۸۸٬۱۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مالكى' به 'مالکی') |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ||
<big>اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ</big><ref>(حمد،6)</ref>: به راه راست ما را راهبر باش. | <big>اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ</big><ref>(حمد،6)</ref>: به راه راست ما را راهبر باش. | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزيل لقواعد التفضيل | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاکم حسکانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | ||
==علی علیهالسلام هادی متقین== | ==علی علیهالسلام هادی متقین== | ||
<big>هُدی لِلْمُتَّقِینَ</big><ref>(بقره،2)</ref>: این است کتابی که مایه هدایت تقواپیشگان است. | <big>هُدی لِلْمُتَّقِینَ</big><ref>(بقره،2)</ref>: این است کتابی که مایه هدایت تقواپیشگان است. | ||
حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزيل | حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 67.</ref> | ||
==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ||
<big>هُمُ الْمُفْلِحُونَ</big><ref>(بقره،5)</ref> ترجمه: ایشان همان رستگارانند | <big>هُمُ الْمُفْلِحُونَ</big><ref>(بقره،5)</ref> ترجمه: ایشان همان رستگارانند | ||
حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزيل | حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 69.</ref><br> | ||
==علی علیهالسلام مومنی که خداوند مسخرهکنندهاش را استهزاء میکند== | ==علی علیهالسلام مومنی که خداوند مسخرهکنندهاش را استهزاء میکند== | ||
<big>وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ</big>. <ref>(بقره،14)</ref> ترجمه: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند میگویند: ایمان آوردیم و چون با شیطانهای خود خلوت کنند، میگویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط (آنان را) ریشخند میکنیم.<br> | <big>وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ</big>. <ref>(بقره،14)</ref> ترجمه: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند میگویند: ایمان آوردیم و چون با شیطانهای خود خلوت کنند، میگویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط (آنان را) ریشخند میکنیم.<br> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
ثم اقبل ابی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاخبره بما جری فانزل اللّه تعالی: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی و اذا لقی ابن سلول امیرالمؤمنین المصدق بالتنزیل قالوا (کنا) آمنّا، یعنی صدقنا بمحمد و القرآن، و اذا خلوا الی شیاطینهم من المنافقین قالوا: انا معکم فی الکفر، و الشرک، انّما نحن مستهزؤون بعلی بن ابیطالب و اصحابه. | ثم اقبل ابی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاخبره بما جری فانزل اللّه تعالی: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی و اذا لقی ابن سلول امیرالمؤمنین المصدق بالتنزیل قالوا (کنا) آمنّا، یعنی صدقنا بمحمد و القرآن، و اذا خلوا الی شیاطینهم من المنافقین قالوا: انا معکم فی الکفر، و الشرک، انّما نحن مستهزؤون بعلی بن ابیطالب و اصحابه. | ||
یقول اللّه تعالی (تبکیتا لهم): «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» یعنی یجازیهم فی الاخرة جزاء استهزائهم بعلی علیهالسّلام و اصحابه رضی اللّه عنهم.<br> | یقول اللّه تعالی (تبکیتا لهم): «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» یعنی یجازیهم فی الاخرة جزاء استهزائهم بعلی علیهالسّلام و اصحابه رضی اللّه عنهم.<br> | ||
ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 72.</ref> | ||
==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
3- برای حضرت علی علیه السّلام، آنجا که فرموده است: لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ <ref>55 نور.</ref> | 3- برای حضرت علی علیه السّلام، آنجا که فرموده است: لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ <ref>55 نور.</ref> | ||
«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (خود) قرار داد یعنی آدم و داود علیهماالسلام. <ref>شواهد التنزيل | «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (خود) قرار داد یعنی آدم و داود علیهماالسلام. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 75.</ref> | ||
==علی علیهالسلام اولین نمازگزار== | ==علی علیهالسلام اولین نمازگزار== | ||
<big>وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ</big> <ref>بقره43</ref>): و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید.<br> | <big>وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ</big> <ref>بقره43</ref>): و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید.<br> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «و ارکعوا» قالوا (کذا) مما نزل فی القرآن خاصة فی رسولالله و علی ابن ابیطالب و اهلبیته من سورة البقرة: «وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ» انها نزلت فی رسولالله علیهالسّلام و علی ابن ابیطالب و هما اول من صلی و رکع.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «و ارکعوا» قالوا (کذا) مما نزل فی القرآن خاصة فی رسولالله و علی ابن ابیطالب و اهلبیته من سورة البقرة: «وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ» انها نزلت فی رسولالله علیهالسّلام و علی ابن ابیطالب و هما اول من صلی و رکع.<br> | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 85؛ مناقب خوارزمى ص 198- ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 237.</ref> | ||
==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ||
<big>اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ</big> <ref>بقره45)</ref>: از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این (کار) گران است مگر بر فروتنان.<br> | <big>اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ</big> <ref>بقره45)</ref>: از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این (کار) گران است مگر بر فروتنان.<br> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم.<br> | حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم.<br> | ||
ترجمه: ابن عباس گفته است کلمه خاشع کسی را گویند که در نمازش افتاده باشد، ذلیلانه در درگاه الهی اقامه نماز کند، و خاشع در نماز رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب علیهالسّلام بودند. این آیه در مورد علی علیهالسّلام و عثمان بن مظعون، و عمّار یاسر نازل شده است <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: ابن عباس گفته است کلمه خاشع کسی را گویند که در نمازش افتاده باشد، ذلیلانه در درگاه الهی اقامه نماز کند، و خاشع در نماز رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب علیهالسّلام بودند. این آیه در مورد علی علیهالسّلام و عثمان بن مظعون، و عمّار یاسر نازل شده است <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 89، ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 238.</ref> | ||
==علی علیهالسلام مومن عامل و اهل بهشت== | ==علی علیهالسلام مومن عامل و اهل بهشت== | ||
<big>وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ</big> <ref>(بقره،82)</ref> : و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنان اهل بهشتند و در آن جاویدان خواهند ماند.<br> | <big>وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ</big> <ref>(بقره،82)</ref> : و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنان اهل بهشتند و در آن جاویدان خواهند ماند.<br> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: ممّا نزل من القرآن خاصة فی رسولالله و علی و اهلبیته من سورة البقرة (قوله تعالی:) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ نزلت فی علی خاصة و هو اوّل مؤمن و اوّل مصلّ بعد رسولاللّه صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم .<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: ممّا نزل من القرآن خاصة فی رسولالله و علی و اهلبیته من سورة البقرة (قوله تعالی:) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ نزلت فی علی خاصة و هو اوّل مؤمن و اوّل مصلّ بعد رسولاللّه صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم .<br> | ||
ترجمه: ابن عباس گفته است: آیه شریفه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است چراکه اوّل ایمانآورنده و اوّلین نمازگزار بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: ابن عباس گفته است: آیه شریفه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است چراکه اوّل ایمانآورنده و اوّلین نمازگزار بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 90؛ تفسير حسين بن حکم حبرى ص 240.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام امت وسط و هدایت یافته و شاهد بر مردم== | ==علی علیهالسّلام امت وسط و هدایت یافته و شاهد بر مردم== | ||
<big>وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ ینْقَلِبُ عَلی عَقِبَیهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ</big> <ref>143 بقره.</ref>ترجمه: و بدینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهای را که (چندی) بر آن بودی، مقرّر نکردیم جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از آنکس که از عقیده خود برمیگردد بازشناسیم، و البته (این کار) جز بر کسانی که خدا هدایت (شان) کرده، سخت گران بود.<br> | <big>وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ ینْقَلِبُ عَلی عَقِبَیهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ</big> <ref>143 بقره.</ref>ترجمه: و بدینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهای را که (چندی) بر آن بودی، مقرّر نکردیم جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از آنکس که از عقیده خود برمیگردد بازشناسیم، و البته (این کار) جز بر کسانی که خدا هدایت (شان) کرده، سخت گران بود.<br> | ||
حدیث: عن سلیم بن قیس عن علی علیهالسّلام قال: انّ اللّه ایانا عنی بقوله تعالی: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فرسول اللّه شاهد علینا، و نحن شهداء علی الناس و حجّته فی ارضه و نحن الذین قال اللّه جلّ اسمه (فیهم): «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً». <br> | حدیث: عن سلیم بن قیس عن علی علیهالسّلام قال: انّ اللّه ایانا عنی بقوله تعالی: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فرسول اللّه شاهد علینا، و نحن شهداء علی الناس و حجّته فی ارضه و نحن الذین قال اللّه جلّ اسمه (فیهم): «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً». <br> | ||
سلیم بن قیس از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: منظور خداوند از این آیه ما هستیم آنجا که فرمود: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ تا اینکه بر مردم گواه باشید. رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گواه بر ماست و ما گواه بر مردم. و حجت خدا هستیم روی زمین. ما کسانی هستیم که خدا فرموده است: وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً. <ref>شواهد التنزيل | سلیم بن قیس از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: منظور خداوند از این آیه ما هستیم آنجا که فرمود: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ تا اینکه بر مردم گواه باشید. رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گواه بر ماست و ما گواه بر مردم. و حجت خدا هستیم روی زمین. ما کسانی هستیم که خدا فرموده است: وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 92.</ref><br> | ||
حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزيل | حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 94.</ref> | ||
==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ||
<big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ</big> <ref>172 بقره.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید.<br> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ</big> <ref>172 بقره.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید.<br> | ||
حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر»<br> | حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر»<br> | ||
ترجمه: عکرمه از ابن عباس نقل میکند که نازل نشد آیهای در قرآن که در آن«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»*داشته باشد الّا اینکه در رأس ایمانآورندگان و امیر و شریف آنها علی علیهالسّلام است. خداوند اصحاب محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را در غیر این آیه، در جاهای دیگر، مورد عتاب قرار داده است، و همهجا از علی علیهالسّلام به خیر یاد کرده است. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: عکرمه از ابن عباس نقل میکند که نازل نشد آیهای در قرآن که در آن«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»*داشته باشد الّا اینکه در رأس ایمانآورندگان و امیر و شریف آنها علی علیهالسّلام است. خداوند اصحاب محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را در غیر این آیه، در جاهای دیگر، مورد عتاب قرار داده است، و همهجا از علی علیهالسّلام به خیر یاد کرده است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 21 و 48؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 3/ 311؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى ج 1/ 64؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ الجرح و التعديل محمد بن ادريس حنظل ج 3/ 275؛ المناقب خوارزمى ص 198؛ کفاية الطالب ص 140؛ اسعاف الراغبين ص 149؛ ارحج المطالب ص 51.</ref> | ||
==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
ترجمه: ابوسعید خدری میگوید: همان شبی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به غار رفتند، علی علیهالسّلام بهجای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در بسترشان خوابید. خداوند تبارکوتعالی به جبرئیل و میکائیل علیهالسّلام فرمود: بین شما برادری برقرار کردم، عمر یکی از شما از دیگری طولانیتر است کدامیک از شما حاضر است برای دیگری فداکاری کند و از مقداری عمرش درگذرد؟ هریک از آنها حیات و زندگی خود را خواستند. | ترجمه: ابوسعید خدری میگوید: همان شبی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به غار رفتند، علی علیهالسّلام بهجای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در بسترشان خوابید. خداوند تبارکوتعالی به جبرئیل و میکائیل علیهالسّلام فرمود: بین شما برادری برقرار کردم، عمر یکی از شما از دیگری طولانیتر است کدامیک از شما حاضر است برای دیگری فداکاری کند و از مقداری عمرش درگذرد؟ هریک از آنها حیات و زندگی خود را خواستند. | ||
خداوند متعال فرمود: شما مانند علی بن ابیطالب علیهالسّلام نیستید من بین او و پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم برادری قرار دادم و علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خوابید، و ایثار نمود، جانش را فدای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم کرد. بهسوی زمین بروید و او را از شرّ دشمنان محافظت نمایید جبرئیل کنار سر و میکائیل پایین پایشان قرار گرفتند. جبرئیل گفت خوشا به حال مثل تو ای پسر ابیطالب. خداوند به تو بر ملائکه مباهات میکند در این هنگام خداوند بر رسولش این آیه شریفه را در شأن علی علیهالسّلام فرستاد که: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ... ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. <br> | خداوند متعال فرمود: شما مانند علی بن ابیطالب علیهالسّلام نیستید من بین او و پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم برادری قرار دادم و علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خوابید، و ایثار نمود، جانش را فدای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم کرد. بهسوی زمین بروید و او را از شرّ دشمنان محافظت نمایید جبرئیل کنار سر و میکائیل پایین پایشان قرار گرفتند. جبرئیل گفت خوشا به حال مثل تو ای پسر ابیطالب. خداوند به تو بر ملائکه مباهات میکند در این هنگام خداوند بر رسولش این آیه شریفه را در شأن علی علیهالسّلام فرستاد که: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ... ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. <br> | ||
حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزيل | حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزيل حسکانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البيان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحکام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى شافعى ص 88؛ اسد الغابه فى معرفة الصحابه ابن اثير ج 4/ 25؛ احياء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الکبير امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نيشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحيط ابو حيان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ينابيع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه 30 انفال؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | ||
==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ||
<big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً</big> ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید.<br> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً</big> ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید.<br> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
ترجمه: ربیع بن خیثم در مورد آیه شریفه گفت، مراد از آنکس که به او حکمت داده شده علی علیهالسّلام است. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106.</ref> | ترجمه: ربیع بن خیثم در مورد آیه شریفه گفت، مراد از آنکس که به او حکمت داده شده علی علیهالسّلام است. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106.</ref> | ||
حدیث: عن عبدالله قال: کنت عند رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فسئل عن علی فقال:قسمت الحکمة عشرة اجزاء فاعطی علی تسعة اجزاءا و اعطی الناس جزاءا واحدا<br> | حدیث: عن عبدالله قال: کنت عند رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فسئل عن علی فقال:قسمت الحکمة عشرة اجزاء فاعطی علی تسعة اجزاءا و اعطی الناس جزاءا واحدا<br> | ||
ترجمه: ابن مسعود از رسولالله نقل کرده است که فرمود: حکمت ده جزء است، نه جزء آن را علی علیهالسّلام و یک جزء باقی را مردم دارند. ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 105؛ البداية و النهاية ابن | ترجمه: ابن مسعود از رسولالله نقل کرده است که فرمود: حکمت ده جزء است، نه جزء آن را علی علیهالسّلام و یک جزء باقی را مردم دارند. ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 105؛ البداية و النهاية ابن کثير شافعى ج 7/ 357.</ref> | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | ||
ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106، و مانند احاديث فوق با مختصر تغيير در | ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 106، و مانند احاديث فوق با مختصر تغيير در کتابهاى زير آمده است: فضائل علی ابن ابیطالب احمد بن حنبل ج 1/ 63؛ کنز العمال متقى هندى ج 6/ 154؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 53؛ الجامع الصغير سيوطى ج 1/ 364؛ الصواعق المحرقه و ابن حجر عسقلانى ص 73؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى ج 11/ 204؛ حلية الاولياء ابونعیم اصفهانى ج 1/ 65؛ المناقب ابن مغازلى ص 86؛ ينابيع المودة قندوزى ص 214.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا== | ==علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا== | ||
<big>الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ</big><ref>(274 بقره)</ref> ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. <br> | <big>الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ</big><ref>(274 بقره)</ref> ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. <br> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً (قال): نزلت فی علی ابن ابیطالب لم یکن عنده (الا) اربعة دراهم فتصدق بدرهم لیلا و بدرهم نهارا و بدرهم علانیة فقال رسولالله: ما حملک علی هذه؟ قال حملنی علیها رجاء ان استوجب علیالله وعدنی قال رسولالله: الا ذلک لک فانزل اللّه الایة فی ذلک.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً (قال): نزلت فی علی ابن ابیطالب لم یکن عنده (الا) اربعة دراهم فتصدق بدرهم لیلا و بدرهم نهارا و بدرهم علانیة فقال رسولالله: ما حملک علی هذه؟ قال حملنی علیها رجاء ان استوجب علیالله وعدنی قال رسولالله: الا ذلک لک فانزل اللّه الایة فی ذلک.<br> | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه ... الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ ... در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. حضرتش چهار درهم داشتند و چیزی غیر از آن نداشتند وقتی به صدقه دادن تحریض شدند یک درهم را در شب و درهمی را در روز و یک درهم در پنهانی و درهم باقی را آشکارا تصدق دادند. پیامبر فرمود چه چیزی تو را وادار به این کار کرد؟ علی علیهالسّلام عرض کرد به امید آنکه آنچه خدا وعده داده است شامل حالم گردد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود آگاه باش که به مقصود رسیدی. سپس خدای تعالی این آیه را نازل کرد. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه ... الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ ... در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. حضرتش چهار درهم داشتند و چیزی غیر از آن نداشتند وقتی به صدقه دادن تحریض شدند یک درهم را در شب و درهمی را در روز و یک درهم در پنهانی و درهم باقی را آشکارا تصدق دادند. پیامبر فرمود چه چیزی تو را وادار به این کار کرد؟ علی علیهالسّلام عرض کرد به امید آنکه آنچه خدا وعده داده است شامل حالم گردد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود آگاه باش که به مقصود رسیدی. سپس خدای تعالی این آیه را نازل کرد. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 109.</ref><br> | ||
این قضیه با مختصر تغییری در آثار اهل سنت آمده است. <ref>الجامع | این قضیه با مختصر تغییری در آثار اهل سنت آمده است. <ref>الجامع لاحکام القرآن قرطبى؛ تفسير عثمان بن حسن بن احمد حذيوى به نقل درة الناصحين ج 1/ 22؛ انوار التنزيل بيضاوى؛ تفسير القرآن العظيم ابن کثير الدمشقى الشافعى ج 1/ 326؛ تفسير ثعالبى ج 1/ 223؛ الکشاف زمخشرى ج 1/ 319؛ اسباب النزول واحدى ص 64؛ الکبير فخر رازى ج 7/ 89؛ درر السمطين زرندى حنفى ص 90؛ المناقب ابن المغازلى شافعى ص 280.</ref><br> | ||
سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. <ref>الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. <ref>الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | ||
==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابو الحرث و اسمه عبد المسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: «ان مثل عیسی عند اللّه ... الی قوله لهو العزیز الحکیم». و ساق نحوه الی قوله: قالوا نلاعنک. فخرج رسولالله و اخذ بید علی بن ابیطالب و معه فاطمة و حسن و حسین فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا فهموا ان یلاعنوا ثم ان ابا الحرث قال للسید و العاقب و اللّه ما نضع بملاعتة هذا شیئا فصالحوه علی الجزیة. قالوا: صدقت یا ابا الحرث. فعرضوا علی رسولالله الصلح و الجزیة فقبلها و قال: اما و الذی نفسی بیده لو لا عنونی ما احال اللّه لی الحول و بحضرتهم منهم بشر اذا لا هلک اللّه الظالمین. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 122.</ref><br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابو الحرث و اسمه عبد المسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: «ان مثل عیسی عند اللّه ... الی قوله لهو العزیز الحکیم». و ساق نحوه الی قوله: قالوا نلاعنک. فخرج رسولالله و اخذ بید علی بن ابیطالب و معه فاطمة و حسن و حسین فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا فهموا ان یلاعنوا ثم ان ابا الحرث قال للسید و العاقب و اللّه ما نضع بملاعتة هذا شیئا فصالحوه علی الجزیة. قالوا: صدقت یا ابا الحرث. فعرضوا علی رسولالله الصلح و الجزیة فقبلها و قال: اما و الذی نفسی بیده لو لا عنونی ما احال اللّه لی الحول و بحضرتهم منهم بشر اذا لا هلک اللّه الظالمین. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 122.</ref><br> | ||
مانند این حدیث در کتب اهلسنت از طرق مختلف نقل شده است و اصل قضیه که همان جریان مباهله حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و اهلبیت طاهرینش با مسیحیان نجران میباشد در تمام نقلها محفوظ است. گرچه این آیه شریفه، اختصاصاً درباره امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام نازل نشده است اما چنانچه بیان شد مفسران و محدثان اهلسنت تصریح کردهاند که این آیه (مباهله) در حق اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نازل شده است <ref> | مانند این حدیث در کتب اهلسنت از طرق مختلف نقل شده است و اصل قضیه که همان جریان مباهله حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و اهلبیت طاهرینش با مسیحیان نجران میباشد در تمام نقلها محفوظ است. گرچه این آیه شریفه، اختصاصاً درباره امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام نازل نشده است اما چنانچه بیان شد مفسران و محدثان اهلسنت تصریح کردهاند که این آیه (مباهله) در حق اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نازل شده است <ref>الکشاف زمخشرى ج 1/ 192؛ احکام القرآن ابن عربى ج 1/ 115؛ معترک القرآن سيوطى ص 562؛ تفسير القرآن الحکيم شيخ محمد عبده ج 3/ 322؛ الدر المنثور السيوطى ج 4/ 38؛ التذکر ابن جوزى ص 17؛ معالم التنزيل بغوى ص 63؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 25؛ صحيح مسلم ج 7/ 120؛ صحيح ترمذى ج 4/ 293؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 185.</ref> <br> | ||
و علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهماالسلام اهلبیت پیامبر بودند همانها که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنان را همراه خود به میعادگاه برد.<br> | و علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهماالسلام اهلبیت پیامبر بودند همانها که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنان را همراه خود به میعادگاه برد.<br> | ||
بنابراین منظور از کلمه «ابنائنا» در آیه منحصراً حسن علیهالسّلام و حسین علیهالسّلام هستند همانطور که منظور از «نسائنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «انفسنا»، تنها علی علیهالسّلام بوده است و احادیث فراوانی با حفظ اصل قضیه مباهله و با اندک تغییراتی در کتب اهلسنت آمده است. قضیه زیر که در واقع شرح حدیث فوق است نمونهای از گفتار دانشمندان اهلسنت در مأخذ ذیل است. <ref>فصول المهمه مالکی؛ الجواهر طنطاوى ج 2/ 120؛ فتح القدير | بنابراین منظور از کلمه «ابنائنا» در آیه منحصراً حسن علیهالسّلام و حسین علیهالسّلام هستند همانطور که منظور از «نسائنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «انفسنا»، تنها علی علیهالسّلام بوده است و احادیث فراوانی با حفظ اصل قضیه مباهله و با اندک تغییراتی در کتب اهلسنت آمده است. قضیه زیر که در واقع شرح حدیث فوق است نمونهای از گفتار دانشمندان اهلسنت در مأخذ ذیل است. <ref>فصول المهمه مالکی؛ الجواهر طنطاوى ج 2/ 120؛ فتح القدير شوکانى ج 1/ 316؛ التسهيل لعلوم التنزيل کلبى ج 1/ 109؛ تفسير ابى السعود محمد بن محمد عمادى ج 1/ 244؛ احکام القرآن جصاص ج 2/ 16؛ الجامع الاحکام القرآن قرطبى ج 2/ 104؛ روح المعانى آلوسى ج 3/ 167؛ الجامع البيان طبرى ج 3/ 213؛ تفسير مراغى ج 3/ 171؛ الکبير فخر رازى ج 8/ 58؛ مدارک التنزيل و حقايق التاويل نسفى ج 1/ 222.</ref><br> | ||
روایت کرده اند که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چون مسیحیان نجران را برای مباهله دعوت کرد گفتند بما مهلتی ده تا درباره آن فکری کنیم، زمانی که به خانه خود برگشتند به «عاقب» که صاحب رأیشان بود، گفتند: ای عبد المسیح چه کنیم؟ | روایت کرده اند که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چون مسیحیان نجران را برای مباهله دعوت کرد گفتند بما مهلتی ده تا درباره آن فکری کنیم، زمانی که به خانه خود برگشتند به «عاقب» که صاحب رأیشان بود، گفتند: ای عبد المسیح چه کنیم؟ | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. <br> | قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. <br> | ||
ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | ||
وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حديث در منابع ديگرى هم | وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حديث در منابع ديگرى هم ذکر شده است از جمله: حلية الاولياء ج 1/ 341 از ابونعیم اصفهانى؛ المناقب خوارزمى ص 253؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 71؛ الرياض النضره طبرى ج 2/ 177.</ref> | ||
==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ||
<big>أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم.<br> | <big>أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم.<br> | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
در تفسیر آمده است که این آیه در مورد امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در وقتیکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را جانشین خود قرار داده است نازل شده است. | در تفسیر آمده است که این آیه در مورد امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در وقتیکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را جانشین خود قرار داده است نازل شده است. | ||
علی علیهالسّلام عرض کرد: یا رسولالله، آیا مرا جانشین بر زنان و مردان قرار میدهی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای علی آیا نمیخواهی تو نسبت به من بهمانند هارون نسبت به موسی باشی؟ آنجا که موسی به برادرش هارون گفت: «اخلفنی فی قومی و اصلح» پس خداوند فرمود: وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ. مجاهد میگوید: | علی علیهالسّلام عرض کرد: یا رسولالله، آیا مرا جانشین بر زنان و مردان قرار میدهی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای علی آیا نمیخواهی تو نسبت به من بهمانند هارون نسبت به موسی باشی؟ آنجا که موسی به برادرش هارون گفت: «اخلفنی فی قومی و اصلح» پس خداوند فرمود: وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ. مجاهد میگوید: | ||
خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل | خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 149؛ ينابيع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبکر بن مؤمن شيرازى؛ غاية المرام ص 263.</ref> | ||
==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ||
<big>الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً</big> <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | <big>الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً</big> <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
1- دانشمند معروف و مفسر مشهور سنی ابن جریر طبری در کتاب ولایت از زید بن ارقم صحابی معروف نقل میکند که این آیه در روز غدیر خم درباره علی علیهالسّلام نازل گردید.<br> | 1- دانشمند معروف و مفسر مشهور سنی ابن جریر طبری در کتاب ولایت از زید بن ارقم صحابی معروف نقل میکند که این آیه در روز غدیر خم درباره علی علیهالسّلام نازل گردید.<br> | ||
2- حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب ما نزل من القرآن فی علی علیهالسّلام از ابوسعید خدری صحابی معروف، نقل کرده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در غدیر خم علی علیهالسّلام را با عنوان ولایت به مردم معرفی کرد و مردم متفرق نشده بودند تا اینکه آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ ... نازل شد در این موقع پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «اللهاکبر علی اکمال الدین و اتمام النّعمة و رضی الرب برسالتی و بالولایة لعلی علیهالسّلام من بعدی ثم قال من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و نصر من نصره و اخذل من خذله» یعنی: اللهاکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی علیهالسّلام بعد از من، سپس فرمود: هر کس من مولای اویم علی علیهالسّلام مولای اوست. خداوندا آنکس که او را دوست بدارد دوست بدار و آنکس که او را دشمن بدارد دشمن بدار. هرکس که او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاریش بردارد، دست از او بردار.<br> | 2- حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب ما نزل من القرآن فی علی علیهالسّلام از ابوسعید خدری صحابی معروف، نقل کرده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در غدیر خم علی علیهالسّلام را با عنوان ولایت به مردم معرفی کرد و مردم متفرق نشده بودند تا اینکه آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ ... نازل شد در این موقع پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «اللهاکبر علی اکمال الدین و اتمام النّعمة و رضی الرب برسالتی و بالولایة لعلی علیهالسّلام من بعدی ثم قال من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و نصر من نصره و اخذل من خذله» یعنی: اللهاکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی علیهالسّلام بعد از من، سپس فرمود: هر کس من مولای اویم علی علیهالسّلام مولای اوست. خداوندا آنکس که او را دوست بدارد دوست بدار و آنکس که او را دشمن بدارد دشمن بدار. هرکس که او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاریش بردارد، دست از او بردار.<br> | ||
3- خطیب بغدادی در تاریخ خود از ابو هریره و او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چنین نقل کرده که بعد از جریان غدیر خم و پیمان ولایت علی علیهالسّلام و گفتار عمر بن خطاب: بخّ بخّ یا بن ابیطالب اصبحت مولای و مولا کلّ مسلم، آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ نازل گردید اين سه روايت را مرحوم علامه امينى با تمام مشخصات در جلد اول الغدير صفحه 230 به بعد نقل | 3- خطیب بغدادی در تاریخ خود از ابو هریره و او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چنین نقل کرده که بعد از جریان غدیر خم و پیمان ولایت علی علیهالسّلام و گفتار عمر بن خطاب: بخّ بخّ یا بن ابیطالب اصبحت مولای و مولا کلّ مسلم، آیه الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ نازل گردید اين سه روايت را مرحوم علامه امينى با تمام مشخصات در جلد اول الغدير صفحه 230 به بعد نقل کرده است و نیز <ref>در کتاب احقاق الحق ج 6/ 353،</ref> نزول آيه فوق درباره جريان غدير به دو طریق از ابوهریره نقل شده است و از ابوسعید خدرى نيز به چندين طريق آمده است در الغدير علاوه بر روايات سهگانه فوق در متن، 13 روايت نيز در اين زمينه نقل شده است. <ref>در مقتل خوارزمی و تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر نزول این آیه درباره داستان غدیر از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل شده است. مقتل خوارزمى 47 تفسير القرآن العظيم ابن کثير، ذيل آيه.</ref><br><br>روشن است که اخباری که نزول آیه فوق را در جریان غدیر بیان کرده، در ردیف خبر واحد نیست که بتوان با تضعیف اسناد آن، آنها را نادیده گرفت. | ||
<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | <ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | ||
==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
<big>إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده.</ref> ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.<br> | <big>إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده.</ref> ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.<br> | ||
حدیث: عن قیس بن الربیع عن الاعمش عن عبایة بن ربعی قال: بینما عبدالله بن عباس جالس علی شفیر زمزم یقول: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم اذا قبل رجل ...<br> | حدیث: عن قیس بن الربیع عن الاعمش عن عبایة بن ربعی قال: بینما عبدالله بن عباس جالس علی شفیر زمزم یقول: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم اذا قبل رجل ...<br> | ||
ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البيان ابن جرير طبرى 6/ 165؛ غاية المرام تعداد 24 حديث در اينباره از طريق اهل تسنن و 19 حديث از طريق شيعه نقل | ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزيل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البيان ابن جرير طبرى 6/ 165؛ غاية المرام تعداد 24 حديث در اينباره از طريق اهل تسنن و 19 حديث از طريق شيعه نقل کرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدين طبرى ص 88؛ فتح القدير از علامه قاضى شوکانى 2/ 50؛ لباب النقول از سيوطى ص 90؛ الکافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتيح الغيب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسير محى الدين عربى 1/ 334؛ تفسير القرآن العظيم ابن کثير 2/ 71؛ تفسير القرطبى الجامع الاحکام القران 9/ 336؛ تفسير الدر المنثور سيوطى 2/ 295؛ کنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ کفاية الطالب علامه الکنجى الشافعى ص 250؛ ينابيع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثير 9/ 478؛ تفسير رازى الکبير 2/ 618؛ الکشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسير غرائب القرآن نيشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزيل حاکم الحسکانى 1/ 181؛ فرائد السمطين جوينى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسد الغابه ابن اثير 2/ 28؛ المناقب محمد بن يوسف شافعى ص 28؛ تذکرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذيب التهذيب ابن حجر 3/ 327؛ ميزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امير المؤمنين احمد بن شعيب نسائى ص 89؛ مجمع البيان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ||
<big>یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ</big> <ref>67 مائده.</ref>ترجمه: ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای.<br> | <big>یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ</big> <ref>67 مائده.</ref>ترجمه: ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای.<br> | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».<br> | حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».<br> | ||
ترجمه: آیه فوق در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است پیامبر دست علی را گرفت و او را معرفی کرد و فرمود فمن کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست» روایات زیادی آنچنانکه گفته شد از طریق اهل تسنن وارد شده است که این آیه درباره علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>حافظ ابو سعيد سجستانى در الولاية؛ حافظ | ترجمه: آیه فوق در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است پیامبر دست علی را گرفت و او را معرفی کرد و فرمود فمن کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست» روایات زیادی آنچنانکه گفته شد از طریق اهل تسنن وارد شده است که این آیه درباره علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>حافظ ابو سعيد سجستانى در الولاية؛ حافظ حاکم حسکانى در شواهد التنزيل 1/ 188؛ ابن عساکر شافعى بنا نقل الدر المنثور 2/ 298؛ ابو الحسن واحدى نيشابورى در اسباب النزول ص 150؛ فخر رازى در تفسير الکبير 3/ 636؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 29؛ ابو اسحاق حموينى در فرائد السمطين؛ ابن قيتبه در الامامة و السياسة؛ جلال الدين سيوطى شافعى در الدر المنثور 2/ 98؛ علامه نيشابورى در غرائب القرآن و رغائب الفرقان 6/ 195؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه ص 27؛ امام ذهبى در تذکرة الحفاظ 1/ 10؛ شهاب الدين آلوسى در روح المعانى 6/ 172؛ محب طبرى شافعى در ذخائر العقبى ص 67؛ شيخ سليمان قندوزى حنفى در ينابيع المودة ص 120؛ ابن اثير شافعى در اسد الغابه 2/ 28؛ شيخ محمد عبده در تفسير المنار 6/ 463؛ احمد بن حنبل امام الحنابله در مسند احمد بن حنبل 4/ 281؛ قاضى شوکانى در فتح القدير 3/ 57؛ ابن حجر عسقلانى شافعى در تهذيب التهذيب 3/ 327؛ بدر الدين حنفى در عمدة القارى فى شرح صحيح النجارى 8/ 584.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۸: | ||
سپس ابن عباس گفته است: به خدا قسم هیچکس به خدا ایمان نیاورد مگر بعد از شرک، غیر از حضرت علی علیهالسّلام زیرا که ایشان حتی بهاندازه یکچشم بههمزدن هم شرک نیاورد. | سپس ابن عباس گفته است: به خدا قسم هیچکس به خدا ایمان نیاورد مگر بعد از شرک، غیر از حضرت علی علیهالسّلام زیرا که ایشان حتی بهاندازه یکچشم بههمزدن هم شرک نیاورد. | ||
أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ یعنی از عذاب و آتش درامان هستند. | أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ یعنی از عذاب و آتش درامان هستند. | ||
وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزيل | وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 197.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام حجت الله== | ==علی علیهالسّلام حجت الله== | ||
<big>قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ</big> <ref>(انعام، 149)</ref>: بگو برهان رسا ویژه خداست.<br> | <big>قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ</big> <ref>(انعام، 149)</ref>: بگو برهان رسا ویژه خداست.<br> | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
حدیث: عن ابی سعید خدری عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی ابن ابیطالب باب حطة، من دخل منه کان مؤمنا و من خرج منه کان کافرا.<br> | حدیث: عن ابی سعید خدری عن النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی ابن ابیطالب باب حطة، من دخل منه کان مؤمنا و من خرج منه کان کافرا.<br> | ||
ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref> | ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>کنز العمال متقى 6/ 153؛ سيوطى شافعى در القول الجلى حديث 39؛ شيخ محمد درويش بيروتى در اسنى المطالب فى احاديث مختلفه المراتب حروف العين 141؛ علامه هندى فقير العينى در مناقب العينى 38؛ ابراهيم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ||
<big>وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ</big> <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند.<br> | <big>وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ</big> <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند.<br> | ||
خط ۲۲۴: | خط ۲۲۴: | ||
ترجمه: حافظ سلیمان قندوزی از زاذان از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که حضرت فرمود: این امت 73 فرقه خواهند شد، 72 فرقه در آتش و یک فرقه از آنها در بهشت است و آنها کسانی هستند که خداوند متعال در حق آنها این آیه را فرموده است وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یعنی من و شیعیان من. <ref>ينابيع المودة 109، مناقب خوارزمى 237.</ref><br> | ترجمه: حافظ سلیمان قندوزی از زاذان از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که حضرت فرمود: این امت 73 فرقه خواهند شد، 72 فرقه در آتش و یک فرقه از آنها در بهشت است و آنها کسانی هستند که خداوند متعال در حق آنها این آیه را فرموده است وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یعنی من و شیعیان من. <ref>ينابيع المودة 109، مناقب خوارزمى 237.</ref><br> | ||
عده ای از مفسران این آیه را در مورد علی علیهالسّلام و شیعیان او دانسته و گفته اند مراد از کلمه «امّة» حضرت علی علیهالسّلام است. <ref> | عده ای از مفسران این آیه را در مورد علی علیهالسّلام و شیعیان او دانسته و گفته اند مراد از کلمه «امّة» حضرت علی علیهالسّلام است. <ref>حاکم حسکانى در شواهد التنزيل 1/ 204؛ سيوطى در الدر المنثور 3/ 617« امّة» را بر آل محمد صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم تطبيق داده است؛ علامه کشفى ترمذى در مناقب مرتضوى 52.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مومن یاریگر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام مومن یاریگر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
هُوَ الَّذِی أَیدَک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ <ref>(انفال، 62)</ref>: همو بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند گردانید.<br> | هُوَ الَّذِی أَیدَک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ <ref>(انفال، 62)</ref>: همو بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند گردانید.<br> | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
حدیث: عن انس قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لما عرج بی رأیت علی ساق العرش مکتوبا: لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله ایدته بعلی نصرته بعلی.<br> | حدیث: عن انس قال: قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لما عرج بی رأیت علی ساق العرش مکتوبا: لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله ایدته بعلی نصرته بعلی.<br> | ||
ترجمه: انس میگوید: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آن زمانی که به معراج رفتم بر ساق عرش نوشتهای دیدم که نیست خدایی به جز خدای یگانه، محمد پیامآور خداست من او را بهواسطه علی تأیید کردم و بهواسطه او، یاریاش گردانیدم. علی علیهالسّلام محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بس! | ترجمه: انس میگوید: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آن زمانی که به معراج رفتم بر ساق عرش نوشتهای دیدم که نیست خدایی به جز خدای یگانه، محمد پیامآور خداست من او را بهواسطه علی تأیید کردم و بهواسطه او، یاریاش گردانیدم. علی علیهالسّلام محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بس! | ||
و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزيل | و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 224. مانند حديث فوق با مختصر تغييرى در منابع زير هم آمده است: الدر المنثور سيوطى 2/ 199؛ کفاية الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ينابيع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزيل حاکم حسکانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمير المؤمنين على عليه السّلام ابن عسکر از تاريخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطين حافظ جوينى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلية الاولياء ابو نعيم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبيد له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزوايد ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 121؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعيم.</ref> | ||
==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ||
<big>یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ</big> <ref>64 انفال.</ref> : ای پیامبر، خدا و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند تو را بسند. <br> | <big>یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ</big> <ref>64 انفال.</ref> : ای پیامبر، خدا و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند تو را بسند. <br> | ||
حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین.<br> | حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین.<br> | ||
تذکر: این آیه شریفه به نظر کثیری از علماء عامه و مفسران قرآن در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است چنانچه نمونه این حدیث در شأن نزول آن گذشت و منابع اهلسنت با تغییراتی مانند آن را نقل کردهاند. <ref>شواهد التنزيل | تذکر: این آیه شریفه به نظر کثیری از علماء عامه و مفسران قرآن در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است چنانچه نمونه این حدیث در شأن نزول آن گذشت و منابع اهلسنت با تغییراتی مانند آن را نقل کردهاند. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 230؛ ما نزل من القرآن فى على فاضل احمد اصفهانى 92؛ مناقب مرتضوى محمد صالح کشفى ترمذى 54؛ مناقب خطيب بغدادى 186؛ ارحج المطالب 88.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام فرستاده ویژه و اذان خدا و رسول الله== | ==علی علیهالسّلام فرستاده ویژه و اذان خدا و رسول الله== | ||
<big>وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ</big><ref> 3 توبه.</ref> ترجمه: و این آیات اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند.<br> | <big>وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ</big><ref> 3 توبه.</ref> ترجمه: و این آیات اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند.<br> | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۴۴: | ||
بخاری در صحیح خود از ابی هریره روایت میکند که علی علیهالسّلام یوم النهر در منی اعلام برائت کرد. «یعنی گفت انّ اللّه بری من المشرکین و رسوله» و او بود که اعلام کرد پس از آن سال، مشرکان حق ندارند حج بهجا آورند و نباید با بدن برهنه طواف کنند. <ref>صحيح بخارى ج 5/ 37.</ref><br> | بخاری در صحیح خود از ابی هریره روایت میکند که علی علیهالسّلام یوم النهر در منی اعلام برائت کرد. «یعنی گفت انّ اللّه بری من المشرکین و رسوله» و او بود که اعلام کرد پس از آن سال، مشرکان حق ندارند حج بهجا آورند و نباید با بدن برهنه طواف کنند. <ref>صحيح بخارى ج 5/ 37.</ref><br> | ||
سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذيل آيهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزيل | سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذيل آيهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاکم نيشابورى در المستدرک على الصحيحين ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ذيل آيه؛ علامه شيخ عبد اللّه حنبلى وهابى در مختصر سيرة الرسول صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الايات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شيخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسير القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسير المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبد اللّه الرحمن احمد بن شعيب النسائى در خصائص امير المؤمنين على عليه السّلام ص 28؛ التحرير و التنوير شيخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطين ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ ميزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستيعاب ابن عبد البر ج 3/ 25؛ کفاية الطالب حافظ کنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسير القرآن الکريم شيخ شلتوت ص 608.</ref> | ||
==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ||
<big>أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ</big> <ref>19 توبه.</ref> ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشتهاید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند.<br> | <big>أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ</big> <ref>19 توبه.</ref> ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشتهاید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند.<br> | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۵۳: | ||
قال انس فقال لهما: اجعل لی معکما فخرا؟ قالا له: نعم. قال: فانا اشرف منکما، انا اول من آمن بالوعید من هذه الامة و هاجر و جاهد. فانطلقوا ثلاثتهم الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فجثوا بین یدیه فاخبر کل واحد منهم بفخره فما اجابهم بشیء. فنزل الوحی بعد ایام فارسل الی ثلاثتهم فأتوا فقرأ علیهم النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ .... <br> | قال انس فقال لهما: اجعل لی معکما فخرا؟ قالا له: نعم. قال: فانا اشرف منکما، انا اول من آمن بالوعید من هذه الامة و هاجر و جاهد. فانطلقوا ثلاثتهم الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فجثوا بین یدیه فاخبر کل واحد منهم بفخره فما اجابهم بشیء. فنزل الوحی بعد ایام فارسل الی ثلاثتهم فأتوا فقرأ علیهم النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ .... <br> | ||
ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref> | ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>کفاية الطالب کنجى ص 237؛ شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 250 و نیز کفاية الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسير الجلالين ج 1/ 16؛ تفسير القرطبى ج 8/ 91؛ تفسير المنار ج 10/ 216؛ جامع البيان فى تفسير القران ج 10/ 68؛ مفاتيح الغيب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسير القرآن العظيم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطين ص 88؛ فتح القدير ج 2/ 202.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ||
<big>وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ</big> <ref>100 توبه.</ref> ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ.<br> | <big>وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ</big> <ref>100 توبه.</ref> ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ.<br> | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
و مانند آن از ضحاک از ابن عباس درباره قول خدا که گفته: «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» نقل شده است که علی بن ابیطالب و عمار و ابو ذر و سلمان و مقداد بودند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 335.</ref><br> | و مانند آن از ضحاک از ابن عباس درباره قول خدا که گفته: «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» نقل شده است که علی بن ابیطالب و عمار و ابو ذر و سلمان و مقداد بودند. <ref>شواهد التنزيل ج 1/ 335.</ref><br> | ||
ترجمه: از ابن عباس روایت میکنند که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. او بود که در ایمان به خدا و رسول از همه مردم سبقت گرفته بود. او بود که به دو قبله نماز گزارد و دو بار بیعت کرد و دو هجرت نمود. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: از ابن عباس روایت میکنند که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. او بود که در ایمان به خدا و رسول از همه مردم سبقت گرفته بود. او بود که به دو قبله نماز گزارد و دو بار بیعت کرد و دو هجرت نمود. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 256.</ref><br> | ||
علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاريخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدين محمد بن | علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاريخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدين محمد بن مکرم.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ||
<big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ</big><ref>119 توبه.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و با راستان باشید.<br> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ</big><ref>119 توبه.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و با راستان باشید.<br> | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ کفاية الطالب ص 111.</ref><br> | ||
در بعضی از احادیث آیه به «کونوا مع علی و اصحابه» تاویل شده است. <ref>مناقب خطيب بغدادى ص 189؛ فرائد السمطين ج 1/ 68؛ الدر المنثور ج 3/ 290.</ref><br> | در بعضی از احادیث آیه به «کونوا مع علی و اصحابه» تاویل شده است. <ref>مناقب خطيب بغدادى ص 189؛ فرائد السمطين ج 1/ 68؛ الدر المنثور ج 3/ 290.</ref><br> | ||
خط ۲۷۵: | خط ۲۷۵: | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | ||
ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطيب بغدادى تاريخ بغداد ج 5/ 15؛ سيوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ | ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطيب بغدادى تاريخ بغداد ج 5/ 15؛ سيوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ کنجى شافعى در کفاية الطالب ص 237؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزيل ج 1/ 268؛ ابن عساکر مشقى در تاريخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
<big>أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ</big> <ref>17 هود.</ref> ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است.<br> | <big>أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ</big> <ref>17 هود.</ref> ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است.<br> | ||
حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سيوطى ذيل آيه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزيل | حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سيوطى ذيل آيه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1/ 208؛ الکشف و البيان ثعلبى؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى ج 12/ 10؛ کنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذکرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ کفاية الطالب کنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 338؛ ينابيع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 276، ح 36.</ref><br> | ||
در منابع شیعی مهم با همین مضمون روایتی آمده امالى شيخ صدوق؛ | در منابع شیعی مهم با همین مضمون روایتی آمده امالى شيخ صدوق؛ کافى کلينى که تفسیری است بر روایات اهل سنت: | ||
حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شيخ مفيد؛ | حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شيخ مفيد؛ کشف الغمه اربلى؛ تفسير عياشى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ||
<big>إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ</big> <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است.<br> | <big>إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ</big> <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است.<br> | ||
خط ۲۹۰: | خط ۲۹۰: | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: لما نزلت «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ» قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا المنذر و علی الهادی من بعدی و ضرب بیده الی صدر علی قال:انت هادی بعدی یا علی بک یهتدی المهتدون.<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: لما نزلت «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ» قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا المنذر و علی الهادی من بعدی و ضرب بیده الی صدر علی قال:انت هادی بعدی یا علی بک یهتدی المهتدون.<br> | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دستش را بر سینه خود گذاشت و فرمود منم منذر! سپس به شانه علی اشاره کرد و فرمود: تویی هادی! و بوسیله تو بعد از من هدایتیافتگان هدایت میشوند و مانند این حدیث با مختصر تغییری در منابع اهل سنت آمده است. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دستش را بر سینه خود گذاشت و فرمود منم منذر! سپس به شانه علی اشاره کرد و فرمود: تویی هادی! و بوسیله تو بعد از من هدایتیافتگان هدایت میشوند و مانند این حدیث با مختصر تغییری در منابع اهل سنت آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 294؛ تفسير الکبير فخر رازى ج 19/ 14؛ تفسير التهذيب بيهقى شافعى؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ص 105؛ الدر المنثور سيوطى سوره رعد ذيل آيه؛ تفسير ابن کثير ذيل آيه؛ کفاية الطالب گنجى شافعى ص 109؛ جامع البيان طبرى ج 13/ 72؛ بحر المحيط ابو حيان اندلسى ذيل آيه؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 148؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى ج 7/ 41؛ ينابيع المودة قندوزى؛ احقاق الحق ج 3/ 87؛ المستدرک على الصحيحين ج 3/ 129.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام و پیامبر هم خانه در بهشت== | ==علی علیهالسّلام و پیامبر هم خانه در بهشت== | ||
الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ<ref>29 رعد.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند.<br> | الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ<ref>29 رعد.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند.<br> | ||
خط ۲۹۶: | خط ۲۹۶: | ||
حدیث 1: سئل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن طوبی قال: هی شجرة اصلها فی داری و فرعها علی اهل الجنة. ثم سئل عنها مرة اخری قال شجرة فی الجنة اصلها فی دار علی و فرعها علی اهل الجنة. فقیل له: سألناک عنها یا رسولالله فقلت اصلها فی داری ثمّ سألناک مرة اخری فقلت شجرة فی الجنة اصلها فی الدار علی و فرعها علی اهل الجنة فقال ان داری و دار علی واحدة.<br> | حدیث 1: سئل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن طوبی قال: هی شجرة اصلها فی داری و فرعها علی اهل الجنة. ثم سئل عنها مرة اخری قال شجرة فی الجنة اصلها فی دار علی و فرعها علی اهل الجنة. فقیل له: سألناک عنها یا رسولالله فقلت اصلها فی داری ثمّ سألناک مرة اخری فقلت شجرة فی الجنة اصلها فی الدار علی و فرعها علی اهل الجنة فقال ان داری و دار علی واحدة.<br> | ||
ترجمه: حاکم حسکانی در کتابش روایت میکند از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم سوال شد از «طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» فرمود: درختی در بهشت است که ریشه آن بر اهل بهشت سایه افکنده است. به ایشان عرض شد قبلاً از آن درباره شما پرسیدیم یا رسولالله! پس فرمودید ریشهاش در خانه من و شاخهاش روی سر اهل بهشت است و حالا میفرمایید ریشهاش در خانه علی و شاخههایش بر اهل بهشت است؟ فرمود: آری خانه من و علی در بهشت یکی است و یک جا است. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: حاکم حسکانی در کتابش روایت میکند از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم سوال شد از «طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» فرمود: درختی در بهشت است که ریشه آن بر اهل بهشت سایه افکنده است. به ایشان عرض شد قبلاً از آن درباره شما پرسیدیم یا رسولالله! پس فرمودید ریشهاش در خانه من و شاخهاش روی سر اهل بهشت است و حالا میفرمایید ریشهاش در خانه علی و شاخههایش بر اهل بهشت است؟ فرمود: آری خانه من و علی در بهشت یکی است و یک جا است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 305؛ ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 284؛ الرياض النضرة محب الدين طبرى ص 5؛ الصواعق المحرقه ابن حجر هيثمى ص 8؛ الدر المنثور سيوطى ج 4/ 59؛ الجامع لاحکام القران قرطبى ج 9/ 317؛ کنز العمال متقى هندى ج 5/ 34؛ ينابيع المودة قندوزى ص 131؛ مناقب ابن مغازلى ص 268.</ref><br> | ||
حدیث 2:رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به عمر فرمود: ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة و اصل تلک الشجرة فی داری ثم مضی علی ذلک ثلاثه ایام ثم قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا عمر ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة اصلها فی دار علی بن ابیطالب قال عمر: یا رسولالله قلت ذلک الیوم ان اصل تلک الشجرة فی داری و الیوم قلت ان اصل تلک الشجرة فی دار علی؟ فقال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اما عملت ان منزلی و منزل علی فی الجنة واحد، و قصری و قصر علی فی الجنة واحد و سریری و سریر علی فی الجنة واحد.<br> | حدیث 2:رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به عمر فرمود: ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة و اصل تلک الشجرة فی داری ثم مضی علی ذلک ثلاثه ایام ثم قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا عمر ان فی الجنة لشجرة ما فی الجنة قصر و لا دار و لا منزل و لا مجلس الا و فیه عضن من اعضان تلک الشجرة اصلها فی دار علی بن ابیطالب قال عمر: یا رسولالله قلت ذلک الیوم ان اصل تلک الشجرة فی داری و الیوم قلت ان اصل تلک الشجرة فی دار علی؟ فقال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اما عملت ان منزلی و منزل علی فی الجنة واحد، و قصری و قصر علی فی الجنة واحد و سریری و سریر علی فی الجنة واحد.<br> | ||
ترجمه: ابوهریره نقل میکند که روزی رسول خدا به عمر فرمود: در بهشت درختی است در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر اینکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه من است سپس چند روز گذشت پیامبر فرمود ای عمر در بهشت درختی که در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر آنکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه علی است عمر گفت یا رسولالله قبلاً فرمودید ریشه آن درخت در خانه من است و اکنون میفرمایید ریشه آن در خانه علی است؟ حضرت فرمود مگر نمیدانی منزل من و علی و قصر من و علی و تخت من و علی در بهشت یکی است؟ <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: ابوهریره نقل میکند که روزی رسول خدا به عمر فرمود: در بهشت درختی است در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر اینکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه من است سپس چند روز گذشت پیامبر فرمود ای عمر در بهشت درختی که در هیچ قصر و خانه و مجلسی در بهشت نیست مگر آنکه شاخهای از شاخههای آن درخت در آن است و ریشه آن درخت در خانه علی است عمر گفت یا رسولالله قبلاً فرمودید ریشه آن درخت در خانه من است و اکنون میفرمایید ریشه آن در خانه علی است؟ حضرت فرمود مگر نمیدانی منزل من و علی و قصر من و علی و تخت من و علی در بهشت یکی است؟ <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 306؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ الدر المنثور 4/ 59.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام دارای علم الکتاب== | ==علی علیهالسّلام دارای علم الکتاب== | ||
قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ <ref>43 رعد</ref>: بگو کافی است خدا و آنکس که نزد او علم کتاب است. میان من و شما گواه باشد.<br> | قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ <ref>43 رعد</ref>: بگو کافی است خدا و آنکس که نزد او علم کتاب است. میان من و شما گواه باشد.<br> | ||
حدیث 1: سألت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن قول اللّه تعالی: وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ قال: ذاک اخی علی بن ابیطالب .<br> | حدیث 1: سألت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن قول اللّه تعالی: وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ قال: ذاک اخی علی بن ابیطالب .<br> | ||
ترجمه: از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم درباره قول خدا که فرمود «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پرسیدم مراد چه کسی است؟ فرمود: آنکس که نزد او علم الکتاب است علی بن ابیطالب است. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم درباره قول خدا که فرمود «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پرسیدم مراد چه کسی است؟ فرمود: آنکس که نزد او علم الکتاب است علی بن ابیطالب است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 307؛ ينابيع المودة ص 102.</ref> | ||
حدیث 2: حدثنی عبدالله بن عطاء قال: کنت جالسا مع ابی جعفر فی المسجد فرأیت ابنا لعبد اللّه بن سلام جالسا فی ناحیة فقلت لابی جعفر: زعموا ان ابا هذا عنده علم الکتاب یعنی عبدالله بن سلام فقال: لا انما ذاک علی بن ابیطالب.<br> | حدیث 2: حدثنی عبدالله بن عطاء قال: کنت جالسا مع ابی جعفر فی المسجد فرأیت ابنا لعبد اللّه بن سلام جالسا فی ناحیة فقلت لابی جعفر: زعموا ان ابا هذا عنده علم الکتاب یعنی عبدالله بن سلام فقال: لا انما ذاک علی بن ابیطالب.<br> | ||
این حدیث با تفصیل بیشتر در منابع دیگر از جمله مناقب ابن مغازلی آمده که ترجمه آن ذکر می شود: | این حدیث با تفصیل بیشتر در منابع دیگر از جمله مناقب ابن مغازلی آمده که ترجمه آن ذکر می شود: | ||
ترجمه: محدث بزرگ حافظ ابن مغازلی نقل میکند و او سند را میرساند به علی بن حابس که میگوید: من و ابو مریم بر عبدالله بن عطاء وارد شدیم ابو مریم گفت حدیثی که از قول حضرت باقر علیهالسّلام برای من روایت کرده بودی برای ما بگو عبدالله گفت: من پیش حضرت باقر علیهالسّلام نشسته بودم که پسر عبدالله بن سلام بر ما گذر کرد، گفتم قربانت گردم این فرزند کسی است (عبدالله بن سلام) که علم کتاب نزد اوست؟ حضرت فرمود نه بلکه او رفیق شما علی بن ابیطالب است که آیاتی از کتاب خدا دربارهاش نازل شد:مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا. <ref>مناقب الامام على بن ابى طالب ابن مغازلى ص 313؛ ينابيع الموده قندوزى ص 121؛ الدر المنثور سيوطى ج 4/ 669؛ شواهد التنزيل | ترجمه: محدث بزرگ حافظ ابن مغازلی نقل میکند و او سند را میرساند به علی بن حابس که میگوید: من و ابو مریم بر عبدالله بن عطاء وارد شدیم ابو مریم گفت حدیثی که از قول حضرت باقر علیهالسّلام برای من روایت کرده بودی برای ما بگو عبدالله گفت: من پیش حضرت باقر علیهالسّلام نشسته بودم که پسر عبدالله بن سلام بر ما گذر کرد، گفتم قربانت گردم این فرزند کسی است (عبدالله بن سلام) که علم کتاب نزد اوست؟ حضرت فرمود نه بلکه او رفیق شما علی بن ابیطالب است که آیاتی از کتاب خدا دربارهاش نازل شد:مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا. <ref>مناقب الامام على بن ابى طالب ابن مغازلى ص 313؛ ينابيع الموده قندوزى ص 121؛ الدر المنثور سيوطى ج 4/ 669؛ شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 307؛ ما نزل القران فى على عليه السّلام حسين بن حکم حبرى ص 285.</ref><br> | ||
در کافی بسند خود از برید بن معاویه روایت کرده که در تفسیر آیه موردبحث فرمود: ما را منظور داشته که اولمان، و افضلمان و بهترین ما بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام است و در معانی بسند خود از خلف بن عطیه عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: من از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» پرسش نمودم، فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم: یا رسولالله! در آیه: «قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» منظور کیست؟ فرمود: او برادرم علی بن ابیطالب است و در تفسیر عیاشی از عبدالله بن عطا روایت کرده است که گفت خدمت حضرت أبی جعفر علیهالسّلام عرض کردم این پسر عبدالله بن سلام بن عمران چنین معتقد است که منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پدر اوست. آیا صحیح است، یا نه؟ فرمود: دروغ میگوید، منظور علی بن ابیطالب است. <ref>تفسير الميزان 11/ 388.</ref> | در کافی بسند خود از برید بن معاویه روایت کرده که در تفسیر آیه موردبحث فرمود: ما را منظور داشته که اولمان، و افضلمان و بهترین ما بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام است و در معانی بسند خود از خلف بن عطیه عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: من از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» پرسش نمودم، فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم: یا رسولالله! در آیه: «قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» منظور کیست؟ فرمود: او برادرم علی بن ابیطالب است و در تفسیر عیاشی از عبدالله بن عطا روایت کرده است که گفت خدمت حضرت أبی جعفر علیهالسّلام عرض کردم این پسر عبدالله بن سلام بن عمران چنین معتقد است که منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پدر اوست. آیا صحیح است، یا نه؟ فرمود: دروغ میگوید، منظور علی بن ابیطالب است. <ref>تفسير الميزان 11/ 388.</ref> | ||
خط ۳۱۶: | خط ۳۱۶: | ||
حدیث: عن سلام الخثعمی قال: دخلت علی ابی جعفر محمد بن علی علیهالسّلام فقلت: یا بن رسولالله قول اللّه تعالی: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» قال: یا سلام الشجرة محمد، و الفرع علی امیرالمؤمنین، و الثمر الحسن و الحسین، و العضن فاطمة، و شعب ذلک الغصن الائمة من ولد فاطمة، و الورق شیعتنا و محبونا اهل البیت، فاذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجرة ورقة، فاذا ولد لمحبّینا مولود اخضّر مکان تلک الورقة ورقة. <br> | حدیث: عن سلام الخثعمی قال: دخلت علی ابی جعفر محمد بن علی علیهالسّلام فقلت: یا بن رسولالله قول اللّه تعالی: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» قال: یا سلام الشجرة محمد، و الفرع علی امیرالمؤمنین، و الثمر الحسن و الحسین، و العضن فاطمة، و شعب ذلک الغصن الائمة من ولد فاطمة، و الورق شیعتنا و محبونا اهل البیت، فاذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجرة ورقة، فاذا ولد لمحبّینا مولود اخضّر مکان تلک الورقة ورقة. <br> | ||
ترجمه: روایت میکنند با سند از سلام خثعمی که گفت داخل شدم بر علی ابی جعفر بن محمد بن علی و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! قول خدا «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» یعنی چه؟ فرمود: ای سلام، شجرة و درخت، حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و تنه آن امیرالمؤمنین و میوهاش، حسن و حسین و شاخهاش، فاطمه و شاخههای کوچک آن ائمه از فرزندان فاطمه و برگهای آن شیعیان و دوستان ما اهلبیت علیهم السّلام هستند هر کدام از شیعیان ما از دنیا برود برگی از این درخت جدا شده و هر مولودی به دنیا بیاید برگی در این درخت سبز میشود. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: روایت میکنند با سند از سلام خثعمی که گفت داخل شدم بر علی ابی جعفر بن محمد بن علی و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! قول خدا «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» یعنی چه؟ فرمود: ای سلام، شجرة و درخت، حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و تنه آن امیرالمؤمنین و میوهاش، حسن و حسین و شاخهاش، فاطمه و شاخههای کوچک آن ائمه از فرزندان فاطمه و برگهای آن شیعیان و دوستان ما اهلبیت علیهم السّلام هستند هر کدام از شیعیان ما از دنیا برود برگی از این درخت جدا شده و هر مولودی به دنیا بیاید برگی در این درخت سبز میشود. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 311؛ کفاية الطالب گنجى شافعى ص 220؛ المستدرک على الصحيحين حاکم نيشابورى ج 3/ 126؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 22؛ تهذيب التهذيب ابن حجر عسقلانى ج 6/ 320؛ فيض القدير مناوى ج 3/ 46.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام همنشین بهشتی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام همنشین بهشتی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
<big>«وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»</big><ref>47 حجر.</ref> ترجمه: و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است بر کنیم، برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند.<br> | <big>«وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»</big><ref>47 حجر.</ref> ترجمه: و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است بر کنیم، برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند.<br> | ||
خط ۳۳۴: | خط ۳۳۴: | ||
حضرت فرمود وقتی روز میرود و شب میآید روز کجاست؟ آنها گفتند در علم خدا، علی هم فرمود بهشتهای دیگر هم در علم خدا هستند آنگاه خدمت حضرت رسول خدا رسیدند و ماوقع را به ایشان خبر دادند آیه فَسْئَلُوا ... از اهل ذکر سوال کنید نازل شد. <ref>غاية المرام بحرانى ص 240.</ref><br> | حضرت فرمود وقتی روز میرود و شب میآید روز کجاست؟ آنها گفتند در علم خدا، علی هم فرمود بهشتهای دیگر هم در علم خدا هستند آنگاه خدمت حضرت رسول خدا رسیدند و ماوقع را به ایشان خبر دادند آیه فَسْئَلُوا ... از اهل ذکر سوال کنید نازل شد. <ref>غاية المرام بحرانى ص 240.</ref><br> | ||
کلمات حضرت و قضاوتهای امام، گوشه ای از علم خدادادی او را بیان میکند. آوردهاند زن مجنونی در زمان عمر، مرتکب زنا شده و باردار شد عمر دستور داد او را رجم کنند امام علی علیهالسّلام فرمود آیا قول رسول خدا را نشنیدهای که سه نفر تکلیف ندارند اول دیوانه تا عاقل شود و دوم بچه تا بزرگ شود و سوم خوابیده تا بیدار شود. پس عمر گفت اگر علی علیهالسّلام نبود عمر هلاک میشد. <ref>الاستيعاب 3/ 74؛ | کلمات حضرت و قضاوتهای امام، گوشه ای از علم خدادادی او را بیان میکند. آوردهاند زن مجنونی در زمان عمر، مرتکب زنا شده و باردار شد عمر دستور داد او را رجم کنند امام علی علیهالسّلام فرمود آیا قول رسول خدا را نشنیدهای که سه نفر تکلیف ندارند اول دیوانه تا عاقل شود و دوم بچه تا بزرگ شود و سوم خوابیده تا بیدار شود. پس عمر گفت اگر علی علیهالسّلام نبود عمر هلاک میشد. <ref>الاستيعاب 3/ 74؛ کنز العمال 3/ 95؛ تذکرة الخواص ص 87؛ سنن ابى داود 4/ 114؛ ذخاير العقبى ص 81؛ فرائد السمطين 1/ 66.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام از بین برنده باطل== | ==علی علیهالسّلام از بین برنده باطل== | ||
<big>وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً</big> <ref>81 اسراء</ref> ترجمه: و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل نابود شدنی است.<br> | <big>وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً</big> <ref>81 اسراء</ref> ترجمه: و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل نابود شدنی است.<br> | ||
خط ۳۴۰: | خط ۳۴۰: | ||
حدیث: عن ابی هریره قال: قال لی جابر بن عبدالله: دخلنا مع النبی مکة و فی البیت و حوله ثلاث مائه و ستون صنما یعبد من دون اللّه، فامر بها رسولالله فالقیت کلها لوجهها، و کان علی البیت صنم طویل یقال له: هبل، فنظر رسولالله الی امیرالمؤمنین و قال له: یا علی ترکب علی او ارکب علیک لا لقی هبل عن ظهر الکعبة. قلت: یا رسولالله بل ترکبنی. فلما جلس علی ظهری لم استطع حمله لثقل الرسالة، فقلت: یا رسولالله ارکبک، فضحک و نزل فطأطأ لی ظهره و استویت علیه، فو الذی فلق الجنة و برأ النسمة لواردت ان امس السماء لمسستها بیدی فالقیت هبل عن ظهر الکعبه فانزل اللّه تعالی: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ یعنی قول: لا اله الا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی و ذهب عبادة الاصنام «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» یعنی ذاهبا. ثم دخل البیت فصلی فیه رکعتین.<br> | حدیث: عن ابی هریره قال: قال لی جابر بن عبدالله: دخلنا مع النبی مکة و فی البیت و حوله ثلاث مائه و ستون صنما یعبد من دون اللّه، فامر بها رسولالله فالقیت کلها لوجهها، و کان علی البیت صنم طویل یقال له: هبل، فنظر رسولالله الی امیرالمؤمنین و قال له: یا علی ترکب علی او ارکب علیک لا لقی هبل عن ظهر الکعبة. قلت: یا رسولالله بل ترکبنی. فلما جلس علی ظهری لم استطع حمله لثقل الرسالة، فقلت: یا رسولالله ارکبک، فضحک و نزل فطأطأ لی ظهره و استویت علیه، فو الذی فلق الجنة و برأ النسمة لواردت ان امس السماء لمسستها بیدی فالقیت هبل عن ظهر الکعبه فانزل اللّه تعالی: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ یعنی قول: لا اله الا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی و ذهب عبادة الاصنام «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» یعنی ذاهبا. ثم دخل البیت فصلی فیه رکعتین.<br> | ||
ترجمه: ابو هریره با سند از جابر بن عبدالله روایت کند که گفت با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم داخل مکه شدیم 360 بت وجود داشت که عبادت میشدند، پیامبر دستور داد همه آنها را از بین ببرند در میان آنها بت بزرگی بود بنام هبل. پیامبر نگاهی به امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام کرد و فرمود: یا علی! بر من سوار شو یا من بر تو، تا این بت بزرگ را از پشتبام کعبه به پایین اندازیم، علی گفت: یا رسولالله! شما بر من سوار شوید امام گفت: وقتی رسولالله پا به پشت من نهاد احساس کردم قدرت تحمل ایشان را ندارم و این از وزانت رسالت بود عرض کردم یا رسولالله من بر پشت شما قرار میگیرم پیامبر خندهای کرد و پشت خویش را برای من آماده نمود و من بر دوش حضرت قرار گرفتم. قسم به خدایی که دانه را آفرید در آن هنگام اگر اراده میکردم آسمان را دست بکشم میتوانستم (احساس بلندی عجیبی میکردم) آنگاه هبل را از پشتبام کعبه انداختم. پس خداوند تعالی این آیه را نازل کرد: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ» یعنی لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی عبادت بتها دورانش تمام شد «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» باطل رفتنی است سپس داخل کعبه شده و دو رکعت در آنجا نماز گزاردند. <ref> | ترجمه: ابو هریره با سند از جابر بن عبدالله روایت کند که گفت با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم داخل مکه شدیم 360 بت وجود داشت که عبادت میشدند، پیامبر دستور داد همه آنها را از بین ببرند در میان آنها بت بزرگی بود بنام هبل. پیامبر نگاهی به امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام کرد و فرمود: یا علی! بر من سوار شو یا من بر تو، تا این بت بزرگ را از پشتبام کعبه به پایین اندازیم، علی گفت: یا رسولالله! شما بر من سوار شوید امام گفت: وقتی رسولالله پا به پشت من نهاد احساس کردم قدرت تحمل ایشان را ندارم و این از وزانت رسالت بود عرض کردم یا رسولالله من بر پشت شما قرار میگیرم پیامبر خندهای کرد و پشت خویش را برای من آماده نمود و من بر دوش حضرت قرار گرفتم. قسم به خدایی که دانه را آفرید در آن هنگام اگر اراده میکردم آسمان را دست بکشم میتوانستم (احساس بلندی عجیبی میکردم) آنگاه هبل را از پشتبام کعبه انداختم. پس خداوند تعالی این آیه را نازل کرد: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ» یعنی لا اله الّا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی عبادت بتها دورانش تمام شد «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» باطل رفتنی است سپس داخل کعبه شده و دو رکعت در آنجا نماز گزاردند. <ref>حسکانى در شواهد التنزيل.</ref><br> | ||
مانند این حدیث و با مختصر تغییری، که در آن جریان بالا رفتن علی علیهالسّلام از دوش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نیز بیان شده باشد در کثیری از آثار محدثین اهل سنت با اسناد مختلف آمده است . <ref>احمد بن حنبل در مسند ج 1/ 84 و 151؛ نسائى در الخصائص ص 31؛ خطيب بغدادى در موضع اوهام- الجمع و التفريق ج 2/ 432؛ خطيب بغدادى در تاريخ بغداد ج 13/ 302؛ | مانند این حدیث و با مختصر تغییری، که در آن جریان بالا رفتن علی علیهالسّلام از دوش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نیز بیان شده باشد در کثیری از آثار محدثین اهل سنت با اسناد مختلف آمده است . <ref>احمد بن حنبل در مسند ج 1/ 84 و 151؛ نسائى در الخصائص ص 31؛ خطيب بغدادى در موضع اوهام- الجمع و التفريق ج 2/ 432؛ خطيب بغدادى در تاريخ بغداد ج 13/ 302؛ حاکم نيشابورى در المستدرک ج 2/ 368؛ خوارزمى در المناقب ص 71؛ متقى هندى در کنز العمال ج 6/ 407؛ گنجى شافعى در کفاية الطالب ص 257.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام دارای زینت زهد== | ==علی علیهالسّلام دارای زینت زهد== | ||
<big>إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها</big> <ref>7 کهف.</ref> ترجمه: در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم.<br> | <big>إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها</big> <ref>7 کهف.</ref> ترجمه: در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم.<br> | ||
خط ۳۴۸: | خط ۳۴۸: | ||
حدیث: عن قتادة عن عطاء عن عبدالله ابن مسعود و من طرق آخر عن عمار بن یاسر قال: سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول لعلی: «یا علی ان اللّه زینّک» بزینه لم یزین العباد باحسن منها: «بغّض الیک الدنیا، و زهّدک فیها، و حبّب الیک الفقراء. «فرضیت بهم اتباعا، و رضوا بک اماما»<br> | حدیث: عن قتادة عن عطاء عن عبدالله ابن مسعود و من طرق آخر عن عمار بن یاسر قال: سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول لعلی: «یا علی ان اللّه زینّک» بزینه لم یزین العباد باحسن منها: «بغّض الیک الدنیا، و زهّدک فیها، و حبّب الیک الفقراء. «فرضیت بهم اتباعا، و رضوا بک اماما»<br> | ||
روایت نقل میکنند از عمار بن یاسر که گفت شنیدم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام میفرمود: ای علی! خداوند ترا به زینتی مزین کرده که احدی از مردم به بهتر از آن زینت مزین نشدهاند. یکی اینکه دنیا را مبغوض تو قرار داد و ترا در دنیا زاهد گردانید و دیگر اینکه فقراء را نزد تو محبوب کرد و تو راضی شدی که آنها پیرو تو باشند و آنها نیز راضی باینکه تو امام آنها باشی. <ref>شواهد التنزيل | روایت نقل میکنند از عمار بن یاسر که گفت شنیدم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام میفرمود: ای علی! خداوند ترا به زینتی مزین کرده که احدی از مردم به بهتر از آن زینت مزین نشدهاند. یکی اینکه دنیا را مبغوض تو قرار داد و ترا در دنیا زاهد گردانید و دیگر اینکه فقراء را نزد تو محبوب کرد و تو راضی شدی که آنها پیرو تو باشند و آنها نیز راضی باینکه تو امام آنها باشی. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 354 و 395؛ مناقب على ابن ابى طالب عليه السّلام ابن مغازلى ص 105، ح 148؛ حلية الاولياء حافظ ابو نعيم اصفهانى ج 1/ 71؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد معتزلى ج 9/ 166؛ المناقب موفق خوارزمى ص 69؛ ترجمه امير المؤمنين عليه السّلام من تاريخ دمشق ابن عساکر ج 2/ 212؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 100؛ اسد الغابه ابن اثير ج 4/ 23؛ نظم در دار السمطين زرندى حنفى ص 102؛ کنز العمال متقى هندى ج 12/ 222؛ مجمع الزوائد هيثمى ج 9/ 121</ref> | ||
==علی علیهالسّلام محبوب دل مومنین== | ==علی علیهالسّلام محبوب دل مومنین== | ||
<big>إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا</big> <ref>96 مریم.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند. به زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دلها قرار میدهد.<br> | <big>إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا</big> <ref>96 مریم.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند. به زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دلها قرار میدهد.<br> | ||
خط ۳۵۶: | خط ۳۵۶: | ||
حدیث: عن البراء بن عازب قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: یا علی قل اللهم اجعل لی عندک عهدا، و اجعل لی فی قلوب المؤمنین مودة. فانزل اللّه تعالی «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» قال: انزلت فی علی بن ابیطالب.<br> | حدیث: عن البراء بن عازب قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: یا علی قل اللهم اجعل لی عندک عهدا، و اجعل لی فی قلوب المؤمنین مودة. فانزل اللّه تعالی «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» قال: انزلت فی علی بن ابیطالب.<br> | ||
از براء بن عازب نقل میکنند که رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمود: بگو خداوندا برای من عهدی نزد خودت قرار بده و در دلهای مؤمنان مؤدت مرا بیفکن در این هنگام آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ... نازل گردید. <ref>نمونه متن عربى | از براء بن عازب نقل میکنند که رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمود: بگو خداوندا برای من عهدی نزد خودت قرار بده و در دلهای مؤمنان مؤدت مرا بیفکن در این هنگام آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ... نازل گردید. <ref>نمونه متن عربى يک حديث در فضيلت حضرت على عليه السّلام مطابق آيه شريفه 96 مريم.- آيه مذکور؛ روح المعانى ج 16/ 130؛ نظم درر السمطين ص 85؛ مجمع الزوائد هيثمى ج 9/ 125؛ رياض النضرة طبرى ج 2/ 207؛ فرائد السمطين حموينى ج 1/ 79؛ کشاف زمخشرى ج 2/ 425؛ جامع لاحکام القران ج 11/ 161؛ ذخائر العقبى طبرى ص 89؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی؛ المناقب خوارزمى ص 197.</ref><br> | ||
از محمد بن حنیفه در تفسیر همین آیه نقل میکنند که هیچ فرد باایمانی پیدا نمیشود مگر اینکه در درون قلبش محبت علی و خاندان او است. | از محمد بن حنیفه در تفسیر همین آیه نقل میکنند که هیچ فرد باایمانی پیدا نمیشود مگر اینکه در درون قلبش محبت علی و خاندان او است. | ||
خط ۳۶۹: | خط ۳۶۹: | ||
عده زیادی از بزرگان علماء و محدثین نزدیک بهمین مضمون را نقل کردهاند به یک نمونه آن اکتفا میشود:<br> | عده زیادی از بزرگان علماء و محدثین نزدیک بهمین مضمون را نقل کردهاند به یک نمونه آن اکتفا میشود:<br> | ||
عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سيوطى در الدر المنثور؛ | عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سيوطى در الدر المنثور؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزيل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعيم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام؛ ابن عساکر در ترجمه امام امير المؤمنين على عليه السّلام از تاريخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حديث 280 از باب فضائل امير المؤمنين عليه السّلام از کتاب فضائل ص 202.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ||
<big>هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ</big> <ref>19 حج.</ref> ترجمه: این دو گروه دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیز میکنند.<br> | <big>هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ</big> <ref>19 حج.</ref> ترجمه: این دو گروه دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیز میکنند.<br> | ||
خط ۳۷۵: | خط ۳۷۵: | ||
حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» نزلت فی الذین برزوا یوم بدر، حمزه و علی و عبیدة بن الحرث و عتبه و شیبه و الولید بن عتبة.<br> | حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» نزلت فی الذین برزوا یوم بدر، حمزه و علی و عبیدة بن الحرث و عتبه و شیبه و الولید بن عتبة.<br> | ||
ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ | ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الکبير فخر رازى ذيل آيه؛ اسباب النزول سيوطى ذيل آيه؛ الجامع لاحکام القرآن قرطبى ذيل آيه؛ صحيح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحيح مسلم 8/ 245؛ المستدرک حاکم نيشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الکبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الکبرى بيهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسکانى 1/ 486؛ مناقب الامام على عليه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البيان طبرسى ذيل آيه.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ||
<big>وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ</big> <ref>214 الشعراء</ref>.ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده.<br> | <big>وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ</big> <ref>214 الشعراء</ref>.ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده.<br> | ||
خط ۳۸۳: | خط ۳۸۳: | ||
ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود 40 نفر بودند و از عموهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ابوطالب، حمزه، و ابولهب حضور داشتند پس از صرف غذا هنگامیکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفتههای خود زمینه را از میان برد لذا فردای همان روز دوباره پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنها را دعوت کرد، بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند، هیچ جوانی را در عرب نمیشناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آوردهام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدامیک از شما مرا در این امر یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی من و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باززدند جز علی علیهالسّلام که از همه کوچکتر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یارویاور تو هستم. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دست بر گردن علی علیهالسّلام نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیتی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا «این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید» جمعیت از جا برخاستند درحالیکه خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب میگفتند به تو دستور میدهد که گوشبهفرمان پسرت باشی و از وی اطاعت نمایی. <ref>سيره ابن هشام ج 1/ 280.</ref> | ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود 40 نفر بودند و از عموهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ابوطالب، حمزه، و ابولهب حضور داشتند پس از صرف غذا هنگامیکه پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفتههای خود زمینه را از میان برد لذا فردای همان روز دوباره پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنها را دعوت کرد، بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند، هیچ جوانی را در عرب نمیشناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آوردهام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدامیک از شما مرا در این امر یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی من و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باززدند جز علی علیهالسّلام که از همه کوچکتر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یارویاور تو هستم. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دست بر گردن علی علیهالسّلام نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیتی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا «این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید» جمعیت از جا برخاستند درحالیکه خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب میگفتند به تو دستور میدهد که گوشبهفرمان پسرت باشی و از وی اطاعت نمایی. <ref>سيره ابن هشام ج 1/ 280.</ref> | ||
