پرش به محتوا

نجدات: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==وجه تسمیه==
==وجه تسمیه==
در منابع آورده اند که این فرقه از این جهت نجدیه نامیده نشد تا با کسانی که منسوب به بلاد نجد هستند و نجدیه نامیده می شوند مخلوط نشوند. و الا در واقع می بایستی نجدیه خوانده می شدند. البته در تاج العروس این فرقه نجدیه نامیده شده است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 438</ref> <ref>المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علي مقريزي، ج2، ص354، ايضاً الفرق الاسلامية، ص44</ref>
در منابع آورده اند که پیروان این فرقه از این جهت نجدیه نامیده نشدند تا با کسانی که منسوب به بلاد نجد هستند و نجدیه نامیده می شوند، مخلوط نشوند. البته این فرقه در [[تاج العروس]] نجدیه نامیده شده است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 438</ref>
<ref>مقریزی احمد بن علی،المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص354</ref> <ref>الفرق الاسلامية، ص44</ref>


==تاریخچه==
==تاریخچه==
 
نجدة بن عامر بن عبدالله حروري حنفي، از بزرگان خوارج  بود. وي در ابتدا از ياران نافع بن ازرق بود و سپس از [[ازارقه]] جدا گرديده خود فرقه مستقلي را بنا گذارد. خوارج نجدات را [[عاذريه]] نیز گفته اند به اين دليل كه مردم را به خاطر جهل بر [[فروع دين]]، معذور دانسته اند. نجد بن عامر حنفى از [[يمامه]] حركت كرد تا به ازارقه بپيوندد در بين راه دو نفر به نام ابوفديك و عطيه بن اسود كه از نافع بن ازرق جدا شده بودند، به نجدبن عامر حنفی پيوسته و با وى بيعت كردند و او را اميرالمومنين خواندند و این گونه فرقه جديدى پديد آوردند.گفته اند که علت اختلاف نجده و نافع بن ازرق، مسئله [[تقيه]] بوده است . نافع تقيه را حرام، ولی نجده آن را جايز مى دانست.
نجدة بن عامر بن عبدالله حروري حنفي از بزرگان خوارج  بود. وي در ابتدا از ياران نافع بن ازرق بود و سپس از ازارقه جدا گرديده و فرقه مستقلي را بنا گذارد. خوارج نجدات را عاذريه نیز گفته اند به اين دليل كه مردم را به خاطر جهل بر فروع دين معذور دانسته اند. نجد بن عامر حنفى از يمامه حركت كرد تا به ازارقه بپيوندد در بين راه دو نفر به نام ابوفديك و عطيه بن اسود كه از نافع بن ازرق جدا شده بودند، به نجدبن عامر حنفی پيوسته و با وى بيعت كردند و او را اميرالمومنين خواندند و این گونه فرقه جديدى پديد آمد.گفته اند که علت اختلاف نجده و نافع بن ازرق مسئله تقيه بوده است . نافع تقيه را حرام مى دانست، ولی نجده آن را جايز مى دانست.


