confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
عرب دامنهها و وادیههای کوچک میان کوه را اصطلاحاً "شعب" مینامد. شهر مکه به دلیل داشتن تپههای فراوان، شعبهای متعددی نیز در دامنههای تپهها دارا بوده و هر شعب به نام طایفه ساکن آن نامگذاری شده است. شعب ابیطالب یکی از آنان است که در آغاز "شعب ابییوسف" <ref>ارزقی، ابیالولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص233 و 265 </ref> و پس از [[بعثت]]، شعب ابیطالب نام گرفت و بعدها به شعب بنیهاشم و اکنون به شعب امام علی(ع) شهرت یافته است. <ref>. ارزقی، ابیالولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص232</ref> | عرب دامنهها و وادیههای کوچک میان کوه را اصطلاحاً "شعب" مینامد. شهر مکه به دلیل داشتن تپههای فراوان، شعبهای متعددی نیز در دامنههای تپهها دارا بوده و هر شعب به نام طایفه ساکن آن نامگذاری شده است. شعب ابیطالب یکی از آنان است که در آغاز "شعب ابییوسف" <ref>ارزقی، ابیالولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص233 و 265 </ref> و پس از [[بعثت]]، شعب ابیطالب نام گرفت و بعدها به شعب بنیهاشم و اکنون به شعب امام علی(ع) شهرت یافته است. <ref>. ارزقی، ابیالولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص232</ref> | ||
=چرایی محاصره شعب ابیطالب= | |||
ناکامی قریش در بازگرداندن [[مهاجران]] [[حبشه]] به مکه و خطر ایجاد پایگاهی خارج از قدرت سیاسی [[قریش]] در آنجا و نیز نفوذ رو به گسترش [[مسلمان]] در میان جوانان قریش، آنان را به اتخاذ راه حلی جدید کشاند و آن اندیشه [[قتل پیامبر(ص)]] بود. <ref> حلبی شافعی، علی بن برهان الدین؛ السیرة الحلبیه، زینی دحلان، سید احمد؛ بیروت، المکتبة الاسلامیه، بیتا، ج1، ص336</ref> [[مشرکان]] از [[ابوطالب]] خواستند تا دو برابر دیه قتل آن حضرت را دریافت کند تا فردی غیر قریشی، [[محمد(ص)]] را به قتل برساند. <ref> یعقوبی، احمد بن ابییعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، ج6، ص336</ref> | |||
ابوطالب ـ عموی پیامبر(ص) ـ با شهامت و قاطعیت به این اقدام آنها اعتراض کرد و اشعاری مبنی بر حمایت از [[رسول خدا(ص)]] سرود. <ref> یعقوبی، احمد بن ابییعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، ج6،ص388</ref> | |||
قریش به ناچار راهی دیگر در پیش گرفتند و آن، تحریم اقتصادی ـ اجتماعی را بر قریش تحمیل کردند تا دست از حمایت پیامبر(ص) بردارند و او را به قریش واگذارند. ابوطالب پس از مشورت با پیامبر(ص) تصمیم گرفت، برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی عشیرهای، <ref>زرگرینژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول، ص281</ref> بنیهاشم و [[بنیمطلب]] را در شعب ابیطالب گرد آورد. <ref>ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، قم، المطبعه العلمیه، بیتا، ج1، ص63</ref> | |||
از سوی دیگر چون قتل پیامبر(ص) بدون جلب رضایت حامیان او به معنای جاریساختن خون در مکه بود، <ref>زرگرینژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول،ص297</ref> مشرکان به ناچار پس از اجتماع در [[دارالندوه]] ـ محل شورای قریش ـ تصمیم گرفتند، [[بنیهاشم]] و بنیمطلب را در محاصره کامل اقتصادی ـ اجتماعی قرار دهند تا شاید بدینوسیله آنان را به تسلیم پیامبر(ص) به قریش مجبور کنند؛ <ref>یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، پیشین، ج1، ص336</ref> زیرا مکیان، قدرت سیاسی متمرکزی نداشتند و هر عشیره به طور جداگانه، زعامت سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی خویش را در اختیار داشت؛ بنابراین قطع روابط اقتصادی ـ اجتماعی، نهایت اعمال قدرت آنان برای تحت فشار قرار دادن بنیهاشم بود. در جریان محاصره شعب، همه بنیهاشم و بنیمطلب به جز [[ابوجهل]]،[16] [[ابولهب]] و [[ابوسفیان]] بن حارث <ref> ابنهشام؛ سیره ابنهشام، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء و التراث العربی، 1985م، ج1، ص351</ref> حضور داشتند. | |||
=پانویس= | =پانویس= |