این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزيل | این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزيل حسکانى 1/ 420؛ الکامل ابن اثير ج 2؛ التذکرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشيبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزيل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 2/ 253؛ حياة الصحابه محمد يوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ کنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ينابيع المودة قندوزى ص 105.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ||
<big>وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی</big> <ref>22 لقمان.</ref> ترجمه: و هرکس خود را درحالیکه نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارتری چنگ زده است.<br> | <big>وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی</big> <ref>22 لقمان.</ref> ترجمه: و هرکس خود را درحالیکه نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارتری چنگ زده است.<br> | ||
خط ۳۹۶: | خط ۳۹۶: | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة.<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة.<br> | ||
جمعی از مفسران بزرگ در ذیل این آیه نقل کردهاند که روزی ولید بن عقبه (همان کسی که در داستان جمعآوری زکات از طایفه بنی المصطلق آنها را متهم به قیام بر ضد اسلام کرد و خداوند در سوره حجرات در آیه 6 او را تکذیب نموده و فاسق خواند: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا) به علی عرض کرد: من از تو زبانی گستردهتر و فصیحتر و نیزهای تیزتر دارم یعنی هم سخنورتر و هم جنگجوترم. علی علیهالسّلام در پاسخ او فرمود: اینچنین نیست که تو میگویی ای فاسق. در اینجا بود که آیه فوق نازل شد. اين روايات را صاحب مجمعالبیان از واحدى از ابن عباس، و نيز سيوطى در الدر المنثور از | جمعی از مفسران بزرگ در ذیل این آیه نقل کردهاند که روزی ولید بن عقبه (همان کسی که در داستان جمعآوری زکات از طایفه بنی المصطلق آنها را متهم به قیام بر ضد اسلام کرد و خداوند در سوره حجرات در آیه 6 او را تکذیب نموده و فاسق خواند: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا) به علی عرض کرد: من از تو زبانی گستردهتر و فصیحتر و نیزهای تیزتر دارم یعنی هم سخنورتر و هم جنگجوترم. علی علیهالسّلام در پاسخ او فرمود: اینچنین نیست که تو میگویی ای فاسق. در اینجا بود که آیه فوق نازل شد. اين روايات را صاحب مجمعالبیان از واحدى از ابن عباس، و نيز سيوطى در الدر المنثور از کتاب اغانى، و واحدى و ابن عدى و ابن مردويه و خطيب و ابن عساکر از ابن عباس، و نيز از ابن اسحق و ابن جرير، و از ابن ابى حاتم از سدى از ابن عباس نقل کرده، و نيز از ابن ابى حاتم از ابن ابى ليلى، نظير آن را روايت کرده است. دانشمندان ديگر اهل تسنن نيز آن را نقل کردهاند.<ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 1/ 445؛ الرياض النضره طبرى ص 206؛ تاريخ بغداد خطيب بغدادى 13/ 321؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ سير اعلام البنلاء ذهبى 3/ 415؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 2/ 196؛ مناقب ابن مغازلى ص 324. | ||
</ref> | </ref> | ||
==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ||
خط ۴۰۳: | خط ۴۰۳: | ||
حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبد المطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-.<br> | حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبد المطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-.<br> | ||
ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبيد اللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الکاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امير المؤمنين از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الکشف و البيان نيشابورى ثعلبى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ||
<big>وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ</big> <ref>25 احزاب</ref>. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت.<br> | <big>وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ</big> <ref>25 احزاب</ref>. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت.<br> | ||
خط ۴۱۱: | خط ۴۱۱: | ||
قال: لا تحدث بها قریش. قال او تدخل فی دیننا فیکون لک مالنا و علیک ما علینا. | قال: لا تحدث بها قریش. قال او تدخل فی دیننا فیکون لک مالنا و علیک ما علینا. | ||
قال و لا هذه. فقال له علی فانت فارس و انا راحل فنزل عن فرسه و قال: ما لقیت من احد ما لقیت من هذه الغلام! ثم ضرب وجه فرسه فادبرت، ثم اقبل الی علی، و کان رجلا طویلا یداوی دبر البعیرة و هو قائم و کان علی فی تراب دق و لا یثبت قدماه علیه فجعل علی ینکص الی ورائه یطلب جلدا من الارض یثبت قدمیه و یعلوه عمرو بالسیف فکان فی درع عمرو قصر فلما تشاک بالضربة تلقاها علی بالترس فلعق ذیاب السیف فی رأسه علی و تسیف علی رجلیه بالسیف من اسفل فوقع علی قفاه فثارت بینهما عجاجة فسمع علی یکبر، فقال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: قتله و الذی نفسی بیده فکان اول من ابتدر العجاج علی یمسح سیفه بدرع عمرو، فکبر (عمر بن خطاب) فقال: یا رسولالله قتله. فجّز علی رأسه ثم اقبل یخطر فی مشیته، فقال له رسولالله: یا علی ان هذه مشیة یکرهها اللّه عز و جل الا فی هذه الموضع فقال رسولالله لعلی: ما منعک من سلبه و کان ذو سلب؟ فقال: یا رسولالله انه تلقانی بعورته فقال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بشّر یا علی فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرحج عملک بعملهم و ذلک انه لم یبق بیت عن بیوت المسلمین الا و قد ذحله عزّ بقتل عمرو. | قال و لا هذه. فقال له علی فانت فارس و انا راحل فنزل عن فرسه و قال: ما لقیت من احد ما لقیت من هذه الغلام! ثم ضرب وجه فرسه فادبرت، ثم اقبل الی علی، و کان رجلا طویلا یداوی دبر البعیرة و هو قائم و کان علی فی تراب دق و لا یثبت قدماه علیه فجعل علی ینکص الی ورائه یطلب جلدا من الارض یثبت قدمیه و یعلوه عمرو بالسیف فکان فی درع عمرو قصر فلما تشاک بالضربة تلقاها علی بالترس فلعق ذیاب السیف فی رأسه علی و تسیف علی رجلیه بالسیف من اسفل فوقع علی قفاه فثارت بینهما عجاجة فسمع علی یکبر، فقال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: قتله و الذی نفسی بیده فکان اول من ابتدر العجاج علی یمسح سیفه بدرع عمرو، فکبر (عمر بن خطاب) فقال: یا رسولالله قتله. فجّز علی رأسه ثم اقبل یخطر فی مشیته، فقال له رسولالله: یا علی ان هذه مشیة یکرهها اللّه عز و جل الا فی هذه الموضع فقال رسولالله لعلی: ما منعک من سلبه و کان ذو سلب؟ فقال: یا رسولالله انه تلقانی بعورته فقال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بشّر یا علی فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرحج عملک بعملهم و ذلک انه لم یبق بیت عن بیوت المسلمین الا و قد ذحله عزّ بقتل عمرو. | ||
علماء اهل سنت به چند طرق نزول این آیه را در مورد علی علیهالسّلام میدانند یکی از آنها آن روایتی است که از ابن عباس نقل میکند و او میگوید: خداوند در این میدان با قتل عمرو بن عبد ود در روز خندق توسط علی علیه السّلام، مؤمنان را از جنگ بینیاز کرد <ref>شواهد التنزيل | علماء اهل سنت به چند طرق نزول این آیه را در مورد علی علیهالسّلام میدانند یکی از آنها آن روایتی است که از ابن عباس نقل میکند و او میگوید: خداوند در این میدان با قتل عمرو بن عبد ود در روز خندق توسط علی علیه السّلام، مؤمنان را از جنگ بینیاز کرد <ref>شواهد التنزيل حسکانى ج 2، ح 631- 634.</ref><br> | ||
اجمال ترجمه و شرح حدیث: | اجمال ترجمه و شرح حدیث: | ||
خط ۴۲۱: | خط ۴۲۱: | ||
علی علیهالسّلام بهسرعت به وسط میدان آمد و در اینجا بود که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم جمله معروف: «برز الایمان کله الی الشرک کله» را فرمود: یعنی تمام آینه ایمان (امروز) در برابر تمام آینه کفر است. عمر وقتی از زیر آن روپوش آهنی این رجز را شنید، پرسید: تو کیستی؟ | علی علیهالسّلام بهسرعت به وسط میدان آمد و در اینجا بود که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم جمله معروف: «برز الایمان کله الی الشرک کله» را فرمود: یعنی تمام آینه ایمان (امروز) در برابر تمام آینه کفر است. عمر وقتی از زیر آن روپوش آهنی این رجز را شنید، پرسید: تو کیستی؟ | ||
فرمود: علی هستم، پرسید: پسر عبد منافی؟ فرمود: پسر ابیطالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، عمرو گفت: ای برادرزاده غیر تو کسی میآمد که مسنتر از تو بود، از قبیل عموهایت، چون من از ریختن خون تو کراهت دارم. علی علیهالسّلام فرمود: و لکن به خدا سوگند من هیچ کراهتی از ریختن خون تو ندارم، عمرو از شنیدن این پاسخ سخت خشمناک شد قصد حمله به حضرت را کرد. علی علیهالسّلام نخست او را دعوت به اسلام کرد. او نپذیرفت، سپس او را به ترک میدان دعوت کرد، از آن هم ابا کرد، و این را برای خود ننگ و عار دانست. | فرمود: علی هستم، پرسید: پسر عبد منافی؟ فرمود: پسر ابیطالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، عمرو گفت: ای برادرزاده غیر تو کسی میآمد که مسنتر از تو بود، از قبیل عموهایت، چون من از ریختن خون تو کراهت دارم. علی علیهالسّلام فرمود: و لکن به خدا سوگند من هیچ کراهتی از ریختن خون تو ندارم، عمرو از شنیدن این پاسخ سخت خشمناک شد قصد حمله به حضرت را کرد. علی علیهالسّلام نخست او را دعوت به اسلام کرد. او نپذیرفت، سپس او را به ترک میدان دعوت کرد، از آن هم ابا کرد، و این را برای خود ننگ و عار دانست. | ||
سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref> | سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرک حاکم 3/ 32.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ||
إِ<big>نَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً</big> <ref>33 احزاب.</ref> ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.<br> | إِ<big>نَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً</big> <ref>33 احزاب.</ref> ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.<br> | ||
خط ۴۴۵: | خط ۴۴۵: | ||
3- در روایات فراوان دیگری میخوانیم بعد از نزول آیه فوق، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه علیهاالسلام میگذشت صدا میزد: الصلوة یا اهل البیت إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً «هنگام نماز است ای اهلبیت! خداوند پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد» این حدیث را حاکم حسکانی از ابوسعید خدری شواهد التنزيل ج 2/ 28. و انس بن مالک شواهد التنزيل ج 2/ 11. نقل کرده است. چنانکه از ابن عباس هم نقل شده است. <ref>الدر المنثور 6/ 606.</ref><br> | 3- در روایات فراوان دیگری میخوانیم بعد از نزول آیه فوق، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه علیهاالسلام میگذشت صدا میزد: الصلوة یا اهل البیت إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً «هنگام نماز است ای اهلبیت! خداوند پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد» این حدیث را حاکم حسکانی از ابوسعید خدری شواهد التنزيل ج 2/ 28. و انس بن مالک شواهد التنزيل ج 2/ 11. نقل کرده است. چنانکه از ابن عباس هم نقل شده است. <ref>الدر المنثور 6/ 606.</ref><br> | ||
4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 25.</ref> نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 10 تا 92.</ref> از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. <ref>نمونه 17/ 302.</ref>اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزيل حدود 137 حديث در مورد اهل بيت نقل | 4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 25.</ref> نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است <ref>شواهد التنزيل 2/ 10 تا 92.</ref> از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. <ref>نمونه 17/ 302.</ref>اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزيل حدود 137 حديث در مورد اهل بيت نقل کرده است که نمونههايى از آن بيان شد و-- در آثار زير هم مذکور است: <ref>دلائل النبوة للبيهقى 1/ 170؛ البداية و النهاية 2/ 257؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امير المؤمنين للکوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الکبير 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرک على الصحيحين 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی؛ مسند طيالسى 8/ 274؛ مشکل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسير المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسين خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحديث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبين ص 107؛ الکامل فى التاريخ ابن اثير 3/ 204؛ تفسير التبيان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امير المؤمنين على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحيح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطين ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذکرة الخواص ص 41؛ السيرة الحليية 3/ 373؛ صحيح مسلم ج 2/ 231؛ تفسير السراج الميز 3/ 245.</ref> | ||
==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ||
<big>وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً</big> <ref>58 احزاب.</ref> ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند.<br> | <big>وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً</big> <ref>58 احزاب.</ref> ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند.<br> | ||
خط ۴۵۱: | خط ۴۵۱: | ||
حدیث: نزلت فی علی بن ابیطالب و ذلک ان نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یکذبون علیه.<br> | حدیث: نزلت فی علی بن ابیطالب و ذلک ان نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یکذبون علیه.<br> | ||
این آیه چنانچه حسکانی روایت میکند درباره علی بن ابیطالب نازل شده است آن زمان که منافقی او را اذیت کرده و تکذیب نمود. <ref> | این آیه چنانچه حسکانی روایت میکند درباره علی بن ابیطالب نازل شده است آن زمان که منافقی او را اذیت کرده و تکذیب نمود. <ref>کشاف زمخشرى 3/ 559؛ اسباب النزول واحدى نيشابورى ص 273؛ علامه الامر تسرى در ارجح المطالب ص 515؛ الجامع لاحکام القرآن قرطبى 14/ 240؛ تفسير بيضاوى ج 4/ 47؛ مناقب مرتضويه ص 60.</ref><br> | ||
تفسیر: | تفسیر: | ||
خط ۴۶۱: | خط ۴۶۱: | ||
حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب.<br> | حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب.<br> | ||
در روایت معروفی که از طرق اهل سنت نقل شده، آمده است که در قیامت از ولایت علی علیهالسّلام سئوال میشود. مثل آنچه ابو سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است از اعلام عامه تعداد زیادی از مفسرین و حفاظ آنها مضمون این روایت را نقل کردهاند ع<ref>لامه جوينى در فرائد السمطين 1/ 78، ح 46؛ ابن حجر در الصواعق المحرقه ص 91؛ علامه زرندى در نظم درر السمطين ص 109؛ | در روایت معروفی که از طرق اهل سنت نقل شده، آمده است که در قیامت از ولایت علی علیهالسّلام سئوال میشود. مثل آنچه ابو سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است از اعلام عامه تعداد زیادی از مفسرین و حفاظ آنها مضمون این روایت را نقل کردهاند ع<ref>لامه جوينى در فرائد السمطين 1/ 78، ح 46؛ ابن حجر در الصواعق المحرقه ص 91؛ علامه زرندى در نظم درر السمطين ص 109؛ حسکانى در شواهد التنزيل 2/ 106؛ خوارزمى در المناقب ص 186؛ حبرى در ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام ص 312؛ قندوزى در ينابيع المودة ص 257؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه فصل اول؛ واحدى در اسباب النزول؛ ابو بکر حسينى شافعى در رشفة الصادى ص 24.:</ref><br> | ||
مفسران در اینکه از چه چیزی در موقف قیامت سوال میکنند؟ نظرات گوناگون دادهاند بعضی گفتهاند از نعمتهای خدادادی مانند سلامتی، جوانی سؤال میکنند و بعضی هم گفتهاند از ولایت علی علیهالسّلام میپرسند شواهد التنزيل | مفسران در اینکه از چه چیزی در موقف قیامت سوال میکنند؟ نظرات گوناگون دادهاند بعضی گفتهاند از نعمتهای خدادادی مانند سلامتی، جوانی سؤال میکنند و بعضی هم گفتهاند از ولایت علی علیهالسّلام میپرسند شواهد التنزيل حسکانى ذيل آيه؛ الصواعق المحرقه ذيل آيه. چون ولایت رکن رکین اسلام است. | ||
در تفسیر آخرین آیه از سوره تکاثر ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ حدیثی آمده است که ابو حنیفه از امام صادق علیهالسّلام درباره تفسیر این آیه سوال کرد امام علیهالسّلام سوال را به او برگردانید و فرمود: | در تفسیر آخرین آیه از سوره تکاثر ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ حدیثی آمده است که ابو حنیفه از امام صادق علیهالسّلام درباره تفسیر این آیه سوال کرد امام علیهالسّلام سوال را به او برگردانید و فرمود: | ||
«نعیم» به عقیده تو چیست؟ عرض کرد: غذاست و طعام و آب خنک. | «نعیم» به عقیده تو چیست؟ عرض کرد: غذاست و طعام و آب خنک. | ||
خط ۴۷۰: | خط ۴۷۰: | ||
<big>سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ</big> <ref>130 صافات.</ref> ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین).<br> | <big>سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ</big> <ref>130 صافات.</ref> ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین).<br> | ||
حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزيل | حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزيل حسکانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سيوطى 5/ 286.</ref> <br> | ||
ترجمه: از حضرت علی علیهالسّلام در مورد آیه «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» نقل کردهاند که حضرت فرمود: یاسین محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و ما آل یاسین هستیم (یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) (علی، فاطمه، حسن، حسین) زمخشری و دیگران <ref>تفسير | ترجمه: از حضرت علی علیهالسّلام در مورد آیه «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» نقل کردهاند که حضرت فرمود: یاسین محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و ما آل یاسین هستیم (یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) (علی، فاطمه، حسن، حسین) زمخشری و دیگران <ref>تفسير الکشاف 2/ 339؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 87؛ مطالب السئوول فى مناقب آل الرسول محمد بن طلحه شافعى ص 3؛ مناقب خوارزمى ص 35؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى 26.</ref> | ||
==علی علیه السلام دارای نور الهی== | ==علی علیه السلام دارای نور الهی== | ||
<big>فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ</big> <ref>22 زمر.</ref> ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند.<br> | <big>فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ</big> <ref>22 زمر.</ref> ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند.<br> | ||
واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ تفسير بيضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 88؛ الرياض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسير الجامع | واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ينابيع المودة قندوزى ص 212؛ تفسير بيضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 88؛ الرياض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسير الجامع لاحکام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبين احمد زينى دحلال ص 154.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام تصدیق کننده پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام تصدیق کننده پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
<big>فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَیسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوی لِلْکافِرِینَ وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ</big> <ref>32 و 33 زمر.</ref> ترجمه: پس کیست ستمکارتر از آنکس که بر خدا دروغ بست و سخن راست را چون به او آمد دروغ پنداشت؟ آیا جای کافران در جهنم نیست؟ و آن کس را که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند.<br> | <big>فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَیسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوی لِلْکافِرِینَ وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ</big> <ref>32 و 33 زمر.</ref> ترجمه: پس کیست ستمکارتر از آنکس که بر خدا دروغ بست و سخن راست را چون به او آمد دروغ پنداشت؟ آیا جای کافران در جهنم نیست؟ و آن کس را که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند.<br> | ||
خط ۴۸۲: | خط ۴۸۲: | ||
حدیث: عن مجاهد فی قول اللّه: «وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» (قال: هو) محمد «الذی صدق به» علی بن ابیطالب.<br> | حدیث: عن مجاهد فی قول اللّه: «وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» (قال: هو) محمد «الذی صدق به» علی بن ابیطالب.<br> | ||
مفسران آیه کریمه «ان الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» را به رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و «الذی صدق به» را به علی بن ابیطالب علیهالسّلام تطبیق دادهاند. <ref>ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام حبرى ص 315؛ | مفسران آیه کریمه «ان الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» را به رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و «الذی صدق به» را به علی بن ابیطالب علیهالسّلام تطبیق دادهاند. <ref>ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام حبرى ص 315؛ کفاية الطالب ص 109؛ تاريخ دمشق ابن عساکر ج 2/ 418؛ الدر المنثور 7/ 228؛ المناقب ابن مغازلى ص 269، ح 317؛ شواهد التنزيل حسکانى 2/ 121؛ تفسير الجامع لاحکام القرآن قرطبى 15/ 256؛ ارجح المطالب بسمل تسرى ص 60.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام از قربای رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام از قربای رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
ذلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی <ref>23 شوری.</ref> ترجمه: این همان (پاداش) است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بدان) مژده داده است. بگو بهازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان.<br> | ذلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی <ref>23 شوری.</ref> ترجمه: این همان (پاداش) است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بدان) مژده داده است. بگو بهازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان.<br> | ||
خط ۴۹۲: | خط ۴۹۲: | ||
حدیث: روی انها نزلت قیل: یا رسولالله من قرابتک هؤلاء الذین و جبت علینا مودتهم؟ قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی و فاطمه و ابناها.<br> | حدیث: روی انها نزلت قیل: یا رسولالله من قرابتک هؤلاء الذین و جبت علینا مودتهم؟ قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی و فاطمه و ابناها.<br> | ||
ترجمه: روایت شده وقتی آیه مذکور نازل شد از رسولالله پرسیدند نزدیکان شما که محبت آنها بر ما واجب است کیستند؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و دو فرزند ایشان (حسن علیهالسّلام و حسین علیه السّلام). <ref>تفسير | ترجمه: روایت شده وقتی آیه مذکور نازل شد از رسولالله پرسیدند نزدیکان شما که محبت آنها بر ما واجب است کیستند؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و دو فرزند ایشان (حسن علیهالسّلام و حسین علیه السّلام). <ref>تفسير الکشاف: تفسير سوره شورى؛ نور الابصار شبلنجى ص 112؛ اسعاف الراغبين ص 105.</ref><br> | ||
حدیث: الا المودة فی القربی الا ان تودوا قرابتی. <br> | حدیث: الا المودة فی القربی الا ان تودوا قرابتی. <br> | ||
ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ | ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ کفاية الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هيثمى شافعى 9/ 168.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ||
<big>فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ</big><ref>41 زخرف.</ref> : پس اگر ما تو را از دنیا ببریم قطعا از آنان انتقام میکشیم.<br> | <big>فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ</big><ref>41 زخرف.</ref> : پس اگر ما تو را از دنیا ببریم قطعا از آنان انتقام میکشیم.<br> | ||
خط ۵۰۱: | خط ۵۰۱: | ||
حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی.<br> | حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی.<br> | ||
سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ينابيع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ | سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ينابيع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرک على الصحيحين 3/ 126؛ الفردوس شيرويه ديلمى 3/ 154؛ شواهد التنزيل حسکانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على عليه السّلام از تاريخ دمشق 2/ 369.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ||
<big>وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ</big> <ref>57 زخرف.</ref>ترجمه: و هنگامیکه در مورد پسر مریم مثالی آورده شد به ناگاه قوم تو از آن سخن هلهله درانداختند (و اعراض کردند).<br> | <big>وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ</big> <ref>57 زخرف.</ref>ترجمه: و هنگامیکه در مورد پسر مریم مثالی آورده شد به ناگاه قوم تو از آن سخن هلهله درانداختند (و اعراض کردند).<br> | ||
خط ۵۱۰: | خط ۵۱۰: | ||
ای علی درباره تو مثل حضرت عیسی علیهالسّلام دودسته میشوند آنچنانکه یهود نسبت به عیسی بغض و عداوت داشته و به مادرش بهتان زدند و از آن طرف نصاری آنقدر به عیسی اظهار محبت کردند و شأن او را جایی رساندند که اصلاً چنین نبود (او را خدا یا پسر خدا دانستند) علی فرمود: در مورد من دو دسته هلاک شدند دوستدارانی که در مورد من غلو کرده، و چیزی به من گفتند که آن نیستم و کینهتوزانی که با من دشمنی کرده و از بهتان هم فروگذاری نکردند.<br> | ای علی درباره تو مثل حضرت عیسی علیهالسّلام دودسته میشوند آنچنانکه یهود نسبت به عیسی بغض و عداوت داشته و به مادرش بهتان زدند و از آن طرف نصاری آنقدر به عیسی اظهار محبت کردند و شأن او را جایی رساندند که اصلاً چنین نبود (او را خدا یا پسر خدا دانستند) علی فرمود: در مورد من دو دسته هلاک شدند دوستدارانی که در مورد من غلو کرده، و چیزی به من گفتند که آن نیستم و کینهتوزانی که با من دشمنی کرده و از بهتان هم فروگذاری نکردند.<br> | ||
قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزيل | قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ينابيع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزيل حسکانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ||
<big>أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ</big><ref>21 جاثیه.</ref> ترجمه: آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بهطوری که) زندگانی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند.<br> | <big>أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ</big><ref>21 جاثیه.</ref> ترجمه: آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بهطوری که) زندگانی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند.<br> | ||
خط ۵۲۵: | خط ۵۲۵: | ||
«عن ابی سعید الخدری فی قوله تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ قال: ببغضهم علی بن ابیطالب.» | «عن ابی سعید الخدری فی قوله تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ قال: ببغضهم علی بن ابیطالب.» | ||
منافق علی را دوست ندارد چون مبغوض اوست و مؤمن نسبت به او بغض ندارد. بنابراین از این راه میشود منافق را شناخت. <br> | منافق علی را دوست ندارد چون مبغوض اوست و مؤمن نسبت به او بغض ندارد. بنابراین از این راه میشود منافق را شناخت. <br> | ||
در حدیث ابو سعید خدری است که گفت ما منافقان را در عصر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طریق عداوت با علی علیهالسّلام میشناختیم. <ref>جامع الاصول ابن اثير 9/ 473؛ تاريخ دول الاسلام ذهبى 1/ 20؛ اسد الغابه ابن اثير 4/ 29؛ شواهد التنزيل | در حدیث ابو سعید خدری است که گفت ما منافقان را در عصر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طریق عداوت با علی علیهالسّلام میشناختیم. <ref>جامع الاصول ابن اثير 9/ 473؛ تاريخ دول الاسلام ذهبى 1/ 20؛ اسد الغابه ابن اثير 4/ 29؛ شواهد التنزيل حسکانى 2/ 178؛ الصواعق المحرقه هيثمى ص 172؛ دلائل الصدق مظفر ح 2/ 152؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 464؛ کفاية الطالب گنجى شافعى ص 111؛ المناقب ابن مغازلى ص 315؛ صحيح ترمذى 5/ 498، ح 3800؛ الدر المنثور سيوطى ذيل آيه؛ روح المعانى آلوسى ذيل آيه؛ الرياض النضرة طبرى ذيل آيه.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | ==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | ||
خط ۵۳۲: | خط ۵۳۲: | ||
حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | ||
ترجمه: از علی بن احمد اهوازی از ابن عباس نقل روایت میکند درباره قول خدا تعالی تراهم رکعا سجدا یعنی علی بن ابیطالب و یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار یعنی بعلی <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: از علی بن احمد اهوازی از ابن عباس نقل روایت میکند درباره قول خدا تعالی تراهم رکعا سجدا یعنی علی بن ابیطالب و یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار یعنی بعلی <ref>شواهد التنزيل حسکانى 2/ 180.</ref><br> | ||
و نیز روایت کرده فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعنی علی بن ابیطالب فاستوی علی سوقه یعنی استوی در اسلام به شمشیر علی بن ابیطالب ایستاده و استوار است. <ref>ارجح المطالب علامه هندى عبيد اللّه بسمل ص 88.</ref> | و نیز روایت کرده فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعنی علی بن ابیطالب فاستوی علی سوقه یعنی استوی در اسلام به شمشیر علی بن ابیطالب ایستاده و استوار است. <ref>ارجح المطالب علامه هندى عبيد اللّه بسمل ص 88.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام و شیعیانش در بهشت== | ==علی علیهالسّلام و شیعیانش در بهشت== | ||
خط ۵۴۶: | خط ۵۴۶: | ||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین.<br> | ||
ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدين على بن محمد بن صباغ مالکی در مقدمه؛ ينابيع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابو الحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزيل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ | ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدين على بن محمد بن صباغ مالکی در مقدمه؛ ينابيع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابو الحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزيل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسين خوارزمى ص 112.</ref> | ||
==امام علی علیه السلام همان مقربون== | ==امام علی علیه السلام همان مقربون== | ||
<big>وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ</big><ref>10 و 11 واقعه</ref>.ترجمه: و سبقتگیرندگان مقدمند. آنانند همان مقربان (خدا).<br> | <big>وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ</big><ref>10 و 11 واقعه</ref>.ترجمه: و سبقتگیرندگان مقدمند. آنانند همان مقربان (خدا).<br> | ||
خط ۵۵۲: | خط ۵۵۲: | ||
حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم.<br> | حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم.<br> | ||
از ابن عباس نقل شده که در مورد این آیه از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پرسیدند که منظور کیست؟ فرمود: علی و شیعیان او میباشند. همانها هستند که سابقون و مقربون به خدا و در جنات نعیم میباشند. المناقب مير محمد صالح ترمذى | از ابن عباس نقل شده که در مورد این آیه از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پرسیدند که منظور کیست؟ فرمود: علی و شیعیان او میباشند. همانها هستند که سابقون و مقربون به خدا و در جنات نعیم میباشند. المناقب مير محمد صالح ترمذى کشفى. علی اول کسی است که اسلام آورد. <ref>تاريخ طبرى 3/ 312. علی فرمود: من اول مسلمان و اولین کسی هستم که با رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نماز خواندم. مسند الامام ابى حنيفه 1/ 111.</ref><br> | ||
نزدیک به همین مضامین در آثار دیگران نیز آمده است. <ref>مناقب خطيب بغدادى ص 187؛ المناقب خوارزمى ص 195؛ البداية و النهاية ابن | نزدیک به همین مضامین در آثار دیگران نیز آمده است. <ref>مناقب خطيب بغدادى ص 187؛ المناقب خوارزمى ص 195؛ البداية و النهاية ابن کثير شافعى 1/ 231؛ ميزان الاعتدال ذهبى شافعى 1/ 536؛ ارجح المطالب بسمل ص 81؛ سنن ترمذى 13/ 176؛ المعارف ابن قتيبه ص 169.</ref><br> | ||
بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخيص از | بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخيص از کتاب فروع ابديت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ||
<big>وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ</big> <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟<br> | <big>وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ</big> <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟<br> | ||
خط ۵۶۳: | خط ۵۶۳: | ||
حاکم حسکانی به اسنادش تا جابر جعفی از امام باقر علیهالسّلام نقل میکند که گفت علی علیهالسّلام فرمودهاند: نبوت نبی اکرم در دوشنبه بود و من روز سهشنبه اسلام آوردم پیامبر نماز میخواند و با او در طرف راستش نماز میگذاردم و غیر از من احدی نبود پس خداوند آیه وَ أَصْحابُ الْیمِینِ تا آخر را نازل کرد.<br> | حاکم حسکانی به اسنادش تا جابر جعفی از امام باقر علیهالسّلام نقل میکند که گفت علی علیهالسّلام فرمودهاند: نبوت نبی اکرم در دوشنبه بود و من روز سهشنبه اسلام آوردم پیامبر نماز میخواند و با او در طرف راستش نماز میگذاردم و غیر از من احدی نبود پس خداوند آیه وَ أَصْحابُ الْیمِینِ تا آخر را نازل کرد.<br> | ||
سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل | سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزيل حاکم حسکانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدين هيثمى 9/ 222؛ لسان الميزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاريخ الامم و الملوک طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاريخ دمشق ابن عساکر 1/ 67؛ استيعاب ابن عبد البر 2/ 459؛ اسد الغابه ابن اثير 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطين جمال الدين زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدين طبرى ص 59؛ ينابيع المودة قندوزى ص 61.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ||
<big>وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ</big> <ref>19 حدید.)</ref>: و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | <big>وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ</big> <ref>19 حدید.)</ref>: و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | ||
خط ۵۶۹: | خط ۵۶۹: | ||
و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابو بکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عينى ص 28- 20.</ref><br> | و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابو بکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عينى ص 28- 20.</ref><br> | ||
پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزيل ج 2/ 224؛ تاريخ دمشق ابن | پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزيل ج 2/ 224؛ تاريخ دمشق ابن عساکر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ کفاية الطالب گنجى ص 123؛ کنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ينابيع المودة قندوزى ص 124.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام تنها انجام دهنده این آیه== | ==علی علیهالسّلام تنها انجام دهنده این آیه== | ||
<big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً ذلِک خَیرٌ لَکمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقاتٍ</big> <ref>12- 13 مجادله.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه میکنید پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم بدارید این کار برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقههایی تقدیم دارید؟<br> | <big>یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً ذلِک خَیرٌ لَکمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقاتٍ</big> <ref>12- 13 مجادله.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه میکنید پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم بدارید این کار برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقههایی تقدیم دارید؟<br> | ||
خط ۵۷۷: | خط ۵۷۷: | ||
از مجاهد از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: آیهای در قرآن هست که احدی قبل از من و بعد از من به آن عمل نکرده و نمیکند و آن آیه نجوی است. | از مجاهد از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: آیهای در قرآن هست که احدی قبل از من و بعد از من به آن عمل نکرده و نمیکند و آن آیه نجوی است. | ||
نزد من یک دینار بود آن را به 10 درهم فروختم و هر وقت میخواستم با پیامبر نجوی کنم درهمی صدقه میدادم تا درهمها تمام شد و این آیه نسخ گردید. | نزد من یک دینار بود آن را به 10 درهم فروختم و هر وقت میخواستم با پیامبر نجوی کنم درهمی صدقه میدادم تا درهمها تمام شد و این آیه نسخ گردید. | ||
علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزيل | علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى 2/ 232؛ لباب النقول سيوطى 2/ 81؛ احکام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 28/ 14؛ صحيح ترمذى 5/ 80؛ المستدرک على الصحيحين حاکم 2/ 481؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 185؛ ميزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امير المؤمنين نسائى ص 39؛ تفسير ابن کثير 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ||
<big>وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ</big><ref>4 تحریم.</ref> ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود.<br> | <big>وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ</big><ref>4 تحریم.</ref> ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود.<br> | ||
خط ۵۸۳: | خط ۵۸۳: | ||
جلال الدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 244.</ref><br> | جلال الدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 244.</ref><br> | ||
روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزيل | روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى 2/ 263؛ مجمع البيان طبرسى 10/ 475.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ||
<big>وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ</big><ref>12 حاقه</ref>. ترجمه: تا آن را برای شما مایه تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد.<br> | <big>وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ</big><ref>12 حاقه</ref>. ترجمه: تا آن را برای شما مایه تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد.<br> | ||
خط ۵۸۹: | خط ۵۸۹: | ||
حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام.<br> | حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام.<br> | ||
بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هيثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 260؛ جامع البيان طبرى 29/ 35؛ حلية الاولياء ابو نعيم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 319؛ شواهد التنزيل | بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هيثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 260؛ جامع البيان طبرى 29/ 35؛ حلية الاولياء ابو نعيم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 4/ 319؛ شواهد التنزيل حسکانى 2/ 271؛ کنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ينابيع المودة قندوزى ص 120؛ کشاف زمخشرى ذيل آيه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نيشابورى ص 339؛ نظم درر السمطين زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ کفاية الطالب گنجى ص 110.</ref> | ||
==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیه السلام== | ==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیه السلام== | ||
سَ<big>أَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ</big> <ref>1- 3 معارج.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد و آن را بازدارندهای نیست و از جانب خداوند صاحب درجات و مراتب است.<br> | سَ<big>أَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ</big> <ref>1- 3 معارج.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد و آن را بازدارندهای نیست و از جانب خداوند صاحب درجات و مراتب است.<br> | ||
خط ۵۹۷: | خط ۵۹۷: | ||
عبارت فوق از تفسیر ارزنده اهل سنت نقل شده است آن بیان فقیه حنفی آلوسی در تفسیرش روح المعانی میباشد ولی قریب به همین مضمون را بسیاری از دانشمندان اهل سنت به طور مختصر و یا با تفصیل بیشتر، آن را بیان کردهاند. شان نزول آیه هم ترجمه و شرح کاملی از متن فوق است و هم نمونهای از آنچه در منابع روایی اهل سنت آمده است:<br> | عبارت فوق از تفسیر ارزنده اهل سنت نقل شده است آن بیان فقیه حنفی آلوسی در تفسیرش روح المعانی میباشد ولی قریب به همین مضمون را بسیاری از دانشمندان اهل سنت به طور مختصر و یا با تفصیل بیشتر، آن را بیان کردهاند. شان نزول آیه هم ترجمه و شرح کاملی از متن فوق است و هم نمونهای از آنچه در منابع روایی اهل سنت آمده است:<br> | ||
هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزيل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبيد هروى در غريب القرآن؛ ابو | هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزيل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبيد هروى در غريب القرآن؛ ابو بکر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابو اسحاق ثعلبى نيشابورى در الکشف و البيان ص 234؛ ابو بکر يحيى قرطبى در الجامع لاحکام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذکرة الخواص ص 30؛ حموينى در فرائد السمطين 1/ 82؛ شيخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطين ص 93؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه ص 41؛ ابو السعود عمادى در ارشاد العقل السليم الى مزايا القرآن الکريم 9/ 29؛ شيخ زين الدين مناوى شافعى در فيض الغدير فى شرح الجامع الکبير 6/ 218؛ شيخ محمد صدر العالم سبط الشيخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شيخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السيد مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدير امينى ج 1/ 460.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ||
<big>إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً</big> <ref>5- 9 انسان.</ref> <br>ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.<br> | <big>إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً</big> <ref>5- 9 انسان.</ref> <br>ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.<br> | ||
خط ۶۰۳: | خط ۶۰۳: | ||
حدیث: و من روایة عطاء عن ابن عباس، ان الحسن و الحسین مرضا فعادهما جدهما محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و معه ابو بکر و عمر رحمهم اللّه و عادهما من عادهما من الصحابه، فقالوا لعلی کرم اللّه تعالی وجهه: یا ابا الحسن لو نذرت علی ولدیک، فنذر علی و فاطمة و فضه جاریة لهما ان برآ ممّا بهما ان یصوموا ثلاثة ایام شکرا، فالبس اللّه تعالی الغلامین ثوب العافیة. و لیس عند آل محمد قلیل و لا کثیر، فانطلق علی کرم اللّه تعالی وجهه الی شمعون الیهودی الخیبری، فاستقرض منه ثلاثه اصوع من شعیر فجاء بهاء فقامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع فطحنته و خبزت منه خمسته اقراص علی عددهم و صلی علی کرم اللّه تعالی وجهه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف بالباب سائل فقال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا مسکین من مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة فآثروه و با توالم یذوقوا شیئا الّا الماء، و اصبحوا صیاما ثم قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع آخر فطحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف یتیم بالباب، و قال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یتیم من اولاد المهاجرین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة، فاثروه، و مکثوا یومین و لیلتین لم یذوقوا شیئا الا الماء القراح، و اصبحوا صیاما. فلمّا کان الیوم الثالث قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی الصاع الثالث و طحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی المغرب، فاتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف اسیر بالباب فقال: | حدیث: و من روایة عطاء عن ابن عباس، ان الحسن و الحسین مرضا فعادهما جدهما محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و معه ابو بکر و عمر رحمهم اللّه و عادهما من عادهما من الصحابه، فقالوا لعلی کرم اللّه تعالی وجهه: یا ابا الحسن لو نذرت علی ولدیک، فنذر علی و فاطمة و فضه جاریة لهما ان برآ ممّا بهما ان یصوموا ثلاثة ایام شکرا، فالبس اللّه تعالی الغلامین ثوب العافیة. و لیس عند آل محمد قلیل و لا کثیر، فانطلق علی کرم اللّه تعالی وجهه الی شمعون الیهودی الخیبری، فاستقرض منه ثلاثه اصوع من شعیر فجاء بهاء فقامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع فطحنته و خبزت منه خمسته اقراص علی عددهم و صلی علی کرم اللّه تعالی وجهه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف بالباب سائل فقال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا مسکین من مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة فآثروه و با توالم یذوقوا شیئا الّا الماء، و اصبحوا صیاما ثم قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع آخر فطحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف یتیم بالباب، و قال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یتیم من اولاد المهاجرین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة، فاثروه، و مکثوا یومین و لیلتین لم یذوقوا شیئا الا الماء القراح، و اصبحوا صیاما. فلمّا کان الیوم الثالث قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی الصاع الثالث و طحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی المغرب، فاتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف اسیر بالباب فقال: | ||
السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا اسیر محمد علیه الصلاة و السّلام اطعمونی اطعمکم اللّه فآثروه و باتوا لم یذوقوا الا الماء القراح، فلما اصبحوا اخذ علی کرم اللّه تعالی وجهه الحسن و الحسین و اقبلوا الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و رآهم یرتعشون کالفراخ من شدة الجوع قال: یا ابا الحسن ما اشد ما یسؤتی ما اری بکم، و قام فانطلق معهم الی فاطمة رضی اللّه تعالی عنها فرآها فی محرابها قد التصق بطنها بظهرها و غارت عیناها من شدة الجوع فرق لذلک صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و ساءة ذلک، فهبط جبرئیل علیهالسّلام فقال: | السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا اسیر محمد علیه الصلاة و السّلام اطعمونی اطعمکم اللّه فآثروه و باتوا لم یذوقوا الا الماء القراح، فلما اصبحوا اخذ علی کرم اللّه تعالی وجهه الحسن و الحسین و اقبلوا الی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و رآهم یرتعشون کالفراخ من شدة الجوع قال: یا ابا الحسن ما اشد ما یسؤتی ما اری بکم، و قام فانطلق معهم الی فاطمة رضی اللّه تعالی عنها فرآها فی محرابها قد التصق بطنها بظهرها و غارت عیناها من شدة الجوع فرق لذلک صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و ساءة ذلک، فهبط جبرئیل علیهالسّلام فقال: | ||
خذها یا محمد هناک اللّه تعالی فی اهلبیتک. قال: «و ما آخذ یا جبرئیل» فاقرأه «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ ... السورة». <ref>تفسير روح المعانى ج 16/ 269؛ شواهد التنزيل ج 2/ 403؛ | خذها یا محمد هناک اللّه تعالی فی اهلبیتک. قال: «و ما آخذ یا جبرئیل» فاقرأه «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ ... السورة». <ref>تفسير روح المعانى ج 16/ 269؛ شواهد التنزيل ج 2/ 403؛ الکبير 30/ 216؛ تفسير ابى السعود- 9/ 73؛ روح البيان 10/ 368 مانند کشف الاسرار؛ کشف الاسرار 10/ 320؛ الدر المنثور 8/ 371؛ و کتب زير با اختلاف نقل کردهاند: معالم التنزيل بغوى 5/ 498؛ الجامع الاحکام القرآن 19/ 127؛ بحر المحيط 10/ 362؛ التحرير و التنوير 29/-.</ref> | ||
==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ||
خط ۶۱۱: | خط ۶۱۱: | ||
علی علیهالسّلام گفت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بمن گفت ای علی اشقی الاولین کیست؟ گفتم آنکس که شتر صالح را کشت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: درست گفتی پس اشقی الاخرین کیست؟ گفتم نمیدانم پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آنکس که به سر تو ضربه میزند مانند کشنده شتر صالح. | علی علیهالسّلام گفت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بمن گفت ای علی اشقی الاولین کیست؟ گفتم آنکس که شتر صالح را کشت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: درست گفتی پس اشقی الاخرین کیست؟ گفتم نمیدانم پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آنکس که به سر تو ضربه میزند مانند کشنده شتر صالح. | ||
این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزيل | این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى 2/ 335؛ خصائص امير المؤمنين عليه السّلام نسائى ص 39؛ تاريخ الامم و الملوک طبرى 2/ 123؛ المعجم الکبير طبرانى 8/ 45؛ تاريخ الخلفاء سيوطى ص 173؛ الطبقات الکبرى ابن سعد 3/ 35؛ الکنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرک نيشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعيم ص 484؛ السيرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه 1/ 162.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ||
إِ<big>نَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ</big> <ref>7- 8 بینه.</ref> : در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند.<br> | إِ<big>نَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ</big> <ref>7- 8 بینه.</ref> : در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند.<br> | ||
احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 379؛ | احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سيوطى 6/ 379؛ کنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ کفاية الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح کشفى ص 47؛ تهذيب التهذيب ابن حجر هيثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذکرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزيل حسکانى 2/ 357؛ سعد السعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالکی ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مومن عامل به صالحات و متواصی به حق و صبر== | ==علی علیهالسّلام مومن عامل به صالحات و متواصی به حق و صبر== | ||
وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ <ref>1- 3 عصر.</ref> ترجمه: سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل) که واقعا انسان دستخوش زیان است، مگر کسانی که به خدا گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند.<br> | وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ <ref>1- 3 عصر.</ref> ترجمه: سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل) که واقعا انسان دستخوش زیان است، مگر کسانی که به خدا گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کردهاند.<br> | ||
خط ۶۲۱: | خط ۶۲۱: | ||
حدیث: حدثنی ابی ابن کعب قال: قرأت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» ابو جهل بن هشام إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» علی بن ابیطالب. فقلت: بابی انت و امی یا رسولالله ما تفسیرها؟ فقال لَفِی خُسْرٍ فهو.<br> | حدیث: حدثنی ابی ابن کعب قال: قرأت علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» ابو جهل بن هشام إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» علی بن ابیطالب. فقلت: بابی انت و امی یا رسولالله ما تفسیرها؟ فقال لَفِی خُسْرٍ فهو.<br> | ||
ترجمه: ابن ابی کعب گفت: سوره عصر را بر رسول خدا قرائت کردم.پس گفتم پدر و مادرم فدای تو باد تفسیر این سوره چیست؟ فرمودند: وَ الْعَصْرِ قسمی از خداست که به آخر روز قسم میخورد و إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ ابو جهل است و إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ علی بن ابیطالب علیهالسّلام است. <ref>شواهد التنزيل | ترجمه: ابن ابی کعب گفت: سوره عصر را بر رسول خدا قرائت کردم.پس گفتم پدر و مادرم فدای تو باد تفسیر این سوره چیست؟ فرمودند: وَ الْعَصْرِ قسمی از خداست که به آخر روز قسم میخورد و إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ ابو جهل است و إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ علی بن ابیطالب علیهالسّلام است. <ref>شواهد التنزيل حسکانى 2/ 372.</ref><br> | ||
حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ | حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سيوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ کفاية الطالب گنجى ص 135؛ قرطبى اندلسى در تفسيرش 20/ 180؛ نزهة المجالس عبد الرحمن صفدرى شافعى 2/ 173؛ الامامة و السياسه ابن قتيبه ص 67؛ مناقب خطيب بغدادى ص 318.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ||
<big>بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ</big> <ref>1- 4 اخلاص.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد».<br> | <big>بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ</big> <ref>1- 4 اخلاص.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد».<br> |