۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|[[حضرت علی(ع)]] | |[[حضرت علی(ع)]] | ||
|- | |- | ||
|نام مادر | |نام مادر | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
</div> | </div> | ||
'''محمد بن حنفیه''' ( | '''محمد بن حنفیه''' (م ۸۱ قمری) فرزند [[امام علی (ع)]] از همسرش [[خوله بنت جعفر]] است. او از شخصیت هاى برجسته [[صدر اسلام]] به شمار می رود. فرقه [[کیسانیه]] در نتیجۀ [[اعتقاد]] به [[امامت]] محمد حنفیه به وجود آمدند. | ||
محمد بن حنفیه از شخصیت هاى | محمد بن حنفیه از شخصیت هاى علوى است که ابهامات و اشکالاتى در تاریخ زندگى وى به چشم مى خورد . از جمله علت شرکت نکردن او در [[قیام کربلا]] و عدم همراهى او با [[امام حسین (ع)]]. | ||
علما و رجال شناسان شیعه براى روشن ساختن این ابهام و در مقام دفاع از محمد بن حنفیه دلایلى را مطرح کردهاند . به اعتقاد اینان عدم شرکت ابن حنفیه از سر نافرمانى و مخالفت با امام (ع) نبوده و او در عدم همراهى با امام (ع) دلایل موجهى داشته است; از جمله: بیمارى محمدبن حنفیه در موقع حرکت امام (ع) از [[مدینه]] و [[مکه]] . مامور بودن محمدبن حنفیه از جانب امام (ع) براى ماندن در مدینه . | |||
مکلف نشدن محمدبن حنفیه از جانب امام حسین (ع) به شرکت در قیام و همراهى با آن حضرت . گرچه محمدبن حنفیه از طرف امام به شرکت در قیام | مکلف نشدن محمدبن حنفیه از جانب امام حسین (ع) به شرکت در قیام و همراهى با آن حضرت . گرچه محمدبن حنفیه از طرف امام به شرکت در قیام مکلف نشده، ولى عدم شرکت او در قیام امام شاید تخلف محسوب شده و وى به درجهى «فتح» نایل نشده است . | ||
=محمد بن حنفیه کیست= | =محمد بن حنفیه کیست= | ||
محمد بن حنفیه پسر [[حضرت امیر(ع)]] بود که مادر وی [[خویله]] | محمد بن حنفیه پسر [[حضرت امیر(ع)]] بود که مادر وی [[خویله]] دخترجعفر ابن قیس حنفیه میباشد و او به نام قبیله مادر خویش ملقب گشت به ([[حنفیه]]). متولد سال 21و متوفای سال81 ه ق. | ||
گروهی از[[شیعیان]] معتقدشدند که پس از [[امام حسن]] و [[امام حسین]] ،[[امامت]] به برادر ایشان محمد بن حنفیه و پس از وی به پسرانش می رسد،این گروه را کیسانیه می گویند منسوب به کیسان غلام آزادشدۀ محمدبن حنفیه. | گروهی از [[شیعیان]] معتقدشدند که پس از [[امام حسن]] و [[امام حسین]] ،[[امامت]] به برادر ایشان محمد بن حنفیه و پس از وی به پسرانش می رسد،این گروه را کیسانیه می گویند. منسوب به کیسان غلام آزادشدۀ محمدبن حنفیه. | ||
<ref>تاریخ ابن خلدون / ترجمه محمدپروین گنابادی/ ج1ص379</ref> | <ref>تاریخ ابن خلدون / ترجمه محمدپروین گنابادی/ ج1ص379</ref> | ||
کیسانیه درباره درگذشت محمد بن حنفیه دچار اختلاف شدند؛ بعضی از آنها معتقد به | کیسانیه درباره درگذشت محمد بن حنفیه دچار اختلاف شدند؛ بعضی از آنها معتقد به مرگ او شدند، و برخی دیگر پنداشتند که او نمرده و در کوههای [[رضوی]] زنده است. <ref>مروج الذهب / ترجمه ابوالقاسم پاینده/ ج2ص82</ref> | ||
محمد بن حنفیه بعلت نپذیرفتن [[بیعت]] با [[عبدالله بن زبیر]] | محمد بن حنفیه بعلت نپذیرفتن [[بیعت]] با [[عبدالله بن زبیر]]، در مکه تحت فشار قرار داشت و ابن زبیر او وخانواده اش را محصور کرده بود و قصد کشتن او را داشت که [[مختار]] گروهی چوب بدست ([[خشبیه]]) را برای نجات محمد فرستاد وآنها او را نجات دادند. | ||
قدر مسلّم این است که محمد حنفیه خود ادعای امامت نداشت. [[کلینی]] از ا[[مام باقر(ع)]] روایت کرده است که محمد درخلوت با [[امام سجاد(ع)]] صحبت کرد و به حضرت گفت: من از شما بزرگترم و شایسته رهبری هستم. | قدر مسلّم این است که محمد حنفیه خود ادعای امامت نداشت. [[کلینی]] از ا[[مام باقر(ع)]] روایت کرده است که محمد درخلوت با [[امام سجاد(ع)]] صحبت کرد و به حضرت گفت: من از شما بزرگترم و شایسته رهبری هستم. | ||
[[حضرت سجاد(ع)]] پیشنهاد کرد که به [[حجرالاسود]] | [[حضرت سجاد(ع)]] پیشنهاد کرد که به [[حجرالاسود]] سلام دهند. حجرالاسود جواب سلام امام را داد ولی پاسخ محمد حنفیه را نداد. <ref> کلینی درکتاب اصول کافی ج 1 ص348</ref> در [[منابع رجالی]] شیعه تاکید شده است که محمد حنفیه می خواست با این کار برای دیگران ثابت شود که امامت از آن امام سجاد(ع)است. | ||
=تولد، نام و نسب= | =تولد، نام و نسب= | ||
شهرت محمد به ابنحنفیه به این دلیل است که مادرش (خوله) دختر جعفر بن قیس <ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۰</ref> از [[قبیلۀ بنیحنفیه]] بود. به گفته برخی محققان، مادرش کنیزی بوده که در حمله [[بنی اسد]] به بنی حنفیه در زمان [[خلافت]] [[ابوبکر]] به | شهرت محمد به ابنحنفیه به این دلیل است که مادرش (خوله) دختر جعفر بن قیس <ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۰</ref> از [[قبیلۀ بنیحنفیه]] بود. به گفته برخی محققان، مادرش کنیزی بوده که در حمله [[بنی اسد]] به بنی حنفیه در زمان [[خلافت]] [[ابوبکر]] به اسارت در آمد و [[علی(ع)]] او را خرید و آزاد کرد و سپس با او ازدواج نمود. | ||
از آنجا که تاریخ درگذشت محمد حنفیه درسال ۸۱ق است و در آن هنگام ۶۵ سال داشته به دست میآید که او در سال۱۶ق به دنیا آمده است. <ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، دار الکتب العلمیة، ج۵، ص۸۷</ref> | از آنجا که تاریخ درگذشت محمد حنفیه درسال ۸۱ق است و در آن هنگام ۶۵ سال داشته به دست میآید که او در سال۱۶ق به دنیا آمده است. <ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، دار الکتب العلمیة، ج۵، ص۸۷</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
برخی عنوان کردهاند که [[حضرت رسول (ص)]] پیش از وفات به علی (ع) گفت که اگر از خوله پسری برای تو متولد شد، او را همنام و همکنیه من نامگذاری کن. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۰-۲۰۱</ref> | برخی عنوان کردهاند که [[حضرت رسول (ص)]] پیش از وفات به علی (ع) گفت که اگر از خوله پسری برای تو متولد شد، او را همنام و همکنیه من نامگذاری کن. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۰-۲۰۱</ref> | ||
=ابن حنفیه در کنار | =ابن حنفیه در کنار امام علی(ع)= | ||
در [[جنگ صفیّن]] نیز وی پرچمدار سپاه علی (ع) بود و شاهد سستی و تردید | در [[جنگ صفیّن]] نیز وی پرچمدار سپاه علی (ع) بود و شاهد سستی و تردید عراقیان در نبرد با [[معاویه]] و [[شامیان]] و ناخرسندی پدرش از آنان بود تا آن جا که علی (ع) از آنان به تنگ آمده، درباره اهل عراق چنین دعا کرد. «پروردگارا من از ایشان ملول و ایشان از من ملول شدهاند. به جای آنها چیزی بهتر از ایشان به من ارزانی فرمای و به جای من بدتر از من برای آنان قرار ده.» <ref>ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۶۸-۶۹، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ط الاولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰</ref> | ||
