confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
<big>وصیت</big> در اصطلاح [[علم اخلاق]] با پند و موعظه سفارش کردن بر دیگری، جهت فرمان بردن و عمل نمودن است <ref> مفردات راغب، ج۱، ص۵۲۵</ref> و در اصطلاح [[فقه]] این است که انسان ، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خودش به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ بهطوریکه تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد. <ref> مجمع البحرین، ج۴، ص۵۱۲</ref> | <big>وصیت</big> در اصطلاح [[علم اخلاق]] با پند و موعظه سفارش کردن بر دیگری، جهت فرمان بردن و عمل نمودن است <ref> مفردات راغب، ج۱، ص۵۲۵</ref> و در اصطلاح [[فقه]] این است که انسان ، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خودش به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ بهطوریکه تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد. <ref> مجمع البحرین، ج۴، ص۵۱۲</ref> | ||
<big>وصیت</big> عبارت است از برنامههای عهد و إیصال(رساندن)، و آن همان چیزی است که به آن وصیت میشود؛ و <big>وصیّ</big> کسی است که متّصف به تعهّد و إیصال باشد؛ این معنی بر <big>موصی(وصیت کننده)</big> که تعهد میکند، نیز صدق کرده، و همچنین بر <big>موصی الیه</big> نیز صدق میکند، که قبول إجراء تعهد نموده و تحقّق رساندن وصیت به دست ایشان است. <ref> مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱۳، ص۱۲۸</ref> | <big>وصیت</big> عبارت است از برنامههای عهد و إیصال(رساندن)، و آن همان چیزی است که به آن وصیت میشود؛ و <big>وصیّ</big> کسی است که متّصف به تعهّد و إیصال باشد؛ این معنی بر <big>موصی(وصیت کننده)</big> که تعهد میکند، نیز صدق کرده، و همچنین بر <big>موصی الیه</big> نیز صدق میکند، که قبول إجراء تعهد نموده و تحقّق رساندن وصیت به دست ایشان است. <ref> مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱۳، ص۱۲۸</ref> | ||
=فلسفه وصيت= | |||
آيا با وجود قانون [[ارث]]، وصيت كردن ضرورتى دارد؟ در پاسخ مى توان گفت: تنها يك عده از بستگان، از قانون ارث آن هم روى حساب معينى، بهره مند مى شوند، در حالى كه چه بسا عده اى ديگر از فاميل نياز مبرم به كمكهاى مالى داشته باشند. از سوى ديگر، گاهى مبلغ ارث در مورد بعضى از وارثان پاسخگوى نيازشان نيست. همچنين گاهى انسان مايل است كارهاى خيرى انجام دهد؛ اما در زمان حياتش موفق به آن نشده است؛ از اين رو، عقل و منطق ايجاب مى كند كه از اموال خود براى پس از مرگش برخوردار شود. | |||
افزون بر اين موارد، گاهى ممكن است ديونى شرعى بر عهده انسان باشد و يا به اشخاصى بدهكار باشد و آنها را نپرداخته باشد، بر او [[واجب]] است نسبت به آنها وصيت كند. | |||
مجموعه اين امور موجب شده است كه در كنار قانون ارث، وصيت نيز مقرر گردد و به مسلمانان اجازه داده شود كه نسبت به 1/3 از اموال خود براى پس از مرگ خويش تصميم بگيرند. وصيت، نوعى دورانديشى و واقعبينى غيرقابل انكار است و اگر مايه طول عمر نباشد، هرگز كوتاهى عمر را در پى نخواهد داشت. <ref> «وصيت از نظر اسلام»، محمد سبحانى نيا، نشريه راه مردم تاريخ 20/7/1378</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |