پرش به محتوا

شعب ابی طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
این شعب در شرق [[کعبه معظمه]] و میان [[کوه ابوقبیس]] و [[شعب ابن‌عامر]] قرار دارد <ref>ارزقی، ابی‌الولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2، ص165</ref> و فاصله آن تا کعبه حدود دویست تا سیصد متر است.
این شعب در شرق [[کعبه معظمه]] و میان [[کوه ابوقبیس]] و [[شعب ابن‌عامر]] قرار دارد <ref>ارزقی، ابی‌الولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2، ص165</ref> و فاصله آن تا کعبه حدود دویست تا سیصد متر است.


عرب دامنه‌ها و وادیه‌های کوچک میان کوه را اصطلاحاً "شعب" می‌نامد. شهر مکه به دلیل داشتن تپه‌های فراوان، شعب‌های متعددی نیز در دامنه‌های تپه‌ها دارا بوده و هر شعب به نام طایفه ساکن آن نام‌گذاری شده است. شعب ابی‌طالب یکی از آنان است که در آغاز "شعب ابی‌یوسف" <ref>ارزقی، ابی‌الولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص233 و 265 </ref> و پس از [[بعثت]]، شعب ابی‌طالب نام گرفت و بعدها به شعب بنی‌هاشم و اکنون به شعب امام علی(ع) شهرت یافته است. <ref>. ارزقی، ابی‌الولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص232</ref>
عرب دامنه‌ها و وادیه‌های کوچک میان کوه را اصطلاحاً <big>شعب</big> می‌نامد. شهر مکه به دلیل داشتن تپه‌های فراوان، شعب‌های متعددی نیز در دامنه‌های تپه‌ها دارا بوده و هر شعب به نام طایفه ساکن آن نام‌گذاری شده است. شعب ابی‌طالب یکی از آنان است که در آغاز <big>شعب ابی‌یوسف</big> <ref>ارزقی، ابی‌الولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص233 و 265 </ref> و پس از [[بعثت]]، شعب ابی‌طالب نام گرفت و بعدها به شعب بنی‌هاشم و اکنون به شعب امام علی(ع) شهرت یافته است. <ref>. ارزقی، ابی‌الولید محمد بن عبدالله؛ اخبار مکه، قم، انتشارات الشریف الرضی، 1411ق، چاپ اول، ج2،ص232</ref>


=چرایی محاصره شعب ابی‌طالب=
=چرایی محاصره شعب ابی‌طالب=
خط ۴۶: خط ۴۶:
ابوطالب ـ‌ عموی پیامبر(ص) ‌ـ با شهامت و قاطعیت به این اقدام آنها اعتراض کرد و اشعاری مبنی بر حمایت از [[رسول خدا(ص)]] سرود. <ref> یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، ج6،ص388</ref>
ابوطالب ـ‌ عموی پیامبر(ص) ‌ـ با شهامت و قاطعیت به این اقدام آنها اعتراض کرد و اشعاری مبنی بر حمایت از [[رسول خدا(ص)]] سرود. <ref> یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، ج6،ص388</ref>
   
   
قریش به ناچار راهی دیگر در پیش گرفتند و آن، تحریم اقتصادی ‌ـ‌ اجتماعی را بر قریش تحمیل کردند تا دست از حمایت پیامبر(ص) بردارند و او را به قریش واگذارند. ابو‌طالب پس از مشورت با پیامبر(ص) تصمیم گرفت، برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی عشیره‌ای، <ref>زرگری‌نژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول، ص281</ref> بنی‌هاشم و [[بنی‌مطلب]] را در شعب ابی‌طالب گرد آورد. <ref>ابن شهر‌آشوب؛ مناقب آل ابی‌طالب، قم، المطبعه العلمیه، بی‌تا، ج1، ص63</ref>   
قریش به ناچار راهی دیگر در پیش گرفتند و آن، تحریم اقتصادی ‌ـ‌ اجتماعی را بر قریش تحمیل کردند تا دست از حمایت پیامبر(ص) بردارند و او را به قریش واگذارند. ابو‌طالب پس از مشورت با پیامبر(ص) تصمیم گرفت، برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی [[عشیره‌ای]]، <ref>زرگری‌نژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول، ص281</ref> بنی‌هاشم و [[بنی‌مطلب]] را در شعب ابی‌طالب گرد آورد. <ref>ابن شهر‌آشوب؛ مناقب آل ابی‌طالب، قم، المطبعه العلمیه، بی‌تا، ج1، ص63</ref>   


