهى پیش از بناى | ابراهیم (ع) گاهگاهى پیش از بناى مکه و خانه کعبه و پس از آن به مکه مى آمد و از فرزندش اسماعیل دیدن مى کرد. <ref> سوره بقره، آيه 126 و سوره ابراهيم، آيه 35-41</ref> تا آن که در یک سفر مامور به ساختن خانه کعبه شد، لذا به اتفاق اسماعیل این خانه را بنا نهاد و این اولین خانه اى است که از طرف پروردگار ساخته شد و این خانه مبارکى است که در آن آیات بینات و در آن مقام ابراهیم است و هر کس درون آن داخل شود از هر گزندى ایمن است. <ref>سوره بقره، آيه 127-129 و سوره آل عمران، آيه 96-97</ref> | ||
ابراهیم (ع) پس از فراغت از بناى | ابراهیم (ع) پس از فراغت از بناى کعبه دستور حج را صادر نموده و آیین و اعمال مربوط به آن را تشریع نمود. <ref>سوره حج، آيه 26-30</ref> آنگاه خداى تعالى او را مامور به ذبح فرزندش اسماعیل نمود. ابراهیم (ع) داستان را با فرزندش در میان گذاشت و گفت: فرزند عزیزم! در خواب چنین مى بینم که تو را ذبح و قربانى مى کنم، نیک بنگر تا رأیت چه خواهد بود. | ||
عرض | عرض کرد: پدر جان! هر چه را که مامور به انجامش شده اى، انجام ده و انشاءاللَّه بزودى خواهى دید که من مانند بندگان صابر خدا چگونه صبرى از خود نشان مى دهم. پس از این که هر دو به این امر تن دردادند و ابراهیم (ع) صورت جوانش را بر زمین گذاشت، وحى آمد که اى ابراهیم خواب خود را تصدیق کردى و ما به همین مقدار از تو قبول کردیم و ذبح عظیمى را فدا و عوض او قرار دادیم. <ref>سوره صافات، آيه 101-107</ref> | ||
آخرین خاطره اى | آخرین خاطره اى که قرآن کریم از داستان ابراهیم (ع) نقل نموده، دعاهایى است که ابراهیم (ع) در بعضى از سفرها در مکه کرده <ref>سوره ابراهيم، آيه 35-41</ref> و آخرین دعایش این است: پروردگارا پدر و مادر من و کسانى را که ایمان آورده اند در روز حساب بیامرز. | ||
=منزلت حضرت ابراهیم (ع) در نزد خداوند= | =منزلت حضرت ابراهیم (ع) در نزد خداوند= | ||
خداى تعالى در | خداى تعالى در کلام مجیدش ابراهیم(ع) را به نیکوترین وجهى ثنا گفته و رنج و محنتى را که در راه پروردگارش تحمل نموده بود، به بهترین بیانى ستوده و در شصت و چند جا از کتاب عزیزش اسم او را برده و موهبتها و نعمت هایى را که به او ارزانى داشته در موارد بسیارى ذکر کرده است، اینک چند مورد از آن مواهب را در این جا ذکر مى کنیم: | ||
#خداى تعالى رشد و هدایت او را قبلاً ارزانیش داشته بود. <ref>سوره انبياء، آيه 51</ref> | #خداى تعالى رشد و هدایت او را قبلاً ارزانیش داشته بود. <ref>سوره انبياء، آيه 51</ref> | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
#او را در دنیا برگزید و او در آخرت نیز در زمره صالحین خواهد بود زیرا او در دنیا وقتى خدایش فرمود: تسلیم شو، گفت: تسلیم امر پروردگار عالمیانم. <ref> سوره بقره، آيه 130-131</ref> | #او را در دنیا برگزید و او در آخرت نیز در زمره صالحین خواهد بود زیرا او در دنیا وقتى خدایش فرمود: تسلیم شو، گفت: تسلیم امر پروردگار عالمیانم. <ref> سوره بقره، آيه 130-131</ref> | ||
# | # | ||
#او | #او کسى است که روى دل را به پاکى و خلوص متوجه خدا کرده بود و هرگز شرک نورزید. <ref> سوره انعام، آيه 79</ref> | ||
# | # | ||
#او | #او کسى است که دلش به یاد خدا قوى و مطمئن شده و به همین جهت به ملکوتى که خدا از آسمانها و زمین نشانش داد ایمان آورد و یقین کرد. <ref> سوره بقره، آيه 260 و سوره انعام، آيه 75</ref> | ||
# | # | ||
#خداوند او را خلیل خود خواند. <ref>سوره نساء، آيه 125</ref> | #خداوند او را خلیل خود خواند. <ref>سوره نساء، آيه 125</ref> | ||
# | # | ||
#رحمت و | #رحمت و برکات خود را بر او و اهل بیتش ارزانى داشت و او را به وفادارى ستود. <ref> سوره نجم، آيه 37</ref> | ||
# | # | ||
#او را به وصف "حلیم" و "أواه" و "منیب" توصیف | #او را به وصف "حلیم" و "أواه" و "منیب" توصیف کرد. <ref> سوره هود، آيه 73-75</ref> | ||
# | # | ||
#و نیز او را مدح | #و نیز او را مدح کرده به این که امتى خداپرست و حنیف بوده و هرگز شرک نورزیده و همواره شکرگزار نعمت هایش بوده و این که او را برگزید و به راه راست هدایت نمود و به او اجر دنیوى داده و او در آخرت از صالحین است. <ref> سوره نحل، آيه 120-122</ref> | ||
# | # | ||
#ابراهیم علیهالسلام پیغمبرى صدیق بود <ref> سوره مريم، آيه 41</ref> و قرآن او را از بندگان مؤمن و از | #ابراهیم علیهالسلام پیغمبرى صدیق بود <ref> سوره مريم، آيه 41</ref> و قرآن او را از بندگان مؤمن و از نیکوکاران شمرده و به او سلام کرده است <ref> سوره صافات، آيه 83-111</ref> و او را از کسانى دانسته که "صاحبان ایدى و ابصارند" و خداوند با یاد قیامت خالصشان کرده است. <ref> سوره ص، آيه 45-46</ref> | ||
# | # | ||
#خداوند او را امام قرار داد <ref>سوره بقره، آيه 124.</ref> و او را | #خداوند او را امام قرار داد <ref>سوره بقره، آيه 124.</ref> و او را یکى از پنج پیغمبرى دانسته که اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب بودند. <ref> سوره احزاب، آيه 7؛ سوره شورى، آيه 13؛ سوره الأعلى، آيه 18-19</ref> | ||
# | # | ||
#خداوند او را علم، | #خداوند او را علم، حکمت، کتاب، ملک و هدایت ارزانى داشته و هدایت او را در نسل و اعقاب او کلمه باقیه قرار داده <ref> سوره نساء، آيه 41 و سوره انعام، آيه 74-90 و سوره زخرف، آيه 28</ref> و نیز خداوند نبوت و کتاب را در ذریه او گذاشت <ref>سوره حديد، آيه 26</ref> و براى او در میان آیندگان لسان صدق (نام نیک) قرار داد. <ref>سوره شعراء، آيه 84 و سوره مريم، آيه 50.</ref> | ||
# | # | ||
آرى، قرآن | آرى، قرآن کریم به منظور حفظ شخصیت و حیات ابراهیم (ع) ، دین استوار ما را هم "اسلام" نامیده و آن را به ابراهیم (ع) نسبت داده و فرموده: «مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ» <ref>اين دين، دين پدر شما ابراهيم است و او قبل از اين شما را مسلمان ناميده. (سوره حج، آيه 78)</ref> و نیز فرموده: «قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ». <ref>بگو پروردگار من مرا به راه راست هدايت نمود، دينى است استوار و ملت و کيش معتدل و ابراهيم از مشرکين نبود. (سوره انعام، آيه 161)</ref> | ||
خداوند | خداوند کعبه اى را که آن جناب ساخت، بیت الحرام و قبله عالمیان قرار داد و براى زیارت آن مناسک حج را تشریع نمود تا بدین وسیله یاد مهاجرتش را به آن دیار و اسکان همسر و فرزندش را در آنجا و خاطره ذبح فرزند و توجهاتش به خدا و آزار و محنت هایى را که در راه خدا دیده، زنده نگاه بدارد. | ||
=پانویس= | =پانویس= |