=ابن حنفیه دوران حکومت یزید= | |||
هنگام شهادت امام حسین (ع) در کربلا، محمد حنفیه در [[مکّه]] بود. <ref>بلعمی، محمد بن محمد، تاریخنامه طبری، ج۴، ص۷۰۹، تحقیق محمد روشن، تهران، ج۱و۲، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ج۳، ۴، ۵ البرز، چاپ ۳، ۱۳۷۳ش</ref> | |||
پس از مرگ یزید (اوّل ربیع الاخر ۶۴ هجری)، <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۴۹، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷</ref> ابن زبیر در مکّه از مردم برای خود بیعت گرفت و اعلام خودمختاری کرد. او خواست به زور از محمد حنفیه نیز که در مکّه به سر میبرد بیعت بگیرد، چون وی امتناع ورزید. او و افرادی از خاندانش را که با وی بودند و نیز ۱۷ تن از سران کوفه را که از بیعت با او سرباز زده و به حرم گریخته بودند، در زمزم زندانی کرد و سوگند خورد اگر بیعت نکنند آنها را بسوزاند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۷۶، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷</ref> | |||
محمد حنفیه سه تن از مردم [[کوفه]] را با نامهای نزد مختار فرستاد، مختار تعداد بسیاری را به یاری او فرستاد. آنان محمد و همراهانشان را آزاد کردند و خواستند بر ابن زبیر بتازند، امّا محمد بن حنفیه که جنگ در [[حرم خدا]] را روا نمیداشت مانع شد. سپس محمد حنفیه همراه چهار هزار تن به دره علی (ع) رفتند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۷۷-۷۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷</ref> | |||
=ابن حنفیه و فرقه کیسانیه= | |||
محمد حنفیه | چنانکه گفته شد برخى از شیعیان پس از شهادت امام حسین (ع) اعتقاد به امامت محمد حنفیه پیدا کرده و به <big>کیسانیه</big> معروف شدند. این مذهب نخستین انشعابى بود که در میان شیعیان امیرمؤمنان (ع) و پیروان اهل بیت (ع) به وجود آمد. | ||
کیسانیه معتقد بودند که محمد حنفیه امام چهارم شیعیان و همان [[مهدى موعود]] است که در کوه هاى رضوى (کوهستانى در [[یمن]]) جاى کرده است و روزى [[ظهور]] خواهد نمود. <ref>شیعه در اسلام، ص ۳۳</ref> گرچه مدتى براى این مذاهب انحرافى پیروانى در عالم اسلام به وجود آمد ولى خوشبختانه هم اکنون این مذهب منقرض شده و اثرى از آن نیست. | |||
کیسانیه معتقد بودند که محمد | |||
=وفات محمد حنفیه= | =وفات محمد حنفیه= | ||
محمد بن حنفیه در اول | محمد بن حنفیه در اول ماه محرم سال ۸۱ [[هجرى]] [[قمرى]] در سن ۶۵ سالگى در خلافت [[عبدالملک بن مروان]] بدرود حیات گفت. پس از درگذشت او فرزندش ابوهاشم و بنا به روایتى [[ابان بن عثمان]] والى مدینه بر وى نمازگزارد. [[بلاذرى]] به نقل از [[واقدى]] سال وفات محمد حنفیه را ۸۲ قمرى ذکر کرده است. <ref>تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۵</ref> | ||
درباره محل وفاتش نیز اختلاف است. برخى | درباره محل وفاتش نیز اختلاف است. برخى ایله، برخى [[طائف]] و گروهى مدینه را محل درگذشتش مى دانند. ولى ظاهرا همه اتفاق دارند بر این که مدفنش در [[قبرستان بقیع]] <ref>اعیان الشیعه، ج۱۴، ص۲۷۰</ref>، واقع در [[مدینه منوره]] است. | ||
محمد حنفیه داراى ۲۴ فرزند بود که ۱۴ تن پسر و ۱۰ تن دختر بودند. اعقاب وى از دو پسرش على و جعفر مى باشد. <ref> منتهى الامال، ج ۱، ص ۱۸۶</ref> | محمد حنفیه داراى ۲۴ فرزند بود که ۱۴ تن پسر و ۱۰ تن دختر بودند. اعقاب وى از دو پسرش على و جعفر مى باشد. <ref> منتهى الامال، ج ۱، ص ۱۸۶</ref> |