پرش به محتوا

مجوس: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:


روایت دیگری نیز هست که از امام صادق (ع) نقل شده‌است. از ایشان در مورد مجوس پرسیدند که آیا پیامبری داشتند؟ فرمود: بله آیا نوشته رسول خدا به مردم مکه به تو نرسیده‌است که فرمود اسلام بیاورید و الا برای جنگ آماده شوید. آنها به پیامبر نامه نوشته خواستند که از آنها جزیه بگیرد و در عوض آنها را واگذارد که به پرستش بتها ادامه دهند. پبامبر (ص) به آنها نوشت که جز از اهل کتاب جزیه نمی‌گیرد. مشرکان مکه عنوان کردند که چگونه از مجوس هجر جزیه گرفته‌است. پیامبر (ص) به آنها نوشت که مجوس پیامبری داشتند که او را کشتند کتابی داشتند که به آتش کشیدند. کتاب آنها در دوازده جلد به روی پوست گاو بود.
روایت دیگری نیز هست که از امام صادق (ع) نقل شده‌است. از ایشان در مورد مجوس پرسیدند که آیا پیامبری داشتند؟ فرمود: بله آیا نوشته رسول خدا به مردم مکه به تو نرسیده‌است که فرمود اسلام بیاورید و الا برای جنگ آماده شوید. آنها به پیامبر نامه نوشته خواستند که از آنها جزیه بگیرد و در عوض آنها را واگذارد که به پرستش بتها ادامه دهند. پبامبر (ص) به آنها نوشت که جز از اهل کتاب جزیه نمی‌گیرد. مشرکان مکه عنوان کردند که چگونه از مجوس هجر جزیه گرفته‌است. پیامبر (ص) به آنها نوشت که مجوس پیامبری داشتند که او را کشتند کتابی داشتند که به آتش کشیدند. کتاب آنها در دوازده جلد به روی پوست گاو بود.
این جریان باید بعد از فتح مکه و قبل از نزول آیات برائت یا هم زمان با نزول این آیات اتفاق افتاده باشد. بلاذری هم تاریخ آن را سال هشتم هجری ذکر کرده است‌ . در وسائل الشیعه روایتی از امام محمد بن علی (ع) ذکر شده که فرمود از مجوس جزیه گرفته شود زیرا پیامبر (ص) فرمود با آنان به سنت اهل کتاب رفتار کنید آنها پیامبری به نام داماسب داشتند که کشتند و کتابی به نام جاماسب که در دوازده هزار جلد به روی پوست گاو بود آن را آتش زدند . همین روایت از امام علی بن الحسین زین العابدین (ع) نقل گردیده‌است. از روایات بالا مشخص می‌شود که تأکید پیامبر و ائمه بر این بوده‌است که مجوسیان اهل کتاب شمرده شوند و از آنها جزیه گرفته شود. هر چند این عمل مخالف پسند و نظر اعراب متعصب بود. روایات و اخباری هم وجود دارد که طرز رفتار و برخورد با مجوسیان را نشان می‌دهد از جمله روایتی است که نقل شده مردی در حضور امام صادق (ع) از شخص دیگری پرسید که با آن مردی که از او طلبکار بودی چه کردی؟ آن مرد گفت او یک ولد الزنائی است. امام سخت بر آشفت که این چه سخنی بود. آن مرد گفت قربانت گردم او مجوسی است و مادرش دختر پدرش است، لذا هم مادر و هم خواهرش می‌باشد پس قطعاً ولد الزنا است. امام فرمود مگر نه این که در دین آنها این عمل جایز می‌باشد و او به دین خود عمل کرده‌است و تو حق نداری او را ولد الزنا بخوانی.