confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
فرزندان دیگر عقیل منقرض شدند و از آنان اولادى باقى نماند جز محمد که عبدالله [[فقیه]] و [[مفسر]] معروف و عبدالرحمن فرزندان او هستند. | فرزندان دیگر عقیل منقرض شدند و از آنان اولادى باقى نماند جز محمد که عبدالله [[فقیه]] و [[مفسر]] معروف و عبدالرحمن فرزندان او هستند. | ||
=مسلمان شدن | =مسلمان شدن عقیل در تاریخ صحیح= | ||
چند نفر از [[بنی هاشم]] قبل از [[جنگ بدر]] در [[مكه]] به [[اسلام]] | چند نفر از [[بنی هاشم]] قبل از [[جنگ بدر]] در [[مكه]] به [[اسلام]] گرویده بودند و بنا به مصالحی و از روی تقیه، از اظهار آن امتناع می ورزیدند و شركت نمودن آنان به همراه [[مشركین]] در جنگ بدر نیز از روی اجبار و اكراه بوده است. <ref> ابن سعد در طبقات، ج 4، ق 1، ص 30 میگوید: «و كان عقیل ممّن أخرج من بنیهاشم كرها الی بدر فاسر یومئذ.» </ref> | ||
لذا [[رسول خدا(ص)]] به اصحاب خود دستور داد كه «در | لذا [[رسول خدا(ص)]] به اصحاب خود دستور داد كه «در این جنگ (بدر) تعدادی از بنی هاشم شركت نمودهاند كه نیازی در جنگ نداشتند، اگر به آنان دست یافتید از ریختن خونشان خودداری كنید.»، كه از جمله آنان عباس، عقیل و [[ابوالبختری]] بودند. <ref> تاریخ طبری حوادث سال دوم هجرت؛ كامل ابن اثیر، ج 2، ص 89؛ سیره ابن هشام، ج 2، ص 197</ref> | ||
عقیل و عباس پس از آنكه در جنگ بدر به [[اسارت]] [[مسلمانان]] در آمدند، اسلام خود را علنی نمودند. ابن قتیبه دینوری دراین مورد میگوید: «فاسلم العباس و أمر عقیلاً فأسلم، و لم یسلم من الأساری غیر هما» <ref>معارف، چاپ دوم، ص 68</ref> | |||
«از | «از اسیران مكه كه در اختیار مسلمانان قرار گرفته بودند، بجز عباس و عقیل كسی اسلام را نپذیرفت.» | ||
مسلمان شدن | مسلمان شدن عقیل اگر قبل از جنگ بدر هم نبود، بطور مسلم و یقین در جنگ بدر و از سال دوم هجرت، به اسلام گرویده و جزء مسلمانان بوده است. | ||
=عقیل از دیدگاه [[رجال شناسان]] [[اهل سنت]]= | =عقیل از دیدگاه [[رجال شناسان]] [[اهل سنت]]= | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
در این بحثِ «شخصیت عقیل از دیدگاه رجال شناسان اهل سنت» این مطلب مطرح است که تخصّص آنها [[علم رجال]] و کارشان معرفی ناقلان [[حدیث]] از لحاظ موقعیت [[معنوی]] و مورد اعتماد بودن آنها و یا عکس آن است. اینان عقیل را نه از نظر کثرت و قلّتِ حدیث ونه از زاویه تاریخ و [[صحابی]] بودن، بلکه از این جهت از وی یاد کرده اند که او از رجال حدیث و ناقلان اثر و سنت [[رسول خدا(ص)]] است. از جمله رجال شناسان و منابعی که در اختیار داریم عبارتند از | در این بحثِ «شخصیت عقیل از دیدگاه رجال شناسان اهل سنت» این مطلب مطرح است که تخصّص آنها [[علم رجال]] و کارشان معرفی ناقلان [[حدیث]] از لحاظ موقعیت [[معنوی]] و مورد اعتماد بودن آنها و یا عکس آن است. اینان عقیل را نه از نظر کثرت و قلّتِ حدیث ونه از زاویه تاریخ و [[صحابی]] بودن، بلکه از این جهت از وی یاد کرده اند که او از رجال حدیث و ناقلان اثر و سنت [[رسول خدا(ص)]] است. از جمله رجال شناسان و منابعی که در اختیار داریم عبارتند از | ||
1. سرسلسله رجال شناسان اهل سنت، [[ابوحاتم رازی]] (متوفای 327 هـ .ق.) است که عقیل را جزء ناقلین حدیث معرفی کرده و کسانی را که از وی اخذ حدیث نمودهاند، چهار نفر میشمارد و چنین میگوید:«عقیل جزء صحابه رسول خدا است و ناقلان حدیث پیامبر از وی عبارتند از: [[موسی بن طلحه]]، [[عطاء بن ابی ریاح]]، [[حسن (بصری)]] و [[مالک بن ابی عامر]]» <ref> الجرح و | 1. سرسلسله رجال شناسان اهل سنت، [[ابوحاتم رازی]] (متوفای 327 هـ .ق.) است که عقیل را جزء ناقلین حدیث معرفی کرده و کسانی را که از وی اخذ حدیث نمودهاند، چهار نفر میشمارد و چنین میگوید:«عقیل جزء صحابه رسول خدا است و ناقلان حدیث پیامبر از وی عبارتند از: [[موسی بن طلحه]]، [[عطاء بن ابی ریاح]]، [[حسن (بصری)]] و [[مالک بن ابی عامر]]» <ref> الجرح و التعدیل، ج 6، ص 218 </ref> | ||
2. و از کسانی که عقیل را با این سمت معرفی نموده است، ابن حجر عسقلانی است در «تهذیب التهذیب»، ولی او تعداد ناقلان حدیث از عقیل را هفت نفر ذکر نموده، مینویسد:«نقل کنندگان حدیث از وی; عبارتند از فرزندش محمد، نوادهاش عبدالله بن محمد و علاوه بر اینها [[عطاء]]، [[ابوصالح سمّان]]، [[موسی بن طلحه]]، [[حسن بصری]] و [[مالک بن ابی عامر اصبحی]]». <ref>ج 7، ص 254 </ref> ابن حجر در کتاب دیگرش «تقریب التهذیب» نیز از عقیل به عنوان یکی از رجال حدیث یاد نموده است. <ref>الجرح و | 2. و از کسانی که عقیل را با این سمت معرفی نموده است، ابن حجر عسقلانی است در «تهذیب التهذیب»، ولی او تعداد ناقلان حدیث از عقیل را هفت نفر ذکر نموده، مینویسد:«نقل کنندگان حدیث از وی; عبارتند از فرزندش محمد، نوادهاش عبدالله بن محمد و علاوه بر اینها [[عطاء]]، [[ابوصالح سمّان]]، [[موسی بن طلحه]]، [[حسن بصری]] و [[مالک بن ابی عامر اصبحی]]». <ref>ج 7، ص 254 </ref> ابن حجر در کتاب دیگرش «تقریب التهذیب» نیز از عقیل به عنوان یکی از رجال حدیث یاد نموده است. <ref>الجرح و التعدیل، ج 2، ص 29 </ref> | ||
3. [[حافظ شمس الدین ذهبی]]، ناقلان حدیث از عقیل را همانند ابن حجر، به استثنای مالک بن ابی عامر، می شمارد و می نویسد: «روی عنه ابنه محمد و ...» <ref> | 3. [[حافظ شمس الدین ذهبی]]، ناقلان حدیث از عقیل را همانند ابن حجر، به استثنای مالک بن ابی عامر، می شمارد و می نویسد: «روی عنه ابنه محمد و ...» <ref>تاریخ اسلام عهد معاویه، ص 84</ref> | ||
=حضور | =حضور عقیل در مراسم ازدواج [[علی (ع)]] و [[فاطمه(س)]]= | ||
