۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در جنگ رمضان (مهر 1352/اکتبر 1973) میان اعراب و اسرائیل، الجزایر در جبهة دیپلماتیک فعال بود (اسعدی، ج1، ص170). بومدین کشورهای افریقایی را به قطع روابط با اسرائیل تشویق میکرد تا از این طریق اسرائیل را در انزوایی سیاسی قرار دهد<ref>ادموندسون ، ص852</ref>. | در جنگ رمضان (مهر 1352/اکتبر 1973) میان اعراب و اسرائیل، الجزایر در جبهة دیپلماتیک فعال بود (اسعدی، ج1، ص170). بومدین کشورهای افریقایی را به قطع روابط با اسرائیل تشویق میکرد تا از این طریق اسرائیل را در انزوایی سیاسی قرار دهد<ref>ادموندسون ، ص852</ref>. | ||
در آذر 1356/دسامبر 1977، الجزایر با امضای اعلامیة طرابلس، تلاشهای مصر برای مذاکره با اسرائیل را محکوم و روابط سیاسی خود را با مصر قطع کرد | در آذر 1356/دسامبر 1977، الجزایر با امضای اعلامیة طرابلس، تلاشهای مصر برای مذاکره با اسرائیل را محکوم و روابط سیاسی خود را با مصر قطع کرد<ref>اسعدی، ج1، ص171</ref>. | ||
بومدین الجزایر را به سمت اتخاذ سیاست بیطرفی * در روابط بینالملل سوق داد، در حالی که به اتفاقنظر دربارة مسائل مورد علاقة کشورهای جهان سوم نیز متعهد بود<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref>. | |||
الجزایر در دهة هفتاد میلادی، با داشتن هیئتهای دیپلماتیک قوی، یکی از بانیان «گروه 77 » و مشوّق طرح «نظام نوین اقتصاد بینالملل » در چارچوب سازمان ملل متحد شناخته میشد<ref>سریعالقلم، همانجا</ref> <ref> رودی، ص211،213</ref><ref>کاسسه، ص 413</ref>. در اجلاسهای سران سازمان وحدت افریقا و چهارمین نشست سران جنبش عدم تعهد (1352 ش/ 1973 در الجزایر)، بومدین در ایجاد هماهنگی میان کشورهای عربی ـ افریقایی نقش مهمی داشت (ادموندسون، همانجا) و در 1356 ش/ 1977 به ریاست جنبش غیرمتعهّدها انتخاب شد (سریعالقلم، همانجا). تنشآمیزترین مسئله در سیاست خارجی دولت بومدین مسئلة صحرای غربی بود. حمایتهای مادی و معنوی الجزایر از پولیساریو * ، سبب تیرگی روابط این کشور با مراکش و موریتانی شد. در 1354ش/1976، الجزایر «جمهوری دموکراتیک عربی صحرا» را به رسمیت شناخت و مراکش و موریتانی روابط سیاسی خود را با الجزایر قطع کردند (اسعدی، همانجا؛ رجوع کنید به سریعالقلم، ص 79ـ80 و جاهای دیگر). همچنین در دوران حکومت بومدین و با میانجیگری و ابتکار او، قرارداد الجزایر (در 15 اسفند 1353) برای رفع اختلافات میان ایران و عراق، بین دو کشور به امضا رسید (مهدوی، ص399؛ ایران. وزارت امور خارجه، ص 75).در دوران زمامداری بومدین، بازگشت به هویّت عربی در الجزایر قوت گرفت و جناح فرانکفونی (فرانسه زبان) نتوانست بر هیئت حاکمه تسلط پیدا کند (قربان اوغلی، ص 81). برخلاف بنبلا، بومدین، با وجود خط مشی سکولار به میراث عربی ـ اسلامی به طور اصولی احترام میگذاشت و اسلام را طریقتی روحانی و دارای برنامة اجتماعی سیاسی میدانست که در مبارزه برای آزادی انسان، از مذاهب دیگر پیشروتر است. او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید (فارسون، ص 91). بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد (کوک، ص 98ـ103).در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط جبهة آزادیبخش ملی دوباره احیا شد. در آبان/نوامبر همان سال، اصول مندرج در منشور ملی، به عنوان قانون اساسی جدید، در همهپرسی از تصویب عمومی گذشت. قانون اساسی جدید، اسلام را دین رسمی، شکل حکومت را جمهوری و الگوی اقتصاد را سوسیالیستی اعلام کرد. در آذر/دسامبر همان سال نیز بومدین در انتخابات ریاست جمهوری الجزایر، با کسب 99% آرا، برگزیده شد (رودی، ص210؛ اسعدی، ج 1، ص 157ـ 158).بومدین در 6 دی 1357/27 دسامبر 1978، به بیماری سرطان خون درگذشت (رودی، ص231). | |||
=منابع= | =منابع= |