از سوی دیگر چون قتل پیامبر(ص) بدون جلب رضایت حامیان او به معنای جاری‌ساختن خون در مکه بود، <ref>زرگری‌نژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول،ص297</ref> مشرکان به ناچار پس از اجتماع در [[دارالندوه]] ـ ‌محل شورای قریش ‌ـ تصمیم گرفتند، [[بنی‌هاشم]] و بنی‌مطلب را در محاصره کامل اقتصادی‌ ـ ‌اجتماعی قرار دهند تا شاید بدین‌وسیله آنان را به تسلیم پیامبر(ص) به قریش مجبور کنند؛ <ref>یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، پیشین، ج1، ص336</ref> زیرا مکیان، قدرت سیاسی متمرکزی نداشتند و هر عشیره به طور جداگانه، زعامت سیاسی‌ ـ ‌اقتصادی ‌ـ ‌اجتماعی خویش را در اختیار داشت؛ بنابراین قطع روابط اقتصادی‌ ـ‌ اجتماعی، نهایت اعمال قدرت آنان برای تحت فشار قرار دادن بنی‌هاشم بود. در جریان محاصره شعب، همه بنی‌هاشم و بنی‌مطلب به جز [[ابوجهل]]،[16] [[ابولهب]] و [[ابوسفیان]] بن حارث <ref> ابن‌‌هشام؛ سیره ابن‌هشام، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء و التراث العربی، 1985م، ج1، ص351</ref> حضور داشتند.  
از سوی دیگر چون قتل پیامبر(ص) بدون جلب رضایت حامیان او به معنای جاری‌ساختن خون در مکه بود، <ref>زرگری‌نژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول،ص297</ref> مشرکان به ناچار پس از اجتماع در [[دارالندوه]] ـ ‌محل شورای قریش ‌ـ تصمیم گرفتند، [[بنی‌هاشم]] و بنی‌مطلب را در محاصره کامل اقتصادی‌ ـ ‌اجتماعی قرار دهند تا شاید بدین‌وسیله آنان را به تسلیم پیامبر(ص) به قریش مجبور کنند؛ <ref>یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، پیشین، ج1، ص336</ref> زیرا مکیان، قدرت سیاسی متمرکزی نداشتند و هر عشیره به طور جداگانه، زعامت سیاسی‌ ـ ‌اقتصادی ‌ـ ‌اجتماعی خویش را در اختیار داشت؛ بنابراین قطع روابط اقتصادی‌ ـ‌ اجتماعی، نهایت اعمال قدرت آنان برای تحت فشار قرار دادن بنی‌هاشم بود. در جریان محاصره شعب، همه بنی‌هاشم و بنی‌مطلب به جز [[ابوجهل]]،[16] [[ابولهب]] و [[ابوسفیان]] بن حارث <ref> ابن‌‌هشام؛ سیره ابن‌هشام، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء و التراث العربی، 1985م، ج1، ص351</ref> حضور داشتند.  
خط ۷۰: خط ۷۰:
به روایت [[نصر بن مزاحم]]، [[حضرت علی(ع)]] در مورد ظلم و ستم قریش در شعب ابی طالب به پیامبر(ص) و مسلمانان، چنین به [[معاویه]] نوشت:
به روایت [[نصر بن مزاحم]]، [[حضرت علی(ع)]] در مورد ظلم و ستم قریش در شعب ابی طالب به پیامبر(ص) و مسلمانان، چنین به [[معاویه]] نوشت:


«خویشان ما (قبیلۀ قریش) بر این شدند که [[پیامبر]] ما را بکشند و نسل ما را براندازند. دربارۀ ما تصمیم گرفتند و ستم‌ها رواداشتند. خواروبار از ما قطع کردند و آب گوارا از ما بازگرفتند و ما را در جایگاه بیم و هراس نشاندند و جاسوس‌ها بر ما گماشتند و ما را ناچار ساختند تا در میان کوهی ناهموار پناه جوییم و بدین اکتفا نکرده جنگ علیه ما افروختند و پیمان‌نامه در میان خود علیه ما نوشتند بدین مضمون که با ما هم خوراک نشوند و با ما آب ننوشند و با ما وصلت و ازدواج نکنند و خرید و فروش ننمایند و از آنان در امان نباشیم تا اینکه [[محمد(ص)]] را در اختیار آنان نهیم تا اینکه وی را بکشند و جسدش را [[مثله]][=قطعه قطعه] کنند.  
«خویشان ما (قبیلۀ قریش) بر این شدند که [[پیامبر]] ما را بکشند و نسل ما را براندازند. دربارۀ ما تصمیم گرفتند و ستم‌ها رواداشتند. خواروبار از ما قطع کردند و آب گوارا از ما بازگرفتند و ما را در جایگاه بیم و هراس نشاندند و جاسوس‌ها بر ما گماشتند و ما را ناچار ساختند تا در میان کوهی ناهموار پناه جوییم و بدین اکتفا نکرده جنگ علیه ما افروختند و پیمان‌نامه در میان خود علیه ما نوشتند بدین مضمون که با ما هم خوراک نشوند و با ما آب ننوشند و با ما وصلت و ازدواج نکنند و خرید و فروش ننمایند و از آنان در امان نباشیم تا اینکه [[محمد(ص)]] را در اختیار آنان نهیم تا اینکه وی را بکشند و جسدش را [[مثله]][قطعه قطعه] کنند.  


جز در [[موسم حج]] و [[عمره]] ما بنی هاشم از امنیت برخوردار نبودیم. اما مشیت [[خداوند]] دربارۀ ما چنین قرار گرفت که ما با تمام وجود از آن حضرت دفاع کنیم. و پروانه وار شمع وجودش را [[طواف]] نماییم و با شمشیرهای خود شب و روز از او حمایت کنیم. مومنانمان به انگیزۀ نیل به پاداش پروردگار و کافرانمان به منظور دفاع از حریم قوم و تبار از وجود مقدس وی حمایت می‌کردند.» <ref>شوشتری، بهج الصباغه، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵۵</ref>
جز در [[موسم حج]] و [[عمره]] ما بنی هاشم از امنیت برخوردار نبودیم. اما مشیت [[خداوند]] دربارۀ ما چنین قرار گرفت که ما با تمام وجود از آن حضرت دفاع کنیم. و پروانه وار شمع وجودش را [[طواف]] نماییم و با شمشیرهای خود شب و روز از او حمایت کنیم. مومنانمان به انگیزۀ نیل به پاداش پروردگار و کافرانمان به منظور دفاع از حریم قوم و تبار از وجود مقدس وی حمایت می‌کردند.» <ref>شوشتری، بهج الصباغه، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵۵</ref>
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش