۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
=تبری نزد خوارج= | =تبری نزد خوارج= | ||
خوارج پس از واقعة تحکیم، تبرّی از علی علیه السلام و عثمان و برخی دیگر را واجب شمردند.رجوع کنید به ادامة مقاله. شیعیان نیز تبرّی را همراه با تولّی که مفهوم مخالف و متضاد آن است، جزء فروع دین و از واجبات دانسته و مراد از آن را دشمنی کردن با دشمنانِ اهل بیت پیامبر اکرم و بیزاری جستن از این دشمنان بیان کرده اند.[۱۶] | خوارج پس از واقعة تحکیم، تبرّی از علی علیه السلام و عثمان و برخی دیگر را واجب شمردند.رجوع کنید به ادامة مقاله. شیعیان نیز تبرّی را همراه با تولّی که مفهوم مخالف و متضاد آن است، جزء فروع دین و از واجبات دانسته و مراد از آن را دشمنی کردن با دشمنانِ اهل بیت پیامبر اکرم و بیزاری جستن از این دشمنان بیان کرده اند.[۱۶] | ||
=تبری نزد شیعیان= | |||
شیعیان اعتقاد به امامت منصوص را از اصول دین می دانند و معتقدند که امامت با این قید منصوص بودن امام، دنباله رسالت و ضامن حفظ و بقای اسلام است و دوازده امام پس از پیامبر، معصوم و منصوص از جانب خدایند، رسول اللّه آنان را شناسانده و هر امام نیز امام پس از خود را معرفی کرده است. | |||
امامان نگهدارنده دین از هر گونه تحریف و فروکاستن و دگرگونی در عقاید و اعمال اند برای نمونه ای از بیان جایگاه و شأن وظیفة امام در احادیث [۱۸]در حدیثی از حضرت رضا علیه السلام. | |||
بر پایة این اعتقاد، دشمنان امامان یعنی کسانی که مانع تحقق امامت و مآلاً مانع تحقق صورت ناب و حقیقی اسلام بوده اند یا با اهل بیت پیامبر کینه توزی داشته اند، دشمنان خدایند و تبرّی از آنان واجب است. [۱۹] | |||
علاوه بر این شماری از علما و مفسران شیعه، برخی آیات ــ از جمله آیه های 18 و 19 سوره هود و آیه 25 سوره انفال و آیة 22 سوره مجادله ــ را با استناد به برخی روایات معتبر در جوامع حدیثی اهل سنّت، در شأن حضرت علی علیه السلام دانسته دشمنان وی را دشمنان خدا و پیامبر قلمداد کرده و تبرّی از آنان را واجب شمرده اند. [۲۰] | |||
احادیث بسیاری نیز از پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم السلام روایت شده که متضمن معنای تبرّی است؛ برای مثال در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی علیه السلام آمده است: «اَنا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتَ و حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتَ»من با هر کس که تو با او در صلح باشی در صلحم و با هر کس که تو با او بجنگی در جنگم، یا «امامانِ پس از من دوازده نفرند و انکار هر یک انکار من است» و نیز سخن ایشان درباره علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام: «اَنا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ و سِلْمٌ لِمَنْ س'الَمَکُمْ». [۲۱] | |||
امامان شیعه نیز به مناسبت های مختلف، تبرّی را از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانسته اند و مصادیق مشمول این حکم واجب را برشمرده اند: کسانی که به عترت پیامبر ظلم کردند و حرمت ایشان را شکستند، سنّت رسول خدا را تغییر دادند، برگزیدگان اصحاب پیامبر را تبعید نمودند، اموال فقرا را بین ثروتمندان تقسیم کردند، ناکثین پیمان شکنان جمل، قاسطین معاویه و طرفدارانش، مارقین خوارج، تمام پیشوایان گمراهی و رهبران ستمکار، قاتل حضرت علی و همة قاتلان ائمه و اهل بیت علیهم السلام. [۲۲] | |||
توجه به این نکته لازم است که از نظر شیعیان، چنان نیست که هر مسلمان غیرشیعی مصداق وجوب تبرّی باشد بلکه صرفاً افرادی مشمول این حکم اند که به تعبیر روایات و منابع فقهی، نسبت به عترت پیامبر اکرم با علم به حقانیت آنان «نَصْب عداوت» کرده اند عَلَم دشمنی برافراشته اند یا همچون غُلات معتقد به الوهیت حضرت علی یا انسانی دیگر بوده و یا مانند مفوضه قایل بوده اند که امر آفرینش و روزی دادن و زندگی بخشیدن و میراندن به پیامبر اکرم و حضرت علی واگذار شده است.[۲۳] |