==اعتقادات==
==اعتقادات==
پیروان این فرقه معتقد بودند1. شناخت خدا و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است 3.از مکر و حیله باید دوری جست.4. مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند.5.  کسی که مرتکب گناه کبیره شود مشرک است.6. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر ادامه این کار ها نداشته باشد،از اسلام خارج نمی شود.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref><ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر دار المعرفه، ج۱، ص۱۲۳</ref> <ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر دار المعرفه، ج۱، ص 143</ref>
پیروان این فرقه معتقد بودند1. شناخت خدا و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است 3.از مکر و حیله باید دوری جست.4. مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند.5.  کسی که مرتکب گناه کبیره شود، مشرک است.6. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف ها نداشته باشد،از اسلام خارج نمی شود.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref><ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر دار المعرفه، ج۱، ص۱۲۳</ref> <ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، بیروت، نشر دار المعرفه، ج۱، ص 143</ref>
7.آن ها اهل خطا در اجتهاد را به سبب جهل شان به احکام معذور می‌دانستند حتی اگر این خطا موجب می شد که شخص کسی را به قتل برساند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref>  
7.آن ها اهل خطا در اجتهاد را به سبب جهل شان به احکام معذور می‌دانستند حتی اگر این خطا موجب می شد که شخص کسی را به قتل برساند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 439</ref>  
<ref>شاکری حسین، موسوعه المصطفی والعترة علیهم السلام،قم، نشر الهادی، سال 1417 قمری،چاپ اول، ج۹، ص۵۶۶</ref>
<ref>شاکری حسین، موسوعه المصطفی والعترة علیهم السلام،قم، نشر الهادی، سال 1417 قمری،چاپ اول، ج۹، ص۵۶۶</ref>
8.از جمله بارزترین عقاید خوارج نجدات این بود که آن ها امامت را لازم‏ نمی دانستند و معتقد بودند  که مردم اصلا به امام احتیاج ندارند و فقط باید در میان‏ خودشان عدل و انصاف را رعایت کنند در غیر این صورت، وجود امام‏ لازم می ‏شود. <ref>شهرستانى عبد الکریم، ‏الملل و النحل،‏ قم، نشر الشریف المرتضی،سال 1364 شمسی، چاپ سوم، ‏ج ‏1، ص 141</ref>
8.از جمله بارزترین عقاید خوارج نجدات، این بود که آن ها امامت را لازم‏ نمی دانستند و معتقد بودند  که مردم اصلا به امام احتیاج ندارند بلکه  باید در میان‏ خودشان عدل و انصاف را رعایت کنند در غیر این صورت، وجود امام‏ لازم می ‏شود. <ref>شهرستانى عبد الکریم، ‏الملل و النحل،‏ قم، نشر الشریف المرتضی،سال 1364 شمسی، چاپ سوم، ‏ج ‏1، ص 141</ref>
9.یکی دیگر از عقاید گروه نجدات این بود که آن ها بر خلاف ازارقه، تخلف کنندگان از هجرت و جهاد با آن ها را کافر و مشرک نمی ‏دانستند و هم چنین کشتن‏ اطفال را جایز نمی دانستند.نجدة بن عامر در باره این مسائل نامه ‏ای به نافع بن‏ ازرق نوشت و با استناد به آیات قرآنی خواست که او را قانع کند، اما نافع قانع‏ نشد.<ref>آمدى سيف الدين، ‏أبكار الأفكار في أصول الدين، قاهره، نشر دارلکتب، سال 1423 قمری، ج ‏5، ص 76</ref>  <ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، ج 1. ص 141</ref>  
9.یکی دیگر از عقاید گروه نجدات این بود که آن ها بر خلاف ازارقه، تخلف کنندگان از هجرت و جهاد با آن ها را [[کافر]] و [[مشرک]] نمی ‏دانستند و هم چنین کشتن‏ اطفال را جایز نمی دانستند.نجدة بن عامر در باره این مسائل، نامه ‏ای به نافع بن‏ ازرق نوشت و با استناد به آیات قرآنی خواست که او را قانع کند، اما نافع قانع‏ نشد.<ref>آمدى سيف الدين، ‏أبكار الأفكار في أصول الدين، قاهره، نشر دارلکتب، سال 1423 قمری، ج ‏5، ص 76</ref>  <ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، ج 1. ص 141</ref>  


==انشعاب==
==انشعاب==
بعد از کشته شدن نجده ابن عامر به دست ابو فديك، فرقه نجدات سه دسته شدند1. گروهى به ابو فديك پيوستند 2. دسته‏ اى او را در كارهايش معذور دانستند. 3. عده‏ اى ديگر از يمامه به بصره رفتند و در كار وى درنگ كردند و گفتند ما نمی دانیم که بدعت های نجده راست است یا دروغ.
بعد از کشته شدن نجده ابن عامر، فرقه نجدات سه دسته شدند1. گروهى به ابو فديك پيوستند 2. دسته‏ اى او را در كارهايش معذور دانستند.3. عده‏ اى ديگر از يمامه به بصره رفتند و در كار وى درنگ كردند و گفتند ما نمی دانیم که بدعت های نجده راست است یا دروغ.


==پانویس==  
==پانویس==  
confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش