۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:حوا.jpg|بندانگشتی|حوا]] | [[پرونده:حوا.jpg|بندانگشتی|حوا]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
|حوا | |حوا | ||
|- | |- | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.» | «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.» | ||
تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوجها) در واقع اشاره به این است که خدا | تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوجها) در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد. روى ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم ) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم . و آفرینش همسر آدم از اجزاى وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـیـمـانـده گـل او صـورت گـرفـته است ، چنانکه در روایات اسلامى به آن تصریح شده، و اما روایتى که مى گوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن بـى اسـاسـى اسـت کـه از بعضى از روایات اسرائیلى گرفته شده، و هماهنگ با مـطلبى است که در فصل دوم از (سفر تکوین ) [[تورات]] تحریف یافته کنونى آمده است، و از ایـن گـذشـتـه بـر خـلاف مـشـاهـده و حـس مـى بـاشـد زیرا طبق این روایت یک دنده آدم بـرداشـتـه شـد و از آن حوا آفریده گشت، و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حـالى که مى دانیم هیچ تفاوتى میان تعداد دنده هاى مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست. <ref>تفسیر نمونه؛ آیت الله مکارم شیرازی؛ج۱۹ص۳۸۰</ref> | ||
[[عمرو بن ابی مقدام]] میگوید: از [[امام باقر (ع)]] پرسیدم: | [[عمرو بن ابی مقدام]] میگوید: از [[امام باقر (ع)]] پرسیدم: «خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقر(ع) فرمود: «مردم در این مورد چه میگویند؟» گفتم: «میگویند خداوند حوّا را از یکی از دندههای آدم (ع) آفرید». فرمود: «آنها دروغ میگویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر رسول خدا! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقر(ع) فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا (ص) فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت، و از آن گِل، آدم (ع) را آفرید، و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا (ع) را آفرید.» <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref> | ||
و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عده ای آن | و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عده ای آن را کوه سراندیب(سیلان یا سری لانکا) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان محل هبوط و اقامتگاه اولیه آدم (ع) ذکر کردهاند. <ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref> در این جزیره کوهی است که پرتغالی ها آن را کوه آدم نامیدهاند و گفته میشود در آن کوه جای پای آدم است. ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. میگویند گیاهی که در این جزیره میروید از برگهایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵ ، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به زیارت جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده میروند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref> | ||
منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است،میباشد.که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن | منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است،میباشد.که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن فیشون میباشد، فکر کردهاند رود نیشون نهر هند است و [[بهشت عدن]] در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کردهاند. | ||
اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حوا(ع) وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم (ع) بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] | اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حوا(ع) وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم (ع) بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم(ع) [[صفی الله]] (برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حوا(ع) بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا (ع) باشد) در آن سکونت نمود. آدم(ع) چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق بهشت گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref> | ||
=حضرت حوا در | =حضرت حوا در قرآن کریم= | ||
قرآن کریم در چند بخش، از زندگی | قرآن کریم در چند بخش، از زندگی حضرت حوا اشاره می کند. در هر دسته از [[آیات]] در کنار نقل داستان حضرت آدم به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زن ها در فرهنگ ها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند. <ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانه های ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده می شود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref> | ||
حوا نامی است که در | حوا نامی است که در ادبیات اسلامی بر همسر آدم نهاده اند. به نظر می رسد این اسم ریشه عربی ندارد. <ref>حوا را واژه [[عبری]] قلمداد کرده اند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبان های سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref> واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و [[فرهنگ عرب]] راه یافته است. <ref>گفته می شود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر می زیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref> | ||
در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است. <ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref> نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش می گذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیه السلام بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت می شود. <ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره می کند</ref> | در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است. <ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref> نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش می گذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیه السلام بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت می شود. <ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره می کند</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''گندمگون:''' | '''گندمگون:''' | ||
آدم از گل آفریده شد و | آدم از گل آفریده شد و حوّاء، از وجود آدم خلق شده است.«خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها؛ شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را آفرید.»<ref>زمر، آیه 6</ref> «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها؛ اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref> بنا به نظر اهل لغت که آدم را از أدمه به معنای گندمگون گرفته اند، می توان حوا را نیز زنی گندمگون دانست. <ref>مفردات راغب، ج1، ص70</ref> | ||
'''لبان تیره:''' | '''لبان تیره:''' | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==ویژگی های معنوی== | ==ویژگی های معنوی== | ||
'''همسان با | '''همسان با حضرت آدم(ع)''' | ||
گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دنده های چپ آدم می دانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref> | گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دنده های چپ آدم می دانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref> | ||
در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دنده های سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آن گاه خدا از آن یک دنده زنی درست | در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دنده های سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آن گاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتهایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را می چسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل می دهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند. <ref>فصل دوم از سفر اول که سفر خلقت است به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص214</ref> | ||
=حضرت حوا، همسری مهربان= | =حضرت حوا، همسری مهربان= | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
=قبر حضرت حوا= | =قبر حضرت حوا= | ||
[[سید بن طاوس]] درباره قبر | [[سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حوا(ع) در [[جده]] روایت کرده است: | ||
«در [[صُحُف ادریس(ع)]] آمده که آدم(ع) ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در [[روز جمعه]] یازدهم [[محرّم]] اتّفاق افتاد و او را در غارى در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سى سال بود و حوّا(ع) فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیمارى کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref> | «در [[صُحُف ادریس(ع)]] آمده که آدم(ع) ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در [[روز جمعه]] یازدهم [[محرّم]] اتّفاق افتاد و او را در غارى در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سى سال بود و حوّا(ع) فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیمارى کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref> | ||