۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
روایات متعددی وجود دارد که مجوس را اهل کتاب شمردهاست از جمله روایت اصبغ بن نباتهاست که نقل کرده، علی (ع) بر فراز منبر فرمود سلونی قبل ان تفقدونی، اشعث بن قیس برخاست و گفت ای امیرالمؤمنین چگونه از مجوس جزیه گرفته میشود در حالی که کتاب آسمانی بر آنها نازل نشده و پیامبری نداشتهاند. علی (ع) فرمود آنها کتابی داشتهاند و خداوند در میان آنها پیامبری مبعوث فرمود و در شریعت آن پیامبر ازدواج با محارم جایز نبود، یکی از پادشاهان آنها، در یک شب که مست بود، در حال مستی با دختر خویش در آمیخت مردم آگاه شدند و شورش کردند و گفتند اکنون لازم است بر تو حد جاری کنیم. آن پادشاه نیرنگی اندیشید و دستور داد همه جمع شوند وسخن او را بشنوند اگر نادرست بود هر تصمیمی خواستن بگیرند. مردم گرد آمدند، او گفت: شما همه میدانید که در میان مردم هیچ کس به پای پدر و مادر ما آدم و حوا نمیرسد، مگر نه این است که این دو تن که صاحب دختران و پسران شدند همه آنها با یکدیگر ازدواج کردند. مردم قانع شده و از آن پس ازدواج با محارم در بین آنها مرسوم شد. (برای اطلاعات بیشتر در این خصوص نگاه کنید به خویدوده). | روایات متعددی وجود دارد که مجوس را اهل کتاب شمردهاست از جمله روایت اصبغ بن نباتهاست که نقل کرده، علی (ع) بر فراز منبر فرمود سلونی قبل ان تفقدونی، اشعث بن قیس برخاست و گفت ای امیرالمؤمنین چگونه از مجوس جزیه گرفته میشود در حالی که کتاب آسمانی بر آنها نازل نشده و پیامبری نداشتهاند. علی (ع) فرمود آنها کتابی داشتهاند و خداوند در میان آنها پیامبری مبعوث فرمود و در شریعت آن پیامبر ازدواج با محارم جایز نبود، یکی از پادشاهان آنها، در یک شب که مست بود، در حال مستی با دختر خویش در آمیخت مردم آگاه شدند و شورش کردند و گفتند اکنون لازم است بر تو حد جاری کنیم. آن پادشاه نیرنگی اندیشید و دستور داد همه جمع شوند وسخن او را بشنوند اگر نادرست بود هر تصمیمی خواستن بگیرند. مردم گرد آمدند، او گفت: شما همه میدانید که در میان مردم هیچ کس به پای پدر و مادر ما آدم و حوا نمیرسد، مگر نه این است که این دو تن که صاحب دختران و پسران شدند همه آنها با یکدیگر ازدواج کردند. مردم قانع شده و از آن پس ازدواج با محارم در بین آنها مرسوم شد. (برای اطلاعات بیشتر در این خصوص نگاه کنید به خویدوده). | ||
روایت دیگری نیز هست که از امام صادق (ع) نقل شدهاست. از ایشان در مورد مجوس پرسیدند که آیا پیامبری داشتند؟ فرمود: بله آیا نوشته رسول خدا به مردم مکه به تو نرسیدهاست که فرمود اسلام بیاورید و الا برای جنگ آماده شوید. آنها به پیامبر نامه نوشته خواستند که از آنها جزیه بگیرد و در عوض آنها را واگذارد که به پرستش بتها ادامه دهند. پبامبر (ص) به آنها نوشت که جز از اهل کتاب جزیه نمیگیرد. مشرکان مکه عنوان کردند که چگونه از مجوس هجر جزیه گرفتهاست. پیامبر (ص) به آنها نوشت که مجوس پیامبری داشتند که او را کشتند کتابی داشتند که به آتش کشیدند. کتاب آنها در دوازده جلد به روی پوست گاو بود. |