باید توجه داشت كه جنگ بدر در آخر جمادیالثانی سال دوم هجرت رخ داده و ازدواج [[امیر مؤمنان]] با [[فاطمه زهرا(س)]] پنج ماه پس از این [[جنگ]] در اول یا ششم ذی حجه همان سال و مراسم [[زفاف]] آنان در شب پنجشنبه بیست و یكم محرم سال سوم هجرت واقع شده است. <ref>مرحوم سید بن طاوس در اقبال با اسناد از شیخ مفید در كتاب حدائق الریاضش در اعمال ماه محرم نقل میكند: «ولیلة احدی و عشرین منه و كانت لیلة خمیس سنة ثلث من الهجرة كانت زفاف فاطمة بنت رسول اللّهـ صلّی اللّه علیه و آله و سلم ـ الی منزل امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ یستحب صومه شكرا للّه بما وقف من جمع حجته و صفیته». </ref> | |||
طبق گفته منابع [[ | طبق گفته منابع [[شیعه]]، عقیل در دو مرحله از مراسم این ازدواج، حضور و مشاركت داشته است: | ||
'''مرحله اول''' | '''مرحله اول''' | ||
طبق گزارش | طبق گزارش «اربلی» محدث و مورخ معروف در كشف الغمه، ضمن روایت مشروحی از امیر مؤمنان (ع) در مورد ازدواج آن حضرت با فاطمه(س) چنین آمده است: | ||
«پس از گذشت | «پس از گذشت یك ماه از مراسم عقد، برادرم عقیل نزد من آمد و ضمن اظهار مسرّت از ازدواجم با دختر [[پیامبر]] چنین گفت: برادر! چرا از [[رسول خدا]] درخواست نمی كنی تا اجازه دهد همسرت را به خانه ات بیاوری و با تشكیل زندگی جدید چشم مان روشن تر و قلب مان شادمان تر شود؟ گفتم برادر! شرم و حیا از رسول خدا(ص) مانع از این | ||
درخواست | درخواست گردیده است. آنگاه به من قسم داد كه به همراه او به محضر رسول خدا (ص) برویم و...» <ref>كشف الغمه، ج 1، ص 360 </ref> | ||
'''مرحله دوم''' | '''مرحله دوم''' | ||
بزرگ محدث | بزرگ محدث شیعه، [[شیخ صدوق]] ضمن روایتی، جریان بدرقه و مشایعت حضرت زهرا به خانه امیر مؤمنان(ع) را نقل نموده و در آن روایت چنین آمده است كه: | ||
«رسول خدا(ص) [[فاطمه(س)]] را بر شتر شهبا سوار نمود. [[سلمان]] افسار شتر را به دست گرفت و رسول خدا و [[حمزه]] و | «رسول خدا(ص) [[فاطمه(س)]] را بر شتر شهبا سوار نمود. [[سلمان]] افسار شتر را به دست گرفت و رسول خدا و [[حمزه]] و عقیل و جعفر و [[اهل بیت]] از پشت سرش با شمشیر كشیده، می رفتند و همسران پیامبر نیز در پیشاپیش، در حالی كه سرود میخواندند، در حركت بودند. (والنّبی و حمزة و عقیل و جعفر و أهل البیت یمشون خلفها مشهرین سیوفهم...) <ref> به نقل مناقب، ج 3، ص 354، از مولد فاطمه ـ سلام اللّه علیها</ref> | ||
=وفات | =وفات عقیل= | ||
درگذشت وی را برخی در دوره حکومت [[معاویه]] و برخی در ابتدای [[خلافت]] [[یزید]] (قبل از [[واقعه حره]]) دانستهاند. <ref>بن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹</ref> | درگذشت وی را برخی در دوره حکومت [[معاویه]] و برخی در ابتدای [[خلافت]] [[یزید]] (قبل از [[واقعه حره]]) دانستهاند. <ref>بن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹</ref> |